شناخت‌شناسی جنگ نرم از دیدگاه رهبر انقلاب

تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۸۹

قدرت‌های مستکبر بر شکست خود در راهبرد مقابله سخت با نظام جمهوری اسلامی‌اعتراف کردند و مقابله‌ای پیچیده‌تر از پیش، تقریباً از دهه دوم آغاز شد که از آن با رویکرد جدید و در چارچوب بهره‌گیری از روش‌های نرم، یاد می‌شود.

گرداب- نظام سلطه تمامی‌اشکال براندازی سخت از جمله شورش، کودتا و جنگ نظامی‌را در یک دهه علیه انقلاب تجربه کرد. لیکن ایستادگی و مقاومت ملت ایران تحت رهبری حضرت امام رضوان الله علیه، قدرت‌های مستکبر را بر این واقعیت رهنمون کرد که استفاده از گزینه سخت و نظامی ‌نمی‌تواند در برابر ایمان و اعتقاد مردم ایران کارآمد باشد، بلکه برعکس موجبات برانگیختن، وحدت و همبستگی هر چه بیشتر ملت ایران را فراهم می‌کند.

چنین شد که این قدرت‌ها لاجرم بر شکست خود در راهبرد مقابله سخت با نظام جمهوری اسلامی‌اعتراف کردند و مقابله‌ای پیچیده‌تر از پیش، تقریباً از دهه دوم آغاز شد که از آن با رویکرد جدید و در چارچوب بهره‌گیری از روش‌های نرم، یاد می‌شود. تقابلی که رهبری معظم انقلاب از همان آغاز دهه هفتاد با ادبیات و تعابیر مختلف نظیر: تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و شبیخون فرهنگی و اخیراً جنگ نرم، خطر آن را گوشزد کرده، مسئولان نظام را به چاره‌اندیشی در برابر آن فراخواندند. از این رو ضروری است با تدبیر از پیش اندیشیده شده، دامنه و سطح این نوع جنگ و نیز مبانی و ابعاد آن، باز شناخته شود.

این نوشتار تلاشی است در جهت شناخت چیستی و چگونگی شکل‌گیری، اهداف و ویژگی‌های جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری. بدیهی است، شناخت بیشتر جنگ نرم می‌تواند به مفهوم‌سازی و شناخت بیشتر این پدیده، همچنین بهبود مدیریت امنیت ملی کشور در خصوص تهدیدات نرم علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی‌ایران کمک نماید.

جنگ به منزله بخشی از طبیعت بشر شناخته می‌‌شود که در تاریخی به قدمت تاریخ خود بشر، فراز و نشیب‌ها داشته و با رویکردهایی مختلف تقسیم شده است. شناخته‌ترین نوع آن تقسیم‌بندی، بر اساس شدت جنگ است که آن را به منازعات کم شدت، شدید و تمام عیار، صورت‌بندی می‌کند.

در نوع دوم، جنگ را از نظر به‌کارگیری سلاح به طیف‌های جنگ گرم و سرد تفکیک می‌‌کنند. همچنین جنگ از حیث علنی یا مخفی بودن منازعه، به جنگ آشکار، نیمه پنهان و پنهان تقسیم شده است.

نوع دیگر دسته‌بندی از حیث موضوع جنگ است که به سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی دسته‌بندی شده است. در نهایت طیف‌شناسی جنگ، بر اساس "ابزار و روش تحمیل اراده" است. بر اساس این شاخص جنگ شامل جنگ نرم و جنگ سخت است.
این نوع تفکیک ابتدا در مورد تفکیک قدرت به نرم و سخت توسط جوزف نای انجام شد. او در سال 1990.م در شماره 80 مجله "سیاست‌خارجی" چاپ امریکا، مقاله‌ای در مورد قدرت نرم منتشر کرد که در دو دهه اخیر نیز توسط برخی ازاندیشمندان دیگر توسعه یافت.

گفتمان‌های امنیتی نرم اخیر موجب تحول در مفهوم قدرت، امنیت و تهدید گردیده است. در گفتمان سنتی، امنیت با نبود عاملی دیگر که از آن به تهدید یاد می‌‌شود، تعریف شده است. این گفتمان دارای پیشینه تاریخی طولانی است. شاخص بارز آن، تأکید‌ بر بعد نظامی در تحلیل امنیت و تهدیدات است. بر این اساس، برای مقابله با تهدید، بر مؤلفه قدرت نظامی تأکید‌ می‌‌شود و راهبرد آن، افزایش قدرت نظامی است.

در گفتمان نوین امنیت ملی، تهدیدات و قدرت چند وجهی و دارای ابعاد مختلف است. به عبارت دیگر امنیت، تهدید و قدرت پدیده‌ای متأثر از پدیده‌های مختلف مادی و ذهنی و دارای وجوه نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است. بنابراین تهدیدات، در این رویکرد شامل تهدیدات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی است.

همچنین قدرت دارای ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نظامی است. بنابراین امنیت بر پایه ملاحظات نرم‌افزارانه در محیط ملی و جهانی است و به عبارت دیگر قدرت نرم بنیاد، زیرساخت و جوهر اصلی امنیت همه جانبه یک نظام سیاسی خواهد بود.

گروهی از محققان با مطالعه سیر تطور و تکوین تاریخی انواع جنگ‌ها، آنها را به لحاظ شدت، شکل و ابزار رسیدن به هدف و اعمال قدرت، دسته‌بندی‌ کرده و با عناوین مختلف نامگذاری کرده‌اند. این محققان و نویسندگان معتقدند شناخت جنگ نرم، عرصه‌ها و مصادیق آن، نیازمند بررسی سیر تکوین تاریخی جنگ‌ها یا به عبارت دیگر بررسی سیر تطور تاریخی نظام‌های سلطه است. از نظر آنان، برای اعمال اراده و تأمین منافع و اهداف حیاتی نظام‌های سلطه بر جهان، سه مقطع تاریخی را می‌توان برشمرد؛ این سه مقطع عبارت است از:

 1-استعمار کهن (دوره تهدیدات سخت)
 2- استعمار نو (دوره تهدیدات نیمه سخت)
 3- استعمار فرانوین (دوره تهدیدات نرم)

این گروه معتقدند، در طول تاریخ ماهیت و استراتژی سلطه متفاوت بوده و در هر دوره متناسب با اهداف و منافع و شرایط، مصادیق، ابزار و شیوه‌های متفاوتی برای اعمال اراده و تأمین منافع به کار رفته است.

برای مثال منصوری (1386) سه دوره استعمار کهن، فرانو و فرانوین را برشماری نموده، ابزارها و روش‌های مختلف اعمال جنگ را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی توسط نظام‌های سلطه در دوره‌های مختلف تاریخی نام برده است. وی از دوره استعمار فرانوین با عنوان دوره جنگ نرم یا دوره جنگ‌های سیاسی – فرهنگی یاد می‌کند. احمدیان و عباسی (1385) جنگ را به لحاظ ماهیت و سیر تاریخی به سه جنگ سخت، نیمه سخت و نرم تقسیم نمود‌ه‌اند. آنها معتقدند جنگ سخت عبارت است از اعمال قدرت نظامی برای تحمیل اراده و تأمین منافع. در این نوع جنگ هدف اشغال سرزمین است. جنگ سخت متکی به روش‌های فیزیکی، عینی "سخت‌افزارانه" و همراه با اعمال و رفتار خشونت‌آمیز، براندازی آشکار، حذف دفعی، اشغال و الحاق سرزمین‌هاست. ظهور این جنگ‌ها مربوط به دوره استعمار کهن بوده که نظام سلطه با استفاده از لشکرکشی، کشتار، تصرف سرزمین‌ها و الحاق آن (ایجاد مستملکات و مستعمرات) اراده خود را تحمیل و منافع خود را تأمین نموده است. جنگ نیمه سخت عبارت است از اعمال قدرت سیستم سیاسی – امنیتی با در دست گرفتن بخش حکومت و سیاست در یک کشور برای تحمیل اراده و تأمین منافع. در این نوع جنگ هدف اشغال بخش حکومت و حوزه سیاست است. جنگ نیمه سخت متکی به کاربرد سیستم اطلاعاتی – امنیتی و نفوذ در دولت‌هاست که روش‌های آن ترکیبی (سخت افزارانه – نرم‌افزارانه) است. ظهور این جنگ‌ها مربوط به دوره استعمار نو است که نظام سلطه با استفاده از کاربرد قدرت امنیتی و بدون استفاده از لشکرکشی و اشغال فیزیکی سرزمین عملاً سیستم حکومت و سیاست یک کشور را در اختیار خود قرار داده، از این طریق به تحمیل اراده می‌پردازد و منافع خود را تأمین می‌کند. در نهایت جنگ نرم عبارت است از: اعمال اراده و تأمین منافع نظام سلطه، بدون منازعه و از طریق اشغال اندیشه و الگوهای رفتاری همه جانبه یک کشور در حوزه‌های مختلف اجتماعی. جنگ‌های نرم متکی به روش‌های نرم‌افزارانه، نامحسوس و تدریجی است.

ادامه دارد...

منبع: جوان آنلاین