به گزارش
گرداب، ژنرال "كيت الكساندر" مسئول فرماندهي سايبري آمريكا طي مراسمي در حضور كميته نيروهاي مسلح مجلس سنا و نمايندگان كنگره آمريكا در تاريخ 23 سپتامبر 2010 به تشريح وضعيت فرماندهي سايبري ايالات متحده پرداخت.
وي در اين مراسم بخشي از سخنان خود را به موضوع "جهت و طرحهاي فرماندهي سايبري آمريكا" اختصاص داد و اظهار داشت: «فرماندهي سايبري آمريكا سه خط عملياتي اصلي دارد، ما عملياتها و دفاع از شبكه جهاني اطلاعات را هدايت ميكنيم تا وزارت دفاع بتواند ماموريتهايش را انجام دهد؛ ما آمادهايم تا بنا به دستور دست به عملياتهاي سايبري تمام عيار بزنيم، و آمادهايم تا از آزادي عمل كشورمان در فضاي سايبر دفاع کنیم.»
وي افزود: «از يك نظر، هيچ يك از اين كارها جديد نيستند، با گسترش شبكه وزارت دفاع و اتكاي بيش از پيش آنها به اينترنت عمومي در 10 سال گذشته، نياز به سازماندهي بهتر در فضاي سايبر آشكار شد، ما در آمريكا چندين برنامه سازماني را براي هر يك از اين سه ماموريت امتحان كردهايم و در نتيجه اين سير تكاملي، دو درس سران وزارت دفاع را تحت تاثير قرار دادند.»
به گفته الكساندر، آنچه كه تازگي دارد نحوه به كار بستن آن درسها در فرماندهي سايبري است.
اولين درس سپردن فرماندهي و كنترل شبكهها و عملياتهاي نظامي به سازماني است كه از يك ديدگاه جهاني در مورد آسيبپذيريها، تهديدها، و چالشهاي پيشروي كشورمان برخوردار باشد؛ به همين دليل است كه فرماندهي راهبردي آمريكا، در داخل وزارت دفاع، مسئوليت عملياتهاي نظامي را در فضاي سايبري در اختيار دارد و آن را به فرماندهي سايبري آمريكا تفويض ميکند.
فرماندهي سايبري ارتش آمريكا تصريح كرد: «
دومين درسي كه آموختهايم اين است كه بين افرادي كه 15 هزار شبكه اين وزارتخانه را ميگردانند و همكاران آنها كه مسئول مراقبت و واكنش به فعاليتهاي خصمانه هستند، بايد يك هماهنگي دقيق ايجاد شود. به طور خلاصه، تخصصهايي كه قبلاً به موازات هم در جريان بودند بايد به طور مداوم با يكديگر تلفيق گردند، در غير اينصورت حاكميت نخواهد توانست به يك آگاهي مناسب از شرايط، و طيف كاملي از گزينهها دست پيدا كند.»
اين ژنرال آمريكايي در ادامه سخنان خود يادآور شده است: «هزينهاي كه ممكن است در قبال نداشتن چنين هماهنگي بپردازيم، ميتواند بالا باشد. يك حادثه در اواخر سال 2008 باعث برجسته شدن اين نكته براي سران وزارت دفاع شد و البته به ما كمك كرد تا قالبي را براي "عملياتيسازي" مديريت بخش فضاي سايبري در وزارت دفاع طراحي كنيم.»
وي افزود: «عمليات Buckshot Yankee پاسخ ما به آلودگي بسيار جدي يك شبكه طبقهبندي شده در فرماندهي مركزي آمريكا بود. آنچه كه اتفاق افتاد اين بود كه پرسنل نظامي آمريكا در خاورميانه از حافظههاي فلش استفاده ميكردند غافل از اينكه با اين كار بدافزاري را وارد سيستم ميشود كه به دست يكي از سرويسهاي جاسوسي بيگانه در آنها جاسازي شده بود.
نتيجه اين آلودگي چيزي بود كه معاون وزير دفاع، آقاي لين، آن را يك "اشغال ساحل ديجيتالي" در شبكههايمان ناميد كه چنانچه توسط مجموعهاي از تلاشهاي اطلاعاتي و نظامي شناسايي، تحليل و خنثي نميگشت، ميتوانست به طور خطرناكي از سوي يك دشمن مورد بهرهبرداري قرار بگيرد.»
كيت الكساندر در ادامه گفت: «بدافزار فوقالذكر نشاندهنده مهارت و عزم دشمنان ما بود، بنابراين فوريت داشت آمادگي خود را براي مقابله با تلاش بعدي جهت نفوذ به سيستمهاي حساسمان افزايش دهيم، در عين حال، واكنش ما در عمليات Buckshot Yankee، سران وزارت دفاع را در مورد وجود پتانسيل براي يك همكاري به واسطه تركيب عملياتهاي شبكهاي با دفاع پويا و قابليت انجام تهاجم متقاعد ساخت.»
فرمانده سايبري ارتش آمريكا در ادامه افزوده است: «عمليات Buckshot Yankee باید هرگونه تصور را در مورد اينكه شبكههاي وزارت دفاع در خطر نيستند، از بين برده باشد. معاون وزارت دفاع پنج اصل را براي راهبرد اين وزارتخانه در فضاي سايبري برشمرد که اين اصول راهنماي تلاشهاي ما در ساختن فرماندهي سايبري و آغاز عملياتهاي آن هستند. فرماندهي سايبري تنها شركت كننده در اين زمينه از فعاليتها نيست، اما در همه آنها همراه با همكاران خود رهبري را بر عهده دارد.»
الكساندر با بيان اينكه "
فضاي سايبر يك حوزه قابل دفاع است، براي درك چگونگي كاربرد هنر جنگ در حوزه سايبر بايد اين حوزه را همانند حوزههاي ديگر مطالعه كرد"، افزود: «ما بايد توپوگرافي (
نقشههایی که برای نمایش ویژگیهای فیزیکی سطح زمین به کار میرود) آن را همراه با چالشهاي محيطي و فرهنگ آن ياد بگيريم، درست همانطور كه در مورد هر "مكان" ديگري كه ممكن است مجبور شويم از كشور و منافع آن دفاع كنيم، انجام ميدهيم.»
اين ژنرال آمريكايي با اذعان به اينكه فرماندهي و كنترل در فضاي سايبر هنوز هم پيچيده است، تأكيد كرد: «
عملياتهاي شبكههاي كامپيوتري ميتوانند منطقهاي و در عين حال جهاني باشند و
ميتوانند آثاري داشته باشند كه به پاي سلاحهاي كشتار جمعي ميرسند. وسايلي كه دسترسي ما به فضاي سايبر را مهيا ميسازند در جهان فيزيكي وجود دارند و از ديدگاه ارتش متعارف ميتوانيم بگوييم كه آنها هميشه در داخل حوزه مسئوليت بعضي از فرماندهيهاي جغرافيايي قرار دارند. اما ميتوانند آثاري ايجاد كنند كه بسيار دورتر از حيطه مسئوليت يك فرماندهي ثانويه روي ميدهند.»
وي افزود: «ممكن است قادر باشند اين كار را به واسطه كاربران ناآگاه و ابزارهاي آنها واقع در يك ناحيه فرماندهي رده سوم انجام دهند. در چنين موردي كدام فرمانده هدايت ماموريت را عهدهدار خواهد بود و آيا اقدام نظامي مناسب است؟ كدام فرماندهي پشتيباني ميشود، و كدام يك پشتيباني ميكند؟ در فضاي سايبر، چنين سوالاتي بايد به سرعت اينترنت پاسخ داده شوند و بايد مسئوليتها و تعهدات ما به موجب قوانين و هنجارهاي بينالمللي را مد نظر قرار دهند.»
الكساندر در بخش ديگري از سخنان خود تأكيد كرده است: «
آمريكا تاييد كرده كه قانون بينالمللي مناقشه مسلحانه، كه ما در مورد جنگ سينتيك (جنگهای میکروبی و شیمیایی) به كار ميبريم، در مورد اقدامات انجام شده در فضاي سايبر نيز صدق خواهد كرد، البته جزئيات اين كار با توجه به ويژگيهاي منحصر به فرد فنآوري اينترنت هنوز مشخص نشده است. در واقع در فضاي سايبر يك فرماندهي ميتواند در آن واحد هم پشتيباني كند و هم پشتيباني شود.»
فرمانده قرارگاه سايبري ارتش آمريكا در ادامه خاطرنشان كرده است: «رمز اين كار طراحي يك ساختار براي عمليات در فضاي سايبري است به نحوي كه روندهاي لازم، بازخورد فوري و كنترل كارآمد را با انعطاف كافي تركيب کند تا بتواند در شرايطي كه اولين هشدار ناقص بوده اما ريسك انتظار براي اطلاعات بهتر - حتي براي چند دقيقه - ميتواند خطرناك باشد، واكنش نشان دهد.»
منبع:
فارس