به گزارش گرداب، با پیشرفت و توسعه رسانهها، دنیا وارد مرحله جدیدی شده که در این مسیر گامهایی در مسیر تکامل و تنوع برداشته است. بر این اساس، صاحبنظران و کارشناسان ارتباطات به دیدگاه سواد رسانهای روی آوردهاند. گسترش این علم میتواند مخاطبان را به دنیای ارتباطات سوق دهد و در نهایت آنها را به تولیدکنندگان پیامهای ارتباطی تبدیل کند. بنابراین نباید از این علم غافل شویم. اگر سواد رسانهای را به عنوان مقولهای میان روابط مخاطب و رسانه در نظر بگیریم، متوجه جایگاه و اهمیت آن خواهیم شد.
البته ما هنوز به درک و شناخت درستی از سواد رسانهای نرسیدهایم. بنابراین لازم است سواد رسانهای را آموزش دهیم و به دنبال توسعه آن باشیم تا به نتایج مطلوب دست یابیم. از سوی دیگر این مساله فقط مربوط به کشور ما نیست و این باید در اکثر کشورهای دنیا اتفاق بیفتد.
آموزش سواد رسانه کار سادهای نیست، حتی اگر به کشورهای غربی نگاهی داشته باشیم، متوجه میشویم که آنها هم در برخی موارد هنوز در مقوله سواد رسانهای شناخت درستی ندارند. به عنوان مثال غربیها چه تصوری از زن مسلمان دارند؟ مسلما تصوری منفی است. یا چه تصوری از اسلام دارند؟ قطعا تصور منفی دارند. چرا باید مردم کشورهای غربی درباره زن مسلمان و اسلام تصور منفی پیدا کنند؟ چرا نمیتوانند به پیامهای پشت صحنه دسترسی داشته باشند؟ در اینجا باید به مساله تبلیغات اشاره کرد که به مردم ذهنیت منفی را القا کرده است، اما اگر همین مردم به دنبال سواد رسانهای باشند، آن وقت است که در اینباره معقولانه و منطقی میتوانند نظر دهند و در این صورت خیلی سریع تحت تاثیر تبلیغات قرار نخواهند گرفت.
سواد رسانهای مقولهای سخت و پیچیده است و در درازمدت میتوان از آن نتیجه گرفت. در واقع این مساله مثل آمپول زدن نیست که راحت و خیلی سریع نتیجه بدهد. معتقدم سواد رسانهای هیچ وقت انتها ندارد و باید مقدماتش را شروع کرد. و البته بعد از شروع مقدمات، حتما باید تداوم داشته باشد.
مثال دیگری میزنم. چرا ایرانیان از کودکی تا بزرگسالی در دوران دبستان، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه ادبیات فارسی میخوانند؟ به خاطر این که ادبیات غنی ایران در ذهن آنها تداوم داشته باشد. سواد رسانهای هم باید این گونه باشد. یعنی اگر ادامه دار باشد، میتوان شاهد اتفاقات خوب بود. بنابراین ضرورت دارد مهارت استفاده از سواد رسانهای را بیاموزیم.
به عنوان نمونه مردم وقتی موبایل میخرند، هزینهای بابت تمام کارکردهای آن پرداخت میکنند، اما از بین 200 کارکرد شاید فقط ده کارکردش را بلد باشند و نسبت به بقیه کارکردهای آن شناخت ندارند، اما هزینه آن را پرداخت کردهاند. مسلما اگر به دنبال بقیه کارکردها باشند، میتوانند به نتایج بهتری دست پیدا کنند و حتی خیلی از کارهای خودشان را با بهره بردن از این کارکرد به لحاظ زمان و... جلو بیندازند. با این مثال میخواهم به مقوله سواد رسانهای برسم که به ما میآموزد که از متون رسانهای درک بهتری داشته باشیم و از اصول آن بهرهمند شویم.
دکتر حسن خجسته
استاد دانشگاه