وبلاگ "آهستان"

هویت تغییرناپذیر روزهای خدا

تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۸۹

از ۱۶ آذر سال ۳۲ تا به امروز هزاران نفر آمدند و رفتند. خیلی‏هایشان هرگز صدای مظلومیت آن سه تن را نشنیدند. خیلی‌هایشان هم خون آن سه تن را بهانه کردند برای کوبیدن آرمان‌های آنها! اما به قول دکتر شریعتی «از آن سال، چندین دوره آمدند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را آید بیاموزند و هر که را می‏رود سفارش کنند. آنها هرگز نمی‏روند همیشه خواهند ماند، آنها شهیدند.»

بعضی روزها برای خودشان هویت خاصی دارند و احترام و گرامی داشتن و زنده نگه داشتن آن روزها، صرفا به خاطر احترام و علاقه به آن هویت خاص است.

مثلا روز ۱۳ فروردین را روز طبیعت نامگذاری کرده‌اند و مردم به عشق طبیعت و سرسبزی و خرمی و نشاط، به دامن طبیعت می‌روند. حال اگر کسی این روز را به روز آسیب زدن به طبیعت تبدیل کند، آیا به طبیعت و روز طبیعت احترام گذاشته؟ خیر. نه تنها احترام نگذاشته بلکه با رفتار خود، به طبیعت دهن‌کجی کرده است.

البته با دهن‌کجی عده‌ای، هویت روزها و نام‌گذاری‌ها زیر سؤال نمی‌رود. مثلا هویت روز غدیر به ولایت امیرالمومنین است. دشمنان ولایت نمی‌توانند هویت این روز را از آن بگیرند و یاد و نام و ولایت شخص دیگری را گرامی بدارند! عاشورا هم همین‌طور. در روز شهادت امام حسین و یاران باوفایش کسی نمی‌تواند یاد و خاطره کشته شدگان سپاه یزید را گرامی بدارد!

۲۲ بهمن هم همینطور. ۲۲ بهمن، روز پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران است، پس سلطنت‌طلبان و ضدانقلاب نمی‌توانند هویت انقلابی و اسلامی آن را از آن بگیرند و یا به نمایندگی از ملت ایران، ۲۲ بهمن را روز زندانی شدن ایران و ایرانی معرفی کنند!
 
و یا ۱۳ آبان، هویت آن وابسته به حوادثی است که در این روز مهم و تاریخی اتفاق افتاده. تبعید امام، روز دانش آموز و تسخیر لانه جاسوسی. پس تبعیدکنندگان و حمله کنندگان به دانش‌آموزان و جاسوسان لانه جاسوسی نمی‌توانند طبق خواسته خودشان روز ۱۳ آبان را گرامی بدارند!

روز قدس هم بر اساس تأکیدات امام بزرگوار، به عنوان روز حمایت از ملت فلسطین و همه مستضعفان و مظلومان جهان، نامگذاری شده و هویت خاص خودش را دارد و کسی نمی‌تواند در روز قدس علیه ملت فلسطین و به نفع منافع اسرائیل و آمریکا شعار بدهد. حال اگر هر بهانه و توجیهی برای این اقدام خائنانه ارائه نماید.

۱۶ آذر هم همینطور. روز دانشجو بر اساس فلسفه‌ای نامگذاری شده و کسی نمی‌تواند هویت و مختصات این روز را دگرگون و آن‌ را به روز حمایت از آمریکا و منافع آمریکا تبدیل کند.

البته خیلی‌ها بودند و هستند که به علت مخالفت با هویت روزهای خدا، دست به کار شدند و خواستند هویت دیگری برای این روزها بتراشند اما موفق نشدند. مثلا خیلی‌ها خواستند عید غدیر را صرفا یک گردهمایی برای اعلام دوستی و برادری اعلام کنند نه اعلام حکم ولایت و سرپرستی جامعه اسلامی.

برای عاشورا هم عده‌ای خواستند این روز را روز خروج امام و یارانش علیه خلیفه مسلمین امیرالمومنین یزید(!) معرفی کنند و حتی فتنه‌گران اموی با استناد به روایات و داستان‌های متعدد و البته مشکوک، روز عاشورا را روز خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح بر کوه جودی، غرق شدن فرعون در دریا، نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان نامیدند تا حزن و اندوه و پیام خون‌های به ناحق ریخته آن روز را به جشن و شادی و سرور تبدیل کنند، اما خون امام حسین و یارانش چنان هویتی به عاشورا و محرم داده که این قبیل ترفندها هم به جایی نرسید.

۱۶ آذر هم از همین جنس است. روز دانشجو هویت خود را از خون‌های به ناحق ریخته شده عزیزانی گرفته که در اعتراض به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران کشته شدند. ۱۶ آذر، روز اعتراض به آمریکاست. در حقیقت ۱۶ آذر بخشی از کینه تاریخی ملت ایران نسبت به سیاست‌های استکباری آمریکاست و این یک حقیقت ماندگار برای روز دانشجو است. حال اگر عده‌ای بخواهند برای رسیدن به مقاصدی دیگر، از روز دانشجو مایه بگذارند و شعارها و خواسته‌های خود را مطرح کنند، نمی‌توانند هویت این روز را دچار خدشه کنند. عجیب نیست که پوران شریعت رضوی (خواهر آذر شریعت رضوی) می‏گوید:«چرا نباید در حال حاضر، دانشجویان ما اطلاع دقیقی از ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ داشته باشند؟!»

البته تاریخ نشان داده هرکس که بخواهد با مختصات و ویژگی‌های روزهای خدا بازی کند و آنرا به چیزی غیر از هویت و فلسفه آن روز تبدیل کند، شکست خورده است. قرن‌هاست که علی‌رغم همه جنایت‌ها و خباثت‌ها، عاشورا و غدیر زنده است. سالهاست که علی‌رغم همه دشمنی‌ها و ترفندها، ۲۲ بهمن و ۱۳ آبان و روز قدس، زنده‌اند و هویت‌شان را حفظ کرده‌اند. سالهاست که علی‌رغم همه کج‌روی‌ها، تحریف‌ها و حتی دهن‌کجی‌ها به آن سه قطره خون، راه اصلی و پیام اصلی آن سه شهید حفظ شده است.

از ۱۶ آذر سال ۳۲ تا به امروز هزاران نفر آمدند و رفتند. خیلی‏هایشان هرگز صدای مظلومیت آن سه تن را نشنیدند. خیلی‌هایشان هم خون آن سه تن را بهانه کردند برای کوبیدن آرمان‌های آنها! اما به قول دکتر شریعتی «از آن سال، چندین دوره آمدند و رفتند، اما این سه تن ماندند تا هر که را آید بیاموزند و هر که را می‏رود سفارش کنند. آنها هرگز نمی‏روند همیشه خواهند ماند، آنها شهیدند.»