در دنیای مدرن امروز افراد به شیوههای نوینی در مقایسه با قبل با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؛ تاجاییکه حتی مقولات دورنی همچون عواطف و احساسات نیز به واسطه تکنولوژیهای روز ارتباطی به اشتراک و تبادل گذاشته میشود.
به گزارش گرداب - در گذشته، افراد برای اینکه بتوانند در مسئلهای تعداد نفرات متعددی را گرد هم جمع کنند یا بخواهند اتحادی میان اندیشه و افکار یکدیگر ایجاد کنند، چارهای جز استفاده از رسانههای چاپی یا شرکت در محفلی دورهمی نداشتند؛ اما امروز با ظهور اینترنت و روند پرشتاب آن و همچنین به موازاتش ظهور شبکههای اجتماعی که تب این شبکهها در همه جای دنیا؛ بهخصوص ایران، بسیار داغ است، این روح همنشینی، همنوایی و همکاری در فضای مجازی شکلی تازهای را به خود گرفته است. در شرایط فعلی، میلیونها انسان از سرتاسر کره زمین میتوانند نظر و علاقه یا نفرت خود را از یک پدیده یا شخص اعلام کنند و آن را به یک شکل منسجم و قابل ارائه با کمترین هزینه و وقت برای عموم منتشر سازند. در همین راستا، ایجاد کمپینهای مجازی یک نمونه از تبلور روح جمعی در فضای مجازی است که کارکردهای خاص خود را داراست.
کارزار مجازی
امروزه، با کمپینهای متعددی روبهرو هستیم. کمپینها یکی از تجلیات رفتارهای مثبت فردی و جمعی در فضای مجازی است که نقش مهمی را در ایجاد دغدغهها، پیگیری مطالبات و تغییرات مثبت اجتماعی دارد.
لغت کمپین در اصل به معنای یک عملیات نظامی یا سیاسی است در یک ناحیه محدود بر روی گروه هدف ازپیشتعیینشده با هدف و نتیجه ازپیشتعیینشده است. زمانی که از کمپین تبلیغاتی نام میبریم نیز تقریباً معنای مشابهی مد نظر است.
مهندسان فضای مجازی
فضای مجازی هم مانند فضای واقعی ساختمانی دارد. ساختمانی که هم به ساخت فضا اشاره دارد و هم به ساخت و هدایت رفتار. اصل بر استفاده از فضای مجازی، کنشگری در آن است و وقتی کنشگر فضای مجازی، هدفمند از رسانههای استفاده نکند، راه برای کنترل رفتار او و هدایت نگرشش بسیار مهیا میشود.
سیل کمپینهایی که راه افتاده است را ببینید. چالش مانکن! چالش مانکن خود یک مهندسی در فضای مجازی است و آنقدر رفتار ما را جهت داد که تا اتاق عمل هم این چالش کش داده شد. چه قدر از آدمهایی که چالشهای فضای مجازی را دنبال میکنند به آن فکر میکنند؟
اگر فضای مجازی مهیای مهندسی است و ساخت رفتار در آن مهم است و اثرگذار، باید فکری به حال مهندسی فضای مجازی نیز کرد. این مهندسی مصادیق متفاوتی دارد که کمپینهای تبلیغی و کمپینهای خدمت اجتماعی یکی از مصداقهای آن است.
بنظر میرسد نباید نگاه نافیانه به فضای مجازی داشت بلکه باید نگاه کارکردی به آن داشته باشیم و ضمن شناخت کارکردهای فضای مجازی، محتوایی هدفمند را تهییه کنیم. امروزه خلأ محتوایی بسیار خود را در فضای مجازی نشان میدهد و برای همین است که مطالب زرد پرطرفدار است.
کمپینها و کنشگری مردم
کمپینها بیشتر به صورت خودجوش و برآمده از مردم هستند و در پاسخ به یک نیاز یا واکنش به یک پدیده در آنها ایجاد میشوند و نهادهای رسمی و دولتی کمتر در شکلگیری آنها نقش دارند. این کمپینها به دنبال نقشآفرینی اصلاحی و برآمده از یک جنبش مدنی اجتماعی غیررسمی هستند.
به اعتقاد بسیاری صرف نظر از محتوا یا جهتگیری کمپینها، راهاندازی کمپین در فضای مجازی نشانهای از توانمندشدن شهروندان است. به نوعی این حرکتها امکان اظهارنظر در فضای مجازی را به شهروندان میدهد؛ امکانی که تا قبل از ایجاد کانالهای جدید ارتباطی چنین امکانی وجود نداشت یا خیلی محدود بود.
کمپینها عموما خارج از کنترل رسمی حکومتها هستند و رنگوبوی مردمی دارند. یعنی کسی برای کمپینها پولی پرداخت نمیکند که شبهه جهتداربودن کمپینها را بوجود بیاورد. همچنین موضوعاتی که در کمپینها مطرح میشود موضوعاتی است که خواست مردم و جامعه است و بهنحوی بازگوی نیازهای جامعه محسوب میشود.
کمپینهای مجازی عموماً در واکنش به یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و اقتصادی روز جامعه است که هم میتواند منتقد باشد و هم حامی و تشویقکننده پدیده مدنظر. از سویی دیگر هم میتواند در راستای حمایت و خطوط حکومتها باشد یا بالعکس بر ضد خواستهای حکومتی شکل بگیرد.
نمونههای کمپین در کشور
در کشور نمونههایی ازین دست بسیار زیاد است که میتواند در جهت یک گفتمانسازی مطلوب در جامعه نقش بسیار موثری را ایفا کند. بهطور مثال، کمپین #نه_به_کالاهای_خارجی و حمایت از تولیدات داخلی، یکی از کنشهای تحسینآمیزی است که هم روح جمعی را هدایتگری و تشویق میکند و هم ماحاصل به نفع اقتصاد جامعه است.
شکل گیری چنین کمپینهایی اگر با ظرافت و دقت و استمرار همراه باشد. میتوان شاهد اثرات عمیقتر آن در دراز مدت باشیم. اما اغلب بیشتر کمپینها، با توجه به محتوا و خطی که دنبال میکنند مربوطه به یک مقطع خاصی از زمان است که با فاصله گرفتن از آن پدیده کم کم به دست فراموشی سپرده میشود و به آرشیو ذخایر کمپینها میپیوندد.
یک نمونه حرکت قابل تأمل دیگر چالش بلاک و ریپورت کردن افراد فحاش در صفحات مجازی بود که توسط بزرگمهر پورحسین کلید زده شد؛ که این حرکت خود جای بحث و بررسی فراوانی دارد که با این گونه کنشهای مجازی و سلبی چه مقدار اخلاق در درون جامعه یا فضای مجازی رشد پیدا میکند و درونی میشود.
شاید تنها بسندهکردن به این چالشها کافی نباشد چراکه از عمق و اقناع کافی برخوردار نیستند، اما در هرحال برای متقاعد کردن بخش عمدهای از کاربران عمدتاً با اکانتهای فیک شاید مفید باشد که عموم افرادی که از این شبکهها استفاده میکنند از فحاشی و ناسزا گفتن ذیل پستهای افراد سرشناس، ناخرسند هستند.
گونههای متعدد زیادی وجود دارد، ستایش یک قهرمان و ورزشکار ملی در ایام مسابقات المپیک، بهداد سلیمی که با ناداوری از کسب مدال بازماند نیز از جمله این روح و اتحاد جمعی در فضای است که کاربران ایرانی شبکه اجتماعی اینستاگرام با درج هشتگهایی به حمایت از این ورزشکار و اعتراضی به رأی ناعادلانه گروه داوری مسابقات پرداختند. در شرایط فعلی بسیاری از حرکتهای جمعی شکلی مجازی به خود گرفته است، که در مانند تمامی کارکردهای دیگر این فضا میتواند پیامدهای مثبت و منفی خود را به همراه داشته باشد.