Gerdab.IR | گرداب

وبلاگ "اسکالپل"

مقدمه شب های محرم

تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۸۹

هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام مى‏گفتند. اما وقتى نوبت عمل رسيد و ديدند كه دستگاه يزيد، دستگاه خشنى است؛ رحم نمى‏كند و تصميم بر شدّت عمل دارد، هركدام از گوشه‏اى فرار كردند و امام حسين عليه السّلام را در صحنه تنها گذاشتند. حتى براى اين‏كه كار خودشان را توجيه كنند، خدمت حسين‏بن‏على عليه‏السّلام آمدند و به آن بزرگوار اصرار كردند كه «آقا، شما هم قيام نكنيد! به جنگ با يزيد نرويد!»

انسان تدبّر كه مى‏كند، مى‏فهمد چرا از زبان چند نفر از ائمّه ما عليهم‏السّلام، نقل شده است كه خطاب به سيدالشهدا عليه‏الصّلاة و السّلام فرموده‏اند: «لايوم كيومك يا اباعبداللَّه»؛ يعنى هيچ حادثه‏اى مثل حادثه تو و مثل روز تو نيست.
 
عاشورا يك واقعه استثنايى بود. لُبّ و جوهر حادثه عاشورا اين است كه در دنيايى كه همه جاى آن را ظلمت و فساد و ستم گرفته بود، حسين‏بن‏على عليه‏السّلام براى نجات اسلام قيام كرد و در اين دنياى بزرگ، هيچ‏كس به او كمك نكرد! حتّى دوستان آن بزرگوار، يعنى كسانى كه هر يك مى‏توانستند جمعيتى را به اين ميدان و به مبارزه با يزيد بكشانند، هر كدام با عذرى، از ميدان خارج شدند و گريختند!
 

ابن‏عبّاس يك‏طور؛ عبداللَّه‏بن‏جعفر يك‏طور؛ عبداللَّه‏بن‏زبير يك‏طور؛ بزرگان باقى‏مانده از صحابه و تابعين يك‏طور... شخصيت هاى معروف و نام و نشان‏دار و كسانى كه مى‏توانستند تأثيرى بگذارند و ميدان مبارزه را گرم كنند، هر كدام يك‏طور از ميدان خارج شدند.
 
اين، در حالى بود كه هنگام حرف زدن، همه از دفاع از اسلام مى‏گفتند. اما وقتى نوبت عمل رسيد و ديدند كه دستگاه يزيد، دستگاه خشنى است، رحم نمى‏كند و تصميم بر شدّت عمل دارد، هركدام از گوشه‏اى فرار كردند و امام حسين عليه السّلام را در صحنه تنها گذاشتند. حتى براى اين‏كه كار خودشان را توجيه كنند، خدمت حسين‏بن‏على عليه‏السّلام آمدند و به آن بزرگوار اصرار كردند كه «آقا، شما هم قيام نكنيد! به جنگ با يزيد نرويد!»

اين، يك عبرت عجيب در تاريخ است. آن‏جا كه بزرگان مى‏ترسند، آن‏جا كه دشمن چهره بسيار خشنى را از خود نشان مى‏دهد، آن‏جا كه همه احساس مى‏كنند اگر وارد ميدان شوند ميدان غريبانه‏اى آنها را در خود خواهد گرفت؛ آن‏جاست كه جوهرها و باطن افراد شناخته مى‏شود.
در تمام دنياى اسلامى آن روز - كه دنياى بزرگى بود و كشورهاى اسلامى زيادى كه امروز مستقل و جدا هستند، آن روز يك كشور بودند - با جمعيت بسيار زياد، كسى كه اين تصميم، عزم و جرأت را داشت كه در مقابل دشمن بايستد، حسين‏بن‏على عليه‏السّلام بود. بديهى بود كه وقتى مثل امام حسينى حركت و قيام كند، عدّه‏اى از مردم هم دور او را خواهند گرفت و گرفتند. اگر چه آنها هم، وقتى معلوم شد كه كار چقدر سخت است و چقدر شدت عمل وجود دارد، يكى‏يكى از دور آن حضرت پراكنده شدند، و از هزار و اندى آدمى كه با امام حسين عليه‏السّلام، از مكه به راه افتاده، يا در بين راه به حضرت پيوسته بودند، در شب عاشورا تعداد اندكى ماندند كه با مجموع آنچه كه روز عاشورا خودشان را به حضرت رساندند، هفتاد و دو نفر شدند!

اين، مظلوميت است. اين مظلوميت، به معناى كوچكى و ذلّت نيست.
امام حسين عليه السّلام، عظيم ترين مبارز و مجاهد تاريخ اسلام است؛ چون او در چنين ميدانى ايستاد و نترسيد و مجاهدت كرد. اما اين انسان بزرگ، به قدر عظمتش، مظلوميت دارد. همان‏قدر كه بزرگ است، همان قدر هم مظلوم است؛ و با غربت هم به شهادت رسيد. فرق است بين آن سرباز فداكار و انسان پرشورى كه به ميدان نبرد مى‏رود؛ مردم به نام او شعار مى‏دهند و از او تمجيد مى‏كنند؛ ميدان اطراف او را انسانهاى پرشورى مثل خود او گرفته‏اند؛ مى‏داند كه اگر مجروح يا شهيد شود، مردم با او چگونه با شور برخورد خواهند كرد، و آن انسانى كه در چنان غربتى، در چنان ظلمتى، تنها، بدون ياور، بدون هيچ‏گونه اميد كمكى از طرف مردم، با وسعت تبليغات دشمن، مى‏ايستد و مبارزه مى‏كند و تن به قضاى الهى مى‏سپارد و آماده كشته شدن در راه خدا مى‏شود.
 
عظمت شهداى كربلا به اين است! يعنى براى احساس تكليف، كه همان جهاد در راه خدا و دين بود، از عظمت دشمن نترسيدند؛ از تنهايى خود، احساس وحشت نكردند؛ كم بودن عدّه خود را مجوزّى براى گريختن از مقابل دشمن قرار ندادند. اين است كه يك آدم را، يك رهبر را، يك ملت را عظمت مى‏بخشد: نترسيدن از عظمت پوشالى دشمن.

بیانات حضرت آقا در دیدار با قشرهای مختلف مردم به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم - ۱۰/۴/۱۳۷۱