هوش مصنوعی در سیاست بیش از پیش به موضوعی با اهمیت بدل شده، زیرا قابلیت سامانههای هوشمند منجر به تحولاتی عظیم در پیشرفتهای توان محاسباتی و دسترسپذیری کلاندادهها شده است.
به گزارش گرداب، با وجود اینکه سامانههای هوش مصنوعی با توان پردازش کلان داده احتمالاً قادر نیستند که در فرآیند تصمیمگیریهای اخلاقی و خلاقانه از انسانها پیشی بگیرند، ولی در حل مسائل پیچیده و گسترده پیرامون رویکرد، انتشار و بهینهسازی بسیار ماهرانه عمل میکنند. نمونهای شناختهشده، بازی شطرنج و گو است. ارتباط چنین بازیهایی با مشکلات دنیای واقعی در حوزهی سیاست و جنگ، پیوندی قدیمی است و امروزه در این حوزهها هوش مصنوعی نسبت به انسان عملکرد بهتری دارد. نمونههایی از این مسائل شامل کنترل و مدیریت ترافیک، بهینهسازی انواع مختلف زیرساختها و موارد دیگر است.
نظارت بر نظام مالیاتی پویا، یکی دیگر از کارکردهای هوش مصنوعی به شمار میآید. این موارد استفاده از هوش مصنوعی، احتمالاتی فرضی و دور از ذهن نیستند. در حقیقت هوش مصنوعی در کنترل این موارد و طیف گستردهای از دیگر مسائل سیاسی حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرد.
جوانب فنی بهکارگیری هوش مصنوعی در حوزههای سیاسی در این پرونده بررسی نمیشود. در همین حد باید بسنده کنیم که قابلیتهای هوش مصنوعی که در اینجا مطرحشده بر مبنای فناوری حال حاضر یا آیندهی نزدیک است و نمونههای فرضی مانند اَبَر هوش، تکینگی (سینگولاریتی) و موارد دیگر در اینجا ارائه نشده است.
کارکردهای هوش مصنوعی در بخش عمومی بر اساس انواع رویکردها در ارتباط با یادگیری ماشین است که در آنها شبکههای عصبی مصنوعی، پرکاربردترین نمونه به شمار میآیند. احتمال میرود که رویکردهایی مشابه، مبنای کارکردهایی هستند که در این فصل مطرح شده است و همچنین این رویکردی است که در نرمافزار آلفا زیرو (AlphaZero) شرکت گوگل به کار گرفته شده است.
با وجود اینکه در حال حاضر هوش مصنوعی در حوزههای سیاسی به کار گرفته شده، ولی اختلاف نظرهایی میان صاحبنظران مثبتاندیش و منفینگر درمورد قابلیت هوش مصنوعی در سیاست وجود دارد. علاوه بر مسائل پیرامون آسیبهای اخلاقی برخی افراد بر این باورند که اغلب درمورد قابلیت هوش مصنوعی مبالغه شده است، زیرا زمانی که مزایای نشأت گرفته از موقعیتهای سامانهی بسته، در سامانههای باز و پیشبینینشده در دنیای واقعی به کار گرفته شوند به ندرت منجر به نتایج مقرر شده خواهند شد.
با این حال، هوش مصنوعی در حال حاضر در کنار بخشهای دیگر، در حوزههای سیاسی مربوط به خدمات بخش عمومی، فعالیتهای اقتصادی، محافظت از محیطزیست، سلامت همگانی، حملونقل، آموزش، نظم و امنیت و نیروهای مسلح به کار گرفته شده است.
بررسی دادههای پیشین به منظور پیشبینی فعالیتهای مجرمانه (Predictive policing)، مهاجرت و مزایای اجتماعی، حوزههای دیگری هستند که از هوش مصنوعی بهره بردهاند.
این نمونهها به این نکته اشاره دارند که هرچند ممکن است گاهی اوقات درمورد قابلیتهای هوش مصنوعی مبالغه شده باشد، ولی در چنین ادعاهایی مزایایی نیز وجود دارد.
تأثیر هوش مصنوعی بر مردمسالاری
به دنبال این نیستیم که موارد مختلفی را بازشماری کنیم که در آنها هوش مصنوعی قابلیت خود در تصمیمگیریهای سیاسی را نشان داده بلکه مسئله این است که هوش مصنوعی چگونه ممکن است بر نظامهی مردمسالاری تأثیر بگذارد. با بهرهگیری از فناوریهای نوین در تصمیمگیریهای سیاسی، ممکن است شاهد تغییراتی تدریجی در نظام سیاسی باشیم که همراه یکدیگر منجر به تغییراتی فراگیرتر در نظام سیاسی ما میشوند. تأثیرات در مقیاس کوچکتر، مانند دیجیتالی شدن وظایفی که تا پیش از این بر عهدهی مأموران دولت بود، یا اتوماسیون خدمات خاصی در دفاتر اداری محلی، ممکن است منجر به تغییراتی در سطح کلان شود و ماهیت دموکراسی را تغییر دهد.
برای اطمینان از این مسئله که فناوری تحت کنترل جوامع است نه بر عکس آن، آگاهی از چنین تغییراتی و تحلیل آنها، امری ضروری است. تغییرات تدریجی و کوچک روی هم جمع میشوند، ولی به ندرت اتفاق میافتد که هریک از این تغییرات توجه عموم یا دانشگاهیان را جلب کند؛ چیزی که لازمهی ارزیابی نظرات عموم و تمایل آنها به پذیرش تغییرات در سطح کلان است. این مسئله به معضل کالینگریج و این ایده که فناوریهای نوین اغلب به آسانی تحت کنترل و نظارت درمیآیند مربوط است، ولی ما از تأثیرات این فناوری در آن مرحله واقعاً چیزی نمیدانیم.
با این حال، اگر به فناوری اجازهی رشد و توسعه دهیم از این تأثیرات مطلع خواهیم شد، ولی از جهتی باید این ریسک را بپذیریم که فناوری در سطح گستردهای به تکامل رسیده و جزء لاینفک بسیاری از کارکردهای اجتماعی به حساب میآید. همین مسئله باعث شده که حالا کنترل و مهار آن به ندرت امکانپذیر باشد.
مسائل مربوط به تاثیرات هوش مصنوعی بر حوزهی سیاسی با پرسشهای اساسی درمورد اینکه مردمسالاری چیست و چه باید باشد، تأثیر مهمی دارد.
مسائل مربوط به مردمسالاری عمدتاً مسائلی اصولی هستند؛ از جمله اینکه آیا مردمسالاری باید بر پایهی رقابت باشد یا بر مبنای همفکری انواع مختلف کارکردهای هوش مصنوعی که در اینجا مطرح شده، همگی تأثیراتی مرتبط با چنین پرسشهایی دارند و این نشان میدهد که نحوهی استفاده از هوش مصنوعی ممکن است باعث ارتقای هر یک از این نمونههای اولیه شود؛ زیرا هوش مصنوعی بهعنوان نمونهای از فناوری میتواند به شکلهای مختلف به کار گرفته شود.
برخی دیگر از چالشهای مربوط به امنیت سایبری و اصول اخلاقی نیز باید بررسی شوند. اصول اخلاقی مربوط به هوش مصنوعی، شامل تحلیل انواع چالشها است و اگر هوش مصنوعی در زمینههای سیاسی به کار گرفته شود، بعضی از آنها قابل استناد هستند. هوش مصنوعی زمانی به اوج اثربخشی میرسد که با مجموعه دادههای عظیم و فراگیر ادغام شود. در نتیجه، با قوانین نظارتی و مسائل مربوط به حریم خصوصی مرتبط است.
ادغام هوش مصنوعی و دادهها منجر به ارتقای تأثیرگذاری و اعمال نفوذ میشود و اینها اغلب به شیوههای تشویقی مرتبط است. این دادهها با انواع مختلف جهتگیریها و تبعیضهای احتمالی نیز مرتبط است و غیرممکن است بتوانیم فناوری را به کلی از قدرت تفکیک کنیم. انسانها در تمام مراحل سیستمها، و طراحی و توسعهی الگوریتم و همچنین در فرآیند تبدیل پدیدههای انسانی به دادههایی در انواع مختلف مشارکت دارند. این اتفاق مستلزم آن است که دادهها و به تبع آن هوش مصنوعی، در تحلیلها و تصمیمگیریها، بیطرفانه و خنثی عمل نکنند.
_________________________________
فهرست منابع:
Datta, S. (۲۰۱۷). Emergence of digital twins. Journal of Innovation Management, ۵, ۱۴–۳۴. de Sousa, W. G. , de Melo, E. R. P. , Bermejo, P. H. D. S. , Farias, R. A. S. , & Gomes, A. O. (۲۰۱۹). How and where is artificial intelligence in the public sector going? A literature review and research agenda. Government Information Quarterly, ۳۶ (۴) , ۱۰۱۳۹۲.
Yeung, K. (۲۰۱۷). 'Hypernudge': Big Data as a mode of regulation by design. Information, Communication & Society, ۲۰ (۱) , ۱۱۸–۱۳۶.
Schumpeter, J. A. (۲۰۱۳). Capitalism, socialism and democracy. Routledge
Katzenbach, C. , & Ulbricht, L. (۲۰۱۹). Algorithmic governance. Internet Policy Review, ۸ (۴) , ۱–۱۸. Kurzweil, R. (۲۰۱۵). Superintelligence and Singularity. In S. Schneider (Ed.) , Science fiction and philosophy: From time travel to superintelligence (pp. ۱۴۶–۱۷۰). Wiley-Blackwell.
Zheng, S. , Trott, A. , Srinivasa, S. , Naik, N. , Gruesbeck, M. , Parkes, D. C. , & Socher, R. (۲۰۲۰). The ai economist: Improving equality and productivity with ai-driven tax policies.