به گزارش گرداب، امروزه در سطح دنیا رزمایشهای شهری بسیاری برای آمادگی مردم انجام میشود حتی در غرب برای آموزش حالتهای اضطراری در مواقع مختلف، آموزشهای همگانی با ساخت سریالهای هدفمند انجام میشود و به همین دلیل است در حوادث مشابه تعداد تلفات و خسارات آنان بسیار کمتر از کشور ما است.
یکی از مهمترین موضوعات در عصر کنونی ما پدافند غیرعامل است و با توجه به تغییر ماهیت جنگها از نظامی به «رسانهای ــ سایبری» باید این مهم هر روز و حتی هر ساعت در حال برنامهریزی راهبردی در هیئتهای اندیشهورز باشد؛ مردم کانون اصلی هدف این بحران هستند که در صورت آموزش صحیح بحران را مدیریت کرده و به شایعات و دروغهای پیرامون آن توجهی نمیکنند اما اگر آموزش صحیح نبینند خود تبدیل به بحران و افزایش تلفات و خسارات خواهند شد.
حادثه غمانگیز ساختمان پلاسکو و اخلال در امدادرسانی اولیه که توسط مردمی که در محل برای عکسبرداری و فیلمبرداریهای شخصی تجمع کرده بودند اتفاق افتاد، صحنههای نامناسبی را پدید آورد که میطلبد برای عدم تکرار چنین صحنههایی، مسئولان امر تصمیم جدی اتخاذ کنند.
در این میان یکی از مهمترین وظایف دولت، اتخاذ تصمیمهای جدی برای خروج فضای مجازی و رسانه کشور از رهاشدگی و غیرمنضبط بودن و تصویب قوانین مناسب برای شرایط اینچنینی است؛ اینکه افراد قلیلی بخواهند نقش خبرنگار شهروندی را در حوادث بازی کرده و مانع امدادرسانی سریع شوند تنها جنبه ماجرا نیست چرا که در زمان بحرانهای اینچنینی، بسیاری از لحظات مانند خروج پیکرهای بیجان مردم یا آتشنشانان نباید رسانهای شود تا هم مرهمی بر دل خانوادههای آنان باشد و هم جنازه فرد متوفی هتک حیثیت بهدلیل شرایط خاص نشود.
اما متأسفانه در حادثه پلاسکو شاهد هر دو اتفاق بودیم که این خود نشاندهنده عدم وجود مهارت استفاده بهجا از رسانه و فضای مجازی همچنین جولان رسانههای بیگانه و متخاصم در سطح کشور و پروفایلهای افراد معاند در شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و میکروبلاگها است که به بحران دامن میزنند.
با توجه به نکات فوق باید توجه داشت در بحرانهایی مانند جنگ سخت و بمباران شهرها، احساس ناامنی و شرایط سخت خانوادهها و مردم آسیبدیده بهوضوح قابل لمس است و مردم هم بهطور طبیعی برای حفاظت از خود هشدارهای امنیتی را جدی گرفته و خود را برای حالت جنگی آماده میکنند اما در بحرانهای طبیعی یا بحرانهایی نظیر فروریختن ساختمان پلاسکو بهدلیل شرایط خاص بحران بسیاری از مردم قادر به درک شرایط نیستند و تنها افراد دارای سواد رسانه و فضای مجازی میتوانند در شرایط امروز با فضای مجازی رهاشده کشور از دامن زدن به این بحران، شایعهپراکنی و دروغپراکنی در شبکههای اجتماعی دوری گزینند و توسط رسانهها مدیریت نشوند.
همچنین نکته بسیار مهم برای این آموزشها این است که دولت باید در به وجود آوردن شرایط پدافند غیرعامل در جامعه و آگاهی آنان نباید آرامش مردم را بههم بریزد که این اطلاعرسانی نقش ضدتبلیغ به خود بگیرد و منجر به ترس و دلهره شود، در این راه باید ضمن تقویت روحیه مردم، آگاهی دادن برای اجرای این پدافند علائم و نشانهها متناسب با بحران بهوجود آمده برای مردم توضیح داده شود.
برای تأیید توضیح فوق باید متذکر شد در شبهای گذشته شاهد رفتاری بسیار ناشیانه از سوی یک رسانه دولتی در پوشش اخبار پیدا شدن پیکرهای مطهر شهدا بودیم که این اطلاعرسانی غیرحرفهای شرایط خاصی را برای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی بهوجود آورد و در نهایت منجر به ایجاد کمپین عدم انتشار و بازانتشار تصاویر پیکرهای تفحصشده بود.
حادثه ساختمان پلاسکو نشان داد کشور در زمینه پدافند غیرعامل نیاز به فعالیت بیشتر داشته و باید برای نهادینه شدن این موضوع مهم تمام دستگاهها دست به دست هم داده تا در زمان وقوع تعداد تلفات و خسارات به حداقل برسد، همچنین فقدان کمیته رسانه و فضای مجازی منسجم در شرایط بهوجود آمده ناشی از عدم آمادگی برخورد رسانهای با چنین بحرانهایی در سطح کشور است که هر رسانه و هر فردی هرچه بخواهد از بحران منتشر میکند که بسیاری از اینگونه محتواها برپایه شنیدهها، شایعات و حدسیات است که به امنیت و آرامش روانی مردم ضررهای بسیاری را وارد خواهد کرد.
دولت محترم و مسئولان امر در اقدام نخست باید در ستاد بحران خود با توجه به گستردگی رسانه و فضای مجازی یک برنامهریزی منسجم برای موقعیتهای بحرانی داشته باشند و مردم را از طرق پیشرفته مانند اطلاعرسانی موبایلی با آنتنهای مخابراتی بهروی گوشی افراد داشته باشند که امروزه بهروی اکثر تلفنهای همراه هوشمند این قابلیت حتی بدون وجود سیمکارت فعال است.
از جمله دستگاههای ذیربط برای آموزش مردم نیز برای شرایط بحران سازمان پدافند غیرعامل، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت رفاه و امور اجتماعی، سازمان آتشنشانی، وزارت فناوری اطلاعات و ارتباطات است که باید تا حد ممکن از ایجاد بحران جلوگیری کرده و در زمان وقوع بحران پیشگیری مقدم بر درمان در سطح مردم عملیاتی شده باشد.
حادثه پلاسکو و بحران رسانهای که طی آن اتفاق افتاد باید یک درس عبرت پیش چشم مسئولان کشور باشد چرا که شایعهپردازی و دروغپراکنی و انتشار چنین مواردی در فضای مجازی رها شده و پیامرسانها و شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام که حق هیچگونه مدیریتی را به کشورمان نمیدهند و آزادانه در کشور جولان میدهند، میتوانند با تغییر ذائقه مردم و برانگیختن حس خودنمایی و خودافشاگری در آنان حوادث تلخ چند روز گذشته را تکرار کنند.
همچنین نقش کانالهای ضدانقلاب در تلگرام در دامن زدن به شایعات و تلفات و خسارات نقش بسیار پررنگی بود چرا که آنان مدام با تحریک احساسات و عواطف مخاطبانشان از آنان درخواست ارسال فیلم، عکس و خبر میکردند و همین موضوع ازدحام بسیار زیاد اطراف ساختمان پلاسکو را به وجود آورد که مانع از امدادرسانی سریع به محل حادثه شد.
در پایان باید گفت حادثه پلاسکو در برابر حملات نظامی، سایبری و بحرانهای طبیعی مانند زلزله و ... یک حادثه کوچک بود که نشان داد مردم ما در هیچ کدام از موضوعات مرتبط با بحرانها از آمادگی کافی برخوردار نیستند.