Gerdab.IR | گرداب

یادداشت

چالش‌های ثبت نام اشیاء دیجیتالی در ایران

تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱۳۹۵

در حالی که عضویت ایران در نظام بین المللی شناسه اشیاء دیجیتالی ممکن نیست، پژوهشگران ایرانی، یک نظام ملی برای مدیریت حقوق دیجیتال اشیاء دیجیتالی فارسی زبان داخل کشور، منطبق با شبکه ملی اطلاعات طراحی کرده‌اند.

به گزارش گرداب شناسگر دیجیتال (DOI) مخفف Digital Object Identifier است و اکنون جایگاه ویژه در تولید و دسترس پذیری محتوا در محیط مجازی پیدا کرده است.

در واقع، همه مقالات، و محتواها و اشیا دیجیتال برای مدیریت فرآیندها و عرضه و دسترسی بهتر است این شماره را داشته باشند اما ایران به خاطر تحریم ها امکان پیوستن به این نظام را ندارد.
در طرح جدیدی که به دست محققان بومی ارائه شده، امکان تولید DOI ملی فراهم است و البته با این پیش فرض هر زمان مشکلات تحریم حل شد امکان وصل به DOI جهانی نیز وجود دارد.
بنابراین این طرح یکی از مهم ترین طرح هایی است که راستای بیانات مقام معظم رهبری در خصوص مدیریت محتوای ملی است و می تواند در صورت حمایت شدن از سوی نهادها و اجرا بسیار مفید باشد.
این شناسه، یکی از زیرساخت های شبکه ملی اطلاعات نیز محسوب می شود.
شناسگر شئ دیجیتال (DOI)، یکی از مفاهیم اصلی در شناسایی یک شئ یا موجودیت در محیط دیجیتال (مانند یک مقاله، یک آهنگ، یک سند رسمی و یا یک عکس)، شناسگر دیجیتال است. سیستم‌های شناسگر دیجیتال به دنبال بروز مشکلات زیادی از جمله عدم ثبات و یکتایی نظام‌های شناسگر فیزیکی و مکانیاب یکدست منابع (URL) در محیط دیجیتالی، شکل گرفتند. این شناسگرها با  استفاده از نام‌های غیر‌مستقیم برای سیستم نام دامنه (DNS)، ثبات و یکتایی نام‌های میزبان را تضمین می‌کنند.

در حوزه عمل کاربرد اصلی شناسایی شده شناسگرهای دیجیتال اشیاء اطلاعاتی به طور عام در شناسایی منحصربه فرد اشیاء در مراحل ذخیره­ سازی، بازیابی و مبادله در محیط دیجیتال و به طور خاص در تحلیل استنادی، علم‌سنجی، کتاب­سنجی، اطلاع­­سنجی و ارجاع­ تقاطعی؛ مدیریت زنجیره عرضه محتوای دیجیتال و تجارت الکترونیک؛ یکپارچه­ سازی سامانه ­های مدیریت حقوق دیجیتال، مدیریت دارایی­ های دیجیتال و وسایل خواندن الکترونیک؛ سامانه مدیریت پایان­ نامه ­ها و رساله­ های الکترونیکی و کتابخانه ­های شبکه­ ای است. در دنیا نظام‌های شناسگر محدودی اقدام به شناسایی دیجیتال موجودیت‌ها و اشیاء بر اساس مکانیزم تعریف شده برای این شناسگرها می‌کنند که از مهمترین آنها می‌توان به شناسگر شئ دیجیتال (Digital Object Identifier-DOI) اشاره کرد.

نیازهای موجود در ایران به این سیستم در حوزه‌هایی مانند نظام‌های استنادی، انتشارات علمی، آرشیو وب و تجارت الکترونیکی و مشخصه‌های متمایزکننده کشور ایران در حوزه‌هایی مانند وجود زیرساخت شبکه ملی اطلاعات و نبود مکانیزم اجرای حقوق مالکیت معنوی در محیط دیجیتالی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. در ایران بر اساس بررسی­ های انجام شده، هیچ­ سیستمی در سطح ملی، که به منظور شناسایی منحصر به فرد و پایدار اشیاء اطلاعاتی در محیط دیجیتال طراحی و پیاده­سازی باشد، یافت نشده و استانداردی ملی نیز در این خصوص در کشور وجود ندارد.

از طرف دیگر با مروری بر سیستم­ های شناسگر دیجیتال اشیاء اطلاعاتی که دارای ساختار مدیریتی مشخص در سطح بین‌المللی هستند، می ­توان به این نکته پی برد که سطح مدیریتی و راهبردی اغلب این سیستم ­ها در ایالات متحده آمریکا مستقر است. در ایران تلاش‌هایی جهت عضویت در این سیستم­ های بین‌المللی انجام شده است که از نمونه‌های مشخص آن می ­توان به تلاش‌های نهادهای رسمی مانند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، مرکز منطقه‌ای علم و فناوری و پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران به عضویت در سیستم DOI اشاره کرد. اما علیرغم این تلاش ­ها، به علل مختلف از جمله تحریم علمی، عضویت ایران و حتی ناشران داخل کشور در این سیستم بین‌المللی محقق نشده است. لازم به ذکر است که تحریم علمی در حوزه دانش‌های راهبردی فراتر از تحریم اقتصادی بوده و محدود به تحریم‌های اخیر مربوط به مسائل هسته‌ای نبوده و نیست.

در مواجهه با این نوع تحریم برای کشور ایران از سال 1998، دو نوع دیدگاه در بین مسئولین و پژوهشگران این حوزه شکل گرفت. دیدگاه اول بیان می‌کرد که باید تا زمان رفع تحریم ها برای عضویت در این نظام بین المللی (به طور مشخص DOI) صبر کرد تا پس از آن امکان عضویت نهاد رسمی یا خصوصی از ایران در این نظام فراهم شود و بتوان از مزایای آن بهره‌مند شد. اما دیدگاه دوم مبتنی بر تفکر ایجاد قدرت درونی کشور در این حوزه، معتقد بود که باید بر اساس الگوبرداری از نظام موجود، اقدام به طراحی و پیاده سازی نظامی ملی در داخل کشور کرد که ضمن ایجاد امکان شناسایی اشیاء دیجیتالی داخل کشور و فارسی زبان به عنوان یک نظام ملی، به طور همزمان و در صورت رفع تحریم نیز بتواند به عنوان یک نظام وابسته به نظام جهانی این حوزه عمل کند.  

اکنون با توافق برجام و امید به رفع تحریم های موجود، طرفداران دیدگاه اول اقدام به برقراری ارتباط با بنیاد بین المللی DOI (IDF) به عنوان نهاد مدیریتی DOI کردند تا بتوانند نمایندگی نهادی در ایران را برای این نظام اخذ کنند. اما آنها با این پاسخ تکراری مواجه شده‌اند: ارائه  این سرویس در قالب نمایندگی برای کشور شما به علت تحریم امکان پذیر نیست. طرفداران این دیدگاه پس از مواجه با این پاسخ، با پا فشاری بر دیدگاه خود به سمت نمایندگی‌های ثبت نام رسمی DOI در سطح جهان (10 نمایندگی) رفته‌اند تا به نوعی بتوانند به طور غیرمستقیم و با واسطه، امکان ثبت نام اشیاء دیجیتالی داخلی را فراهم کنند. در واقع آنها سعی کردند تا با عناوین مختلف مانند یک شرکت خصوصی اقدام به ایفای نقش واسطه‌گری تجاری بین مالکان و صاحبان اشیاء دیجیتالی در ایران و نمایندگی‌های رسمی DOI کنند. هرچند برخی از نمایندگی‌های رسمی DOI (از جمله Crossref به عنوان اولین و قدرتمندترین نمایندگی DOI در جهان) با استناد به راهبردهای اصلی IDF به عنوان راهبر اصلی این سیستم از پذیرفتن این شرکت‌های واسط سر باز زدند، اما چند نمایندگی (از جمله medra) اقدام به انعقاد تفاهم‌نامه مستقل با این شرکت‌ها کرده اند. اخیرا نیز یکی از این شرکت‌های داخلی که در قالب دانش بنیان و وابسته به یکی از دانشگاه های معتبر کشور فعالیت می‌کند، با ایفای نقش واسطه‌گری خود را نماینده رسمی DOI در ایران معرفی کرده است.

این شیوه کار از ابعادی قابل بررسی است که از مشخصات این تفاهم‌نامه‌ها و مکانیزم اصلی اجرایی ثبت نام از طریق این شرکت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

در فرآیند ثبت نام اشیاء دیجیتالی هیچ کجا نامی از این شرکت‌ها برده نمی شود، بنابراین شرکت واسط مسئولیتی در خصوص ثبت نام شئ دیجیتالی و حفظ ثبات و یکتایی آن ندارد.
یک مالک شئ دیجیتال، باید مبلغ زیادی را به عنوان آبونمان سالیانه و ثبت‌نام هر شئ دیجیتال خود به دلار پرداخت کند. شرکت نیز با دریافت کارمزد خود، درخواست ثبت نام را به همراه مبلغ آن به دلار برای نمایندگی رسمی ارسال و در ازای آن شناسه ثبت شده را برای شما ارسال می‌کند. البته در حال حاضر این شرکت‌ها برای جذب مالکان اشیاء دیجیتالی و ایجاد وابستگی آنها مزایا و تخفیف‌های مقطعی را نیز ارائه داده‌اند.
برای ثبت‌نام هر موجودیت یا شئ دیجیتالی، اطلاعاتی در خصوص آن دریافت می‌شود که بدون هیچ نظارت یا کنترلی از طرف شرکت به نمایندگی رسمی واگذار می‌شود و اطلاعات آن در هیچ پایگاه داده داخلی ثبت و نگهداری نمی‌شود.
در کل این فرآیند هیچ نهاد رسمی ایرانی، نظارتی بر اجرای این فرآیند ندارد و مشکلات ناشی از آن بر عهده ثبت‌نام کننده است.
در این ساختار، در هیچ کجای فرآیند آن زبان فارسی به عنوان زبان رسمی ایران به رسمیت شناسایی نمی‌شود و حتی اشیاء دیجیتالی نیز به انگلیسی ثبت‌نام می‌شوند.

این شیوه سوالاتی را مطرح می‌کند.

آیا این واسطه گری منافاتی با دانش بنیانی دارد؟

چه نهاد رسمی کشور بر این فعالیت نظارت دارند؟
بهتر نیست مانند نظام‌های شناسگر دیگری مانند ISSN و ISBN، موسساتی تحت نظارت نهادهای رسمی کشور اقدام به ایفای این نقش (چه مجری چه ناظر) در دیدگاه اول کنند؟
آیا این فرآیند با سیاست اقتصاد مقاومتی برای ایجاد قدرت درونی کشور سازگار است؟
در این فرآیند اطلاعات مربوط به اشیاء دیجیتالی خود به همراه ارز داخلی کشور را، به زبان انگلیسی به خارجی‌ها می‌دهیم آیا راه بهتری وجود ندارد؟

از سوی دیگر بر اساس دیدگاه دوم اشاره شده، همزمان با تحریم‌های بین المللی، گروهی از پژوهشگران کشورمان با تعریف پروژه‌ای در قالب یک رساله دکتری در رشته مدیریت فناوری اطلاعات، با نظارت شورای راهبری فناوری اطلاعات وزارت علوم، ضمن مطالعه دقیق نظام‌های شناسگر دیجیتالی موجود در جهان، اقدام به طراحی مفهومی نظام ملی شناسگر دیجیتالی کرده‌اند. از مشخصه‌های اصلی این نظام طراحی شده می‌توان به الگوبرداری آن از نظام‌های برتر شناسگر دیجیتالی موجود در سطح جهان،  نوآوری در شناسایی دقیق‌تر اشیاء دیجیتالی، ایجاد مکانیزم پیشنهادی استفاده از این نظام در مدیریت حقوق دیجیتال اشیاء دیجیتالی فارسی زبان تولید شده در داخل کشور و انطباق کامل آن با مؤلفه‌های ملی مانند ساختار نظام اطلاعاتی و شبکه ملی اطلاعات اشاره کرد. این پژوهشگران حتی در سال 1394 نمونه اولیه آزمایشی از این نظام تهیه و ارائه کرده‌اند. این نظام ملی بر اساس طراحی انجام شده قادر خواهد بود تا ضمن عملکرد مستقل، به طور همزمان به عنوان یکی از نمایندگی‌های رسمی مستقیم DOI نیز عمل کند. اما متاسفانه این نظام ملی طراحی شده، جز در مرحله طراحی، به منظور پیاده‌سازی در مقیاس واقعی تاکنون تحت حمایت هیچ نهاد رسمی کشور قرار نگرفته است.

نمونه‌های دیگری از تقابل دیدگاه‌هایی همانند این دو دیدگاه را می‌توانیم در حوزه‌های دیگری همانند شبکه‌های اجتماعی، شبکه ملی اطلاعات، بازی‌های رایانه‌ای و... مشاهده کرد. تنها تفاوت اصلی موضوع شناسگرهای دیجیتالی تاکنون آن بود که تاکنون هیچ شئ دیجیتالی داخلی کشور به خواست این کشورها مورد شناسایی قرار نمی‌گرفت و  این فرصتی است تا با ایجاد زیرساختی منسجم جلوی وابستگی محض کشور خود را در این خصوص بگیریم، کاری که کشورهای روسیه، چین، ژاپن و کره جنوبی با ایجاد نمایندگی رسمی مستقل برای خود در حوزه شناسگر دیجیتالی انجام داده‌اند.

تا کجا باید اجازه داد تا کشوری مانند ایالات متحد آمریکا از ابزارهای قدرتی مانند اینترنت، دلار و زبان علیه منافع کشور ما استفاده کند؟

این نوشتار هشداری است برای انجام اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از اقدامات منفعت‌طلبانه و سودجویانه خلاف مصالح کشور در این حوزه و از دست ندادن یک فرصت