در روزهای گذشته پس از انتشار گزارشهای بامزۀ ویکیلیکس به سبک استناد به شاهد خودی (دم روباه)، برخی تلویزیونهای ماهوارهای و خبرگزاریها و سایتهای خبری منطقهای و فرامنطقهای با استناد به این گزارشها حملۀ وسیع و تمام جانبهای را به ایران و حکومت شیعۀ عراق به عنوان مقصر کشتار سنّیها آغاز کردهاند و اخبار را طوری پوشش میدهند که گویا آمریکا و شیعیان یک دست متحد برای کشتار مردم عراق علیالخصوص اهل سنت هستند.
البته این دید همان دید قدیمی بعثی - وهابی است که شیعیان را هرگز انسان حساب نکردهاند و حتی کشتههای روزانهای که شیعه در خیابانها و بازارها و اماکن مقدس خود بر اثر تروریسم بعثی - سعودی - آمریکائی شاهد است را ملاحظه نمیکنند.
حتی شبکۀ خبری الجزیره که در بسیاری از مواقع از جمله مواضع هستهای به بازتاب معتدلانۀ اخبار ایران میپردازد اینبار در این بازی ضد انقلابی، ضد اسلامی، ضد شیعی و ضد ایرانی شرکت کرده و در این ساعات به شکلی اساسی ایران را تحت حملۀ رسانهای قرار داده است.
استناد برخی از صفحات این گزارشات به نوشتهٔ "ساخت ایران" بر روی موشکها و جنگافزارهائی است که سربازان آمریکائی پس از یافتن آنها، به ردههای بالاتر خود گزارش دادهاند. حربهای کهنه و تکراری که بارها توسط دولت آمریکا و رژیم یهودی به کار گرفته شده اما آنان هنوز به کاربرد آن امید بستهاند؛ اینبار هم با استناد به یک سری اسناد غیر قابل توثیق که در هیچ محکمۀ عدلی مورد پسند نیست، قصد جوسازیهای روانی خود در عرصۀ رسانه را دارند.
قوای نظامی ایران هم حتماً اصرار داشته بر روی موشکهای خود بنویسد“ساخت ایران” و احتمالا در ذیل آن هم نوشته، “عراقی، ایرانی بخر” . مسخرهتر از این جهالت و فریبکاری در هیچ عالمی پیدا نمیشود.
هر چند اسناد ویکیلیکس در بردارندۀ نکات ضد آمریکائی نیز هست، که میتواند بهعلت واقعی و معتدل نشان دادن اسناد منتشر شده باشد، اما جریانسازی تبلیغاتی نشان میدهد نوک پیکان این انتشار، ایران است. آن هم به استناد گزارشاتی که حداکثر اعتبار آن تماس یک سرباز آمریکائی با یک عضو دیگر ارتش ایالات متحده با غرضورزیها و ادبیات و پیشزمینههای آموزشداده شدۀ ارتش آمریکاست! و این گزارشات خیلی اتفاقی نشت کرده و در بیایان جاری بوده که یک پایگاه خبری آن را جمع میکند و در یک فایل زیپ بر روی اینترنت منتشر میکند! فقط همین! سپس خبرگزاریهای مدعی عملکرد حرفهای نیز استناد عمیقی به این اسناد میکنند و آن را بهعنوان منابعی بدون احتمال دستکاری و جهتدهی منتشر میکنند.
حتی هیچ گزارشی از وضعیت درستی یا نادرستی این گزارشات تهیه نمیشود که آیا ممکن است سرویسهای دفاعی و اطلاعاتی غربی و عربی به جهت منافع مشترک خود چنین صفحاتی جعل کرده باشند یا خیر؟
این ماجرا مرا یاد آزمایشم در چند سال گذشته میاندازد، دو سه صفحه از اسناد لانۀ جاسوسی را اسکن کرده بودم و در سایتهای آمریکائی هر کجا میرسیدم آن را کپی میکردم. اسناد حاکی از دخالت آمریکا در داخلیترین امور سیاسی کشورها بود. اکثریت قریب به اتفاق این سایتها فورا از ترس دو صفحه اسناد لانۀ جاسوسی و به عذر “طبقه بندی” شده بودن آن، دسترسی مرا قطع میکردند و موجودیت سایبری مرا اعدام میکردند که مبادا “اسناد لانۀ جاسوسی” منتشر شود.
حالا ۴۰۰ هزار صفحه در دنیا سرگردان است و کسی نیست که بگوید اصولا اسناد طبقهبندی شده چرا بر خلاف امنیت ملی آمریکا منتشر و اتفاقا از آن بهرهوری رسانهای هم میشود؟ آیا در این نمایش خیمه شببازی، BBC و العربیة و الجزیره، پاسخ این سؤال را میدانند یا نخ حرکت آنان در دستان منبع نامشهود است؟
همۀ این سؤالات منطقی نادیده گرفته میشود. به نظر میرسد یک توافق اساسی بین سران قدرت در منطقه صورت گرفته است که یکبار دیگر تلاش کنند ایران را بکوبند و مضمحل کنند.
عملیات سیاسی یا شاید نظامی دیگری در راه است. وقتی که شدت سمبۀ جنگ شیعه و سنی زیاد می شود، خیلی خوب میشود دریافت که قرار است عملیاتی در منطقه، علیه ایران صورت گیرد.
برانگیختن حساسیت سنی و شیعه در رسانهها به بهانۀ جریانات عراق، بیانگر آن است که در این هفتهها ایران یا حزب الله در لبنان قرار است از حسن نظر مردم سنی منطقه که حامی مقاومت اسلامیاند انداخته شود یا حمایت آنان را تضعیف کند تا عملیات بعدی برای کوبیدن ایران در پیامد اجرا شود.
از سوی دیگر هم ارتش صهیونیستی فعال شده تا تهدیدی برای موجودیت مقاومت اسلامی باشد و در عراق نیز تشکیل دولت نزدیک شده که این اسناد، مانعی برای پیشبرد توافقات ایران اسلامی و گروههای سیاسی در عراق است که گروههای فشار رسانهای، با یک حرکت هماهنگ قصد ایستادن در مقابل جریان مقاومت اسلامی را تا حد امکان دارند.
آنان به تماشا ننشستهاند و عملیات خود را در هنگام ایراد فرمان، به اجرا میگذارند.