خبر کشته شدن ندا مجموعا 1359 بار در روزنامههای معتبر آمریکا منتشر شد. اما همه قربانیان جوان که از سوی نیروهای امنیتی آمریکا و انگلیس در ایران و هندوراس کشته شدند به نماد الهامبخش مخالفت با دولت تبدیل نشدند.
به گزارش
گرداب، مانتلی ریویو (MONTHLY REVIEW) در گزارشی با عنوان "ایران و هندوراس در جنگ تبلیغاتی" رفتار مقایسهای نظام رسانهای آمریکا در قبال آشوبهای ایران و هندوراس در دو سال اخیر(2009- 2010) بررسی کرده و آورده است: «ندا در مقابل آیزیس و 22 هندوراسی دیگر»
هم نیویورک تایمز و هم نظام رسانهای آمریکا تعصبات خاصی در برخورد با تظاهرات عمومی در ایران و هندوراس از خود بروز دادند. با معترضین بعد از انتخابات ایران رسانهها شدیداً همدردی کردند، اما معترضین ضد کودتا در هندوراس تحت پوشش خبری قرار نگرفتند و سریعاً از رسانهها حذف شدند.
شدت و میزان این تعصب رسانهای در مورد جانباختگان این دو کشور نیز کاملاً متفاوت بود. بیستم ژوئن ندا آقاسلطان 27 ساله به ضرب گلوله جان باخت وی در یکی از خیابانهای تهران در یک تظاهرات بدون خشونت شرکت کرده بود. مرگ وی داخل ایران و جهان به یک سمبل برای رسانههای بیگانه تبدیل شد.
راچل مادو در یک شبکه تلویزیونی موسوم به اماسان بیسی ایالات متحده گفت: «وقتی مردم اطراف ندا مأیوسانه تلاش میکردند تا خونریزی وی را متوقف کنند و او را زنده نگهدارند، دو شاهد مختلف از آخرین لحظات زندگی ندا آقاسلطان فیلم گرفتند، این تصاویر هماکنون در سراسر دنیا پخش شده است.» سپس راچل مادو قسمتی از این فیلم را پخش نمود.
راجر کوهن در نیویورک تایمز در حالی که حضورش در یادبود ندا آقاسلطان در میدان نیلوفر تهران را به تصویر میکشید، نوشت: «اما همه قربانیان معصوم و جوان که به دست نیروهای امنیتی آمریکا و یا انگلیس و یا اسرائیل در ایران و هندوراس کشته شدند به نماد الهامبخش مخالفت با دولت تبدیل نشدند. درست 15 روز بعد از پخش شدن تصویر کشته شدن ندا آقاسلطان، ابد موریلوای سیس 19 ساله در تظاهرت آرام فرودگاه تون کونتین در شهر تگوسی گالپا به ضرب گلوله نظامیان هندوراس کشته شد. مانند ندا آقاسلطان از آخرین لحظه زندگی آیسیس فیلمبرداری شد و مانند ندا عکسهای وی در اینترنت پخش شد و در دسترس همگان قرار گرفت. اما عکسهای ندا به سرعت در دنیا پخش شد و مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت. در حالی که رسانهها از کنار مرگ آیسیس با بیتوجهی گذشتند و رسانههای انگلیسی زبان از مرگ وی شهادت درست نکردند.»
جدول شماره یک سطح توجه رسانهها به این دو کشته را نشان میدهد. در هفتم جولای سیانان فقط یکبار تصویر قتل آیسیس را پخش کرد اما قتل ندا از طریق ایبیسی، انبیسی، سیبیاس، بیبیاس، سیانان، فاکس، اماسانبیاس، انپیآر و رادیو تلویزیونهای دیگر در امریکا و کشورهای دیگر پخش شد و سرانجام تبدیل به فیلم مستند در شبکه پیبیسی شد.
مرگ ندا از سوی گروه بزرگی از رسانههای انگلیسی زبان 107 بار بیشتر از مرگ آیزیس نقل شد. این اختلاف در تعداد گزارش حاکی از خشم شدید نسبت به مرگ ندا و فقدان توجه به مرگ مشابه آیسیس نیست. جدول شماره یک، علاقه متفاوت رسانهها به مرگ دو قربانی جوان از سوی نیروهای امنیتی دو دولت را نشان میدهد.
جدول شماره 1
جدول شماره دو با مقایسه پوشش خبری مرگ ندا با مرگ 24 هندوراس در یک دوره 12 ماهه میپردازد، تفاوت مشابهی ملاحظه شد. نسبت پوشش خبری روزنامهای 35 به 1 است، روزنامهها به منعکس کردن مرگ ندا علاقه بیشتری نشان دادند در مقایسه با مرگ معترضین هندوراسی روزنامهگرار، سازماندهندگان اجتماعی و طرفداران حقوق بشر.
جدول شماره دو، علاقه متفاوت رسانهها به انعکاس قتل یک ایرانی جوان و قتل 24 قربانی هندوراسی را نشان میدهد.
جدول شماره 2
نتیجهگیری این قسمت
شیوه برخورد متفاوت با اعتراض و اعتراضکنندگان در دو کشور مختلف و علاقه متفاوت به پوشش خبری آنها، گواه بر یک نظام تبلیغاتی متبحرانه است که در آن توجه و خشم، معطوف به کشوری است که حکومت آن از مشروعیت (از نظر امپریالیسم رسانهای) برخوردار نیست. این در حالی است که اشرار مشابه در کشور دیگر مورد توجه زیادی واقع نمیشوند و یا کاملاً مورد غفلت واقع شده و حاکمان آن مورد حمایت قرار میگیرند.
در قسمت دوم چگونگی پیوند رسانههای دولتی برای نامشروع دانستن انتخابات ریاست جمهوری 12 ژوئن 2009 ایران و تقلب بر اساس وارونه جلوه دادن حقایق مورد بررسی قرار خواهد گرفت و همچنین پیوند همین رسانههای دولتی برای مشروع خواندن انتخابات 29 نوامبر 2009 هندوراس بررسی خواهد شد. با این تفاوت که انتخابات هندوراس تحت حکومت کودتا و در یک محیط ترس و وحشت بدون نظارت گروه انتخاباتی برگزار شده و واقعا با تقلب همراه بوده است.
سالیان زیادی ایران در لیست تغییر رژیم حکومت ایالات متحده بوده است. از نیمه اول سال 2003 تاکنون، ایالات متحده تلاش نموده است تا تهدید برنامهی هستهای ایران را بزرگ جلوه دهد. تحقیقی در زمینه توجه گزارشهای روزنامهای و تلگرافی بر برنامه هستهای 10 کشور به مدت هفت سال یعنی از سال 2003 تا 2009 در MRZINE منتشر شد، نشان داد که توجه به برنامه هستهای 9 کشور دیگر در مقایسه با برنامه هستهای ایران بسیار ناچیز بود. در طی این مدت 778.36 خبر تلگرافی و چاپی در مورد برنامه هستهای ایران منتشر شد. بسیار شگفتانگیز است که میزان توجه رسانهای به برنامه هستهای ایران در مقابل برنامه هستهای اسرائیل 114 به 1 بود و روزنامه نیویورک تایمز 92 بار به برنامه هستهآی ایران پرداخت و فقط یکبار به برنامه هستهای اسرائیل اشاره کرد.
از اینرو تا بهار 2009 همگام با انتخابات ریاست جمهوری 12 ژوئن ایران، برنامه هستهای ایران به مدت 6 سال متوالی در صدر توجه رسانهها و مجامع چندجانبهای تحت نفوذ امریکا بوده است.
اما هندوراس سالیان زیادی در سرتیتر رسانههای امریکا قرار نداشته است. این وضعیت ناگهان در 28 ژوئن تغییر کرد. یعنی از زمانی که به اصطلاح کودتای پیژامه در هندوراس به وقوع پیوست و طی آن رئیس جمهور منتخب و مردمی "خوزه مانوئل سلایا" سرنگون شد و یک عضو حزب لیبرال وی یعنی روبرتو میشلتی جایگزین وی شد. رژیم کودتا سلایا را به خیانت و سوءاستفاده از قدرت و غصب قدرت متهم کرد.
به قلم ادوارد اس هرمن و دیوید پیترسون
منبع: مشرق