بیت کوین چگونه می‌تواند به حل مشکل نابرابری درآمد در جهان کمک کند؟

بیت کوین چگونه می‌تواند به حل مشکل نابرابری درآمد در جهان کمک کند؟
تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱۴۰۱

سرمایه گذاری پول مازاد برای غلبه بر تورم و حفظ قدرت خرید در سال 2022 به یک شغل تمام وقت تبدیل شده است. سهام، بیت کوین، ارزهای رمزنگاری شده و اوراق قرضه همگی نتوانسته‌اند مشکل تورم را برطرف کنند و قدرت خرید و پس انداز مردم به سرعت در حال از بین رفتن است.

"پایگاه رسانه ای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیم گیران، مقاله هایی را در این عرصه ترجمه می‌‎کند. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست."

به گزارش گرداب، از نظر برخی مردم تبدیل پس انداز به دارایی‌های سخت که به نظر می‌رسد با نرخی مشابه، اگر نگوییم سریعتر از تورم، در حال افزایش است، تنها روش حفظ قدرت خرید در سال 2022 است. در این محیط پر تورم، دارایی‌های مشهود مانند زمین، خانه و کالاها به عنوان پناهگاهی امن عمل می‌کنند.

افزایش قابل توجه قیمت دارایی‌های سخت، مشکل گسترده‌تری را با اقتصادهای جهانی نشان می‌دهد و آن مشکل قطبی شدن در اقتصاد است. این قضیه به مشکل نابرابری اشاره دارد که در آن یک درصد از مردم دارای اکثریت دارایی‌های سخت هستند که نود و نه درصد دیگر از مردم باید به پرداخت بهای آن ادامه دهند.

در طول همه‌گیری جهانی کرونا ( در سالهای 2020 تا 2022)، بیشتر اقتصادها از منطق اقتصادی قطره‌ای یا رخنه به پایین برای توزیع بسته‌های محرک استفاده کردند که منجر به انتقال پول جدید به بانک‌ها و سایر مؤسسات مالی در ازای اوراق بهادار و اوراق با پشتوانه وام مسکن شد. این مؤسسات قادر به سرمایه‌گذاری کارآمد وجوه جدید در واحدهای اقتصادی که هنوز در معرض محدودیت‌های کرونا هستند، نبودند. در نتیجه، آنها با علم به این که پول جدید باعث تورم می‌شود، دارایی‌های سخت بیشتری خریداری کردند.

با کاهش محدودیتهای همه‌گیر کرونا، کارکنانی که از اقتصاد حمایت می‌کردند در شرایط کاملاً متفاوتی به کار بازگشتند. بازار دارایی‌های سخت قطبی‌تر شده بود و قیمتها افزایش یافته بود. قیمت‌های بالاتر بنزین، هزینه‌های حمل‌ونقل بالاتر، قیمت‌های غذا و هزینه‌های مسکن بالاتر دنیای پس از همه‌گیری را احاطه کرد و اکنون نرخ‌های بهره در حال افزایش هستند و درآمد قابل تصرف باقی‌مانده از طریق پرداخت بدهی‌های بیشتر از بین می‌رود.

در نتیجه، مردم مجبور می‌شوند ساعات طولانی‌تری را سخت‌تر کار کنند یا شغل خود را در جستجوی فرصت‌هایی با درآمد بهتر کنار بگذارند تا استاندارد زندگی خود را مانند قبل از همه‌گیری کرونا حفظ کنند. این امر منجر به «استعفای بزرگ» ("The Great Resignation") در ایالات متحده امریکا شد که عواقب آن به سایر اقتصادها نیز کشیده شد. اکنون هدف داشتن خانه، یک دارایی سخت، دور از دسترس‌تر شده است.

بانکهای مرکزی با خفه کردن تقاضا در اقتصاد خود به افزایش تورم واکنش نشان می‌دهند. برای این کار نرخ بهره افزایش می‌یابد. نرخ بالاتر بهره، هزینه اعتبار را افزایش می‌دهد و باعث می‌شود پول بیشتری به جای تقاضا به سوی بازپرداخت وامها منحرف شود. خانوارهای طبقه متوسط بیشتر از درآمد خود را به بازپرداخت بدهی اختصاص می‌دهند و پول نقد اضافی کمتری برای خرید کالاهای مصرفی گران‌قیمت برایشان باقی می‌ماند.

بانک‌های مرکزی این کار را انجام می‌دهند زیرا نمی‌توانند عرضه دارایی‌های سخت مانند زمین، ملک و کالا را افزایش دهند. کمبود باعث ایجاد رفتار غیرمنطقی می‌شود، بنابراین باید انتظار داشته باشیم که دولت‌های بیشتری در آینده برای تامین خودکفایی، دارایی‌های سخت را احتکار کنند. این شامل همه چیز از مواد غذایی گرفته تا منابع کشاورزی و نیمه‌رساناها (semiconductors) می‌شود. این امر می‌تواند منجر به دو قطبی شدن بیشتر و شتاب قیمت‌ها شود و تصمیم‌گیری برای خانواده‌های معمولی را دشوار کند.

اگر وضعیت بدتر شود، دولتها مجبور خواهند شد پول نقد بیشتری را در قالب درآمد پایه جهانی (universal basic income (UBI)) چاپ کنند. این پول جدید ممکن است با استفاده از یک منطق از پایین به بالا توزیع شود تا اطمینان حاصل شود که یک خانوار طبقه متوسط می‌تواند از پس هزینه‌های اولیه مانند غذا، مسکن و مراقبت‌های بهداشتی برآید. در این حالت یک درصد ثروتمند ثروتمندتر می‌شوند در حالی که 99 درصد فقیر فقیرتر می‌گردند. حال سوال اینجاست که بیت کوین چگونه می‌تواند این مشکل را حل کند؟

اول و مهمتر از همه باید گفت که بیت کوین یک کالا و یک دارایی سخت است. استخراج یا به دست آوردن آن دشوار است و عرضه محدودی دارد. قیمت آن، مانند سایر دارایی‌های فیزیکی به وسیله‌ی پویایی عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. در نتیجه، گزینه‌ای عالی برای حفظ ارزش دارایی و محافظت از آن در برابر کاهش ارزش پول است.

از آنجایی که شرکت‌ها به بیشتر اضافه کردن بیت‌کوین به سبد سهام خود ادامه می‌دهند، تقاضا برای بیت‌کوین ممکن است قیمت را به میزان قابل‌توجهی بالاتر ببرد تا با تورم ارز فیات مطابقت داشته باشد و احتمالاً با توجه به سقف سخت عرضه بیت‌کوین، حتی قیمت آن بیشتر از این هم بالا رود. با این اوصاف بیت کوین هم ممکن است قطبی شود. با این تفاوت که مرحله قطبی‌سازی آن هنوز در مراحل اولیه است. بنابراین اکثر افراد، خانوارها و مشاغل کوچک شانس عادلانه‌ای برای خرید این کالا در مقابل موسسات و شرکتها دارند.

همه افراد می‌خواهند به دارایی‌های پرتقاضا مانند املاک، زمین، انرژی، غذا و تجهیزات حمل و نقل دست پیدا کنند. با این حال، رویدادهای اخیر در ترکیه، اوکراین و کانادا نیاز به ارزی را برجسته کرده است که به وسیله‌ی دولت در سطح معاملاتی قابل دستکاری یا مصادره نباشد. مردم در اقتصادهای نوظهور مجبور شده‌اند ارز سخت‌تری را پیدا کنند که نمی‌توان آن را در نتیجه نوسان گسترده نرخ‌های مبادله بین دلار آمریکا و ارزهای خارجی سهمیه‌بندی کرد یا کاهش ارزش داد. در نتیجه، بیت ‌کوین به ‌عنوان ارزی که می‌تواند به افراد کمک کند تا مشکلات ارزهای فیات و سیستم‌های مالی سنتی را دور بزنند، در حال محبوب شدن است.

مهم است که به یاد داشته باشید که بیت کوین همچنان با سهام همبستگی بالایی دارد و اگر این همبستگی در دو سه ماهه آینده شکسته شود، نشانه آن است که بیت کوین به جای صرفاً یک ارز معاملاتی، به یک ذخیره ارزش تبدیل می‌شود.

این نوشته ترجمه مقاله‌ای است با همین عنوان نوشته نوشته روفاس کامو در وب‌سایت فوربس