Gerdab.IR | گرداب

شکاف دیجیتالی و نابرابری درآمدی

شکاف دیجیتالی و نابرابری درآمدی
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۱

در تعریف‌های قدیمی شکاف دیجیتالی اصولا به نابرابری‌های اقتصادی، آموزشی و اجتماعی بین دو گروه از افراد دارای دسترسی به کامپیوتر و اینترنت و افراد محروم از آن‌ها اشاره دارد.

"پایگاه رسانه‌ای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیم‌گیران، ترجمه‌هایی در این زمنیه منتشر می‌کند. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست."

به گزارش گرداب، شکاف دیجیتالی به فاصله رو به رشد میان افراد روستایی، ضعیف، مسن و محروم با دسترسی اندک به کامپیوتر و اینترنت و طبقه ثروتمند و متوسط جوان ساکن شهر‌ها و حومه‌های آن اشاره می‌کند. این شکاف می‌تواند مانعی برای دسترسی به منابع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد.

اما امروزه در بسیاری از نقاط جهان، مثل کشور خودمان، ضریب نفوذ اینترنت به سطح قابل قبولی رسیده است، تا جایی که حتی در مناطق روستایی و دور افتاده هم اغلب اینترنت وجود دارد و دیگر بیان تفاوت شهر و روستا یا مناطق مختلف در شکاف دیجیتالی از این نظر وارد نیست؛ بنابراین تعریف جدیدی از شکاف دیجیتالی لازم است که به نظر می‌رسد تعریف سازمان OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه) تعریف مناسبی باشد.

طبق این تعریف اصطلاح شکاف دیجیتالی (Digital Divide) به شکاف میان افراد، خانوارها، کسب و کار‌ها و نواحی جغرافیایی در سطوح مختلف اقتصادی – اجتماعی در دو محور «فرصت دسترسی به تکنولوژی‌های ارتباطات و اطلاعات» و «استفاده از اینترنت برای کاربرد‌های مختلف و متنوع» اشاره می‌کند.

محور اول بیشتر به سیاست‌گذاری‌های کلان دولتمردان و شرکت‌های عرضه، توزیع و مدیریت ترافیک اینترنت مرتبط است. اما محور دوم به شیوه استفاده انسان‌ها از اینترنت و ابزار‌های ارتباطی اشاره دارد. در نهایت نکته مسلم وجود شکاف دیجیتالی در دنیا با تعریف‌های قدیمی و جدید است. در بعضی از مناطق دنیا، که امروزه میزان آن‌ها کم است، هنوز تعریف‌های قدیمی از شکاف دیجیتالی پابرجا است و در سایر مناطق دنیا شکاف دیجیتالی با تعریف جدید جریان دارد.

شکاف دیجیتالی می‌تواند تاثیرات متفاوتی را در پی داشته باشد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها نابرابری درآمد است. طبق مطالعات مختلف این نتیجه به دست آمده است که دسترسی به فناوری‌های دیجیتالی به طور قطع روی نابرابری درآمد تاثیر دارد، اما نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، امکان تاثیر مثبت یا منفی دسترسی به فناوری‌های دیجیتالی بر نابرابری درآمدی است.

این دسترسی به طور کلی می‌تواند با ایجاد شغل‌های خاص و محل درآمد‌های خاص برای برخی از افراد یا جوامع موجب افزایش نابرابری درآمدی شود. در اوایل مسیر توسعه فناوری‌های دیجیتالی تاثیرات شکاف دیجیتالی واضح بود، برای مثال در سال ۲۰۰۲ میلادی «آسمو گلو» با تحقیقات خود نشان می‌دهد که افزایش نابرابری‌ها در آن سال در اغلب کشور‌ها به دلیل افزایش دستمزد‌های مشاغل مرتبط با فناوری‌های دیجیتالی است. همچنین در سال ۲۰۰۴ مارتین و رابینسون نشان می‌دهند که توسعه اینترنت باعث افزایش درآمد برخی افراد در آمریکا شده است.

در نقطه مقابل شواهد تجربی نشان می‌دهند که توسعه تکنولوژی دیجیتالی با تاثیرگذاری بر روی بهره‌وری نیروی کار و رشد اقتصادی به طور غیر مستقیم منجر به افزایش درآمد شده و موجب کاهش نابرابری درآمدی می‌شود.

از سوی دیگر بین کارشناسان بحث می‌شود که توسعه تکنولوژی‌های دیجیتالی با افزایش درآمد و رشد اقتصادی جوامع می‌تواند آن‌ها را در کاهش شکاف دیجیتالی و هزینه برای توسعه تکنولوژی‌های دیجیتالی کمک کند. به عبارت ساده‌تر، توسعه تکنولوژی خود به خود می‌تواند کاهش شکاف دیجیتالی را در پی داشته باشد که آن هم روی نابرابری درآمدی تاثیر مثبت یا منفی خواهد داشت؛ بنابراین می‌توان گفت که شکاف دیجیتالی و نابرابری درآمدی مولفه‌هایی دو سویه هستند و حتی بررسی آن‌ها در جوامع مختلف می‌تواند نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد.

در این نوشتار بیشتر روی افزایش نابرابری درآمدی در اثر افزایش شکاف دیجیتالی تمرکز می‌کنیم، در سه بخش عمده می‌توان این موضوع را بررسی کرد، نابرابری درآمدی افراد در یک جامعه، نابرابری درآمدی کشور‌های مختلف نسبت به یکدیگر و نابرابری درآمدی افراد در دنیای دیجیتال که همه آن‌ها با وجود و افزایش شکاف دیجیتالی نتایج قابل توجهی دارند.

نابرابری درآمدی افراد در یک جامعه

از دیدگاه اجتماعی هنگامی که بخش مهمی از مردم به تمام فناوری‌های مهم دسترسی ندارند، نابرابری‌های جدید اقتصادی و اجتماعی به وجود می‌آید. به همین ترتیب، در فناوری‌های جدید دو قطب متضاد وجود دارد که به وضوح بر بازار کار تاثیر می‌گذارد؛ افرادی که دسترسی کامل به فناوری دارند یکی از این قطب‌ها هستند و قطب دیگر کسانی هستند که نمی‌توانند به فناوری دسترسی داشته باشند چرا که این کار برای آن‌ها دشوار، گران یا غیر ممکن است. این شکاف نه تنها در میان کشور‌های مختلف وجود دارد بلکه داخل هر کشور نیز مشاهده می‌شود.

برای مثال در برخی شهر‌ها یا مناطق یک کشور ممکن است امکانات مناسب وجود داشته باشد، اما مردم برخی مناطق دیگر از همان امکانات محروم باشند، یا برخی افراد مورد آموزش قرار گرفته باشند و افراد دیگری از آموزش امور دیجیتالی محروم باشند. همه این موارد روی هم نابرابری درآمدی ایجاد می‌کند، به شکلی که در جوامع سنتی‌تر افراد کماکان به کار‌های معمولی مشغول هستند و با کار زیاد درآمد‌های معمولی دارند، ولی در جوامعی که از لحاظ فناوری توسعه یافته‌اند کسب درآمد‌های نجومی به ویژه با استفاده از بازار همان جوامع توسعه نیافته موجب ایجاد شکاف درآمدی در پی این شکاف دیجیتالی می‌شود.

شکاف دیجیتالی به این صورت که شرح داده شد نابرابری‌های متنوعی را به دنبال دارد که همه آن‌ها در نهایت می‌توانند موجب نابرابری درآمدی شوند، برای مثال در یک جامعه واحد افرادی که به فناوری‌های نوین تسلط دارند با دیجیتالی‌تر شدن جامعه، موقعیت‌های شغلی بهتر و بیشتری خواهند داشت در حالی که افرادی در همان جامعه به دلیل عدم تسلط به فناوری – که آن هم دلایلی مثل آموزش، جغرافیا، سیاست‌گذاری دولت‌ها، ناتوانی مالی و... می‌تواند داشته باشد – مجبور به انتخاب موقعیت‌های شغلی ضعیف‌تر هستند.

نابرابری درآمدی کشور‌ها نسبت به یکدیگر

با بررسی نابرابری درآمدی حاصل از شکاف دیجیتالی در سطح کلان‌تر با چالش‌های بزرگتری نیز روبرو می‌شویم. شکاف دیجیتالی زمانی خود را بیشتر نشان می‌دهد که این مولفه را بین کشور‌های مختلف و حتی نواحی مختلف دنیا بررسی کنیم یا به اصطلاح به «شکاف دیجیتالی جهانی» بپردازیم. اکنون برخی از مناطق دنیا مهد تکنولوژی هستند و برخی مناطق دیگر صرفا به عنوان مصرف‌کننده تکنولوژی آن هم در سطح پایین شناخته می‌شوند. واضح است که کشور‌های برتر در حوزه تکنولوژی با استفاده از این برتری می‌توانند به رشد اقتصادی بیشتری دست پیدا کنند، به‌خصوص که در دنیای کنونی درآمد‌های حاصل از تکنولوژی جزو درآمد‌های بزرگ کشور‌هایی از این دست محسوب می‌شود و در مقابل کشور‌های ضعیف‌تر در تکنولوژی باید کماکان پایبند درآمد‌های خود در حوزه دارایی‌های سنتی باشند.

به عنوان مثال این تفاوت را به سادگی می‌توان در میزان دسترسی مردم کشور‌های دنیا به شبکه اینترنت مشاهده کرد، به صورتی که برخی کشور‌های دنیا از جمله کشور‌های آمریکای شمالی، اروپا و برخی از کشور‌های آسیای شرقی شرایط خیلی بهتری را در دسترسی به اینترنت دارند. نتیجه چنین شکافی هم در رشد اقتصادی کشورها، یعنی نابرابری درآمدی جهانی خود را نشان می‌دهد و هم باعث ایجاد شکاف بزرگتر در مرور زمان می‌شود، به شکلی که کشور‌های توسعه یافته‌تر همواره از کشور‌های کمتر توسعه یافته به عنوان بازار خود استفاده می‌کنند و حتی با محصولات تولیدی خود در فرهنگ، سیاست و مولفه‌های اجتماعی این کشور‌ها نیز تاثیر می‌گذارند.

نابرابری درآمد دیجیتالی

تاکنون همه آنچه درمورد درآمد گفته شد مربوط به درآمد معمولی افراد و البته تحت تاثیر تکنولوژی بود، اما در این بخش باید به شکل جدیدی از درآمد اشاره کنیم که خود آن یک نوع تکنولوژی نوین است، جنبه دیگری از نابرابری درآمدی که در بازار بزرگ ارز‌های دیجیتالی و تکنولوژی بلاک‌چین مشاهده می‌شود. پدیدآورندگان ارز‌های دیجیتال در کشور‌های توسعه یافته قرار دارند، قدرت بازار ارز‌های دیجیتالی در اختیار این افراد قرار دارد، استخراج این ارز‌ها در کشور‌های توسعه یافته از نظر دسترسی به تکنولوژی راحت‌تر است و حتی قوانین و آموزش در برخی جوامع برای ارز‌های دیجیتال توسعه یافته‌تر است. همه این‌ها نوعی شکاف دیجیتالی به وجود می‌آورند که باعث ایجاد نابرابری درآمدی در حوزه ارز‌های دیجیتال می‌شوند.

ارز‌های دیجیتال و تکنولوژی‌های مبتنی بر بلاک‌چین امروزه از اهمیت خاصی برخوردار هستند، حجم بزرگی از سرمایه در این حوزه ایجاد و ذخیره شده است و بازار‌های مختلف برای معاملات از آن‌ها استفاده می‌کنند، در حالی که سهم بزرگی از این سرمایه مهم متعلق به افراد محدودی است که با توجه به قدرتی که دارند می‌توانند سرمایه خود را افزایش هم بدهند درحالی که افراد دیگری به دلیل شکاف دیجیتالی محروم از این نوع درآمد‌ها هستند.

در نهایت باید گفت که نابرابری درآمد حاصل از شکاف دیجیتال – یا هر دلیل دیگری – تاثیراتی در جامعه خواهد داشت که از اهمیت خاصی برخوردارند و باید به آن‌ها توجه کرد. اصولا نابرابری درآمدی با نابرابری فرصت‌های زندگی از جمله سلامت جسمی و روانی پیوند خرده است و حتی این پیامد‌ها از فرصت‌های زندگی افراد فراتر هم می‌رود و به کل جامعه اثر می‌گذارد. از جمله این پیامد‌های اجتماعی می‌توان به فقر (و فقیرتر شدن قشر فقیر جامعه)، بی نظمی اجتماعی و حتی افزایش جرم اشاره کرد. در مقابل قشر صاحب سرمایه روز به روز غنی‌تر می‌شوند و در این فرآیند تسلط قشر غنی، به ویژه با استفاده از تکنولوژی و نه به شکل سنتی، به قشر فقیر جامعه زمینه را برای ادامه روند شکاف دیجیتالی و نابرابری درآمدی فراهم می‌کند.

محققان و آینده‌پژوهان راه حل‌هایی را نیز برای کاهش شکاف دیجیتالی و به طبع آن کاهش نابرابری درآمدی و پیامد‌های آن در جهان آینده پیش‌بینی می‌کنند که فرصت دیگری را برای طرح و بررسی نیاز دارد.