حالا كه همه ويكي ليكس را قبول كردهاند، افشاگري اين سايت درباره خبر بمب هستهاي ايران هم ميتواند باور پذير باشد؛ خبري كه تاكنون در افكار عمومي ملموس و قابل باور نبود.
به گزارش گرداب، تاريخ سياسي آمريكايي مملو از افشاگريهايي است كه سبب تغييرات وسيع در مجموعههاي مختلف سياسي و حتي حوزه روابط خارجي اين كشور شده است.
شايد شاه بيت اين افشاگريها، خبر واشنگتن پست به قلم "باب وودوارد" بود كه ماجراي جاسوسي مزدوران سيآياي را از مقر حزب دموكرات در انتخابات رياست جمهوري سال 1972افشا كرد و سبب استعفاي ريجارد نيكسون رئيس جمهور جمهوريخواه وقت آمريكا براي رهايي از تعقيب قضايي شد.
ماجراي "ايران كنترا"، ماجراي جاسوسي دولت آمريكا از حسابهاي بانكي شهروندان اين كشوركه در نشريه نيويورك تايمز به چاپ رسيد و يا افشاي نام مأموران CIA(مانند والري پليم) از جمله جنجالهاي مطبوعاتي و سياسي بوده است كه اتفاقا سرنخ آن نيز به داخل هيئت حاكمه آمريكا ميرسيد. طبيعي است كه هدف اصلي از اين درز "عمدي" اطلاعات محرمانه نيز ماجراي تاريخي رقابتهاي دو حزب جمهوريخواه و دموكرات بوده است.
افشاگري، سلاحي تاريخي براي مصارف بين المللي
در حوزه بين الملل هم به كارگيري اين تكنيك مسبوق به سابقه است و آمريكاييها از آن به عنوان ابزاري براي تاثيرگذاري بر فضاي روابط بين كشورها استفاده كردهاند. به عنوان مثال در سال 1960 زماني كه ايالات متحده به دنبال جلوگيري از انتقال افكار انقلابي كوبا به ساير كشورهاي آمريكاي لاتين بود، نشريه وال استريت ژورنال با چاپ مقالهاي طولاني به ارائه كوهي از دادههاي اطلاعاتي امنيتي از 20 كشور آمريكاي لاتين پرداخت كه حاكي از تهاجم دامنهدار كمونيسم به نيمكره غربي بود. اين مقاله سعي داشت با ارائه اين اطلاعات مانع از رسيدن افكار انقلابي كوبا به كشورهاي آمريكاي لاتين شود.
همين اتفاق سبب شد عليرغم وجود تكذيب دولت كوبا و تشكيك در صحت اين اسناد، مدتها روابط كوباي انقلابي با ساير كشورهاي آمريكاي لاتين متشنج شود.
حال گويا اين تاكتيك يعني همان "افشاي اطلاعات براي تاثيرگذاري بر عرصه بين المللي" بار ديگر در ابعاد گستردهتري با افشاي اسناد و گزارشهاي محرمانه نمايندگيهاي ديپلماتيك آمريكا در كشورهاي مختلف به كار گرفته شده است.
اسناد از هيچكجا آمدند
در مواجهه با ويكي ليكس اولين و مهمترين سئوال نحوه دستيابي اين سايت به اين حجم اسناد است؛ سئوالي كه هنوز هم به آن پاسخ داده نشده و مخاطبان تنها تحليلهايي را در اين باره شنيدهاند.
يكي از شايعترين اين تحليلها نفوذ به عمق شبكه ارتباطي و سري نظامي آمريكا از دو طريق "هك" و "درز" اطلاعاتي است.
اگر بر سياق افشاگريهاي قبلي يعني همكاري بخشي از هيئت حاكمه آمريكا را به عنوان نحوه دسترسي "آسانژ" به اين اسناد قبول كنيم، بازهم نحوه دسترسي سايت "ويكي ليكس" به اين حجم از اسناد محرمانه، به مانند يك معجزه ميماند.
برخي از تحليلگران بين المللي معتقدند سيسم اطلاعرساني نصب شده در ديتا سنتر ارتش و وزارت دفاع آمريكا به درز فلهاي اين اسناد كمك شاياني كرده است.
اين سيستم كه Net center diplomacy نام دارد كه در قلب يك شبكه گستردهتر اينترنتي محرمانه به نام (NED) تعريف شده و به مسئولان ارشد نظامي آمريكا اين امتياز را ميدهد كه از طريق اين سامانه متن مذكرات، ارزيابيها و تحليلهاي مختلف ديپلماتيك در مراكز مهم اطلاعرساني را به صورت مستقيم دريافت كنند.
تمام مظنونين ماجراي ويكي ليكس
تمام افراد مظنون به افشاي 400000 سند محرمانه ايالات متحده دو نفر، يكي افسر 21 ساله آمريكايي و ديگري هكر 27 ساله استراليايي و صاحب سايت منتشر كننده اين اسناد(ويكي ليكس) است.
چندي پيش "برادلي مينينگ" افسر و ارشد امنيتي همجنسباز آمريكايي به جرم همكاري با سايت ويكيليكس و در اختيار دادن اطلاعات سري به آن دستگير و به زندان نظامي آمريكا در ايالت ويرجينيا منتقل شد.
"جوليان آسانژ" مدير سايت نيز چند روز پيش با حكم يك دادستان سوئدي و به اتهام تجاوز جنسي از سوي "اسكاتلنديارد" در انگستان دستگير شد؛ اتهامي كه هرگز آن را نپذيرفته است.
يك نشت اطلاعاتي حساب شده
نگاهي به سامانه NED به جهت حمايت شبكه اينترنتي مخفي پنتاگون و سطح بالاي امنيتي آن و متهمين پرونده ويكي ليكس ما را به سمت يك "نشت اطلاعاتي حساب شده" دراين سيستم راهنمون ميسازد و به اين شكل گزينه "فراهم آوردن دسترسي آسانژ به اطلاعات" به ميان ميآيد.
حال سوال اينجاست كه اين "نشت اطلاعاتي حساب شده" توسط چه گروهي برنامه ريزي شده و چه كساني اين امكان را براي هكر 27 ساله داستان ويكي ليكس فراهم كردهاند.
البته بايد گفت اين شكل از "نشت اطلاعاتي" نيز در آمريكا مسبوق به سابقه است. نفوذ "جاناتان پولارد" تحليلگر اطلاعاتي نيروي دريايي آمريكا و جاسوس موساد به دستگاه جاسوسي آمريكا و انتقال عكسهاي سري ماهواره KH12 به اسرائيل كه نقشه دقيقي از تأسيسات توليد سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك عراق در اختيار اين رژيم قرار داد نمونهاي از اين اتفاق است كه ميتواند يك "كد" مهم براي حل معماي ويكي ليكس باشد.
ويكي ليكس در قامت يك رسانه جايگزين
در شرايطي كه بياعتمادي به سخنگويان رسمي غرب هر روز مديريت افكار عمومي را براي آنان مشكلتر ميكند، ويكي ليكس توانسته با افشاگريهاي خود در قامت يك رسانه مورد اعتماد براي افكارعمومي ظاهر شود و جايگزيني مناسب براي ابر رسانههاي غربي باشد.
حالا صدها ميليون نفر منتظر افشاي اسناد و مدارك جديد از اين سايت هستند. روزنامهها و رسانههاي مختلف اعم از مستقل و غير مستقل دهها برگ از نشريات خود را به اين مسئله اختصاص ميدهند و مدارك منتشر شده توسط اين سايت به عنوان اسناد متقن پذيرفته ميشوند و بر مخاطب خود تاثير ميگذارند.
ويكي ليكس تبديل به رسانهاي شده كه افشاگري قدرتمندترين ابزار آن است. افشاگريهايي كه از همان اول دامن آمريكا را گرفته و توانسته توجه مخاطب تشنه خود در اين حوزه را جلب كند.
اين سايت در ابتدا با انتشار چندين سند درباره نقض حقوق بشر در عراق و افغانستان پا به ميدان نهاد و با ارائه جزيياتي درباره شكنجه زندانيان عراقي و دخالتهاي گسترده در امور كشورهاي اروپايي و روسيه ادامه پيدا كرد و اين دقيقا همان چيزي است كه امروز در دنيا مخاطبان بسيار دارد.
با زمينه سازي براي اعتماد مخاطب به اين سايت، ويكي ليكس حالا به سراغ موضوعات ديگري هم رفته است؛ تقلب در انتخابات ايران، نفوذ در كشورهاي ديگر از سوی جمهوري اسلامي، تقاضاي اعراب از آمريكا براي بمباران ايران و... از جمله اين اخبار است.
آيا آمريكا در ماجراي ويكي ليكس ركب خورده است
جهت گيري اين اسناد و ماجراي تاريخي جاناتان پولارد اين گزينه محتمل را به ذهن متبادر ميكند كه گويا اين بار اسراييليها با ركب به هم پيمان ديرينه، ميدان دار زمين بازي شدهاند.
ماجراي ويكي ليكس به نظر بالاتر از سطح دعواهاي حزبي و يا حتي تصميمگيري مديران ارشد آمريكاست و گويا از سوي گروهي مجزا مديريت ميشود.
"لئونيد ايواشوف" ژنرال سابق و رئيس فعلي آكادمي علوم ژئوپلتيك روسيه در گفت و گو با نشريه "ايتوگ" به اين مسئله اشاره ميكند و ميگويد: «مورد ويكي ليكس از يك هك اينترنتي فراتر است. از فعاليت آن ميتوان نتيجه گرفت كه نيروي معيني اين متخصصين منحصر به فرد را پيدا و سازماندهي كردند و اينكه اين گروه تحت رياست و فرماندهي كسي فعاليت ميكنند. تحقيقات ما نشان داده كه گروههاي فرامليتي سعي ميكنند با استفاده از ويكي ليكس نقش دولت در نظام جهاني موجود را كاهش داده و نظارت كامل خود را بر دولتها برقرار كنند.
شايد سند بعدي ويكي ليكس وجود سلاحهاي كشتار جمعي در ايران باشد
تجربه نشان داده كه مدتهاست سياست آمريكا در قبال ايران شكست خورده است و تهديد، تحريم و مذاكره همراه با فشار نتوانسته ايران را در مقابل ايالات متحده وادار به كرنش كند به طوريكه مذاكره كنندگان ايران در ژنو توانستهاند سخن خود را به كرسي نشانده و قاطعانه بر مواضع خود بياستند تا جايي كه نشريات غربي از توافق بر سر غني سازي سخن ميگويند و شش سناتور آمريكايي درباره آن به اوباما هشدار ميدهند؛ شرايطي كه به هيچ وجه مطلوب آمريكا و غرب نيست.
نگاهي به اين شرايط و تكميلتر شدن تدريجي پازل ويكي ليكس نشان ميدهد كه اسرائيليها تنها نظارهگر ماجرا نبودهاند و وقتي از هم پيمان خود در "حل كردن مساله ايران" و تعلل در حمله نااميد شدهاند خود وارد گرديده و با بهم زدن ميدان در حال تعيين قاعده جديدي هستند.
گويا صهيونيستها از محاسبات آمريكاييها در مورد بينتيجه بودن اقدام خصمانه عليه ايران خسته شده و خود وارد ميدان شدهاند.
حالا كه همه ويكي ليكس را قبول كردهاند، افشاگري اين سايت درباره خبر بمب هستهاي ايران هم مي تواند باور پذير باشد؛ خبري كه تاكنون در افكار عمومي ملموس و قابل باور نبود.
حالا آمريكا در زميني بازي ميكند كه اسرائيل قاعده آن را تعيين كرده است. آنها با محاسبه اينكه ميتوانند با اين كار افكار عمومي جهان را درباره داشتن بمب اتمي ايران اقناع كنند وارد مرحله نهايي اين بازي خواهند شد و به خيال خود مساله ايران را با يك تهاجم حل خواهد كرد. تهاجمي هر شب خوابش را ميبينند.
منبع: فارس