گرداب- همشهری پایداری در ویژهنامه بررسی آرایش رسانهای مقالهای از دکتر سعیدرضا عاملی عضو گروه ارتباطات و گروه مطالعات آمریکای دانشگاه تهران را درباره "
فضای مجازی، استعمار مجازی" منتشر کرده که بخشهایی از آن در ادامه میآید:
تفاوتهای ذاتی متعددی بین فضای مجازی و فضای واقعی وجود دارد. در این راستا باید گفت، نفس استفاده از کلمه "مجاز" ما را گرفتار نوعی بدفهمی از فضای مجازی میکند. به خصوص در زبان فارسی که واژه مجاز به فضای دروغین نیز تعبیر میشود، البته مجاز در ادبیات عرب به استفادههای ثانوی یک کلمه در معانی مشترک نیز گفته میشود.
اگر بخواهیم تفاوتهای فضای مجازی و فضای حقیقی را آشکارتر کنیم باید بگوییم که جهان فیزیکی جهان تعاملات ضروری و حضوری است، در این راستا هر قدر هم که جهان الکترونیک پیشرفت کند، نیاز به مسجد و عبادت نهتنها کم نمیشود بلکه حس عمیقتری نسبت به حضور در فضاهای معنوی به وجود میآید، باز هم افراد نیاز دارند که به مسجد بروند یا در حسینه حضور یابند و به دید و بازدید از خویشاوندان خود بپردازند و در کل باید گفت که مجموعهای از روابط را نمیتوان از بشر سلب نمود، چرا که سلب این روابط در واقع به معنای پایان حیات بشر است.
دوره سوم استعمار، استعمار مجازی است که امروز ۹۰ درصد اطلاعات دنیا را در دست گرفته و این مسئله ماست، چرا که آنها قصد دارند فرهنگ ما را تاراج کنند.
اگر در عرصه جهان مجازی فعال نباشیم و در این سهم خواهیهای فضای دوم جهان، سهم خود را نخواهیم، در این عرصه بازنده میدان خواهیم بود. ما باید هم در تولید زیرساختها و هم در تولید محتوا متناسب با قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران تلاش جدی و فراگیر کنیم. اگر کسی اهمیت این موضوع را درست متوجه شود، بخش عظیمیاز منابع مالی – ملی را به فضای دوم جمهوری اسلامی ایران اختصاص خواهد داد. متاسفانه سهم کل منطقه خاورمیانه از میزبانی اطلاعات ۲۶ صدم یک درصد است که این مسئله بسیار نگران کننده است.
قطعا ما باید برای این مسئله برنامهریزی کنیم، چرا که این فضا فضای دوم کشور محسوب میشود. در حقیقت بخشی عظیمی از خدمات ملی در این فضا میتواند طراحی شود. امام خمینی (ره) در همان اوایل انقلاب فرمودند که ما با تلویزیون مخالف نیستیم، بلکه با تلویزیون حرام مخالف هستیم، در حال حاضر هم این فرمایش امام (ره) در خصوص مسئله اینترنت مصداق دارد. در این راستا باید گفت که ما با ذات اینترنت مخالف نیستیم چرا که اینترنت، هم میتواند ابزار آسایش انسانها و ابزار تولید فرهنگ خیر و هم ابزار تولیدات شر باشد.
قطعا گوگل، فیس بوک، یاهو، اماسان، ویکی پدیا از یک خانواده و ادامه قدرت کاخ سفید هستند، در این تردیدی وجود ندارد. اخیرا ناسا برای نظام توزیع اطلاعات با گوگل قرارداد بسته و تنها در یکی از پرداختهای خود قرار است برای گوگل ۱۰۰ هزار متر مربع ساختمان بسازد.
گوگل امروز دستگاهی نیست که تنها خدمات جستوجو ارائه دهد بلکه به دنبال یک قدرت مجازی جهانی است.اخیرا تحقیقی در ایران، ۲۳ مفسده فضای مجازی را بررسی و راهکارهای مبارزه با این مفسدهها را عنوان کرده است؛ برای مثال یکی از این مفسدهها هک کردن سایتها یا هرزه نگاری در فضای مجازی یا دزدی هویت است. البته امروزه مصرف هرزهنگاری در فضای مجازی نسبت به قبل کمتر شده و دلیل آن گسترش استفاده از خدمات این فضا و ورود فضای مجازی به عرصههای جدی اداری، آموزشی و پژوهشی است. امروزه تجارت و خرید و فروش از طریق اینترنت بیشتر از گذشته شده است. هر کس که در این حوزه کار نکند پیشرفت نخواهد کرد و نمیتواند فرهنگ متناسب با خود را تولید کند.
در این راستا باید گفت فضای مجازی فضایی است که هر کسی که بیشتر در آن حضور داشته باشد بیشتر سهم پیدا میکند.اعتقاد بر این است که گوگل در رتبهبندی اطلاعات خود روشهای خاصی را به کار میبرد و لزوما آن چیزی را که مراجعه بیشتری دارند به مخاطب ارائه نمیکند. گوگل اولویتهای خاصی در الگوریتم جستوجو دارد، به همین دلیل است که مثلا در جستوجوی کلمات مختلف فارسی، فضای وحشت زا یا ایران بازنمایی شده توسط مخالفین جمهوری اسلامی ایران پر رنگتر است. قطعا هیچ کس رسما اعلام نمیکند که گوگل در رتبه بندی اطلاعات دستکاری میکند ولی زمانی که یک مفهوم را در گوگل جستوجو میکنیم
اگر آن مفهوم در ویکی پدیا وجود داشته باشد فورا بالا میآید. اگر چه ممکن است آن مفهوم در محیطهای دیگر هم به طور گسترده موجود باشد و این مسئله لزوما به این معنا نیست که مصرف ویکی پدیا بالاست بلکه به این سبب است که تمام این سایتها از شهر کالیفرنیا هستند و یک ارتباط داخلی با هم دارند. اخیرا گوگل، فیسبوک را خریده است، پس باید گفت که تعامل شبکهای بین برخی وبسایتها وجود دارد و به نوعی شکلی از هالیوود در فضای مجازی هم شکل گرفته است.
زمانیهالیوود مرکز تولید قدرت آمریکا بود ولی امروز فضای مجازی مرکز تولید قدرت آمریکاست. اساسا منطق قدرت، منطق تکثیر است، یعنی اگر امروز شما یک نوع لباس بر تن کردید و فردا ۵۰ نفر دیگر آن لباس را پوشیدند به همان میزان شما دارای قدرت هستید. بر این اساس باید گفت که قدرت یعنی توانایی نفوذ در دیگران و کپیشدن نگاه و نگرش افراد در میان اشخاص. جهان مجازی در واقع جهان تکثیر است.
هر جا که لازم باشد مدرنیته به صورت نرم حرکت میکند و بزرگترین خطای جهان غرب هم این بود که حرکت نرم خود را تبدیل به حرکت سخت کرد. اگر این قدرت نرم تبدیل به قدرت سخت نمیشد خطر آن برای مردم جهان آشکار نمیشد. از آنجا که وارد فضای مجازی نمیشویم تا در آن فعالیتهای اسلامی انجام دهیم زمینه برای حریف باز است و ما با برخورد دفاعی باعث میشویم که میدان عمل بیشتری برای وی باز شود. ما باید از این فضا استفاده کنیم و فرهنگ و تاریخ غنی ایران را در این فضا باز تولید کنیم و تولیدات اخیر جمهوری اسلامی را نیز به جهانیان معرفی کنیم.
در این راستا باید گفت که میتوان جامعه آرمانی را در فضای مجازی باز تولید نمود چرا که این فضا قابل برنامه ریزی و سرمایه گذاری است. همانطور که میتوان شر و بدی را برنامه ریزی نمود خیر و عمل نیک را هم میتوان با برنامه پیش برد. مسائلی که جامعه را در معرض گناه قرار میدهد باید فلیتر کرد، ولی فیلترینگ باید به صورت حرفهای صورت بگیرد تا فقط موارد شرارت آفرین را فیلتر کند نه مثلا منابع علمی و تخصصهای مورد نیاز جامعه یا حتی سرگرمیهای سالم اجتماعی را. کسی که میخواهد از فلیتر شکن استفاده کند میتواند این کار را انجام دهد ولی این مسئله هم قواعد خواص خود را دارد و میتوان به آن فرد هم مسلط شد.
یکی از نقدها بر فیلترینگ این است که نمیتوان دقت لازم را در این زمینه داشت؛ به طور مثال هر کلمهای که واژه "زن" در آن وجود دارد فلیتر میشود و زمانی که یک پژوهشگر قصد میکند پژوهشی در خصوص مسائل فیزیولوژیکی زنان انجام دهد به مشکل بر میخورد. بنابراین باید فیلترینگ را به سمت تخصصی شدن پیش برد. پس اگر بتوان فیلترینگ را دقیقتر نمود، میتوان نتایج بهتر و مفید تری از آن کسب کرد. فیلترینگ در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد و حتی در بسیاری از نقاط دنیا جرائم و محکومیتهای فضای مجازی از جرائم و محکومیتهای موجود در کشور ما بسیار بیشتر است، به طور مثال استفاده از تصاویر هرزه نگار کودکان در تمام دنیا جرم تلقی میشود. در بلغارستان یک تا دو سال حبس و جریمه نقدی شش هزار یورو برای این جرم در نظر گرفته شده است و در کرواسی سه تا پنج سال، در قبرس حداکثر پنج سال حبس، در لیتوانی سه سال، در اتریش شش ماه، در مجارستان حداکثر تا دو سال ، در آمریکا حداکثر پنج سال حبس و در مواردی تا ده سال حبس و در ایران یک تا پنج سال حبس به همراه جریمه نقدی ۲۰ میلیون ریال تا ۱۰۰ میلیون ریال برای این مورد خاص در نظر گرفته شده است. البته بعضی کشورها فیلترینگ خود را به جهات دیگر پیش میبرند، به طور مثال در چین کلمه "مطالعات دینی" غیر قابل دسترسی شده است. یعنی اگر بخواهیم در چین دین را بررسی کنیم به مشکل بر خواهیم خورد. هیچ جا وجود ندارد که از فیلترینگ مستثنا باشد ولی اولویتها و موضوعات فیلترینگ در نقاط مختلف متفاوت است.
دکتر سعیدرضا عاملی