سفيران علمي، ابزار جديد آمريكا براي نفوذ در جهان اسلام

تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۸۹

از زمان انتصاب اين سه نفر،‌ سفيران علمي سفرهاي متعددي به منطقه خاورميانه، شمال آفريقا، آسياي جنوب شرقي داشتند تا فرصت‌هاي مناسب جهت همكاري عميق و گسترده در زمينه علوم و فناوري با دانشمندان مسلمان را شناسايي کنند.

دولت اوباما با بهره‌برداري از دانشمندان و مهندسان آمريكايي به عنوان سفيران علمي كشور خود به دنبال كسب منافع در كشورهاي مسلمان‌نشين است.

به گزارش گرداب به نقل از فارس، "كتي كمپبل‌‌" (Cathy Campbell) رئيس و مدير اجرايي ارشد "كرديف گلوبال‌" (CRDF Global) در مقاله‌اي با عنوان "چرا بسيج پژوهشگران آمريكايي براي ديپلماسي يك ضرورت است؟‌" به بررسي مسئله اعزام سفيران علمي آمريكا به اقصي نقاط جهان پرداخته و آن را ابزاري جديد براي كسب منافع آمريكا در جهان اسلام دانست.

وي در مقاله خود با طرح اين پرسش كه آيا دانشمندان نيز ديپلمات هستند، چنين مي‌نويسد: صرف‌نظر از همكاري مستمر علمي در خارج از مرزهاي كشور، نقش دانشمندان به مثابه نمايندگان آمريكا، چندان ارتباطي به بهره‌گيري از كادر علمي دانشگاه‌هاي آمريكا به عنوان يك منبع دولتي ندارد، زيرا كه دولت اوباما تصوري غير از اين داشته و به دنبال كسب منافع خود در جهان اسلام است. دانشگاه‌هاي آمريكا بايد به اين نكته مهم توجه داشته باشند.

اولين سفيران علمي آمريكا در سال 2009 توسط اوباما معرفي شدند
كمپبل به نقل از سخنراني اوباما در آكادمي ملي علوم در آوريل 2009 مي‌نويسد كه رئيس‌جمهور آمريكا با هدف افزايش بودجه تحقيقاتي و ارتقاي سطح آموزش رياضيات و علوم، از اجراي چندين طرح ابتكاري خبر داد و علم را عاملي مهم براي رفاه، امنيت، بهداشت و محيط زندگي ما برشمرد.

در نوامبر سال 2009، هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا سه تن از دانشمندان برجسته آمريكا به نام‌هاي "احمد زويل" (Ahmed Zewail) از موسسه فناوري كاليفرنيا، "الياس زرهوني" (Elias Zerhouni) از دانشكده داروسازي "جان هاپكينز‌" و "بروس آلبرتز" (Bruce Alberts) از دانشگاه كاليفرنيا در سانفرانسيسكو را به عنوان نخستين سفيران علمي اين كشور معرفي كرد كه قرار بود به عنوان بخشي از طرح "آغازي نوين‌" (New Beginnings) رئيس‌جمهور اوباما با جوامع اسلامي سراسر جهان تعامل داشته باشند.

اين مقاله مي‌افزايد: از زمان انتصاب اين سه نفر،‌ سفيران علمي سفرهاي متعددي به منطقه خاورميانه، شمال آفريقا، آسياي جنوب شرقي داشتند تا فرصت‌هاي مناسب جهت همكاري عميق و گسترده در زمينه علوم و فناوري با دانشمندان مسلمان را شناسايي کنند.

كمپبل به نقل از سناتور "ريچارد لوگار" (Sen. Richard Lugar) در مراسم جايزه جهاني جورج براون CRDF در سپتامبر 2010 اعلام كرد كه براي اثبات تعهد دولت به ديپلماسي علمي، سه سفير علمي ديگر نيز به سوي كشورهاي مسلمان اعزام خواهند شد- استاد "ريتا كول ول" (Rita Colwell) از دانشگاه مريلند، "گبيسا اجتا" (Gebisa Ejeta) از دانشگاه "پوردو" (Purdue) و "آليس گاست" (Alice Gast) رئيس دانشگاه "لي‌ هاي" - كه اين سه سفير جديد راه سفيران پيش از خود را ادامه داده و به كشورهايي همچون بنگلادش، مالزي و ويتنام خواهند رفت.

به اعتقاد نويسنده، طرح اعزام سفيران علمي يكي از چند طرح ابتكاري ديپلماسي علمي آمريكا است كه منافع سياست خارجي مهمي را در چارچوب فعاليت علمي بين‌المللي با خود به همراه دارد. هر چند ارتباط ميان علم و ديپلماسي شايد چندان مهم به نظر نرسد، به ويژه اگر فرد معتقد باشد كه اين شبكه بسيار پيچيده موضوعات سياسي، فرهنگي، اقتصادي و امنيتي است كه بايد بدان توجه كرد. اما دقيقاً همين پيچيدگي است كه بايد بر اساس آن رويكردهاي جديدي براي برقراري ارتباط، اعتمادسازي و ايجاد روابط پايدار در پيش گرفت.

ديپلماسي علمي چيست؟
وي با طرح اين سؤال كه ديپلماسي علمي چيست و دانشمندان چگونه مي‌توانند به برقراري صلح و امنيت بين‌المللي كمك كنند، افزوده است: از نظر برخي، ديپلماسي علمي را مي‌توان از جهات مختلف نگريست، براي مثال مي‌تواند نوعي همكاري بين‌المللي باشد كه در مركز بزرگترين شتاب‌دهنده دنيا موسوم به "لارج هادرون كوليدر" (Large Hadron Collider) در اروپا اتفاق مي‌افتد كه تقريباً 8000 دانشمند و مهندس در اين محل فعاليت داشته - كه نماينده 580 دانشگاه و مجتمع‌هاي تحقيقاتي و از 80 مليت مختلف هستند - و در آنجا به دنبال كشف اسرار فيزيك وابسته به پديده‌هاي درون اتمي است.

كمپبل در ادامه نوشته است: يا مي‌توان فعاليت‌هاي دوجانبه‌اي را تصور كرد كه سازمان‌هاي دولتي آمريكا در چارچوب تقريباً 50 توافق علمي بين دولتي با كشورهاي ديگر در حال انجام هستند، با وجودي‌كه چنين برنامه‌هايي براي حل مشكلات علمي و تقويت همكاري بين‌المللي حائز اهميت هستند، اما اين طرح‌هاي ابتكاري خود بيانگر همكاري ريشه‌دار بين همكاران قديمي است.

از نگاه نويسنده مقاله، طرح ديپلماسي علمي اوباما بر استفاده از علم و دانش به عنوان ابزاري براي درگير نمودن كشورهايي متمركز است كه در حال خروج از انزوا هستند يا اينكه روابط سياسي با آنها به سردي گرائيده است، ديپلماسي علمي شامل گفتگو، تبادل‌نظر و در نهايت همكاري است. اين طرح پروسه‌اي طولاني است كه كسب موفقيت در آن به خلاقيت، شكيبايي و پشتكار نياز دارد.

رئيس و مدير اجرايي ارشد سازمان CRDF Global همچنين خاطرنشان كرده است: بسيج پژوهشگران آمريكايي براي ديپلماسي علمي به سه دليل زير ضروري است. اول اينكه، بسياري از چالش‌هاي امروزي در جهان- غذا، آب، انرژي، تغييرات جوي و بهداشت- به راه‌حل‌هاي فني نياز دارند. اين دانشمندان، مهندسان و مخترعان هستند كه بايد اين مشكلات را شناسايي نموده، براي آنها برنامه‌ريزي كرده و در نهايت راه‌حل‌هاي اجرايي را پيشنهاد دهند.

به نوشته كمپبل، دانشمندان بايد در دنياي بدون مرز و در ارتباط با همكاران خود در سراسر جهان فعاليت كنند. فقط تعداد اندكي از مشكلات جهاني امروز هستند كه به يك كشور خاص محدود مي‌شوند. بيماري، خشكسالي و نابودي محيط‌زيست مرزي نمي‌شناسد. تنها از طريق همكاري بدون مرز است كه مي‌توان اين چالش‌ها را با موفقيت برطرف نمود.

اين نويسنده دومين دليل ضرورت ديپلماسي علمي را توجه به علم و فناوري آمريكا دانسته و نوشته است: نظرسنجي اخير از شهروندان كشورهاي مسلمان از توجه ويژه آنها به برتري علم و فناوري آمريكا حكايت دارد. اين حوزه‌اي است كه نشان مي‌دهد شهروندان اين كشورها درصدد همكاري با آمريكا در آن زمينه هستند، با برقراري ارتباط در اين حوزه، آمريكا مي‌تواند فرصت‌هاي مغتنمي براي همكاري بيشتر به دست آورد.

رئيس و مدير اجرايي ارشد "كرديف گلوبال" تأكيد كرده است: سومين دليل ضرورت ديپلماسي عمومي اينكه، دانشمندان و مهندسان به زبان مشتركي سخن مي‌گويند كه مرزهاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي را شفاف مي‌سازد. با وجود فعاليت در خاك آمريكا، دانشمندان روسي، مصري يا اندونزيايي يكديگر را درك كرده و از يك فرمول و قاعده استفاده مي‌كنند.

به نوشته كمپبل، دانشمندان با علاقه وافر خود قادرند تا علم جديدي را كشف نموده و راه‌حل‌هاي نويني را براي برخي از آزاردهنده‌ترين مشكلات امروزي پيدا كنند. توانايي آنها براي يافتن راه‌هاي جديد همكاري، اغلب با وجود محيط‌هاي سياسي متفاوت، ابزاري ارزشمند براي ديپلماسي است. به علاوه، همانگونه كه در سراسر جهان ديده‌ايم، زمانيكه علم و فن‌آوري شكوفا شوند اقتصاد نيز رونق مي‌گيرد.

براي موفقيت ديپلماسي علمي چه بايد كرد؟
نويسنده مقاله در ادامه اين پرسش را مطرح مي‌كند كه براي موفقيت ديپلماسي علمي چه بايد كرد و خود در پاسخ چنين اظهار مي‌دارد: اول اينكه، بايد انجمن تحقيقات بين‌المللي، سياست‌گذاران و عامه مردم را از اهميت ديپلماسي عمومي آگاه سازيم، اوائل امسال، سازمان CRDF Global همكاري خود را با "انجمن آمريكايي " (American Association) و "آمريكاي امن‌" (Secure America) براي پيشرفت علم آغاز كرد تا به جهانيان اهميت نقش ديپلماسي علمي را نشان دهد.

در ادامه اين مقاله آمده است: از طريق انتشار بيانيه دوجانبه‌اي كه دانشمندان و ديپلمات‌هاي پيشگام در اين عرصه آن‌را امضا كردند و نيز برگزاري كارگاه‌هاي آموزشي در شهر واشنگتن و منطقه "سيليكون ولي" در سانفرانسيسكو ‌و نيز برنامه‌هاي ديگري كه براي سال 2011 تدارك ديده شده، از بسيج يكي از بزرگترين دارايي‌هاي آمريكا- يعني دانشمندان و مهندسان برجسته- به عنوان بخشي از ديپلماسي آمريكا حمايت مي‌كنيم.

رئيس و مدير اجرايي ارشد "كرديف گلوبال" افزوده است: دوم اينكه براي دانشمندان و مهندسان بايد فرصت‌هاي واقعي را در راستاي همكاري جهاني فراهم کنیم، علم و فناوري بايد جزء لاينفكي از دستور كار سياست خارجي باشند به ويژه در زمان رويارويي با كشورهايي كه روابط آمريكا با آنها به سردي گرائيده است، آژانس‌ها و سازمان‌هاي دولتي و غيردولتي بايد اين امكان را داشته باشند تا طرح‌هاي جديد را هر چه زودتر اجرايي نموده و بيازمايند و در قبال آن سياست و حمايت مالي مناسبي را از دولت آمريكا دريافت دارند.

به زعم كمپبل، اما اجراي اين طرح تلاش همه‌جانبه‌اي را مي‌طلبد كه دامنه آن نه فقط سازمان‌هاي دولتي آمريكا بلكه دانشگاه‌ها، انجمن‌هاي غيرانتفاعي و شركت‌هاي بازرگاني خصوصي را در بر مي‌گيرد. سازمان‌ها بايد همكاري بين‌المللي را به منظور تحقق اهداف خاص سازمان در اولويت بالاتري قرار دهند. دانشگاه‌هاي آمريكا بايد انگيزه‌هاي لازم براي تبادل‌نظر دانشكده‌ها و دانشجويان خود با دانشگاه‌هاي خارج از كشور به ويژه كشورهاي در حال توسعه يا كشورهايي را فراهم نمايند كه در حال خروج از انزوا هستند. بنيادها و سازمان‌هاي غيرانتفاعي بايد مسير توسعه و آزمودن روش‌هاي جديد اين طرح‌هاي نوين را در پيش گيرند.

وي تصريح كرده است: عامل سوم كسب موفقيت، طراحي سيستم‌هايي براي ارزيابي و ارزشيابي دوره‌اي پيشرفتي است كه در نتيجه تلاش‌هاي ديپلماسي عمومي به دست مي‌آيد. اين امر كار ساده‌اي نيست زيرا كسب موفقيت شايد چندين سال به طول انجامد و ممكن است حتي در مراحل بعدي قابل‌ سنجش باشد همچون توانايي تبادل هيئت‌هاي علمي يا عقد قراردادهاي همكاري.

كمپبل يادآور شده است: در برخي از موارد، اين حقيقت كه دانشمندان كانال ارتباطي را باز نگه مي‌دارند به ويژه اگر ساير كانال‌ها بسته باشند، خود يك شاخص مثبت است. همانگونه كه مي‌دانيد در تاريك‌ترين روزهاي جنگ سرد دانشمندان آمريكايي با همتايان روسي خود همكاري مي‌كردند و با اين اقدام خود توانستند كانال ارتباطي ارزشمندي را باز نگه دارند و اعتماد مورد نياز براي تحقق توافق منع اشاعه تسليحات را در دهه 1990 ايجاد نمايند.

به نقل از كتي كمپبل، سازمان CRDF Global در راستاي ارتقاي صلح و آرامش از طريق همكاري علمي بين‌المللي، پژوهشگران آمريكايي را براي 15 سال بسيج كرده است.

وي همچنين افزوده است: اخيراً، ما برنامه جهاني جديدي را از طريق طرح ابتكاري علم و فناوري جهت همكاري با دانشمندان خاورميانه، شمال آفريقا و آسياي جنوب شرقي آغاز نموديم كه هدف از آن ايجاد مكانيسم‌هاي نوين براي توسعه فناوري، تاسيس كتابخانه‌هاي ديجيتالي، نظير مدل بسيار موفق در عراق و نيز تقويت ظرفيت تحقيقات علمي است.

نويسنده در بخش پاياني مقاله خود تصريح كرده است: ديپلماسي عمومي مسئله پيش پا افتاده و ساده‌اي نيست و به خودي خود مشكلات جهاني را حل نخواهد كرد بلكه منبع مهمي است كه تا به حال كمتر مورد استفاده قرار گرفته و مي‌توان در آينده به‌منظور تامين رفاه جهاني با انگيزه بيشتري از آن بهره جست. زماني‌كه زيرساختارهاي لازم براي همكاري وجود داشته باشند، پس مي‌توان اميدوار بود. ديپلماسي علمي اين زيرساختارها را فراهم مي‌كند و مسير ثبات و پايداري را نشان مي‌دهد.

وي افزوده است: اينكه آيا اهداف منع اشاعه با گسترش علم و فناوري غيرنظامي، ايجاد همكاري علمي ميان دانشمندان مناطق پرتنش‌ به لحاظ تاريخي همچون ارمنستان و آذربايجان يا توسعه كتابخانه علمي مجازي براي ورود دانشمندان و مهندسان عراقي به جامعه جهاني قابل‌تحقق باشد، خود بحث ديگري است كه در سياست خارجي بايد با رويكردي مثبت به آن نگريست و در راستاي فعاليت علمي بين‌المللي آن را تنظيم كرد. اگر آموزش‌هاي لازم و طرح‌هاي مناسب ارائه شده باشند، ‌پس صلح و پيشرفت دور از دسترس نخواهد بود. اگر علم پيشرفت كند، در آن‌صورت تمدن نيز پيشرفت خواهد كرد.