به گزارش
گرداب، با ترویج پدیدهای به نام «اینترنت»، بعضیها از همان ابتدا ساز مخالف کوک کردند و آن را یک تهدید بزرگ دانستند. بر خلاف برخی دیگر که میگفتند اگر از اینترنت استفاده نکنیم، از جهان عقب خواهیم بود. هرچه که بود، اما این پدیده نقش بسیار مهمی در زندگی بشر ایفا کرد و بعدها باعث شد بسیاری از اخبار مهم و روز دنیا به سرعت ثانیه در اختیار همگان باشد. چندی بعد، اما شبکههای اجتماعی به منظور ارتباط بیشتر افراد با هم متولد شد. در کنار تمام فواید و مزایایی که شبکههای اجتماعی دارند، اما مهمترین آسیب آنها از ابتدا ریختن آبرو و بعد انتشار مطالب بی محتوا دانسته شد. چرا از مدتها قبل تاکنون جنونی به نام «منتشرش کن» نقش مهمی در زندگی همه ما ایفا میکند؟
هیچکس در امان نبود
پس از همه گیر شدن عضویت در شبکههای اجتماعی و دست به دست شدن فیلمها و عکسهای خصوصی، شاهد انتشار بخشهای زیادی از زندگی خصوصی هنرمندان بودیم. از عکسهای بازیگران تا فیلمهای لو رفته از آنها، از عکس بازیگر با همسرش تا فیلم عروسی خواننده مطرح و بازیگر تلویزیونی و... کار به جایی رسید که حتی عکس سفرهای تفریحی برخی هنرمندان نیز دست به دست شد و این مسائل سبب گلایههای گسترده آنها شد که چرا به حریم خصوصی ما احترام گذاشته نمیشود؟ البته کار به همین جا ختم نشد و ورزشکاران نیز از این مساله در امان نماندند. عکسها و فیلمهای ورزشکاران در شخصیترین بخشهای زندگی شان پخش شد تا سوژه نابی برای تشنگان حراج آبرو باشد! اما کار به اینجا هم ختم نمیشود...
آغاز وسیع یک ضد فرهنگ
پس از گذشت چند سال جنون منتشر کردن عکسها و فیلمها فقط به افراد مشهور محدود نشد و کار به جایی رسید که هر فردی میتوانست سوژهای باشد برای انتشار در اینترنت! برای رسیدن به این مفهوم، کافی است به آمار تمام خودکشیهایی که در این چند سال به دلیل انتشار عکسهای خصوصی افراد اتفاق افتاده است، نگاهی بیندازیم! به این ترتیب بود که هر روز منتظر دیدن سوژهای جدید بودیم. البته با برخی افراد که برای خود حریم شخصی قائل نبودند و شخصا برخی از عکسهای خود را در شبکههای اجتماعی منتشر کرده و میکنند و بعد خودشان از نبود حریم خصوصی گلایه دارند، عرضی نداریم! نمونه بارز این افراد هم یکی از آقازادههایی است که حالا در خارج از کشور مشغول سوژه دادن دست دیگران است!
موبایل به دستان حاضر در صحنه
فیلم مربوط به خط و نشان کشیدن یکی از اراذل و اوباش برای مردم، انتشار فیلمهایی از اتاق عمل که یکی از عوامل آن را گرفته بود، حادثه میدان کاج تهران و فردی که با چاقو دیگری را به قتل رساند، انتشار فیلم تصادف خودروی پورشه که متعلق به فرزند یکی از مربیان فوتبال بود، غرق شدن دو جوان در دریاچه شورابیل، فیلم گرفتن بسیاری از افراد در حادثه تلخ پلاسکو و اخیرا سلفی گرفتن با سیل و هزاران نمونه دیگر، بخش کوچکی از شاهکارهای جماعت موبایل به دست است که گویا میخواهند هیچکس از فیلم و عکس آخرین اخبار بی اطلاع نباشد! تصور کنید که رو به روی چشم شما یک نفر کشته میشود و شما بدون انجام هیچ واکنشی، تنها با گوشی همراه خود با فیلم گرفتن و پخش آن در شبکههای اجتماعی مشغول هستید! و این داستان به همین اندازه تلخ است...
شروعی برای بی تفاوتی
مهم نیست که از نظر شما تلخترین حادثه چند سال اخیر چه باشد، هرچه هم که باشد جماعتی بوده اند که تلخی حادثه را به کام هموطنان تلختر کنند. ماجرای پلاسکو را به یاد دارید؟ صحنههایی تهوع آور از جماعتی که همگی رو به ساختمان پلاسکوی در حال فروریختن ایستادهاند و مشغول فیلم گرفتن هستند. حادثه سیل سال۹۸ و انتشار سلفیهای مردم با سیل که حتی در بحران هم دست از انتشار برنمیدارند و به جای فرار با سیل سلفی میگیرند حادثه تصادف وحشتناک سال ۹۳ در خوزستان که هشت نفر از هموطنان ما کشته شدند و انتشار عکسهای جنون آمیز آنها در اینستاگرام.
این میدان برای کسانی که دوست دارند لایکهای بیشتری بگیرند کماکان ادامه دارد و دیگر کمتر کسی از مردم به آنها میگوید چرا؟ بلکه با فشردن دکمهای به نام فوروارد در انتشار عکسها و فیلمها به آنها کمک هم میکند! نکته غم انگیز ماجرا این است که در سال ۱۳۹۸ شمسی و ۲۰۱۹ میلادی هنوز باید به برخیها گفته شود که انتشار عکس جنازه درست نیست، انتشار عکسهای سلفی با پیکر یکفرد روحیه همگان را تلخ میکند و در این کار برتری نیست، اما کو گوش شنوا؟