شبکههای اجتماعی زمین حاصلخیزی برای انتشار دروغ، دستکاری ادراکات و باورهای افراد است و از اثرات بالقوه این شبکهها میتوان برای جنگها ترکیبی استفاده نمود که مطالعات نشان میدهد داعش نیز از آن استفاده میکند.
این گزارش به عنوان نمونه اشاره میکند که این ابزار نقش خود را در درگیرهای لیبی، سوریه، اوکراین به منظور هماهنگ کردن اقدامات، جمع آوری اطلاعات، و مهمتر از همه برای نفوذ در باورها و تغییر نگرشهای مخاطبان و یا حتی بسیج آنها برای اقدامات عملی نشان دادهاند.
مشرق صرفا جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای این مرکز، خلاصهای از این گزارش را منتشر میکند اما دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
محیط جدید اطلاعات و نقش رسانههای اجتماعی
محیط جدید اطلاعات شامل خصوصیات مهمی است که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
دسترسی آسان:
ارزان بودن و در دسترس بودن گوشیهای هوشمند و راحتی کار با آنها به راحتی به هر فردی اجازه میدهد که به موقع و یا بیموقع اطلاعات را ثبت و آنها را نشر دهد.
سرعت:
رسانههای اجتماعی، قابلیت نشر اطلاعات را با سرعت و حجم بالایی فراهم میکنند، از این رو حداکثر تاثیر را دارند.
گمنام بودن:
ناشناس بودن در این حوزه، به کاربران اجازه میدهد تا آزادانه به بیان نظرات خود بپردازند. از طرفی، دستکاری اطلاعات و یا جعلی بودن و شایعات نیز در این امر تاثیرگذار است.
مراوده حجم بالایی از اطلاعات در روز:
روزانه در این شبکهها حجم زیادی از اطلاعات رد و بدل میشود که صحت درستی یا نادرستی آنها قابل تشخیص نیست.
بدون مرز و ابستگی به جغرافیا :
در این رسانهها هیچ مرزی متصور نیست و شما میتوانید اطلاعات را در اختیار هر گروهی(افراطگرا، اقلیت، رادیکال) قرار دهید.
در ژانویه 2016 نیمی از جمعیت جهان، کاربر فعال اینترنت بودهاند و یک سوم آنها از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند. علاوه بر این تعداد کاربران شبکه اجتماعی موبایل محور به تعداد 12 کاربر در ثانیه رشد داشته است.
پلتفرمهای متفاوت این شبکهها سبب شده است که هرکدام در حوزه بخصوص موفق باشند. به عنوان نمونه فیسبوک محبوبترین و متداولترین شبکه اجتماعی در دنیاست که مورد استفاده قرار میگیرد و یا اینستاگرام به عنوان اشتراک عکس و فیلم مورد استفاده است.
همه اینها سبب اشتراکگذاری نظرات و تجارب افراد به یکدیگر شده است که از محاسن آن میتوان کمک به یکدیگر، رسیدگی به جنایات، و ارائه کمکهای بیشتر به فاجعه انسانی، تلاشهای امدادی، شفافیت در دولت و همچنین گفتگو میان گروههای مختلف اجتماعی نام برد.
از طرفی باید به این نکته توجه داشت که شبکههای اجتماعی زمین حاصلخیزی برای انتشار دروغ، دستکاری ادراکات و باورهای ما است و از اثرات بالقوه این شبکهها میتوان برای جنگها استفاده نمود.
مفهوم جنگ ترکیبی
مفاهیمی مانند نامتقارن، نامنظم، ترکیبی و جنگهای نوین اغلب در محافل سیاسی و علمی شنیده میشود. اصطلاح ترکیبی برای نخستین بار در پایاننامه ویلیام جی نمت در سال 2002 به کار برده شد که در آن از تاکتیکهای جنگجویان چچنی و استفاده آنها از اینترنت و موبایل نام برده بود.
اصطلاح ترکیبی به طور اولیه به استراتژی بازیگران غیردولتی، مانند سازمان حزب الله اطلاق میشد. اما پس از بحران کریمه و مداخله نظامی روسیه در اوکراین، گراسیموف(فرمانده ستاد کل نیروهای روسیه) از جنگ نوین غیرخطی نام برد.
دکترین گراسیموف بر این پایه بود:
- جنگ برای همه اعلان شده نیست، عملیات نظامی با فعالیت گروههای نظامی در زمان صلح آغاز خواهد شد.
- برخوردهای بدون تماس بین گروههای مبارزه با قابلیت مانور بالا استفاده میشود.
- منابع اقتصادی و نظامی دشمن با حمله دقیق به زیرساختهای شهری نابود میشوند.
- استفاده گسترده از سلاحهای با دقت بالا و عملیات ویژه: رباتیک، سلاح لیزری و ...
- حملات همزمان به نیروهای دشمن و پیشروی در قلمرو
- جنگ همزمان در دریا، خشکی، هوا و فضای اطلاعات.
- استفاده از روشهای مستقیم و نامتقارن.
- مدیریت نیروهای نظامی فضای اطلاعات.
جنگ ترکیبی روسیه بر روی میدان نبرد یا صحنه عملیات متمرکز نیست، و به جای آن به ضرورت کاهش مواجهه مسلحانه تاکید شده است. از این رو جنگهای ترکیبی را میتوان ترکیبی از جنگهای کلاسیک به همراه نبردهای سایبری و اطلاعاتی دانست که عملیات فریب و یا عملیات روانی در آن، جای میگیرند.
در حال حاضر با گسترش شبکههای اجتماعی مرز بین جنگ سایبری و اطلاعاتی در حال کمرنگ شدن است. فعالیتهای فضای مجازی نه تنها برای مختل کردن سیستمهای فیزیکی، بلکه برای نفوذ در نگرشها و رفتارهای خاص برای رسیدن به اهداف سیاسی یا نظامی است.
درگیری روسیه و اوکراین در شبهجزیره کریمه نشان داد که چگونه آنها میتوانند
بر افکار عمومی تاثیر بگذارند. این یک عملیات نفوذ و فریب با استفاده از شبکههای
اجتماعی بود.
مسلحسازی شبکههای اجتماعی
طبق نظر توماس ای. نیسِن شش راهی که شبکههای اجتماعی میتوانند در عملیات نظامی استفاده بشوند عبارتند از: جمعآوری اطلاعات، هدفیابی، خبرچینی و نفوذ (عملیات روانی)، عملیات سایبری، دفاع، فرماندهی و کنترل.
هدفیابی:
برای شناسایی اهداف میتوان از امکانات شبکههای اجتماعی همچون Geo-Tag (نشان کردن محل جغرافیایی بر روی عکس) و یا موقعیت حساب کاربری با استفاده از هک استفاده نمود. به عنوان مثال حمله به یک مقر داعش، پس از 22 ساعت از ردیابی یک نوشته در شبکه اجتماعی مربوط به آن صورت گرفت.
جمعآوری اطلاعات:
جستجوی متمرکز برای تحلیل اطلاعات بر روی شبکههای اجتماعی، پروفایلها و یا محتواها به صورت آشکار یا پنهان صورت میپذیرد. تمامی این تجزیه و تحلیلها میتواند به پشتیبانی از عملیات روانی کمک کند و مفید واقع شود. به عنوان نمونه نقش توئیتر در انقلابهای بهار عربی (بیداری اسلامی) اغراق آمیز گفته میشود، اگرچه توئیتر برای انتشار پیامها و هماهنگی اقدامات مفید بود، اما انقلابها در شرایط واقعی و بر روی زمین اتفاق میافتد.
امروزه جمعسپاری به طور فزایندهای به عنوان یک روش برای پی بردن به واقعیت یک موضوع در شبکههای جتماعی استفاده میشود. به عنوان نمونه مشاهدات کاربران رسانهای و فعالان مدنی از نیروهای نظامی روسیه در اوکراین، کمک بسیاری در جمعآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات کرد.
عملیات سایبری:
هدف قرارد دادن رسانههای اجتماعی با روش دستیابی به رمز عبور حسابهای کاربری، تغییر محتوا و یا ارائه یک فضای غیرقابل استفاده در وبسایت، افشای محتوای اتاقهای گفتگو، ایمیل، تلفن همراه کاربر و یا نفوذ به بانک اطلاعاتی برای جمعآوری اطلاعات و رخنه در آن، همگی از جمله موارد عملیات سایبری است.
به عنوان نمونه
حساب کاربری "خلیفه سایبری" با هک کردن حساب کاربری فرماندهی مرکزی
ایالات متحده پیام تهدیدآمیزی بر روی آن منتشر کرد.
فرماندهی و کنترل:
استفاده از رسانههای اجتماعی در میان گروههای شورشی به عنوان یک ابزار برای ارتباطات داخلی، اشتراکگذاری اطلاعات و هماهنگسازی اقدامات همگی از امکانات این شبکههاست که سبب سهولت مولفه فرماندهی و کنترل میشود. همچنین این شبکهها میتوانند از تاکتیک نظامی «سوآرم» برای هجوم سریعتر و انبوه از کاربران در این شبکهها استفاده نمود.
دفاع:
محافظت از پلتفرم شبکههای اجتماعی، وبسایتها، پروفایلها و حسابهای کاربری در سطح تکنیکی از اجزاء دفاع به شمار میروند. این فعالیتها میتواند با استفاده از رمزگذاری و ضد رهگیری و یا تغییر آیپیها به همراه باشد.
خبرچینی و نفوذ:
خبرچینی و نفوذ، همچنین جنگ روانی به انتشار اطلاعات برای هدفگذاری و نفوذ بر روی ارزشهای مخاطب، نظام اعتقادی، احساسات و عواطف و رفتارها اشاره دارد. رسانههای اجتماعی در این مورد به دنبال دستیابی به اثرات نظامی خاصی در شناخت دامنه شکل، اطلاع، نفوذ، دستکاری، افشا، کاهش، ترویج، فریب، زورگویی، بازدارندگی و بسیج میباشند.
روشهای نفوذی که در شبکههای اجتماعی به کار برده میشود، میتواند آشکارا باشد، همچون استفاده از حسابهای کاربری رسمی، کانالها، وبسایتها و یا استفاده از حسابهای کاربری جعلی و باتها که به صورت پنهان است.
روشهای دیگر از جمله ترندکردن هشتگ و یا ربودن آن، اسپم کردن با حجم انبوه پیام، فریب و یا مهندسی اجتماعی از دیگر مواردی هستند که در عملیات سایبری و روانی استفاده میشوند.
روشهای نفوذی که در شبکههای اجتماعی به کار برده میشود، میتواند آشکارا باشد، همچون استفاده از حسابهای کاربری رسمی، کانالها، وبسایتها و یا استفاده از حسابهای کاربری جعلی و باتها که به صورت پنهان است
مورد مطالعاتی؛ روسیه
نقش رسانههای اجتماعی در فعالیتهای اطلاعاتی روسیه
عملیات نظامی
روسیه علیه اوکراین که منجر به الحاق کریمه به روسیه شد، نسل جدیدی از جنگ را به
نمایش گذاشت که در آن رهبران روسیه به خوبی در کنار بخش کلاسیک نظامی، جنگ
اطلاعات، حملات سایبری و دیپلماسی را به خوبی مدیریت کردند. استفاده از فضای مجازی
چه از نظر فنی و چه محتوا نشان میدهد که مسکو به خوبی بر روی این بخش سرمایهگذاری
کردهاند.
اطلاعات و فضای مجازی در اسناد راهبردی
در دکترین نظامی روسیه، محیط مجازی به عنوان یک امر مهم و راهبردی به آن توجه شده است. روسیه با توجه به تهدیدات روزافزون سایبری، سرمایهگذاری زیادی بر روی این بخش انجام داده است.
اشراف بر محیط مجازی
با توجه به اینکه وبلاگنویسان حجم زیادی از مطالب خود را علیه سیاستهای دولت روسیه به روز میکنند، از این رو دولت در انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 میلادی در پی آن برآمد که با اشراف بر این محیط، مخالفان را وادار به سکوت کند و فضا را به کنترل خود در آورد.
نتیجهگیری
امروزه به موازات فعالیتهای نظامی، بهره برداری از فضای مجازی نیز برای انجام حملات به زیرساختها و تاثیر بر ذهن انسان در حال انجام است. فضای مجازی روز به روز در حال گسترش است و بالتبع وابستگی ما به آن نیز بیش از پیش خواهد بود.
درگیریهای اخیر نشان داده است که بازیگران مختلف چگونه استراتژی خود را بر اساس استفاده از محیط مجازی قرار دادهاند. مطالعات موردی نشان میدهد که داعش به خوبی جایگاه فضای مجازی و مشارکت عمومی مردم را در شبکههای اجتماعی درک کرده و در راستای اهداف و نیات خود از آن بهرهگیری نموده است.
هدف اصلی مرکز عالی ارتباطات استراتژیک ناتو، تقویت توانمندیهای ارتباطات استراتژیک میان کشورهای عضو ناتو عنوان شده است. این مرکز وظیفه دارد برنامههایی در جهت پیشبرد و هماهنگی دکترین ارتباطات استراتژیک تدوین کند، تحقیقات و تجارب علمی مقتضی را برای یافتن راهکارهای حل چالشهای موجود انجام دهد، درسها و تجارب ارتباطات استراتژیک به کار رفته در عملیاتها را استخراج کند و اقدامات آموزشی و قابلیت انجام عملیات با مشارکت اعضای ناتو را توسعه دهد. اگر بخواهیم ماموریت سازمانی مرکز عالی ارتباطات استراتژیک ناتو را طبق ادبیات سیاسی کشورمان توصیف کنیم، میتوان گفت این مرکز وظیفه دارد برای عملیاتها، ماموریتها، اهداف و نقشهای سیاسی و نظامی جدید ناتو، بسته فرهنگی-رسانهای دقیق، بهموقع، کاربردی و پاسخگو تدوین کند.