انتخابات فرانسه در حالی به دور دوم کشیده شد که علاوه بر وحشت از حملات داعش، سایه سنگین روسیه نیز بر آن احساس میشود.
مقامات فرانسوی از این نگراناند که مردم و رای دهندگان فرانسوی در فرایند انتخابات، دچار تردید شده و تصمیمگیری آنها، نه بر اساس بینش شخصی و در نظر گرفتن منافع ملی، بلکه بر اساس تأثیر منفی و مخربی باشد که کشورهایی نظیر روسیه بر ذهن آنها گذاشتهاند. مقامات فرانسوی، روسیه را متهم میکنند که به جانبداری از مارین لوپن، وارد انتخاب این کشور شده و در حال تأثیرگذاری بر آن است. مارین لوپن یکی از کاندیداهای تندرو فرانسوی محسوب میشود که طرفدار خروج فرانسه از اتحادیه اروپا، موضوع موردپسند روسیه، است.
البته فرانسه، تنها کشور نگران این روزهای اروپا نیست، بلکه آلمانها هم نگران تأثیرگذاری روسها در انتخابات پیش روی خود هستند و از آن بیم دارند که روسیه همان رفتاری را با آنها بکند که در مقابل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا انجام داد. ابهامات و چالشهای به وجود آمده بر سر موضوع انتخابات آمریکا و نقش روسیه در آن، همچنان پابرجاست و به یکی از اصلیترین مسائل عرصه سیاست بینالملل تبدیل شده است.
در اینجا، میتوان به اهمیت انکارناپذیر فضای سایبری و دنیای مجازی در اتخاذ مشی کلی جهان پی برد و فهمید که ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی تا چه میزان است. تقریباً با قطعیت میتوان گفت که این عرصه، یکی از اصلیترین زمینههای تعیین خط جریان هر اتفاقی در عرصه داخلی و بینالمللی است و فشاری که از طریق افکار عمومی در زمینههای مختلف، به دولتها وارد میشود، میتواند تصمیمات دولتها را با تغییرات اساسی مواجه نماید.
همین موضوع سبب شده است تا تصمیمگیری در زمینه دنیای مجازی، به عرصه تصمیمگیریهای کلان وارد شده و نهال ضعیف جریان آزاد اطلاعات، به درخت تنومندی تبدیل شود که دیگر از سپهر سیاست، قابلحذف نیست. البته، این بدان معنی نیست که زمینه را برای ورود هرگونه فناوری در زمینه دنیای مجازی، بدون در نظر گرفتن جوانب احتیاط و سازشپذیری آن با اولویتهای ملی باز کرد، بلکه منظور این است که حذف یک فناوری، قطعاً چارهساز نخواهد بود و باید برای بهرهبرداری صحیح از آن، راهکار درستی اتخاذ کرد.
میتوان این احتمال را داد که تا چند سال آینده، سیاست تحریم، دیگر از روی میز ابرقدرتها کنار برود، چرا که آنها، هماکنون نیز به این موضوع پی بردهاند که این روش، فاقد کاراییهای لازم است. در عوض، فشار افکار عمومی و بر هم زدن امنیت روانی جامعه، احتمالاً سیاست جایگزینی خواهد بود که به آن اندیشیده میشود. بهعنوانمثال، در تنش بین روسیه و غرب بر سر موضوع بحران منطقه کریمه، چنانچه غرب بخواهد افکار عمومی روسیه و اوکراین را به سمت غیرقانونی بودن این حاکمیت از طرف روسیه سوق دهد و فشار مردم بر دولت برای عقبنشینی از این منطقه را افزایش دهد، چه ابزاری بیشتر از رسانه، آنهم رسانههای نسل جدید، میتواند با هزینهای اندک این بار را بر دوش بکشد؟ آیا حتی ابزار نظامی، میتواند غرب را به اهداف خود برای پس زدن روسیه نزدیک کند؟ در کشور ما نیز در چند ماه اخیر و بر سر مسائل مختلف، با این موضوع مواجه بودهایم که دشمن در تلاش است تا در موارد گوناگون، ذهن جامعه را از ابهاماتی پر کند که پاسخ دادن به آنها، به هزینه و وقت زیادی احتیاج دارد و حتی در مواردی، باز هم نمیتوان ابهام را بهصورت کامل از ذهن مخاطب زدود.
باید به این نکته هم اشاره کنیم که تمام این نگرانی مقامات فرانسوی، در
حالی است که این کشور، به دلیل ترس از بروز بحرانهای امنیتی، بساط
انتخابات الکترونیک را از کشورش برچید و استفاده از صندوقهای رأیگیری
کاغذی را، برای کاهش بخشی از دغدغههای خود انتخاب کرد. حال میتوان
بهراحتی تصور کرد که در صورت برگزاری انتخابات با ابزارهای الکترونیک، چه
میزان بر ابهامات موجود افزوده میشد و دولت برای برطرف ساختن چالش
دموکراسی، ناچار به پرداخت چه هزینههای دیگری، علاوه بر تلاش برای
ابهامزدایی بود.
حال باید منتظر برگزاری دور دوم این انتخابات در دو هفته آینده و حصول
نتیجه آن بود. باید دید که آیا دلمشغولی مقامات فرانسوی در امر انتخابات،
واقعیت پیدا میکند و روابط روسیه با اروپا، وارد فاز تازهای خواهد شد یا
این مورد نیز همانند انتخابات آمریکا، با ابهامات بیپاسخی همراه میشود که
هیچگاه نیز غبار تردید از چهره آن زدوده نمیشود.