به گزارش
گرداب، شبکه ملی اطلاعات از جمله پروژههای مهمی است که چند سالی میشود که در دستور کار وزارت ارتباطات و سازمان فناوری قرار گرفته است. ضرورت این مهم تا اندازهای است که مقام معظم رهبری بر ایجاد آن تاکید داشتند. این شبکه به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور، به دلیل صیانت از فرهنگ ایرانی و حفاظت از اطلاعات کاربران در برابر تهدیدات امنیتی و حریم خصوصی حائز اهمیت است. اکنون ۶ سال از آغاز اجرایی شدن این پروژه میگذرد و مسئولین ذیربط اعلام کردهاند که بخش عمده این مهم انجام شده و این در حالی است که برخی از کارشناسان و نمایندگان به ویژه اعضای شورای عالی فضای مجازی این گفته را رد کرده و مورد انتقاد قرار دادهاند. این موضوع بهانهای شد تا با امیر ناظمی رئیس سازمان فناوری اطلاعات درخصوص سوالات و ابهامات مطرح شده از سوی منتقدان گفتوگویی داشته باشیم.
امیر ناظمی گفتوگو را با تعریفی جامع از شبکه ملی اطلاعات آغاز کرد: "شبکه ملی اطلاعات شبکهای با بیشترین میزان استقلال از اینترنت است که به شهروندان و سازمانها برای خدمترسانی و دریافت خدمت به صورت مکمل اینترنت کمک میکند تا بتوانند بیشترین استفاده را داشته باشند."
شاید بتوان گفت در مورد شبکه ملی اطلاعات دو رویکرد وجود دارد: نخست رویکردی که شبکه ملی اطلاعات را جانشین اینترنت و دوم رویکردی که آن را مکمل اینترنت میداند؛ قاعدتا ما آن را به دلیل خدمات رسانی و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان مکمل اینترنت میدانیم، به عنوان مثال صیانت از برخی از دادههایی که نیاز به جابهجایی بین دستگاههای مختلف دولتی دارند مانند اطلاعات شناسنامهای افراد، خارج از بستر اینترنت است و این خارج از بستر اینترنت بودن کمک میکند بیشترین میزان کیفیت خدمت به شهروندان ارائه شود چون ریسک لو رفتن و دسترسی دیگران به اطلاعات شخصی شهروندان و نقض حریم آنها از بین میرود و همیشه امکان انتقال این دادهها وجود دارد. ما با این فهم از شبکه ملی اطلاعات تلاش میکنیم که این شبکه را به مراحل پایانی آن برسانیم و در حال حاضر هم به زعم ما بیش از ۸۰ درصد از این پروژه اجرایی شده است.
برخی از نمایندگان و کارشناسان درباره گزارش وزارت ارتباطات در خصوص پیشرفت ۸۰ درصدی ایجاد شبکه ملی اطلاعات انتقاداتی را مطرح کردند مبنی بر اینکه چنین ادعایی بنا به دلایلی نمیتواند صحت داشته باشد، همچنین یکی از اعضای حقیقی شورای عالی فضای مجازی طی مصاحبهای عنوان کرده است، تعریفی که وزارت ارتباطات درباره شبکه ملی اطلاعات ارائه داده بر مبنای تعریف خود این سازمان بوده و با مصوبات شورای عالی فضای مجازی سنخیتی ندارد. با توجه به ادعای وی شما چه توضیحی در این مورد دارید؟
ما از دوستانی که شواهد لازم را در این مورد به ما ارائه دهند ممنون میشویم، ما هیچ مسئولیتی درباره مصاحبههایی که انجام میشود نمیپذیریم چرا که ما توانایی خواندن ذهن این دوستان منتقد را نداریم، آنها بگویند دقیقا چه شاخصههایی مد نظرشان است و اگر شاخصهای را معرفی میکنند بگویند که آیا امکان اندازهگیری آن وجود دارد یا خیر؟ اینکه به طور مثال بگوییم بهبود کیفیت کافی نیست یعنی چه؟، منظورشان از بهبود کیفیت چیست؟ یعنی صورت دسترسی یا پوشش بهتر باشد؟ در واقع شبکه ملی اطلاعات نه تنها از دید ما بلکه در نگاه کل کشور از سه لایه زیرساخت، خدمات و محتوا تشکیل شده است؛
لایه یک لایه زیرساخت است؛ یعنی ما زیرساختی داشته باشیم که بتواند با بیشترین استقلال، امکان تبادل داده را فراهم کند. لایه دوم خدمات است؛ یعنی یک سری خدمات بر روی زیرساخت ارائه شود، مانند اپلیکیشنهای حمل و نقل یا مسیریابهای ترافیکی. لایه سوم محتوایی است؛ که شبکه داخل آن ایجاد میشود، طبق قوانین کشور و طبق آنچه خود شورای عالی فضای مجازی تصویب کرده است، تنها وظیقه وزارت ارتباطات به لایه زیرساخت مربوط میشود یعنی سازمان فناوری اطلاعات مسئولیتی درباره دو لایه دیگر ندارد.
مساله این است که دوستان از یک سمت دوست دارند بنابر ملاحظات سیاسی خود ما را مورد نقد قرار دهند و از سوی دیگر تمایل ندارند به ما تفویض اختیار ورود به حیطه خدمات و محتوا را دهند، اگر به طور مثال صفر تا صد لایه خدمات را به ما واگذار کنند، ما آمادگی این را داریم که وارد ماجرا شویم اما به این شیوه که بخشی را خود مدیریت کنند و بخش دیگر را به ما واگذار کنند و در نهایت هم تمام اشکالات را از جانب ما بدانند و هر مسئولیتی را از خود ساقط کنند با قواعد اولیه مدیریت در تناقض است، مدیریت اصل این است که شما بنا به اختیاراتتان مسئولیت میپذیرید، ابتدا باید به ما در لایه خدمات اختیار دهند و بعد مسئولیت آن را از ما بخواهند. اینطور نمیشود که تمام اختیارات برای آنها باشد ولی فقط ما پاسخگو باشیم، ما درمورد زیرساخت پاسخگو هستیم، برپایه آنچه شاخصه ما برای اندازهگیری است و آن چیزی که ما بر اساس خبرگی به دست آوردهایم، پیشرفت ۸۰ درصدی را بر اساس سند تبین الزامات آماده کردهایم، اگر خبرگی را قبول ندارند شاخصه قابل اندازهگیری را به ما ارائه دهند و اگر قبول دارند با همین شیوه پیش بروند.
برخی از شبکههای اجتماعی داخلی مدعی هستند که خدمات لازم از سوی سازمان فناوری اطلاعات برای آنها فراهم نشده است و این یکی از مهمترین دلایل رقابت شبکههای اجتماعی داخلی با نمونههای خارجی آنهاست، در این باره وزارت ارتباطات چه توضیحی دارد؟
اینجا یک سوال مطرح است، چگونه میشود که یک شبکه اجتماعی داخلی میتواند بیش از ۴۰ میلیون کاربر جذب کند، اما شبکه دیگر نمیتواند؟ یا آن که مردم سریالهای خانگی را از کجا دانلود و تماشا میکنند؟ مگر جز این است که یکسری اپلیکیشنها و سایتهای داخلی این خدمات را ارائه میدهند؟ پس چطور ممکن است که یک شبکه شرایط لازم برای فعالیت را دارد، اما شبکه دیگر مدعی است چنین خدماتی را در اختیار ندارد. این دروغی بیش نیست و عوام فریبی محض است، در حال حاضر مردم از اپلیکیشنهای مختلفی مانند تاکسیهای اینترنتی وغیره استفاده میکنند، و اگر در زمینه پیامرسانهای داخلی ناموفق بودند، به خاطر مدیریت ناموفق خود آنها است، ما اتفاقا استقبال میکنیم که کل اختیار این موضوع را به ما بسپارند و بعد از ما مسئولیت بخواهند، نه اینکه خود تصمیم بگیرند که چه کاری را انجام بدهند، چه جاهایی را قطع کنند یا نکنند، چه چیزی را اجازه دهند و با کدام پلتفرم اجازه دهند و فقط از ما مسئولیت بخواهند.
مردم میتوانند شرایط فعلیشان را در استفاده از اپلیکیشنها با شرایط ۴ سال پیش مقایسه کنند، ۴ سال پیش چند اپلیکیشن در روز استفاده میشد؟ آیا مثلا میتوانستند روی اینترنت فیلم تماشا کنند و یا احتیاجات روزمره خود مانند حمل و نقل یا خرید کالای اینترنتی را انجام دهند؟ آیا ۵ یا ۶ سال پیش چنین عادتی داشتند؟ اگر برای آنها کارآمد بوده و از آن استفاده میکنند پس به این معنا است که زیرساختی وجود دارد و همه میتوانند از آن استفاده کنند و اگر استفاده نمیکنند ناتوانی خودشان است.
وزارت ارتباطات در آخرین آماری که درخصوص ترافیک ارائه داده است درصد ترافیک را ۶۰ به ۴۰ اعلام کرده است، این در حالی است که عضو شورای عالی فضای مجازی، این آمار را رد میکند، و این درصد را ۸۰ به ۲۰ عنوان کرده است. آیا دلیلی برای این ادعا از سوی سازمان فناوری اطلاعات وجود دارد؟
به صورت میانگین ۴۳ درصد از ترافیکمان داخلی است در ساعت پیک این ترافیک به ۴۷ درصد میرسد همین یک معیار به خوبی قابل اندازهگیری است من از دوستان میخواهم که یک تیم بی طرف از افراد مورد تأیید مردم، ما و خودشان را دعوت کنند و از آنها بخواهند که با محاسبه فنی ثابت کنند که کدام یک در گفتههای خود صداقت دارند. ممکن است هیچ یک درست نگوییم، اما از میزان بدست آمده میتوان تشخیص داد کدام طرف آمار دقیقتری را ارائه داده است. ما باز هم میگوییم که آمادگی ارائه سند برای این محاسبات را داریم و این میزان، ۴۳ درصد در میانگین و ۴۷ درصد در ساعات پیک است.
با توجه به بودجه ای که سالانه به وزارت ارتباطات اختصاص داده میشود، تا چه اندازه برای شبکه ملی اطلاعات هزینه میشد؟
این موضوع بستگی به تفاوت نگاههای موجود دارد، اگر شما شبکه ملی اطلاعات را مکمل اینترنت بدانید یعنی فعالیتهایی را که ما به منظور افزایش استقلال از هرگونه نفوذپذیری، تاثیر پذیری و محتوای خارج از کشور انجام میدهیم، مبنا قرار دهیم، میزان زیادی از هزینههایی که شاید به نام اینترنت انجام می شود، در داخل شبکه ملی اطلاعات قرار میگیرد، به عنوان مثال تغییر پروتکل IP ورژن ۴ به ورژن ۶ در ذیل پروژههای شبکه ملی اطلاعات قرار میگیرد. ممکن است دوستانی که با رویکرد دیگری به این مسئله نگاه میکنند این را جزء پروژه شبکه ملی اطلاعات ندانند و هنگام جمع زدن هزینهها، عدد حاصل بسیار قابل توجه باشد، به این دلیل که نزدیک به عددی است که ما برای صرف توسعه شبکه در کشور میکنیم یا مثلا شبکهای که برای دولت الکترونیک در نظر گرفته میشود با همین منطقی که گفته شد بخشی از شبکه ملی اطلاعات محسوب میشود، اگر شبکهای به عنوان مثال جزء شبکه بانکی کشور است و ارتباطات بانکی مردم را تسهیل میکند و مستقل از اینترنت است، اما از دید اولیه مردم برای استفاده از خدمات آن از اینترنت استفاده میکنند را جزء هزینههای شبکه ملی اطلاعات حساب میکنیم، به این دلیل این عدد در بخشهای مختلف توزیع یافته است.
به طور مثال کاری که اپراتور ها انجام میدهند، بخش عمده آن در شبکه ملی اطلاعات قرار میگیرد، همچنین کاری که امثال مخابرات و یا lcpها انجام میدهند و یا حتی فعالیتهای نهادهای تخصصی در شبکههای اختصاصی خود انجام میدهند میتواند جزئی از شبکه ملی اطلاعات محسوب شود، من فکر میکنم آنچه گاهی اوقات به طور صریح به مردم گفته نمیشود، باعث میشود که برخی شبکه ملی اطلاعات را جایگزین اینترنت بدانند یعنی در کمال مطلوب خود لحظهای را تصور میکنند که هیچ ارتباطی با خارج از کشور نداشته باشیم و صرفا ارتباطات به داخل از کشور محدود شود و این را شبکه ملی اطلاعات عنوان میکنند و همین موضوع باعث ایجاد ابهام و شبهه میشود
سوال ما این است، اگر هر لحظه چنین اتفاقی بیفتد و ارتباطات ما محدود شود، آیا پایدار هستیم؟ بله هستیم، آیا میتوانیم خدمات خوبی را ارائه دهیم؟ بله. آیا افزایش رفاه مردم مهم است؟ بله، این ها مسائل مورد اهمیت ما در شبکه ملی اطلاعات است و اگر روزی میزان ارتباطات ما با خارج از کشور به سمت صفر میل کند، این دیگر افزایش رفاه نخواهد بود؛ قاعدتا شما در هر کشوری بخشی از ارتباطاتتان با خارج از کشور است و بخشی دیگر مربوط به داخل کشور میشود.
سوال اصلی ما این است که تا آنجا که به نفع استفاده ما است، از دادهها و زیرساخت داخلی و جایی که نیازمند همکاری جهانی است، از ارتباطات جهانی استفاده میکنیم. بسیاری از کشورها این الگو را تجربه کردهاند، مثلا کشوری مانند کره جنوبی صفر کردن ارتباطات خود با جهان را به معنای شبکه ملی اطلاعات نمیداند، کره جنوبی تلاش میکند آن دسته از نیازهای مردم را که میشود در داخل کشور به آنها پاسخ داد، داخلی پاسخ دهد و آنچه منجر به افزایش استقلال کشورش هم میشود مدنظر قرار دهد، ولی درنهایت کره جنوبی این موضوع را پذیرفته است که بخشی از دیتای خود مثلا حدود ۳۰ الی ۴۰ درصد را قاعدتا از طریق دیتاسنترهای جهانی و استفاده از اپلیکیشنهای خارجی پاسخ دهد.
خیلی خوب است که در بیشتر مواقع صراحت بیان داشته باشیم و بگوییم که چه مسئلهای داریم و نخواهیم با اسامی مختلفی که بر روی موضوع میگذاریم حملههای خود را ساماندهی کنیم.
طبق حکم تأسیس شورای عالی فضای مجازی و حکم دوم رهبری، کل این مجموعه طراحی و برنامه زمانبندی و نحوه نظارت باید به تصویب شورای عالی فضای مجازی میرسید که این اتفاق بعد از گذشت ۶ سال هنوز رخ نداده است، چرا وزارت ارتباطات از این کار امتنا کرده است؟
این مورد خواسته خود ماست، ما در ۳ لایه یعنی زیرساخت، خدمت و محتوا مسئله داریم، فقط در لایه زیرساخت تنها یک سند در شورای عالی فضای مجازی به تصویب رسید که نام آن سند «تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات» است. سوال ما این است که اگر این مسئله برای دوستان حائز اهمیت است، چرا هیچوقت سند متناظر در لایه خدمات یا محتوا را منتشر نکردند؟ چرا عملکرد سایر دستگاههای ذیربط را مورد بررسی قرار ندادند؟
در لایه خدمات ما تنها یکی از دستگاههای مربوطه محسوب میشویم؛ در لایه محتوا اغلب دستگاهها مانند صداوسیما، تبلیغات اسلامی، حوزه هنری یا وزارت ارشاد مسئول هستند؛ ما بارها به صراحت این را به عنوان مطالبه خود عنوان کردیم. لطفا سندهای ذکر شده را هم منتشر کنید و خواستهای راکه از ما دارید از سایر بازیگران در لایههای مربوط به خود هم داشته باشید.