به گزارش گرداب، در حال حاضر نرمافزارهای متعددی در کشور ما، برای مسیریابی در خودروها و سایر وسایل نقلیه، مورداستفاده قرار میگیرد که شاید یکی از معروفترین آنها، نرمافزار ویز باشد. این نرمافزار که بیشتر، بعد از آغاز به کار سرویس اجاره خودروی اسنپ، در کشور ما، معروف شد و نام آن بر سر زبانها افتاد، قابلیتهای ویژه و منحصربهفردی دارد که شاید در کمترین نرمافزاری، بتوان آن را مشاهده کرد.
یکی از معروفترین ویژگیهای آن که محبوبیت فراوانی را نیز برای ویز به ارمغان آورده، قابلیت مسیریابی هوشمند بر اساس حجم ترافیک و نشان دادن مسیرهای بسیار گم نام و انحرافی است و کاربران آن، مدعی هستند که با استفاده از این نرمافزار، میتوانند در کوتاهترین زمان ممکن، به مقصد خود برسند. نمایش دادن دوربینهای راهنمایی و رانندگی یا حتی مأموران پلیس راهنمایی و هشدار برای کاهش سرعت در صورت نزدیک شدن به این دوربینها، از جمله، دیگر قابلیتهای این مسیریاب معروف ویز است.
از مدتها پیش، حرفوحدیثهایی در مورد ریشه اسرائیلی این نرمافزار مطرح شد و چالش گستردهای در زمینه استفاده یا عدم استفاده آن، به وجود آمد. مطابق بسیاری دیگر از چالشهای مشابه، این مورد نیز با موافقتها و مخالفتهای فراوانی مواجه شد تا درنهایت، دادستان کل کشور، دستور فیلترینگ آن را صادر کرد و مقرر شد در برنامههای اجاره خودرو نیز، نرمافزار مشابه مورداستفاده قرار بگیرد.
طی چند ماه گذشته نیز برخی خبرها در رسانهها مطرح شد که مجدداً، نام این نرمافزار را بر سر زبانها انداخت. چند ماه پیش، فردی که خود را از کارکنان سرویس جاسوسی اسرائیل (موساد) معرفی میکرد، مدعی شد: «ما سیستم هدایت موشکی ایران را بهوسیله اهدای نرمافزار مسیریاب ویز به آنها، مختل کردهایم.»
در این خبر، به نقل از منابع خبری موساد، ادعا شده بود که اسرائیل، با در اختیار گذاشتن نرمافزار مسیریاب ویز برای مردم ایران، تلاش کرده است تا سامانه هدایت و ردیابی موشکی ایران را با اختلال مواجه نماید. ویز در سال 2013، در ازای 1.3 میلیارد دلار به گوگل فروخته شد و به ادعای برخی منابع خبری، بهصورت مخفیانهای، توسط یکی از عوامل سرویس جاسوسی موساد، در برنامه کنترل و هدایت موشکی ایران، بارگذاری شد.
این فرد منتسب به سرویس جاسوسی موساد ادعا کرد: «این یک کار بسیار دشوار بود. ما به یک برنامه نیاز داشتیم که بتواند از برنامه موشکی ایرانیها، در کوتاهترین مسیر ممکن، جاسوسی نماید. به همین خاطر، با یکی از دوستانم مشورت کردم و با کمک او، مسیریاب ویز را در سرورهای ایرانیها، بارگزاری کردیم.»
البته مسئولان این پیامرسان، ادعای مذکور را، بیاساس خوانده و هرگونه مشارکت در فعالیتهای جاسوسی ارتش رژیم صهیونیستی را مردود اعلام کردهاند.
تحلیل و ارزیابی نهایی
اینکه آیا واقعاً خبر ریشه اسرائیلی داشتن این نرمافزار، صحت دارد یا تائیدها و تکذیبهای صورت گرفته از جانب مقامات کشور تا چه حد به واقعیت نزدیک است، موضوعی قابلتأمل و بحث است، اما به نظر میرسد ارائه چندین نکته در مورد چنین نرمافزارهایی، ضروری باشد.
نخست اینکه ایجاد فرهنگ در مورد کاربری نرمافزار ویز یا موارد مشابه، زمانبر است و بهتر است در این مورد، بیشتر به سمت فعالیتهای ایجابی حرکت کرد تا اعمال سلبی؛ چرا که استفاده از نرمافزارهایی نظیر ویز به جهت مسیریابی، نیاز امروزه مردم محسوب میشود و باید برای تأمین این نیاز، راهکار و برنامه مشخصی داشت.
دومین مورد، لزوم برشمردن تهدیدات و فرصتهای استفاده از این نرمافزار برای کاربران، پیش از اقدام به فیلترینگ آن است؛ چرا که صرف بیان ریشه اسرائیلی داشتن یک نرمافزار، در روزگار امروز، نمیتواند دلیل موجهی برای توجیه کاربران در عدم استفاده از اپلیکیشن های محبوب اینچنینی باشد. شاید اگر کاربر بداند که در صورت استفاده از ویز در تمام گوشیهای هوشمند، خودروها یا سایر لوازم مسیریابی، این امکان بهصورت خودکار در اختیار مدیران آن (خواه اسرائیلی باشند یا متعلق به هر فرد دولتی یا خصوصی دیگر باشند) قرار داده میشود تا ضمن در اختیار داشتن نقشه کاملی از حرکت مردم و خودروها، بتواند برای حرکت آنها نیز تصمیم بگیرند، تا حدودی در استفاده از آن تأمل کند.
موقعیتی را در نظر بگیرید که در آن، شهر تهران، دچار نوعی بلای طبیعی یا بهعنوانمثال، آتشسوزی شده است. حال چنانچه مدیران ویز تصمیم بگیرند بهوسیله هدایت خودروها به یک نقطه مشخص، مسیر را برای عبور خودروهای امدادی ببندند، در آن صورت چه موقعیتی در کشور پیش خواهد آمد؟ حتی در برخی موارد، تصور هرجومرج پیشآمده در اثر این واقعه نیز برای افراد امکانپذیر نخواهد بود.
البته، این مورد میتواند سادهترین تهدیدی باشد که بشود برای یک نرمافزار، همانند ویز در نظر گرفت و در مراحل پیچیده، وجود آسیبپذیریهای متعدد، سرقت اطلاعات کاربران از گوشیهای هوشمند و هزاران مدل دیگر از تهدیدات نسل جدید، دور از ذهن نخواهد بود.
این استدلال نیز قابلپذیرش است که تهدیدات مشابهی در سایر اپلیکیشن ها وجود دارد و با تصور خطرآفرین بودن آنها، بنابراین نباید از هیچ ابزاری به این صورت بهرهبرداری کرد. لازم به یادآوری است که هدف از نگارش این یادداشت، بههیچعنوان منع کاربری فناوریهای نوین نیست و شاید اصلیترین مخاطب این تحلیل، مسئولانی باشند که باید برای اداره فضای مجازی کشور، برنامهریزی کنند.
بهعبارتدیگر، اهتمام برای راهاندازی جدی شبکه ملی اطلاعات و بومیسازی اپلیکیشن های مشابه در کشور، میتواند یک راهبرد مؤثر برای کاهش تهدیدات و جایگزین کردن ابزارآلات مشکوک و تهدیدآمیز در کشور عزیزمان باشد.