به گزارش
گرداب به نقل از پايگاه اينترنتي "راشا تودي"، چندي پيش رئيس "هيئت مديران خبررساني امریکا"در سخناني اظهار داشت: «ما نميتوانيم اجازه دهيم دشمنان ما را از فضاي ارتباطات بيرون كنند. امروز "پرستيوي" ايران، "راشا تودي" روسيه و "تلهسور" ونزوئلا در مقابل ما قرار دارند. البته چين نيز درصدد راهاندازي يك شبكه خبري 24 ساعته بينالمللي است كه گزارشگراني به تمام جهان ارسال خواهد كرد. گفته ميشود دولت چين 6 تا 10 ميليارد دلار به بسط عملياتهاي رسانهاي در خارج اختصاص داده است.
اين اظهارات بيشتر به مانند اعلان جنگ رسانهاي است اما آيزاكسون بعدها از موضعش عقبنشيني كرد.
پس گرفتن گاف "دشمنان" از سوي آيزاكسون
گاف "دشمنان" از سوي آيزاكسون پس گرفته شد اما آمريكا هنوز هم انحصار حقيقت را در اختيار دارد.
آيزاكسون به راشا تودي گفت كه اين شبكه خبري را دشمن نميداند و سخنانش در يك زمينه نامناسب گزارش شدهاند. وي گفت: لمن يقينا شبكه راشا تودي را دشمن نميدانم. من داشتم به افغانستان اشاره ميكردم.»
وي در ادامه افزود: «من معتقدم هر ملت و هر شبكهاي ديدگاهي را ترويج ميكند كه به نظرش معتبر است و فكر ميكنم آمريكا بايد در صحنه جهاني حضور داشته و اخبار معتبر و خوب را منتشر كند.»
اما "جاش روگين" (Josh Rogin)، عضو هيئت تحريريه نشريه "فارنپاليسي" ميگويد كه گفتههاي آيزاكسون در آن زمان كاملا واضح و شفاف هستند.
روگين افزود: «وي به هيچ رسانه افغانستاني به عنوان دشمن اشاره نكرد. حتي اگر در مورد آنها صحبت هم ميكرد نميدانم كه منظور از رسانه افغانستاني چيست. وي دقيقا گفت ايران، روسيه، ونزوئلا و چين.»
وي در ادامه سخنان خود گفت: «نكته اينجا است كه در نظر وي خبر رساني بينالمللي آمريكا در حال مبارزه با رژيمهاي استبدادي است. وي روسيه را نيز در ليست اين كشورها قرار ميدهد. اين طرز تلقي و اظهارات، مطابق خط مشي رسمي دولت "اوباما" و نيز مطابق آنچه "هيئت مديران خبررساني" براي ساليان متمادي ميگويد، نيستند.» روگين تشريح نمود كه هيئت مديران خبررساني دچار يك بحران هويتي شده است.
وي گفت: «آنها دو مأموريت متضاد دارند. يكي اينكه اخبار را به صورت عيني منتشر كنند و دوم اينكه ابزاري در دست سياست خارجي آمريكا باشند. در كل، يكچنين تضادي نميتواند گواهي خوبي براي "اعتبار و عينيت" سازمانهاي خبررساني باشد.»
پرفسور "كريستوفر سيمپسون" (Christopher Simpson)، مؤلف كتاب "علم اجبار"، معتقد است كه اين وضعيت را در دو سطح ميتوان تحليل نمود.
وي گفت: «اگر ديدي سطحي به ماجرا داشته باشيم بايد بگوييم كه رئيس اين سازمان، كه مسئول صداي آمريكا و رسانه وزارت امور خارجه آمريكا نيز هست، سخناني بسيار ضعيف بر زبان رانده. اما سازمان هماكنون سعي دارد اين وضع را اصلاح كند و ادعا ميكند منظور وي چنين نبوده است، منظور او القاعده و فلان و بهمان بود. بدون شك صداي ضبط شده كاملا واضح است... »
مسئله عميقتر اينجا است كه سازمانهاي مسئول نشر اطلاعات در آمريكا دچار بحران شدهاند، هم بحراني مالي و هم
بحران در اعتبار.
مسئله اينجا است كه پيام آنها در مورد اينكه جهان چگونه بايد باشد و عمل کند انعكاس نمييابد و هيچ توجهي به خود جلب نميکند. پيامهاي آنها ديگر تأثيرگذاري سابق را ندارند.
جهان ديگر به خبررساني رسانههاي آمريكايي اعتماد نميكند
"پيتر لاولي" (Peter Lavelle) تحليل گر سياسي ميگويد: «اين امر هيچ ارتباطي با ژورناليسم ندارد بلكه مسئله اصلي قدرت نرم و به جلو راندن سياست كاري آمريكا است. ظاهرا، آقاي رئيس كمي نگران شده زيرا كه جهان ديگر وي و سازمان متبوعش را باور نميكند.»
به گفته لاولي، آيزاكسون به جاي تمركز بر نمايش واقعيتها و شايد ارائه يك ديدگاه جديد به مخاطبين، كار را به جنگ رسانهاي كشيده است. وي رقباي خود را دشمن ميخواند. 20 سال از جنگ سرد گذشته است و هنوز بايد ديد ذهنيت چه كساني تغيير كرده و چه كساني بر روال سابق هستند.
پيتر لاولي معتقد است زمانبدي اظهارات آيزاكسون با بحران مالي آمريكا مرتبط است: «او [آيزاكسون] ميگويد "رقباي ما را نگاه كنيد آنها پول خود را در قدرت نرم و انواع جايگزين ژورناليسم ميريزند." به نظر من اين آن چيزي است كه والتر آيزاكسون را نگران ميكند.»
"آندرس ايزارا" (Andres Izarra)، رئيس شبكه خبري "تلهسور" ونزوئلا كه مورد حمله آيزاكسون واقع شده بود، اعلام كرد ونزوئلا هيچ چيز جديدي در اين اظهارات نميبيند.
وي گفت: «ما ساليان زيادي است كه درگير يك جنگ رسانهاي هستيم. تلهسور بخشي از واكنش جهاني نسبت به استيلاي رسانهاي آمريكا است. اظهارات رئيس هيئت مديران پخش جاي هيچ تعجبي ندارد. جهان در حال تغيير است و امروزه بازيگران جديدي به عرصه بينالمللي وارد شدهاند و اين بازيگران جديد نيز با ديگران ارتباط برقرار ميكنند. آنها رسانههاي خود را تأسيس ميكنند تا صداي خود را به گوش ديگران نيز برسانند.»
در گذاشته قانونگذاران آمريكايي سعي داشتند شبكه تلهسور را به اتهام ترويج تروريسم مسدود كنند.
ايجاد رسانههاي جديد تهديدي براي استيلاي رسانهاي آمريكا است
ايزارا ميگويد: «حكومت ونزوئلا با روشهاي دموكراتيك انتخاب شده است. ما هيچ برنامهاي در تضاد با دموكراسي دنبال نميكنيم.»
وي معتقد است كه افزايش رقابت و همچنين ايجاد رسانههاي جديد تهديدي براي استيلاي رسانهاي آمريكا است.
ايزارا در ادامه افزود كه هدفش انتشار صداي آمريكاي لاتين است و به اعتقاد وي شبكه خبري تلهسور دشمن آمريكا، صداي آمريكا و يا ديگر رسانههاي شناختهشده آمريكايي نيست. وي گفت: «به نظرم هر كس با اندكي ديدگاه انتقادي ميتواند بفهمد كه صداي آمريكا يك دستگاه تبليغاتي دولتي است.»
در "كپيتالهيل" (محل استقرار كنگره و سناي آمريكا) يك ضربالمثل مشهور وجود دارد كه ميگويد بهترين راه براي پول گرفتن از نمايندگان كنگره ترساندن آنها است. ظاهرا، والتر آيزاكسون براي مقابله با دشمنان آمريكا به پول بسيار زيادي نياز دارد.
"دني اسكچتر" (Danny Schechter)، منتقد رسانهاي، ميگويد: «خبررساني آمريكايي يك سيستم تجاري است كه ردپاي زيادي از خود در تمام جهان بر جاي گذارده، ردپايي كه در تمام گوشههاي جهان، شامل فيلمهاي هاليوودي و امثالهم، مشاهده ميشود. هيچ ملتي نميتواند با اين دستگاه رسانهاي رقابت كند. آنها پول و يا قدرت بازاريابي و توزيعي چنين محصولاتي را ندارند. بنابراين آنها بر خبررساني دولتي تمركز ميكنند.»
به گفته اسكچتر، آيزاكسون سعي ميكند همه چيز را داشته باشد، وي در اين مورد ميافزايد: «وي سعي ميكند سخنانش از نظر ميهنپرستي در نظر كنگره درست جلوه كنند. وي سعي ميكند در نظر همكارانش به مانند يك ژورناليست درست تصوير شود. اين دو امر در اينجا زياد صادق نيستند. مسئله به وجود آمده بسيار تعجب برانگيز است زيرا والتر آيزاكسون قبلا رئيس شبكه "سيانان"، نشريه "تايم"، و همچنين مؤسسه آسپن بود. وي فردي بسيار باهوش است. اما به نظر من اين طرز برخورد وي، اينكه ديگر رسانهها را به خاطر دريافت پول از دولتها متهم كند و اين امر را به منزله تبليغاتي بودن آنها قلمداد کند، درست نيست. بر اساس تجربهاي كه در مورد شبكه "راشا تودي"، "پرستيوي" و يا "تلهسور" داشتم اين فرضيات نميتوانند درست باشند. اين روشي است براي لكهدار كردن نام رقبا و برچسب زدن به آنها.»
انتشار پيامهاي آمريكا بسيار هزينهبر است
سازماني كه والتر آيزاكسون رياست آن را بر عهده دارد "هيئت مديران خبررساني" نام دارد. اين سازمان معمولا ايستگاههاي راديويي، شامل صداي آمريكا و يك كانال تلويزيوني خاورميانهاي با سطح محبوبيت پايين را بر عهده دارد. هيئت مديران خبررساني بيش از 750 ميليون دلار صرف اين تأسيسات ميكند. اين بودجه بسيار بيشتر از مجموع بودجههاي "راشا تودي"، "پرستيوي" ايران و "تلهسور" ونزوئلا است. بنابراين شايد بايد گفت كه تنها پول باعث تأثيرگذاري جهاني رسانه نميشود.
آقاي آيزاكسون ميگويد كه حقيقي بودن تمايزها را مشخص خواهد كرد. وي معتقد است "حقيقت در كنار ما قرار دارد"؛ به عبارت ديگر در كنار آمريكا.
پس از انتخابات ايران اعتبار اين نهاد بيش از پيش كاهش يافت
همين عبارت بود كه زنگ هشدار را براي برخي طرفداران آزادي بيان به صدا در آورد. "ايوان الاند" (Ivan Eland) از "مؤسسه مستقل" (Independence Institute) ميگويد: «اگر كسي بگويد كه حقيقت در طرف آمريكا قرار دارد يك تبليغاتچي است نه يك ژورناليست و من فكر ميكنم كه اين امر يك الگوي بد براي ديگر كشورها است، زيرا واضح است كه ديگر كشورها ديدگاههاي خود را دارند. بسياري اوقات رسانههاي آمريكا حتي رسانههاي خصوصي، جانب آمريكا را نگه ميدارند.»
پس از انتخابات رياست جمهوري ايران و انتشار گزارشاتي در مورد تأثيرگذاري كاخ سفيد بر هيئت مديران خبررساني اعتبار اين نهاد بيش از پيش كاهش يافت.
آيزاكسون علنا اهميت نقش خبررساني بينالمللي در ديپلماسي را تأييد ميكند. اما دشمن خواندن كشوري كه رئيسجمهور آن را دوست مينامد چقدر ميتواند ديپلماتيك باشد، آن هم كشوري چون چين كه بزرگترين خريدار اوراق قرضه دولت آمريكا است.
كريستوفر سيمپسون نيز گفت: «اين عبارات از منظر ديپلماتيك بسيار بسيار احمقانه بودند. اظهارات آيزاكسون در تضاد با تلاشهاي آمريكا قرار دارد كه سعي ميكند خود را به عنوان نمونه آزادي بيان معرفي كند.
اكنون، واشنگتن بايد به حجم فزاينده رسانههاي مستقل عادت کند، رسانههايي كه ديدگاههايي جديد در مورد مسائل جهاني منتشر ميكنند.»
منبع:
فارس