یادداشت/ مهدی جمشیدی؛

لایه‌های کنشگران سیاسی در شبکه‌های اجتماعی

تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۵

در شبکه‌های اجتماعیِ مجازی به مثابه عرصه عمومی، از لحاظ امنیتی، هم با «آسیب» موجه هستیم و هم با «تهدید». آسیب‌ها، ناظر به ضعف‌ها و کاستی‌ها و شکنندگی‌های ما در برابر صدمات و گزندها هستند و هم به استعداد ما در پذیرش ضربه شکست اشاره دارند.

به گزارش گرداب، در شبکه‌های اجتماعی مجازی، 2 دسته کاربر وجود دارند؛ کاربران غیرفعال یا نیمه‌فعال که عامه مردم را دربرمی‌گیرند و کاربران فعال که مشتمل بر چند گروه‌اند؛ فعالان سیاسی، استادان دانشگاه، دانشجویان و فعالان رسانه‌ای. این چهار گروه، لایه واسطه و اساسی برای اثرگذاری بر سایر کاربران به شمار می‌آیند و دشمن تلاش می‌کند از طریق آنها، عامه مردم را سازماندهی و بسیج کند. ارتباطات و تعاملات چهار گروه یاد شده با دولت‌های غربی، اشکال گوناگونی دارد. دولت‌های غربی با عنوان حمایت از فعالان جامعه مدنی، این افراد را شناسایی و آنگاه از آنها شبکه‌سازی می‌کنند تا درون جامعه ایران - چه جامعه واقعی و چه جامعه مجازی- به انجام مأموریت‌های خود بپردازند. تقویت و هواداری از این‌گروه‌ها، چند صورت دارد؛ برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های آموزشی حضوری در کشورهای غربی یا برخی از کشورهای منطقه؛ اعطای فرصت‌های تحصیلی و مطالعاتی؛ کمک‌های مالی در قالب حمایت از سازمان‌های مردم‌نهاد و مدافع آزادی و دموکراسی؛ حمایت حقوقی و سیاسی به عنوان دفاع از آزادی و حقوق بشر.

شبکه‌های اجتماعی مجازی، اگرچه خصوصیت شبکه‌ای دارند و خطی و سلسله مراتبی نیستند، اما عبور از لایه‌های ظاهری آنها نشان می‌دهد که دارای نقاط کانونی و مرکزی‌اند و توسط کاربرانی از این دست، تغذیه و هدایت می‌شوند. محمل اصلی برخی از بخش‌های ضدعملیات روانی، همین نقاط کانونی و مرکزی‌اند، که چنانچه متلاشی و منهدم شوند، قوه عاقله شبکه از کار خواهد افتاد.

بخش مهمی از بازیگران در شبکه‌های اجتماعی مجازی، قشر خاکستری یا متوسط‌ها یا بی‌طرف‌ها هستند. لازمه اثرگذاری بر ذهن و رفتار افراد این قشر، شناخت دقیق و عمیق آنهاست. افراد خاکستری به همه یا اغلب جریان‌های سیاسی، بدبین هستند و سوءظن دارند و هر گونه حمایت از آنها را به ضرر خود قلمداد می‌کنند؛ به منافع خود می‌اندیشند و آنچه در درجه اول برای آنها اهمیت دارد، سود و لذت شخصی‌شان است؛ در آن‌چه برای ما بدیهی و مسلم و مفروض است، سؤال و اشکال مطرح می‌کند و زمینه اشتراکش با ما، حداقلی است؛ دیانت آنها، شخصی و سلیقه‌ای و حداقلی است و به حوزه سیاست و اجتماع، تعمیم داده نمی‌شود و اگر همه به دیانت پایبند نباشند، اباحی‌گر و لجام‌گسیخته‌اند و به معصیت تن می‌دهند؛ اگر در سیاست دخالت کنند و حضور یابند، محرک آنها تعصبات و گرایش‌های شخصی است، یا علایق ملی و وطنی یا در لایه متدین آنها، ارزش‌های اسلامی؛ لایه متدین‌شان، میان اسلام و انقلاب اسلامی، تفکیک قائل می‌شود به طوری‌که اگرچه به اسلام معتقد و متعهد هستند، اما انقلاب اسلامی را موضوع سیاسی محض قلمداد می‌کنند که آلوده به باطل و انحراف و خدعه نیز هست؛ ذهن ساده و ابتدایی دارند و اهل بصیرت و تحلیل عمیق و وصول به افق کلان نیستند؛ از این‌رو، هم به آسانی تغییر موضع می‌دهند و هم جریان‌های سیاسی از آنها به عنوان موج انسانی در برنامه‌های خود استفاده می‌کنند؛ گروه‌های مرجع آنها، نه عالمان دینی‌اند و نه اندیشمندان و متفکران، بلکه اغلب شخصیت‌های هنری و ادبی هستند.

از آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که قشر خاکستری، انسانی‌هایی «متوسط» هستند که به وفاداری آنها نمی‌توان دلخوش کرد و به همین سبب است که در منازعات انتخاباتی و سیاسی، سخنانی گفته می‌شود که به ذائقه اینان، خوش آید و آنها را مجذوب سازد. به لحاظ دیانت نیز مشخص شد که افراد این قشر، سه دسته‌اند؛ «متدینان مقید و مؤمن» اما بی‌اعتنا به انقلاب اسلامی؛ «متدینان بینابینی و سنتی و میانه‌رو» که به دین‌داری عادت کرده‌اند؛ «غیرمتدینین» که به تجدد پیوسته‌اند و به اصطلاح، غرب‌زده شده‌اند و حداکثر به ارزش‌های کلی انسانی معتقد هستند.

بنابراین، در شبکه‌های اجتماعیِ مجازی به مثابه عرصه عمومی، از لحاظ امنیتی، هم با «آسیب» موجه هستیم و هم با «تهدید». آسیب‌ها، ناظر به ضعف‌ها و کاستی‌ها و شکنندگی‌های ما در برابر صدمات و گزندها هستند و هم به استعداد ما در پذیرش ضربه شکست اشاره دارند.

روشن است که آسیب‌پذیری ما، طمع دشمن را نیز برمی‌انگیزاند و او را به تهاجم ترغیب می‌کند. بنابراین، تهدید نیز به آسیب اضافه می‌شود. در مجموع، شبکه‌های اجتماعی مجازی بسترهایی هستند که در آنها، ترکیبی از آسیب‌ها و تهدیدها مشاهده می‌شود. ما از یک سو باید چاره‌ای برای رفع آسیب‌های درونی و داخلی بیابیم و از سوی دیگر، تهدیدهای بیرونی و برخاسته از کنش‌های دشمن را دفع کنیم. از آنجا که تاکنون، علاج و طرحی برای این حجم از آسیب‌ها و تهدیدها در شبکه‌های اجتماعی مجازی اندیشیده نشده، باید این شبکه‌ها را فضاهایی فاقد امنیت قلمداد کنیم.