گرداب- جهان اسلام، به دلیل ویژگیهای سرزمینی، جمعیتی، موقعیت جغرافیائی و دارا بودن منابع طبیعی، در صورت همبستگی و تفاهم میتواند به قدرتی بزرگ و تاثیر گذار در معادلات بین المللی تبدیل شود. به همین دلیل، مخالفان اسلام به خصوص جهان غرب که منافع خود را در تضعیف کشورها یا بلوکهای قدرتمند دیگر میدانند، یکی از راههای کلیدی جهت تامین منافع خود حتی در حوزه امنیتی را تضعیف جهان اسلام از طریق ایجاد اختلاف میان کشورها و مذاهب اسلامی میدانند.
دو تن از نومحافظه کاران آمریکا به اسامی "توماس فریدمن" در سال ۲۰۰۷ و "چایکن" در سال ۲۰۰۸ پس از انجام پروژههای تحقیقاتی خود اعلام کردند که
دنیای غرب اگر به امنیت آتی خود میاندیشد، باید از هیچ تلاشی برای جلوگیری از یکپارچگی مسلمانان فروگذار نکند. زمینه ایجاد انشقاق در میان مسلمانان نیز وجود دارد. نومحافظه کاران به همین منظور برای اولین قدم در جهت مقابله با اسلام به دولتمردان آمریکایی، به ویژه اوباما، پیشنهاد کردند در سخنرانیها از مفهوم "جهان اسلام" اجتناب کرده و به جای آن از مفهوم "مسلمانان" استفاده کنند.
در این عرصه برای سیستگذاران غرب، استفاده از جنگ نرم و به کارگیری فنون عملیات روانی از جایگاه خاصی برخوردار است. در این مختصر تلاش بر آن ست تا ابعاد طرح استفاده از جنگ نرم برای مقابله با اتحاد جهان اسلام مورد بررسی قرار گرفته و به سه پرسش زیر پاسخ داده شود.
۱ـ جنگ نرم با جنگ سرد چه تفاوتهایی دارد؟
۲ـ در جنگ نرم برای مقابله با اتحاد اسلامی از چه روشهایی استفاده میشود؟
۳ـ روشهای مقابله با جنگ نرم چیست؟
تفاوت جنگ نرم با جنگ سردالف- هدف ازجنگ نرم، تاثیر گذاری بر روی اعتقادات و باورهای مسلمانان است در حالی که در جنگ سخت، دشمنان اسلام، تصرف سرزمینهای اسلامی را مد نظر دارند.
ب- در جنگ نرم آثار تخریب و استحاله باورها و اعتقادات در کوتاه مدت نامحسوس است ولی در جنگ سخت آسیبها و ویرانیها محسوس و ملموس است.
ج- ویرانیهای جنگ سخت با سرمایه گذاری مجدد میتواند بازسازی شود اما در جنگ نرم، بازسازی آسیبها به سهولت امکانپذیر نیست.
ه- جنگ سخت به لحاظ هزینه، پرهزینهتر و به لحاظ زمان، کوتاهتر است اما جنگ نرم بلندمدت و کمهزینه است.
و- در جنگ سخت انسانها کشته شده یا آسیب میبینند اما در جنگ نرم، باورها، اعتقادات و اندیشهها از بین رفته یا استحاله میشوند.
ز- ادوات و آلات نظامی ابزار جنگ سخت هستند اما در جنگ نرم از منابع قدر نرم یعنی رسانه ها و ماهوارهها، ابزار اصلی هستند.
در مجموع هدف اصلی جنگ نرم تاثیر گذاری بر افکارعمومی و به خصوص نخبگان است. غرب در سال ۱۹۹۰ راه شکست اتحاد جماهیر شوروی را با جنگ نرم تجربه کرد و با جنگ رسانهای و هدایت افکار عمومی موجبات فروپاشی شوروی را فراهم نمود.امروزه نیز جنگ اینترنتی ، ایجاد شبکه های رادیوتلویزیونی و پخش شایعات اشکال مهم جنگ نرم هستند . در عرصه مقابله با قدرت اسلام نیز،جنگ نرم در صدد تضعیف اندیشه و تفکر تقریبی در بین علما و شخصیت های تاثیر گذار جهان اسلام است.در این ارتباط،غرب بودجه های بسیاری را برای تقویت رسانه ای سنتی نظیر مطبوعات،رادیو و تلویزیون و رسانه های مدرن نظیر سامانه های اینترنتی،سینما،تئاتر،انیمیشن در نظر گرفته عملیاتی نیز شده است.
روشهای جنگ نرم در تقابل با تقریبالف- فرقه سازی مذهبی و سیاسی
قدرتهای غربی، در قرن ۱۹ و پس از شکستهای متعدد اروپاییها در جنگهای صلیبی و رویارویی با امپراتوری عثمانی به این نتیجه رسیدند که بهترین راه مقابله با اتحاد مسلمانان، ایجاد فرقههای جعلی و منحرف چون "بابی گری" و "وهابیت" است. این فرقهها به تدریج با هدایت استعمار انگلستان ایجاد شدند. تبلیغ و تقویت اندیشه ناسیونالیسم در جهان اسلام برای تضعیف نقش دین در همگرایی امت اسلامی هم ترفند دیگر استعمار بود. امروز نیز همین فرقهها به خصوص افراط گرایان اسلامی در کشورهای افغانستان، پاکستان و یمن نیز نقش خود را عمدا یا سهوا، در جهت تامین منافع غرب ایفا میکنند.
تخریب بنیانهای فرهنگی به عنوان یکی از اهداف جنگ نرم به حاشیه کشاندن فرهنگ دینی و ملی جوامع است تا با حاکم کردن خواستههای خود، اداره امور جهان را به دست گیرند.
ب- دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی
یکی از راهکارهای غرب بهره برداری از وجود تنوع قومی و قبیلهای در کشورهای مسلمان جهت دامن زدن به اختلافات فرقهای و مذهبی، با استفاده از جنگ روانی در فضای مجازی و رسانهای است. ما امروز شاهد ظهور مجدد ملیت گرایی در کشورها هستیم. در این تکنیک با تشدید اختلافات فرقهای زمینههای همگرایی جهان اسلام، به عواملی برای تفرقه و جدایی تبدیل می شود. امروز ما شاهد هستیم که وجود درگیریهای قومی و مذهبی در کشورهای مسلمان همچون افغانستان، عراق و پاکستان تا چه اندازه در ایجاد شکاف میان کشورهای اسلامی تاثیر گذارده است.
ج-ایجاد اختلاف میان کشورهای مسلمان
ترفند دیگر که این روزها با شدت بیشتری نیز دنبال میشود ایجاد اختلاف میان کشورهای مسلمان است. برای مثال بزرگ نمائی تهدید نظامی ایران برای کشورهای منطقه، برای رودررو قرار دادن ایران با کشورهای خاورمیانه عمل میکند. یا طرح موضوع ساختگی و بی اساس "هلال شیعی" برای دامن زدن به اختلافهای کشورهای اسلامی دنبال میشود. در حالی که همه مسلمانان جهان، در اصول با یکدیگر اشتراک عقیده داشته و به خدای واحد، پیامبر واحد، کتاب واحد و قبله واحد اعتقاد دارند. دامن زدن به اختلافات مرزی بین کشورهای اسلامی از سوی غرب و از طریق جنگ نرم برای افزایش زمینههای اختلاف بین کشورهای اسلامی نیز در همین چارچوب قابل طرح است.
د- نخبه پروری با رویکرد نفوذ
مهمترین مولفه سیاسی در جنگ نرم، پرورش نخبگان سیاسی همچون نویسندگان، شعرا و هنرمندان در کشورهای کلیدی، به عنوان عناصر نفوذی و حمایت از این نخبگان برای ایجاد اختلاف است.
پرورش نخبگان یکی از مهمترین جنبههای جنگ نرم و عملیات روانی است. به کارگیری نخبگان جهت تاثیر گذاری بر اندیشههای تقریبی، یک جنگ پنهان است که در شرایط صلح نیز به صورت غیرمحسوس کاربرد دارد. این قبیل نخبگان نفوذی، نخست از طریق رسانهها در قالب برگزاری مصاحبه و مناظره به عنوان چهرههای اندیشمند و محبوب معرفی شده و سپس افکار و اندیشههای خاص آنان در جهت اهداف غرب در میان مردم اشاعه مییابد.
در مقاطعی برای مقاصد خاص به این افراد جوائز مطرح در عرصه اندیشه و هنر، نظیر نوبل و اسکار هم داده میشود. قدرتهای بزرگ با اشاعه تفکرات این افراد از طریق شبکههای ارتباطی کوشش میکنند تا اندیشهها و آداب خود را در دیگر جوامع نیز رواج داده و فرهنگ ملل مسلمان و به طور خاص موضوع وحدت اسلامی را متاثر نمایند. طبیعتا وقتی روح اسلام و فرهنگ مسلمان با رواج اندیشههای بدلی و جعلی از جامعه اسلام رخت بربندد، "اتحاد" که یکی از مظاهر فرهنگ اسلامی است نیز در حاشیه قرار میگیرد.
ه- مقابله با بیدار اسلامی به عنوان پشتوانه وحدت
جهان غرب در یک برنامه راهبردی بر آن است که برای مقابله با وحدت مسلمانان با بیداری اسلامی که بحمدلله امروز در میان مسلمانان رو به گسترش است، مقابله کند. در این ارتباط استفاده عملیات روانی و جنگ نرم در دستور کار غرب است. یکی از سیاستگذاران غرب به نام تالمون (Talmon) در سال ۱۹۹۲ راهکارهای زیر را برای مقابله با بیداری اسلامی ارائه میدهد.
ـ از اشاعه ارزشهای اسلامی در دنیای غرب ممانعت شود.
ـ انقلاب اسلامی را در محدوده جغرافیایی ایران محصور کنید.
- از وحدت جهان اسلام جلوگیری کنید.
- ارزشهای اسلامی را وارونه جلوه دهید.
با نشر و اشاعه چنین دیدگاههایی در جوامع غربی، دستگاههای تبلیغاتی غرب به خصوص پس از حادثه یازده سپتامبر، در پی مقابله ژرفتر و روشمندتر با جهان اسلام برآمدند. وجود گروههای افراطی همچون القاعده و حرکتهائی چون طالبان به این هدف غرب برای مشوه جلوه دادن اسلام و مقابله با اندیشهای تقریبی، کمک شایانی کرد.
در مجموع اساس مطالعات غربیها موفقیت آنها در به کارگیری جنگ غرب برای مقابله با اسلام و وحدت اسلامی را تائید کرده است. یک نظر سنجی از سوی مرکز مطالعات غرب اینگونه ادعا کرده که در دهه اخیر تحولات زیر رخ داده است:
ـ بر تعداد روشنفکران غیرمذهبی افزوده شده است.
ـ فرار مغزها از کشورهای اسلامی به خارج بیشتر شده است.
ـ گرایش به فیلمهای سینمایی غربی افزون شده است.
ـ محبوبیت مدلهای غربی در جهان اسلام بیشتر شده است.
ـ تعداد لاییکها بیشتر شده است.
ـ از گرایش به نهادهای مذهبی کاسته شده است.
ـ بر تعداد طرفداران سکولاریسم افزوده شده است.
و همه اینها موانعی برای ایجاد وحدت اسلامی ایجاد کرده است.
شیوه های مقابلهبرای تحقق اهداف تقریبی در میان مذاهب اسلامی، یافتن شیوههائی برای مقابله با تهدیدهای جنگ نرم ضرورت دارد در این ارتباط پیشنهادات زیر ارائه میشود.
الف- برای شناخت ترفندهای غرب برای مقابله با تقریب مذاهب از طریق جنگ نرم، برپائی میزگردهای تخصصی در کشورهای اسلامی لازم است.
ب- در بعد بین المللی نهادهای اسلامی و عربی از جمله سازمان کنفرانس اسلامی موسسه فرهنگی اکو، باید با برگزاری میزگردها و نشستهای منظم نقش مهمی در برقراری وحدت میان مسلمانان جهان ایجاد کنند.
برای مقابله با جنگ نرم، داشتن راهبرد و برنامه ضرورت دارد لذا مناسب است شورای عالی مجمع بین المللی تقریب مذاهب اسلامی در دو حوزه عملیات روانی و عملیات رسانهای، نقش هر یک از اعضا را مشخص و و وظیفه وی را در حوزه محل فعالیت مشخص کند. این مجمع میتواند یک گروه نظارتی برای نظارت بر فعالیتهای هریک از اعضاء در این زمینه تاسیس کند.
ج-جهت شناخت و مقابله با ترفندهای جنگ نرم، وظیفه علما و روحانیون و دیگر فرهیختگان اهمیت دارد. لذا باید با آموزشهای لازم، بصیرت آنان نسبت به وضعیت فعلی و جوامع اسلامی و دسایس دشمن ارتقاء یابد. در واقع تقویت قوه تحلیل و ایجاد بصیرت در امت اسلامی برای شناخت اهداف جنگ نرم یک ضرورت فوری است.
د- برای تقویت بیداری اسلامی به عنوان پشتوانه وحدت اسلامی، علمای دین باید با روشهای نوین و پاسخگو، خلا دینی و اعتقادی موجود در جوامع اسلامی را پر کرده و از گسترش بی دینی و سکولاریسم در میان مسلمانان و به خصوص جوانان جلوگیری کنند.
محسن پاک آیین (وی از دیپلماتهای ارشد وزارت امور خارجه بوده و در حال حاضر مشاور رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است.)
منبع:
psyop.ir