وبلاگ "یک سر پناه"

تاریخ سازی در منطقه صفر

تاریخ انتشار : ۳۱ شهريور ۱۳۸۹

وقتی جایی نقطه صفر نامیده می شود، یعنی آن جا محور و مبنا است، محل شروع و آغاز است، یعنی باقی دنیا، نسبت به این نقطه سنجیده خواهد شد.

منطقه صفر (zero ground) اصطلاحی است برای اشاره به نقطه ای از سطح زمین که در آن، انفجاری نابودگر یا حادثه ای مهیب هم چون زلزه رخ داده باشد. بیشترین آسیب ها و تخریب‌های ناشی از آن حادثه احتمالاً در منطقه صفر مشاهده خواهد شد. چندین نقطه از دنیا، نظیر محل سقوط بمب های اتمی ویرانگر آمریکا در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی به هنگام جنگ جهانی دوم، یا مکانی در نیومکزیکو که نخستین آزمایش انفجار هسته ای در روز ۱۶ ژولای سال ۱۹۴۵ طی پروژه سری منهتن در آن انجام گرفت، به مناطق صفر مشهور شده اند. نقطه ی مرکزی ساختمان وزارت دفاع ایالات متحده، پنتاگون، در زمان جنگ سرد، به عنوان منطقه صفر مطرح بود، چراکه یکی از اصلی ترین اهداف حمله ی هسته ای احتمالی اتحاد جماهیر شوروی محسوب می شد.

این روزها منطقه صفر، از سوی رسانه ها، بیشتر به محل فرو ریختن برج های مرکز تجارت جهانی در حملات روز یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ اطلاق می شود. کاربرد این عبارت برای چنین مکانی، از ساعت ۷ و ۴۷ دقیقه غروب ۱۱ سپتامبر آغاز شد، زمانی که خبرنگار بخش خبری تلویزیون سی بی اس در گزارش خود گفت : "کمتر از چهار مایل در پشت سر من جایی است که امروز صبح برج های دوقلو ایستاده بودند، اما امشب دیگر نیستند. همانطور که ملاحظه می شود، حملات تروریستی امروز در منطقه صفر، امواج شوکه کننده ای را در سطح کشور ایجاد نموده است." اکنون بعد از گذشت ۹ سال از وقایع آن روز، هر از گاهی و با طرح برخی موضوعات نظیر ساخت یک مسجد با فاصله ی سه خیابانی از آن محل، یا به دلیل فرا رسیدن سالگرد آن روز، منطقه صفر، در صدر اخبار رسانه ها قرار می گیرد.
 

شرایط کنونی منطقه برج های سابق تجارت جهانی و نور پردازی شبانه آن

برجسته سازی عبارت منطقه صفر، و کاربرد مکرر آن از سوی رسانه های داخلی و بین الملل، البته معنای دیگری هم به دنبال خواهد داشت. وقتی جایی نقطه صفر نامیده می شود، یعنی آن جا محور و مبنا است، محل شروع و آغاز است، یعنی باقی دنیا، نسبت به این نقطه سنجیده خواهد شد. نقطه صفر، مکانی است برای بازنویسی تاریخ بر اساس روایتی خاص، و مکانی است برای تاریخ سازی بر اساس همان روایت. منطقه صفر، یعنی همه چیز، همه جا، همه کس، باید در مقایسه با آن، وضعیت خود را مشخص کند، یعنی جایی که بر مبنای آن، آینده جهان رقم خواهد خورد.
 
براساس چنین نقطه و مبنایی‌ست که رئیس جمهور ایالات متحده به خود اجازه می دهد دیوانه وار رجز بخواند که «هر ملتی در هرجای دنیا باید تصمیم خود را اتخاذ نماید. یا طرف ما هستید یا طرف تروریست ها.» چنین مبنایی‌ست که اشغال افغانستان و عراق را آسان نموده و سبب برپایی جنگ های پاکستان و لبنان و غزه می شود. چنین مبنایی است که به شیطان بزرگ فرصت می دهد ایران را محور شرارت بنامد، محاصره و تحریمش کند و در سندی رسمی، او را به بمباران اتمی تهدید نماید. چنین نقطه ای‌ست که آغازی شد بر جنگ های صلیبی هزاره ی سوم، و اشغال نیل تا فرات، و نبردی فراگیر در همه عرصه های سخت و نرم، با اسلام و مسلمانان.
 


منطقه صفر، چه جغرافیایی باشد چه زمانی، می تواند سبب تاریخ سازی، گفتمان سازی و یا یکسان سازی شود. ۱۱ سپتامبر، منطقه صفری تاریخ ساز بود، گفتمان سازی اما وقتی صورت گرفت که اروپای غربی و آمریکای شمالی، خود را مرکز عالم پنداشتند و باقی دنیا را بر مبنای فاصله از شرق آن نامیدند، خاور نزدیک، خاور میانه و خاور دور.
 
ابتدا آمریکا را مرکز عالم نامیدند، بعد مقر جامعه جهانی، سازمان ملل را در نیویورک بنا کردند، و بعد، مرکز تجارت جهانی در منهتن نیویورک را منطقه صفر نامیدند! یکسان سازی هم زمانی صورت گرفت که رصدخانه سلطنتی انگلستان، محل قرارگیری اش را مبدأ زمانی عالم تصور نمود و آیندگان را مجبور کرد ساعتشان را با گرینویچ تنظیم نمایند، که ایران اسلامی بشود مثبت سه و سی نسبت به مُلک ملکه الیزابت.
 
خادم حرمین شریفین هم لابد می خواهد خودش را جاودانه کند، که برجی بلند بر بالای خانه ی خدا بنا نموده، تا آن برج را و نه خانه ی خدا را، مبنای اوقات مسلمین قرار دهد، تا بشود منطقه صفر، تا بشود نقطه ای تاریخ ساز و گفتمان ساز و یکسان ساز، که چه بیهوده می اندیشد!

 
مناطق صفر را باید شناخت، باید جلوی برپایی آن ها را گرفت، باید مانع سوءاستفاده از آن ها شد و هرگز و هیچ وقت، آن ها را به رسمیت نشناخت، باید مانع تاریخ سازی صهیونیست های منحوس و مستکبرین و سران کفر شد، که اگر فرصت یابند، هم سرزمین مسلمانان را به آتش می کشند، هم کتاب مسلمانان را، و هم خود مسلمانان را. باید ایستاد، باید مبارزه کرد، باید آزاد کرد، منطقه صفر حقیقی عالم را، قبله اول را، مسجدالاقصی را.