گرداب- بررسی شیوههای مؤثر در جنگ نرم از عمده مسائلی است که برای خنثیسازی تهدیدات دشمن و پیشبرد اهداف ملی حائز اهمیت است. در همین راستا با توجه به رویکرد دشمن در استفاده از تفاوت توانایی کشورها در بعد فناوری و بهرهگیری از نقاط ضعف و آسیبپذیر، استفاده از فناوریهای پیشرفته و غیرقابل انتظار برای دستیابی به موضع برتر و تضعیف اراده طرف مقابل، پیچیدگی در ماهیت جنگ نرم را افزایش داده است.
بر همین اساس به کارگیری ماهرانه عوامل روانی از مهمترین ابزارها و شیوههای مؤثر در این نبرد قابل ارزیابی است، به گونهای که این راهبرد مسئله واقعی را غیرواقعی و دروغ بزرگ را به حقیقت غیر قابل انکار تغییر میدهد. در واقع کانونهای جریانساز جنگ نرم در این رویکرد با بهرهمندی از عوامل روانی با تغییر در روحیه، روان و اراده مخاطبین ماهیت جنگ نرم را چند بعدی کرده و یک ناهمگونی در نبرد نرم را ایجاد میکنند و از طریق فعالسازی عوامل روانی، پشتیبانی از مرزهای درگیر در نبرد نرم را افزایش داده و از این طریق قوای طرف درگیر را نیز دچار تزلزل مینمایند.
هر چه در واکاوی جنگ نرم پرداخته میشود، نقش عوامل روانی بیش از پیش مطرح میشود و جنجالسازیهای بوقهای روانی دشمن در تهدیدهای تکراری خود در رویارویی با ایران نیز مفتضحتر میگردد؛ چرا که بهرهگیری دشمن از عوامل روانی به ابزاری مکمل برای حاشیهسازی در جنگ نرم تبدیل شده و به همین منظور عاملان این جریان برای تسهیل و تسریع در تحقق اهداف خویش از عملیات روانی و برجستهسازی آلارمهای مؤثر به دنبال جوسازی روانی در جامعه هستند.
در واقع راهبرد عملیات روانی با طرحریزی موضوعی در کانونهای تفکر دشمن با هدف تخریب اعتماد و اراده طرف مقابل، به دنبال پذیرش ضریب بالایی از آسیبپذیری و شکست در مخاطب است؛ بهگونهای که یک نوع عدم تقارن و ناهمگونی را در برخورد طرفین درگیر و عدم توازن قوا را به نفع طرف خویش هدایت و دستیابی به پیروزی را برای خویش حتمی نمایش دهد.
در واقع در همین راستا اصلیترین آماجهای عملیات روانی در جنگ نرم افکار عمومی بوده که با بهرهگیری یک سویه افکار عمومی به دنبال ایجاد تزلزل در جامعه و ایجاد موجی از نا امنی و سردرگمیدر مخاطبین، برای پذیرش شکست در برابر اراده پوشالی خویش است.
چرا که عملیات روانی در جنگ نرم فعالیتی روانشناسانه است که در زمان صلح و بحران برای تأثیر گذاشتن بر نگرش و رفتار مخاطبان طرحریزی و در روند دستیابی به اهداف سیاسی و مد نظر از سوی دشمن دنبال میشود که شامل ا
قدامات طرحریزی شده به منظور تأثیر بر عواطف و عقاید و تخریب و تضعیف روحیه آحاد جامعه است. به عبارتی دیگر عملیات روانی، برای ارسال علائم و اخبار گزینش شده به مخاطبان ارائه میشود تا بر احساسات، حرکات، منطبق و در نهایت بر رفتار سازمانها، گروهها و افراد تأثیر بگذارند. از این رو از مهمترین اهداف و مقاصد بهرهبرداری از عوامل روانی در جنگ نرم به موارد زیر میتوان اشاره نمود:
- ایجاد تأثیر کلی بر عقاید، احساسات آداب و رفتارهای مخاطبین
- افزایش ضریب باور پذیری شکست و درماندگی
- گسترش جدایی ملت، مردم یا وفادارانشان از همراهی و استمرار مسیر
- کاهش کفایت در استمرار اهداف با سیاه نمایی از آسیبپذیریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی
- رسیدن به اهداف سیاسی در پیادهسازی آماج روانی
البته هر چند اهداف دیگری نیز در بطن عملیات روانی وجود دارد، اما راهبردیترین این مقاصد که در خلال تبلیغات یا رقابت ایدئولوژیک مبتنی بر طرحهای استراتژیک و تاکتیکی دقیق، به منظور هدایت و رسیدن به اهداف ویژه در جنگ نرم در جریان است، موارد مشروحه بالا قابل ارزیابی است.
از این رو شاید بتوان گفت که عملیات روانی موثرترین و مخربترین رویکرد در جنگ نرم به حساب میآید. زیرا اندیشه، بینش عقل و در نهایت رفتار مخاطبان را مورد هدف قرار میدهد و روحیه آنان را خدشه دار میکند و از این طریق عزم و اراده آنان را سست و خراب میسازد و در نهایت به سوی شکست یا تسلیم سوق میدهد و به گونهای یک نوع عدم تقارن و ناهمگونی را در برخورد با طرفین درگیر به وجود میآورد.
بنابراین در یک بررسی موشکافانه و دقیق پیرامون "عناصر جنگ نرم"، عملیات روانی با استفاده از بافتههای جدید "علوم رفتاری" بیش از هر عامل دیگری میتواند بر اراده (یعنی هدف غایی جنگ نرم) آحاد جامعه، استراتژیستها و تصمیم گیران تأثیر بگذارد و آنها را از استمرار باز دارد یا مانع ورود آنها در تصمیم گیریها شود. چرا که
راهبرد عملیات روانی در نبرد نرم، کوشش برنامهریزی شده برای تخریب یا تضعیف مقاومت است که با استفاده از فریب، دروغ، سردرگم سازی و دیگر اقدامات دنبال میشود. بنابراین از مطالب مندرج در سطور بالا میتوان نتیجه گرفت:
- اولاً: عملیات روانی در بستر جنگ نرم به عنوان یکی از مؤثرترین راهبردهای اساسی در پیشبرد اهداف و رسیدن به نتایج مطلوب قابلارزیابی است.
- ثانیاً: دو عنصر اراده و روحیه بیش از سایر عوامل مستعد قرار گرفتن در آماج عملیات روانی هستند.
از همین رو عاملین جنگنرم با تدابیر و روشهای مختلف میکوشند تا این دو عامل را آماج حمله قرار دهند؛ چرا که با توجه با تعاریف و مفاهیم جنگ نرم و عملیات روانی عاملان جنگ نرم در هر برهه زمانی و به دنبال هر جریان داخلی و خارجی میکوشند تا با به کارگیری ماهرانه عوامل روانی مستقیماً اراده آحاد جامعه را مورد هدف قرار داده و با بهرهگیری از عوامل روانی به
سیاه نمایی و بزرگنمایی نقاط ضعف پرداخته و اقداماتی را علیه اراده ملی مخاطبین ایجاد نموده تا در کوتاهترین زمان ممکن به نتایج مورد انتظار خود دست یابند.
بنابراین هرچند عملیات روانی به عنوان بخشی از پازل راهبردی امریکا در جنگ نرم علیه ایران قابل ارزیابی است؛ اما تذکر این مسئله نیز خالی از اشکال نیست که آگاهی و بصیرت ملی آحاد جامعه نه تنها این بازی سیاسی شکست خورده را بی معنا ساخته، بلکه اراده و عزم ملی مردم ایران را در استمرار مسیر و پیروی از جریان ولایت را مستحکمتر نموده است. بنابراین ضرورت شناخت تهدیدات و راهکارهای اجرایی آن نه تنها در خنثی سازی اقدامات دشمنان ملت تأثیرگذار است بلکه با واکسینهسازی آحاد جامعه، آماج روانی دشمن را نیز دفع میکند و به گونهای حرکتی بازدارنده و پیشگیرانه در عرصه رویارویی در جنگ نرم را آشکار میسازد.
منبع:
پایگاه تخصصی جنگ نرم