وزير امور خارجه آمريكا در مقالهاي تعامل با مردم را راهبرد مهم ديپلماسي عمومي دانسته و تأكيد ميكند كه ارتباط با مردم كشورهاي ميزبان براي هر يك از سفراي آمريكا يك وظيفه است.
به گزارش
گرداب به نقل از فارس، "هيلاري كلينتون"، وزير امور خارجه آمريكا در مقالهاي كه در دو ماهنامه "فارين افرز" ارگان "شوراي روابط خارجي آمريكا" منتشر شده، به بررسي سياست خارجي آمريكا و چالشهاي رهبري اين كشور در جهان پرداخته است.
وي در اين مقاله با بررسي سياستهاي وزارت امور خارجه آمريكا، به وظايف خود به عنوان وزير خارجه اشاره كرده و در اين زمينه مينويسد: اينجا در واشنگتن، مسئوليت من بهعنوان وزير امور خارجه آن است كه مطمئن شوم بخش سرويس خارجي و كاركنان خدمات و سرويس مدني (غيرنظامي) فعال در وزارت خارجه و آژانس توسعه بينالمللي آمريكا با يكديگر و با همكاران خود در همه دولت فدرال تشريك مساعي دارند.
به نوشته كلينتون، گفتوگوي راهبردي آمريكا با پاكستان شامل 10 كارگروه ميشود كه كارشناسان و اعضاي كابينه از نهادهاي متعدد در هر دو دولت را گرد هم ميآورد، گفتوگوي آمريكا با هند نيز 22 نهاد مختلف را وارد ميدان كرده است.
كلينتون در ادامه افزوده است: كاركنان و افسران بخش سرويس خارجي، سرويس مدني و كاركنان محلي در وزارت امور خارجه و آژانس توسعه بينالمللي آمريكا پشتوانههاي ما در تعامل با دنيا به شمار ميروند. با الهام گرفتن از اين درياي استعداد كه هماكنون در نهادهاي فدرال آمريكا يا پستهاي خارج از كشور مشغول هستند، آمريكا ميتواند يك سرويس خدمات غيرنظامي با قدرت و انعطاف مشابه ارتش آمريكا بسازد.
به اعتقاد اين مقام آمريكايي، دستگاه سياست خارجي آمريكا با در اختيار داشتن افراد و كارشناساني از نهادهاي متعددي مانند وزارت امور خارجه، آژانس USAID، نهاد چالش هزاره، نهاد سرمايهگذاري خصوصي در خارج از آمريكا، بانك صادرات و واردات، وزارت دادگستري، وزارت خزانهداري، وزارت كشاورزي، مركز كنترل و پيشگيري از بيماريها، شركتهاي فعال در زمينه صلح و بسياري از نهادهاي ديگر، بايد بتواند كار تيمي را تقويت كرده همكاري را ارتقاء بخشيده و از گردش درون نهادي حمايت كند.
وظيفه ديپلماتها؛ تعامل با مردم
وي يكي از راهبردهاي ديپلماسي عمومي را تعامل با مردم دانسته و خاطرنشان ميسازد كه تعاملات بايد فراتر از سطح دولت با دولت باشد، در عصر اطلاعرساني، افكار عمومي حتي در كشورهاي مستبد نيز اهميت فزايندهاي يافته و حتي بازيگران و عوامل غيردولتي هماكنون قدرت نفوذ بيشتري بر وقايع دارند.
وزير امورخارجه آمريكا يادآور شده است: امروزه يك سفير آمريكا نه تنها با دولت كشور ميزبان خود ارتباط بر قرار ميسازد بلكه با مردم آن كشور نيز رابطه ايجاد ميكند. بازبيني چهارسالانه ديپلماسي و توسعه، ارائه كننده راهبرد جديدي از ديپلماسي عمومي خواهد بود كه تعامل با مردم را بهعنوان وظيفه هر يك از ديپلماتها به شمار ميآورد.
كلينتون در ادامه تأكيد كرده است:
اين تعامل از طريق حضور در سالنهاي شهر، مصاحبه با رسانهها، برقراري ارتباطات سازمانيافته، شركت در رخدادهاي استانها و جوامع كوچكتر، برنامه تبادل دانشجو، ارتباطات مجازي كه شهروندان و سازمانهاي مدني را در كنار هم گرد ميآورد، صورت ميگيرد. در حقيقت در قرن بيست و يكم، ديپلمات يك كشور ممكن است با يك شيخ يا رئيس يك قوم در روستايي دور افتاده به سان همتاي خود در وزارت خارجه يك كشور خارجي ديدار و گفتوگو كند و لباس محلي به تن كند.
وزير امور خارجه آمريكا سپس به عملكرد خود در اين زمينه اشاره كرده و ميافزايد: ديپلماسي عمومي بايد از همان ردههاي بالا آغاز شود، من در تركيه و اندونزي ديدارهاي دوجانبهاي با مقامات دولتي داشتم اما در عين حال با سران جامعه مدني ديدار كردم و در برنامه معروف تلويزيوني به عنوان يك ميهمان شركت كردم، طي همه سفرهايي كه به قارههاي متعدد داشتم ديدارها و ملاقاتهايي در سالن شهر با گروههاي مختلفي از شهروندان برگزار كردم.
كلينتون شركت در مراسم عمومي را بخش اعظمي از شغل خود به عنوان وزير امور خارجه دانسته و تأكيد كرده است: اين كارها از اين جهت صورت ميگيرد كه دوام و پايداري مشاركت آمريكا در خارج بستگي بهنظر مردم به علاوه سياستهاي دولتهايشان دارد.
وي سپس به ذكر برنامههاي مدني و غيرنظامي آمريكا به منظور افزايش توان ديپلماسي اشاره داشته و مينويسد: در واشنگتن نيز وزارت امور خارجه در حال ساده كردن و مدرنيزه كردن روشي است كه اين وزراتخانه براي ديپلماسي عمومي بهكار ميگيرد و در نظر دارد.
ما در حال گذار از الگوي سنتي بوده و در عوض با مردم ديگر كشورها در منطقهاي ارتباط برقرار ميكنيم كه زماني از دسترس آمريكا دور بودند.
به اعتقاد كلينتون، منطقي نخواهد بود اگر بخش اعظمي از منابع را صرف بخشهايي از دنيا بكنيم كه روابط آمريكا با آنها در حال حاضر به اندازه كافي قوي و امن است،
همچنين منطقي نيست تلاشهاي خود را در جايي كه تعامل با مردم براي موفقيت حياتي است، به حداقل برسانيم.
ما همچنين ميتوانيم قدرت غيرنظامي (مدني) را از طريق مرتبط كردن تجار، خيرين و گروههاي شهروندي با دولتهاي شريك آمريكا، ترغيب كنيم تا آنها كارهايي را كه دولت بهتنهايي از عهده انجام آنها بر نميآيد، اجرا كنند.
وزير امور خارجه آمريكا با بيان اينكه فناوري نيز به طور اخص ابزار جديدي براي تعامل است، يادآور شده است: يكي از بزرگترين موفقيتها طي سال جاري همكاريي بود كه تقريباً يك شبه ميان آمريكا و شركتهاي تلفن همراه هائيتي، صليب سرخ، فعالان اجتماعي، گارد ساحلي آمريكا و در نهايت يگان تفنگداران آمريكا ايجاد شد تا دكلي مخابراتي ايجاد شود براي ارسال پيام و مخابره مكان قربانيان زمينلرزه در هائيتي كه نياز به امداد داشتند، وزارت امور خارجه آمريكا نيز برنامهاي را راهاندازي كرد تا مردم بتوانند كمك 10 دلاري به صليبسرخ در زمينه هائيتي انجام دهند، اين برنامه با مشاركت 31 ميليون آمريكايي همراه شد.
وي در ادامه مقاله خود آورده است:
ما در وزارت امور خارجه و آژانس USAID، مشغول تدوين و توسعه راهكارهايي براي استفاده از 4.6 ميليارد تلفن همراهي هستيم كه هم اكنون در دنيا وجود دارد تا به اين ترتيب زندگي كساني را كه در مناطق دور افتاده و در شرايط سخت زندگي ميكنند را بهبود بخشيم.
اين مقاله ميافزايد: انجام سفرهاي خارجي با هيئتي آمريكايي متشكل از كارشناسان فناوري نيز باب مشاركت و همكاري مبتكرانه در زمينههايي مانند كشاورزي و بهداشت را گشوده است.
هيلاري كلينتون در ادامه به طور ضمني تأييد ميكند كه
هدف اصلي اين برنامهها تأمين امنيت ملي آمريكا است و ميافزايد: نگاهي دقيق به عوامل و نيروهايي كه سياست جهاني فردا را ميسازند، اين مسئله را روشن ميسازد كه شرايط و ابزاري كه در اختيار مردم است چگونه ميتواند بر اهداف امنيت ملي آمريكا تاثير بگذارد، در حالي كه آژانس توسعه بينالمللي آمريكا بر كار توسعهاي آمريكا در خارج از كشور نظارت دارد، كاركنان وزارت امور خارجه از سفرا گرفته تا كارشناسان سرويس و خدمات خارجي، بايد كارآزمودهتر گشته و تعامل بيشتري در موضوعات توسعهاي نشان دهند. به همين دليل من خواستار بازبيني گسترده درباره برنامههاي امدادي آمريكا در افغانستان و پاكستان شدم تا مطمئن شوم اين برنامهها در راستاي اهداف راهبردي آمريكا باشند. از اين رو دو نفر از سفراي كاركشته و با تجربه خود را براي هماهنگي مساعدت خارجي به كابل و اسلامآباد اعزام كردم.
وزير امورخارجه آمريكا در بخش ديگري از اين مقاله تأكيد ميكند: زماني كه عوامل مختلفي از قدرت غيرنظامي آمريكا به طور منسجم فعال باشند مانند بسياري از سفارتخانهها در سراسر دنيا و واشنگتن، اثر بالقوه خدمات مدني جهاني روشن ميشود. البته تضميني نيست كه اين رويكرد جامع بتواند به همه اهداف، بهخصوص در جاهايي كه چالشها پيچيده و گسترده هستند مانند هائيتي، پاكستان و يمن، نائل آيد اما اين بهترين راهكار جايگزين است كه ما در اختيار داريم و راهكاري است كه بايد آن را پيگيري كنيم.
هزينه آمريكا
براي سایر كشورها در عین مواجه با چالش
كلينتون با بيان اين ادعا كه آمريكا براي مردم ديگر كشورها هزينه ميكند در پاسخ به انتقادات از اين امر مينويسد: من برخي اوقات اين سؤال را مطرح ميكنم كه چرا توسعه براي سياست خارجي آمريكا مهم است و چرا ايالات متحده بايد براي مردم ديگر كشورها هزينه كند در حالي كه خود با چالشهاي اقتصادي در داخل كشور مواجه است. شايد چنين هزينهاي غيرمنطقي به نظر برسد، اما پاسخ به اين سوال آن است كه توسعه اگر بهطرز كارآمدي صورت گيرد، يكي از بهترين ابزارها براي تقويت ثبات و شكوفايي آمريكا است. اين توسعه ميتواند كشورهاي آسيبپذير يا ناتوان را تقويت كند و به اوجگيري شركايي براي آمريكا منجر شود كه ميتوانند به حل مشكلات منطقهاي و جهاني و توسعه دموكراسي و حقوق بشر كمك كنند.
وزير امور خارجه آمريكا در ادامه تأكيد مي كند: در عين حال بايد بر اين امر اذعان كرد كه مشكلات جهاني وسيع هستند، اما منابع آمريكا محدود هستند. وزارت امور خارجه و آژانس توسعه بينالمللي آمريكا به عنوان حافظان دلارهاي مالياتدهندگان آمريكايي بايد در پيگيري حياتيترين نيازها رويكردي راهبردي داشته باشند و تصميماتي بر اساس شواهد و مدارك موثق اتخاذ كنند تا تضمينكننده نتيجه بخش بودن سرمايهگذاريها باشد. ما همچنين بايد تمركز خود را بر نيازهاي درازمدت و نه رسيدگي به نيازهاي فوري قرار دهيم و همچنين بنيانهاي لازم براي آيندهاي شكوفاتر را پايهريزي كنيم.
نويسنده مقاله با اعتقاد به اينكه رشد اقتصادي و توسعه مطمئنترين راه ريشهكني فقر است، ميافزايد: با در نظر گرفتن اين نكات، راهنماي سياستهاي توسعهاي رئيس جمهور آمريكا كه از سوی اوباما در ماه سپتامبر منتشر شد و نخستين دستورالعمل در اين راستا در ميان همه روساي جمهور اين كشور به شمار ميرود، بر اهميت پرداختن به كشورهايي تاكيد ميكند كه داراي دولتهاي مسئول بوده و شرايط مطلوب براي توسعه را دارند.
وي تأكيد كرده است: اين دستورالعمل از نظر كميت خواستار همكاري با بخشهاي كمتري از كشورهاي مورد نظر با هدف نيل به حداكثر تاثير شده است، همچنين بر اين امر تاكيد دارد كه ارائه مساعدت بايد با سياستهاي تجاري، مالي، اعتبارات سرمايهاي و ديگر سياستهاي اقتصادي هماهنگ شود تا بازارهاي نوظهور را تقويت كرده و رشد گسترده و پايدار اقتصادي را ترغيب سازد. رشد اقتصادي مطمئنترين راه ريشهكني فقر است و توسعه و تقويت طبقات متوسط در سراسر دنيا راهكار كليدي براي ايجاد نظم بينالمللي عادلانه و پايدار به شمار ميرود نظمي كه در زمره محور راهبرد امنيت ملي ايالات متحده آمريكا است.