خیلی مطالب روزمره رد میشود و فرصت نوشتن در مورد آنها پیدا نمیشود، اقلاً هم آدم جایی نمیبیند کسی چیزی نوشته باشد که دلش خنک شود! مثل این بیانیۀ "بنلادن" در اوج بحران نارضایتی مردم فرانسه و تظاهرات خیابانی که مثل یک آب روی آتش برای حکومت فرانسه کار کرد و هیچ کس نپرسید که وسط این معرکه و بحران چرا یک ریشوی تروریست، با پخش فیلم حامل پیام خود، یک تهدید خارجی برای فرانسه درست میکند؟ و چرا این کمک مستقیم به دولت فرانسه در هیچ رسانهای برجسته نمیشود؟
البته شاید خیلی از افراد هوشیار سؤال کردند، اما به همان نسبت، افراد غافل زیادی این بازی را باور کردند و خواهند پذیرفت.
سؤال این است که آیا بنلادن واقعاً یک استودیوی فیلمسازی است و آیا این شخص و تشکیلات او، اصولاً وجود خارجی دارد؟ نقش بنلادن در کمک به منافع و اهداف غرب از ۱۱ سپتامبر گرفته تا تهدید علیه اسپانیا و سایر کشورهای اروپائی و فرانسه، همیشه در نجات حاکمیتهای وابسته به صهیونیسم در اروپا عمل کرده است و نمونۀ آخر آن هم، همین روزها قابل مشاهده است.
غرب در سدۀ اخیر به اکذوبههای بزرگ و به تکنیک روانی "دروغ بزرگ" عادت کرده و آنچنان به خورد مردم و رو در رو و چشم در چشم مردم اطلاعات غلط و نادرست داده است که در این فریبکاری، کاملاً متبحر شده است.
این یکی از صحنههای ویدیوئی است که ناسا بعنوان سفر به ماه منتشر کرده است. در "خلأ" که طبعا هیچ هوائی نیست، فضانورد از کنار پرچم آمریکا عبور میکند و پرچم آمریکا با وقاحت تمام تحت تاثیر
هوای موجود تکان میخورد. ناسا هیچگونه پاسخی به اینگونه شبهات نمیدهد و تنها به محکوم کردن و تکذیب این سؤالات اقدام میکند.
اگر اینترنت را جستجو کنید "MOON LANDING HOAX” دهها بلکه صدها دلیل خواهید یافت که با دلایل کاملا منطقی اثبات میکنند فیلمهای سفر آمریکائیها به ماه، کاملاً جعلی و ساختگی است. دلایل بسیار متقن و غیر قابل رد که تنها با سفسطۀ انکار از سوی ناسا رد شده است.
از آن زمان که آمریکائیها یافتهاند که میتوانند به مردم دنیا به این سادگی دروغ بگویند، گویا به مزاج آنان خوش آمده است تا بر این مدار، ادامۀ حیات دهند و به جای زحمت برای رسیدن به اهداف واقعی، صرفا دروغ بگویند و فریب بدهند.
از سفر دروغین به ماه، تا استودیو بنلادن تکراری و ۱۱ سپتامبر دستوری ستیزهجویان آمریکائی، همه یک فلسفه حکم میراند و آن فلسفۀ کفر و خداستیزی برای به خفت کشیدن بشریت و ضایع کردن حقوق بشریت، به آلودهترین روشهای ممکن است.
امروز فکر میکردم ما همچون یک ماهی در تنگ آب غوطهوریم و دنیای بیرون از تنگ را درک نمیکنیم و اگر کمی از این محیط بیرون شویم دنیا را به همان نسبت آلوده خواهیم دید که در احادیث آخر الزمان "کما ملئت ظلما و جورا” پر از ظلم و جور تعریف شده است و وای به روزی که پردهها بر افتد و همۀ این دروغهای عظیم که هر یک بهانهای برای تحمیل سلطه و یا تحمیل یک سلسله جنگ بودهاند بر بشریت روشن گردد؛ آن روز بشر نخواهد دانست که پاسخ این جنایات در حق بشریت به واسطه پلیدترین دروغهای توأم با اعتماد به نفس چه خواهد بود، همچنان که بشر در مجازات صدام تکریتی متحیر بود که چگونه باید وی را به مجازات رساند.
با اینحال با حفظ استقلال رأی خواهیم دانست، تمدن غرب دروغهای بسیار بسیار بزرگی به بشریت تحمیل کرده و بر روی این دروغها تمدن خود را ساخته است و بدیهی است هرگز به کیاست رسواکنندگان و کاشفان این دروغها راضی نخواهد بود و بدان تن نخواهد داد.
این ما هستیم که باید با توسعۀ پخش نظرات خود در سراسر دنیا، غرب را رسواتر از آنچه که هست سازیم. سؤال این است که اگر آن قسمت ساکت بشر از تکنیک روانی "دروغ بزرگ" گذر کند و به حقیقت کذب بودن بسیاری از تبلیغات پی ببرد، آیا در مقابل غرب همچنان ساکت خواهد بود؟