سناتور "ريچارد لوگار" در مقالهاي با اشاره به ناكامي سخن پراكنيهاي آمريكا
در خاورميانه با وجود ميلياردها دلار هزينه و اهميت نقش رسانهها و
ابزارهاي رسانهاي به نقد و بررسي فعاليت اين دولت ميپردازد.
به گزارش گرداب به نقل از فارس، "ريچارد ج. لوگار" (RICHARD G. LUGAR) سناتور با
نفوذ آمريكايي در مقالهاي سخنپراكني و استفاده از تبليغات رسانهها را
يكي از ابزارهاي مهم و مؤثر ديپلماسي عمومي دانسته و به نقد و بررسي نحوه
استفاده ايالات متحده از اين ابزار پرداخته است.
لوگار در ابتداي مقاله خود ارتباط با شهروندان عادي كشورهاي ديگر را
يكي از اجزاي كليدي ديپلماسي عمومي هر كشور دانسته و مينويسد: اين كار
ميتواند از طريق تبادلات فرهنگي بين مردمان كشورها، ارتباطاتي همچون
مصاحبههاي مطبوعاتي، يا بازديد گروههاي ديپلماتيك از مدارس، روستاها يا
دانشگاهها صورت بگيرد.
جنگ جهاني دوم؛ آغاز سخنپراكنيهای آمريكا
وي با تأكيد بر اينكه يكي از ابزارهاي مهم ديپلماسي عمومي "سخنپراكني" است، آغاز فعاليت دولت آمريكا در اين زمينه را چنين توصيف كرده است:
فعاليت سخنپراكني آمريكا، با "صداي آمريكا" در خلال جنگ جهاني دوم شروع
شد و از طريق راديوي موج كوتاه براي مخالفان و ماموران سري و همچنين
همپيمانانمان در سراسر دنيا پخش ميشد.
در ادامه اين مقاله كه در نشريه آمريكايي "فارين سرويس ژورنال"
Foreign Service Journal)) منتشر شده، آمده است: از راديوي FM گرفته تا
جديدترين ابزارهاي رسانهاي اجتماعي در اينترنت و گوشيهاي تلفن همراه،
ابزارهايي هستند كه در سالهاي گذشته بهوجود آمدهاند و امكان برقراري
ارتباط با مردمان را نه تنها در كشورهاي خودكامه، كه با تمامي جهان ميسر
ساختهاند.
سناتور لوگار فعاليت رسانههاي رقيب و پارازيت را از مشكلات پيش روي
اين ابزار دانسته و در اين زمينه ميافزايد: علاوه بر تلويزيونهاي خصوصي و
نهادهاي ديگر در دولتهاي خارجي كه با برنامههاي آمريكا رقابت ميكنند،
همراه با اشكال مختلف رسانه، روشهاي مختلفي از سركوب نيز به وجود آمدهاند.
وي افزوده است: برخي از كشورها با پخش پارازيت بر روي امواج راديويي،
تلويزيونهاي ماهوارهاي يا برنامههاي اينترنتي ما، برنامههاي سخنپراكني
آمريكا را مسدود ميسازند، در حاليكه برخي ديگر روزنامهنگارهاي
بينالمللي و محلي را به زندان انداخته، شكنجه ميكنند يا به قتل
ميرسانند.
بيبيجي به 60 زبان براي 170 ميليون مخاطب برنامه پخش ميكند
اين سناتور آمريكايي در ادامه با معرفي كميته نظارت بر سخنپراكني
مينويسد: "كميته نظارت بر سخنپراكني" (BBG) سازماني است كه وظيفهاش
حصول اطمينان از نفوذ پيام آمريكا است، كار اين كميته نظارت بر فعاليتهاي
صداي آمريكا، راديو اروپاي آزاد، راديو آزادي، راديو آسياي آزاد، شبكه
سخنپراكني خاورميانه و دفتر سخنپراكني كوبا است كه رويهمرفته از طريق
راديو، تلويزيون و اينترنت حدودا به 60 زبان و براي 170 ميليون مخاطب
برنامه پخش ميكنند.
لوگار در ادامه تأكيد كرده است: اين كميته 8 عضو (4 دموكرات و 4
جمهوريخواه) دارد كه از سوي رئيسجمهور معرفي ميشوند و وزير خارجه عضو نهم
آن است، يكي از 4 نفري كه از حزب رئيسجمهور هستند به عنوان رئيس كميته
منصوب ميشود.
اين مقاله افزوده است: كنگره اين كميته را در اواسط دهه 90 تشكيل داد
تا فعاليتهاي سخنپراكني ما را از فشارهاي سياسي وارده از هر دو انتهاي
خيابان پنسيلوانيا (خياباني در واشنگتن ديسي است كه كاخ سفيد را به عمارت
كنگره آمريكا متصل ميكند) دور نگه دارد، اما پس از 15 سال، روشن شده كه
BBG به جاي اينكه به عنوان يك "فايروال" سياسي عمل كند، غالبا يك
"فوتبال" سياسي شده است، چرا كه معرفي نامزدهاي اين كميته هميشه با
سياستهاي حزبي آكنده بوده است.
اين سناتور آمريكايي در ادامه مقاله خود آورده است: تا سال 2004 اين
كميته هيچ وقت تكميل نبوده و پست رياست آن تا سال 2008 خالي بوده است.
تعجبآور نيست كه نتيجه اين ترديد مزمن در رهبري و هدايت، اين بوده است كه
در نظرسنجيهاي رضايت از محل كار، BBG هميشه در پايينترين ردهها قرار
گرفته، اما با اين حال نياز به يك رهبري منسجم هرگز تا اين حد مشهود نبوده
است.
وي در ادامه مينويسد: اين يكي از نتايج اصلي گزارشي است كه "پل فولدي" (Paul Foldi) -يكي از اعضاي تيم نويسندگان مجله ما- اوايل امسال آنرا
آماده كرد، به دنبال انتشار آن گزارش در ماه ژانويه -با عنوان
"سخنپراكني بينالمللي آمريكا: آيا كسي گوش ميدهد؟" - من خيلي خوشحال
شدم كه يك رئيس جديد، با نام "والتر ايزاكسون" (Walter Isaacson)،
نويسنده برجسته و رئيس سابق CNN و مجلهي "تايم"، و 7 عضو ديگر اين
كميته بالاخره در ماه جولاي به تاييد سنا رسيدند.
بيبيجي براي نفود در ايران نيازمند توجه فوري است
آنطور كه اين گزارش عنوان ميكند، كميته جديد كار زيادي پيش رو دارد،
مسائل سخنپراكني مربوط به روسيه، ايران، چين، زيمبابوه، كره شمالي، كوبا و
ونزوئلا، كه دولتهاي اين كشورها براي جلوگيري از نفوذ برنامههاي ما هر
كاري از دستشان بر بيايد انجام ميدهند، همگي نيازمند توجه فوري هستند.
اين سناتور آمريكايي همچنين در مقاله خود تأكيد كرده است: زمان آن
رسيده كه يك نگاه انتقادي به فعاليتهاي سخنپراكني خود در خاورميانه
بياندازيم؛ چرا كه بازار رسانه در اين منطقه روز به روز شلوغتر ميشود و
ما براي سهم خود از اين بازار مجبور به مبارزه هستيم.
ريچارد لوگار در پايان بخش اول مقاله خود افزوده است: به عنوان مثال
حتي پس از دريافت ميلياردها دلار كمك غيرنظامي از آمريكا در سالهاي اخير و
كمك اضافي به دنبال سيل تابستان، بيش از 80 درصد پاكستانيها هنوز ديدگاهي
ناخوشايند نسبت به آمريكا دارند، ما نه تنها بايد براي بهدست آوردن
مخاطبان وسيعتر براي برنامههاي خود تلاش كنيم، بلكه براي درگير نگهداشتن
شنوندگان، بينندگان و خوانندگان خود بايد وارد يك رقابت شديد شويم.
در ادامه اين مقاله آمده است: در مقابل، اعضاي گروه دوم معتقدند كه اين
نقاط قوت در واقع ضعف هستند و معمولاً بدترين تصورها را در مورد آمريكا
دارند؛ در نتيجه آنها ما را رد ميكنند يا از آن بدتر، به ما حمله
ميكنند. ديپلماسي عمومي موفق گروه اول را درگير نگه ميدارد و تعداد آنرا
افزايش ميدهد، در حاليكه اندازه و تاثير گروه دوم را كاهش ميدهد.
تاثيرگذاري بر هر دوي اين گروهها نه تنها از اقدامات، تصويرها و سخنان
كشور خود ما منبعث ميشود، بلكه همچنين از رقابت كشورهاي ديگري كه منافع
آنها ممكن است موافق يا مخالف منافع ما باشد، نشئت ميگيرد.
افزايش
مخاطبان ديپلماسي عمومي با پيشرفتهاي تكنولوژيكي
لوگار در ادامه اين مقاله يادآور شد: سخنپراكني بينالمللي، كه يك
ابزار مهم براي ارتباط با اين مخاطبان است، زماني فقط به معناي پخش با
امواج كوتاه براي مخالفاني بود كه شب هنگام، دور راديوهاي خود جمع
ميشدند. پيشرفتهاي تكنولوژيكي اخير و رشد استانداردهاي زندگي به انفجار
واقعي مجاري ارتباطاتي، از راديوي FM تا تلويزيون، اينترنت، رسانههاي
اجتماعي و تلفنهاي همراه منجر شده است. همه اين پيشرفتها، مخاطبان بالقوه
را افزايش داده است، اما در عين حال توانايي و بودجه شركتهاي رسانهاي
ما محدود شده است.
به نوشته لوگار، ماموريت سخنپراكني آمريكا طي دو دهه گذشته به طور
چشمگيري گسترش يافته است. صداي آمريكا در ابتدا بخشي از "دفتر
اطلاعرساني جنگ" (Office of War Information) بود و سپس در سال 1945 به
وزارت خارجه منتقل شد. در سال 1953 به "آژانس اطلاعرساني آمريكا" (U.S.
Information Agency) منتقل شد و نزديك به نيم قرن در آن باقي ماند. در سال
1999 هنگاميكه USIA در وزارت خارجه ادغام گرديد، VOA و "ايستگاههاي
جانشين" (Surrogatestations) زير نظر BBGدر داخل USIA قرار گرفتند، كه از
سال 1995 ناظر فعاليتهاي سخنپراكني آمريكا بود. سپس اين كميته و تمامي
واحدهاي آن به يك نهاد مستقل تبديل شدند.
مخالفت كشورها، با اطلاعات ايالات متحده
وي با بيان اينكه وظيفه "جانشينها" اين است كه شنوندگان را در
كشورهايي كه با محدوديت آزادي مطبوعات مواجه هستند، از اخبار كشور خود و
منطقه آگاه سازند، اعتراف كرده است: حكومتهاي كشورهايي كه اين امواج را
دريافت ميكنند، اغلب با اين اطلاعات مخالفند و ميليونها دلار را صرف مسدود
كردن برنامههاي راديو- تلويزيوني و اينترنتي ميكنند.
اين سناتور آمريكايي بدون اينكه توضيح دهد چرا دولتها با پخش اين
اطلاعات در كشورشان مخالفند، ادعا كرد: در مقابل، صداي آمريكا به موجب
قانون عمومي 350-94 از سوي سنا وظيفه دارد نمايندگي آمريكا را داشته
باشد، نه فقط يك بخش از جامعه آمريكا. بنابراين VOA تصويري متعادل و جامع
از انديشه آمريكايي را ارائه خواهد داد و سياستهاي آمريكا را به روشني و
به طور موثر به تصوير خواهد كشيد.
لوگار با بيان اينكه مقر اصلي VOA در "واشنگتن ديسي" است و
تأسيسات پخش آن در سراسر دنيا پراكنده شدهاند"، افزوده است: RFE/RL،
واقع در پراگ، در حال حاضر براي 21 كشور به 28 زبان برنامه پخش ميكند.
دامنه پخش آن اكنون خيلي بيشتر از ريشههاي پرده آهنين آن (اشاره به دوران
جنگ سرد) است و براي كشورهاي ايران و عراق (از سال 1998)، افغانستان (2002)
و منطقه مرزي پاكستان (2010) برنامه پخش ميكند.
فايروال يا فوتبال؟
لوگار در اين فراز از مقاله به معرفي سازمان BBG پرداخته مينويسد:
كنگره BBG را در سال 1994، هنگاميكه USIA هنوز وجود داشت، تشكيل داد تا بر
فعاليتهاي صداي آمريكا و ايستگاههاي جانشين نظارت كند. كميته اول در 11
آگوست 1995 تحليف داده شد. هدف ايجاد يك سازمان مستقل به عنوان يك حائل
دوحزبي در مقابل دخالتهاي سياسي و حصول اطمينان از بيطرفي و تعادل
توليدات بود.
در ادامه اين مقاله آمده است: به طوريكه "مارك ناتانسون" (Marc
Nathanson)، رئيس وقت BBG در سال 2001 گفت: «مسئوليت ما اين است كه هم
اينجا در واشنگتن و هم در خارج از كشور، به عنوان يك حائل ميان پخشكنندگان
بينالمللي و نهادهاي سياستگذاري در جامعه امور خارجي عمل كنيم، اين
مسئوليتي است كه ما آن را بسيار جدي ميگيريم زيرا در نهايت، تنها با ارائه
اخبار و اطلاعات درست - كه مردم سراسر دنيا به دنبال آن هستند - است كه
ميتوانيم اعتبار خود را بهدست آورده آن را حفظ كنيم.»
وي تصريح كرده است كه با اين وجود، مشخص شد كه نگه داشتن BBG در اوج
توانايي و عملكرد خود، در خوشبينانهترين حالت مشكل است. اين كميته تنها در
6 سال از 15 سال فعاليت خود تكميل بوده، و از سال 2004 تا 2010 به طور
مداوم چندين جاي خالي داشته است.
لوگار فقدان هدايت و بلاتكليفي بر سر رهبري را مشكل BBG دانسته تصريح
ميكند كه به اين خاطر روحيه كاركنان اين كميته به شدت تضعيف شده است،
نظرسنجي از كاركنان فدرال 37 سازمان در سال 2008 نشان داد كه BBG در
شاخصهاي رهبري و مديريت دانش، فرهنگ عملكرد نتيجهگرا و مديريت استعداد،
در جايگاه آخر و در رضايت شغلي در جايگاه يكي مانده به آخر قرار دارد.
موضوع تكاندهندهتر شايد اين باشد كه نتايج همين نظرسنجي در سال 2006 نيز
مشابه همين بود.
اين سناتور آمريكايي در ادامه مقاله خود يادآور شده است: اكنون كه
بالاخره يك كميته كامل تشكيل شده اميدوارم كه آقاي ايزاكسون و همكارانش در
پيگيري موضوعات بسياري كه در برنامه كاري BBG به تعويق افتادهاند، نهايت
تلاش خود را به كار گيرند، اما اداره يك شبكه چندرسانهاي با گستره
جهاني، با سوء عملكرد در رأس هرگز به جايي نخواهد رسيد.
وي توصيه ميكند كه كنگره بايد مراقب باشد و چنانچه اين روند خالي
بودن مسندهاي كميته و تأييدهاي با تاخير ادامه پيدا كند، شايد مجبور شويم
به فكر ساختاري جديد براي نظارت بر پخشكنندگان بينالمللي خود باشيم تا
اين ابزار مهم ديپلماسي عمومي آن مديريت و نظارت استواري را كه شايسته آن
است بهدست بياورد.
اين سناتور آمريكايي در پايان بخش دوم مقاله خود با اشاره به اينكه يكي
از موضوعات پيشِروي كميته جديد محدوديتهاي موجود در راه دسترسي
پخشكنندگان آمريكايي به مخاطبان مطلوب خود است، خاطرنشان كرده است: بعضي
وقتها علت اين امر شلوغي بازارهاي رسانهاي در جايي مثل خاورميانه است كه
صداي ما در بين آنها گم ميشود، بعضي وقتها هم صداي ما را خفه يا منكوب
ميكنند همانند چين و روسيه كه با استفاده از تهديد و ارعاب از پخش
برنامههاي آمريكا توسط رسانههاي محلي جلوگيري ميكنند يا از تكنولوژيهاي
پيشرفته براي بستن ماهوارهها، پارازيت انداختن در راديوها يا مسدود كردن
سايتهاي اينترنتي استفاده ميكنند.