اغراق و دروغ؛ راهکار فتنه‌گران برای القای هیجانات کاذب

تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۸۹

اغراق و دروغ شاید بتواند برای مدتی عده‌ای را هیجان زده کند و در میدان مبارزات سیاسی نگه دارد ولی چون پایه و اساسی ندارد، خیلی زود جای خود را به حقیقت می دهد که معمولاً تلخ است و تلخی آن باعث نا امیدی و یأس می‌شود.

به گزارش گرداب، روزنامه کیهان نوشت، سایه سنگین ناامیدی از تغییر جمهوری اسلامی، جریان اپوزیسیون را فرا‌گرفته است.

سایت صهیونیستی بالاترین با درج این تحلیل نوشت: انگیزه تغییر رژیم معمولاً به دیوار بلند ناامیدی می‌خورد. آنها که دنبال تغییر و استحاله بوده‌اند، امید خود را اندک اندک از دست می‌دهند. تمام اصلاح طلبان، جمهوری خواهان سکولار و فعالان حقوق بشر در این گروه جای می‌گیرند. گروه‌های تجزیه‌طلب، سلطنت‌طلب و مجاهدین خلق هم به کمک خارجی امیدوارند. لازمه امیدوار شدن مخالفان ایجاد یأس و سرخوردگی در اقتدارگرایان حاکم است. در چنین شرایطی باید برنامه هسته‌ای متوقف شده یا از سرعت آن کاسته شود و اقتدارگرایان در داخل حکومت به بن بست رسیده و حداقل نشانه‌هایی از عقب نشینی آنها دیده شود.

"بالاترین" با اشاره به اختلاف نظر شدید حاصل از سرخوردگی محافل ضدانقلاب می‌نویسد: عباس عبدی، برای غلبه بر ناامیدی، تعدیل خواسته‌ها را مطرح می‌کند مبنی بر اینکه وقتی مطالبات اپوزیسیون به بن بست رسید و جوابی نیافت، نباید بر سطح آن افزود بلکه باید از دامنه آن کاست تا دست یافتنی‌تر شود اما اکبر گنجی بعد از اینکه ثابت می‌کند وضعیت فتنه 88 چندان رو به راه نیست و ناامیدی بر آن سایه افکنده، از لزوم شکاف در رأس حاکمیت سخن می‌گوید.

در همین حال یکی از عناصر گروهکی در سایت ضد انقلابی خودنویس نسبت به "رواج اغراق، دروغ و سرانجام ناامیدی" در میان گروهک‌های ضد انقلاب مدعی "فتنه 88" هشدار داد و نوشت: تهییج، در اوج‌گیری فتنه نقش عمده‌ای داشت. با فروکش کردن فتنه، گروهی از فعالان سیاسی به گمان این که مردم تحت تأثیر مستقیم سخنان ایشان به حرکت در آمده‌اند، سعی کردند با ایجاد هیجان کاذب، آنها را همچنان در خیابان‌ها نگه دارند، حال آن که مردم برای ورود به عرصه مبارزات سیاسی یا خروج از آن، محاسباتی می‌کنند که در ترکیب اجتماعی، شکلی بسیار پیچیده و بغرنج به خود می‌گیرد و به همین لحاظ قابل پیش بینی نیست. اما فعالانی که بیشتر در ذهن خود زندگی می‌کنند تا در متن اجتماع، کلام شان را چنان قدرتمند می‌بینند که می‌توانند این محاسبات را تغییر دهند و این سرآغاز اشتباه است.

وی می‌افزاید: این گروه از فعالان سیاسی برای ایجاد هیجان کاذب، به اغراق و دروغ روی می‌آورند. اغراق و دروغ شاید بتواند برای مدتی عده‌ای را هیجان زده کند و در میدان مبارزات سیاسی نگه دارد ولی چون پایه و اساسی ندارد، خیلی زود جای خود را به حقیقت می دهد که معمولاً تلخ است و تلخی آن باعث نا امیدی و یأس می‌شود. اما نویسندگان سیاسی که عده‌ای از آن‌ها فعال سیاسی نیز هستند، گاه فاصله میان نویسندگی با فعالیت سیاسی را در نظر نمی‌گیرند و ایجاد هیجان را بر ایجاد فکر مقدم می‌دارند و برای ایجاد هیجان، گاه به اغراق و دروغ روی می‌آورند. اغراق و دروغ اگر برای فعال سیاسی عیب است، برای نویسنده سیاسی عیب بزرگ است؛ عیب بزرگی که به شکل مکتوب به نام نویسنده ثبت می‌شود و او را به عنوان کسی که در سرخوردگی یا گمراهی مردم نقش داشته - دیر یا زود- انگشت نمای خاص و عام می‌کند.

وی در پایان خواستار نوشته‌های انتقادی به جای نوشته‌های اغراق آمیز و آلوده به دروغ شد و نوشت: در چنین حالتی می‌توان جلوی یأس و ناامیدی را گرفت.