هنوز آنها که شلمچه و فکه و طلائیه را دیدهاند زندهاند، آنهایی که سالهاست با زخم شیمیایی و قطع عضو و ترکش و …روزگار میگذرانند زندهاند و میتوانند روایتگر آنچه بر فرزندان این سرزمین در سالهای دفاع مقدس گذشته است باشند و گنجینه خاطراتش را بگشایند و به میراث برای آیندگان بگذارند
رسول جعفریان در کتاب "تأملی در نهضت عاشورا" در خصوص منابع تاریخی عاشورا اینگونه نوشته است:
بر این اساس باید گفت امروز ما مدیون مورخی هستیم که بیست سال پس از حماسه عاشورا متولد شده است و با رجوع به شهود واقعه و مصاحبه با آنان، مقتل الحسین را نوشته است و آن حماسه را روایت کرده و آنچه را سینه به سینه و دهان به دهان میگردیده است را مکتوب نموده است تا امروز ما همت و تلاش او و سایر مورخین را در روایت این حماسه بزرگ ارج نهیم.
در خصوص شرایط زمانی و حکومت بنی امیه و آنچه بر شیعیان و علویان در آن سالها رفته است در کتب تاریخی روایتهای معتبری وجود دارد و شاید از همین روست که تا سالها پس از آن حادثه، امکان مکتوب کردن و روایت آن حادثه به وجود نیامده و این توفیق را ابومخنف یافته است تا روایتگر کربلا باشد و با تمام نواقصی که در این روایت وجود دارد، بهواسطه نزدیکی به واقعه مورد اعتماد شیخ مفید نیز واقع گردیده و در کتاب الارشاد بیشترین استفاده را از مقتل ابومخنف داشته است.
با این اوصاف نتیجهای روزآمد میخواهم بگیرم از آنچه در این سالها بر ملت ایران گذشته است و هنوز برای مکتوب شدنش خیلی دیر نیست، هنوز آنها که شلمچه و فکه و طلائیه را دیدهاند زندهاند، آنهایی که سالهاست با زخم شیمیایی و قطع عضو و ترکش و …روزگار میگذرانند زندهاند و میتوانند روایتگر آنچه بر فرزندان این سرزمین در سالهای دفاع مقدس گذشته است باشند و گنجینه خاطراتش را بگشایند و به میراث برای آیندگان بگذارند و این همت ابومخنفهایی را میخواهد که حتا میتوانند نسل چهارمیهایی باشند که پس از قطعنامه دیده به جهان گشودهاند و با رجوع به اسناد تاریخی و شواهد موجود و مصاحبه با آنهایی که ان روزگار را دیدهاند، به ثبت تاریخ اقدام نمایند.