با ظهور انقلابهای صنعتی و چالشهای حاصل از آنها، نه فقط کشورها بلکه صنایع و جامعه درون یک کشور تحت تاثیر قرار میگیرند. حال کشور ما در مواجهه با این چالشها چه راهکارهایی باید ارائه دهد؟ «روزنامه فرهیختگان در گزارشی چالشهای حکمرانی فضای مجازی در کشور را مورد بررسی قرار داده است».
به گزارش گرداب، فهم عمومی از هوش مصنوعی در جامعه ایرانی را میتوان به قبل و بعد از آذرماه ۱۴۰۱ تقسیم کرد. ظهور Chatgpt یا همان ربات گفتگوی شرکت OpenAI که اواخر نوامبر ۲۰۲۲ آمد و پس از ۲ ماه با جذب ۱۰۰ میلیون کاربر، با سرعت بیشتری نسبت به تیک تاک و اینستاگرام تبدیل به سریعترین اپلیکیشن دنیا از نظر رشد تعداد کاربر شد، ماهیتی جدید از دنیای هوش مصنوعی را برای عموم جامعه ما ساخت. شاید تا پیش از آن کمتر هوش مصنوعی تا این میزان نزدیک و ملموس برای کاربران فضای مجازی شناخته شده بود، اما رونمایی از این چتبات بیش از فناوریهای پیشین مبتنی بر هوش مصنوعی مانند Deep Fake توانست این حس را ایجاد کند تا جایی که صحبت از هوش مصنوعی دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست.
جریان هوش مصنوعی البته جدیتر از چند تکنیک جعل یا رباتها در دنیای دیجیتال دنبال میشود. برخی از آن به عنوان یک پایه انقلاب جدید-انقلاب چهارم- در صنعت یاد میکنند؛ عنوانی که نخستین بار بنیانگذار و رئیس اجرایی مجمع جهانی اقتصاد «کلاس شواب» از آن استفاده کرد و حالا در دنیا مورد نقد و نظر اساتید و دانشمندان قرار گرفته است.
چگونه به انقلاب صنعتی چهارم رسیدیم؟
انقلاب استعارهای از تغییرات تند و رادیکال است. انقلابهای صنعتی مفهومی است که عمر آن از سه قرن فراتر نمیرود، اما زندگی بشر را بیش از همه قرون تاریخ متحول کرده است. درواقع انقلاب صنعتی طیفی گسترده از تغییرات اساسی است که دامنه آن نه فقط اقتصاد که اجتماع و سیاست و حتی فرهنگ را هم دستخوش تغییر کرده است زمانی اتفاق افتادند که فناوریهای جدید و روشهای بدیع از درک جهان، موجب تغییر عمیق در نظامهای اقتصادی و ساختارهای اجتماعی شدهاند.
انقلاب اول؛ ظهور ماشین بخار
مورخان آغاز اولین انقلاب صنعتی را نیمه قرن هجدهم میلادی میدانند، زمانی که با راه یافتن ماشینها به فضای کارخانهها و اختراع ماشین بخار، وضعیت کار و تولید ابتدا در بریتانیا و بعد از آن در دیگر بخشهای اروپا و امریکا رفته رفته تغییر کرد. شروع انقلاب صنعتی نخست از صنعت نساجی آغاز شد و دامنه تغییرات آن فراتر از کارخانهها رفت. درواقع هم در تولید ثروت مؤثر بود و هم در استعمار و تخریب محیط زیست. یک قرن بعد همه نشانههای یک اتفاق بزرگ مشهود بود؛ از یکسو تکنولوژیهای جدید ماشینها و موتورهای بخار را به محیط کار اضافه و امور معمول را مکانیکی کرده بود، سرعت استخراج از معادن زغال سنگ را افزایش داده بود و تولید آهن را ارزانتر و فراوانتر کرد.
اتفاقاتی که کار و فرآیندهای کاری را دگرگون کرد، روابط کاری و به دنبال آن زندگی اجتماعی روزمره را تغییر داد و البته موجب شد تا شکل جدیدی از تجارت جهانی و تجمع قدرت در دنیای شکل گیرد. اگر بخواهیم سه کلیدواژه از این فضا را به یاد بسپاریم، زغال سنگ، ذوب آهن و تولید ماشینی با محوریت نساجی میتواند گزینههای مناسبی برای نمایندگی از این دوران باشد.
انقلاب دوم؛ ظهورعلم و فناوری
تجمیع راهآوردهای انقلاب نخست صنعتی حرکت دنیا را به سمت انقلابی دیگر تحت عنوان انقلاب فناوری تسریع کرد. بنادر، راهآهن و تلگراف زندگی روزمره مردمان کشورهای صنعتی را متحول کردند. این موارد نشانههای ظهور انقلابی دیگر بودند که از نیمههای قرن نوزدهم آغاز شد و در قرن بیستم با ساخت خودرو و هواپیما گسترش یافت.
سر و کله خطوط مونتاژ هم در همین ایام بود که در کارخانهها پیدا شد و تولید که تا پیش از این ماشینی و مکانیکی شده بود، حالا در مدت زمان کمتر و حجم بالاتری امکان ساخت انبوه محصول و کالا را فراهم میکرد. تحول بزرگ تکنولوژیک ناشی از توسعه فولاد، برق، صنایع شیمیایی در کنار ظهور خط تولید و به تبع آن دگرگونی محیط کار از یکسو و از سوی دیگر تغییرات روابط کاری و تغییرات گسترده در فضای اجتماعی که به شکافهای جدی منجر شد، انقلاب دیگری را به ارمغان آورد. دیگر این شرکتهای بزرگ بودند که با سلسله مراتب مشخصی از کارگر و سرپرست و کارفرما فعالیت میکردند و روابط اجتماعی در محیط کار شکل تازهای به خود گرفت. تشکیل اتحادیه کارگری یکی از نشانههای این دوران تازه بود.
جوامع فئودالی هم که زمین در آن منبع تولید به شمار میرفت شکل دیگری به خود گرفت تا در قالبی جدید با عنوان سرمایهداری به استثمار ادامه دهد؛ با این تفاوت که این بار به جای زمینداران، کارخانهدارها و به جای دهقانان، کارگران نقشآفرینی میکردند. در فضای بینالمللی نیز استعمار با نظم و نظام هدفمندتری دنبال شد تا جایی که یکچهارم جهان توسط بریتانیا، فرانسه، آلمان، بلژیک، ایتالیا و آمریکا مستعمره شد. دستیابی به موادخام و اولیه در سرزمینهای دیگر و در رأس آنها «نفت» انگیزه اصلی استعمار بود. علم اگرچه آوردههای جذابی برای بشر در اواخر قرن نوزدهم و دهههای نخست قرن بیستم به ارمغان آورده بود، اما موهبت آن به یکسان در جهان توزیع نشد.
انقلاب سوم؛ ظهور دنیای دیجیتال
نیمه دوم قرن بیستم، فضای جهان تغییرات دیگری را تجربه کرد و وارد عصری شد که رایانهها انقلاب سوم صنعتی را پایهگذاری کردند. فناوری که به شکل مکانیکی و آنالوگ سوغاتی از انقلاب دوم به شمار میرفت.
رفته رفته شکل دیجیتال پیدا کرد. ترانزیستورها، تراشهها، ریزپردازندهها، تلفنهای همراه دیجیتال و اینترنت عناصر مختلف تاثیرگذار بر تحولات صنعتی در دهههای پایانی قرن بیستم به شمار میروند. پروژه اینترنت اوایل دهه ۱۹۶۰ توسط وزارت دفاع آمریکا کلید خورد تا پیوند دهنده رایانهها باشد. پروژهای که ظرف چند دهه در تمام جهان گسترش یافت و جهان را «شبکه» کرد.
بیشتر نوآوریهای تکنولوژیکی این دوره مربوط به همین شبکه کامپیوتری جهانی شده است. میکروالکترونیک از دهه ۱۹۶۰ به طور تصاعدی گسترش یافت. رایانههای شخصی دهه ۱۹۸۰ و فناوری رایانههای تلفن همراه و لپتاپ از دهه ۱۹۹۰ جای خود را در دنیا باز کردند.
با بهرهگیری از فناوریهای نو، انقلاب صنعتی سوم درهای رو به اکتشافات فضایی، پژوهش و بیوفناوری را گشود. توانایی ذخیرهسازی، پردازش و انتقال اطلاعات به شکل دیجیتال تقریبا همه صنایع را دگرگون کرد و به طور چشمگیری فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میلیاردها نفر را تغییر داد. دگوگونی که باعث توجه شرکتهای بزرگ به تجارت خارج از مرزهای ملی برای به حداکثر رساندن سود و کاهش هزینهها شد. این کار را عمدتا از طریق انتقال کارخانهها و فرآیند عملیاتی به کشورهای دیگر انجام دادهاند. کشورهایی که با برچسب در حال توسعه و توسعهنیافته شناخته میشدند، نوع جدید و متفاوتتری از استعمار را تجربه میکردند.
مرور اتفاقات دهههای پایانی قرن بیستم ویژگیهای روشن و همراه با پیچیدگیهای خاصی از انقلاب سوم را نشان میدهد؛ اینترنت شبکهای دیجیتالی در جهان ایجاد کرد و جهان تحت تأثیر فناوری اطلاعات، یک انقلاب تکنولوژیک دیگر را تجربه کرد. از سوی دیگر عوامل متعددی شکل کار را تغییر دادند، اشتغال فقط منحصر به فعالیتهای گروهی نمیشد. کار فردی شد و از حیث زمانی هم دیگر به زمان طولانی یا خاصی اختصاص نداشت. آنچنان که در کشورمان هم دیدیم، بخش خدماتی در این دوره رشد ویژهای را تجربه کرد. تغییر الگوهای کاری، فرهنگ و روابط کاری را هم متحول و متنوع کرد. در فضای بینالمللی هم تعمیق شکاف بین مناطق پیشرفته و ثروتمند قابل توجه بود.
انقلاب صنعتی چهارم از کجا مطرح شد؟
بنیانگذار و رئیس مجمع جهانی اقتصاد اولین بار در نوامبر ۲۰۱۱ اصطلاح انقلاب صنعتی چهارم را در اجلاس این مجمع در هانور آلمان مطرح کرد. این رویکرد نوظهور در مقالهای تحت عنوان انقلاب صنعتی چهارم توسط کلاوس شواب به چاپ رسید. این مقاله از دستاوردهای طرحی ابتکاری بود که راهبرد دولت آلمان را در قبال فناوریهای برتر در سال ۲۰۲۰ مشخص میکرد.
در سال ۲۰۱۵، کلاوس شواب - بنیانگذار و رئیس اجرایی مجمع جهانی اقتصاد - نوشت: «اکنون یک انقلاب صنعتی چهارم روی سومین انقلاب دیجیتالی که از اواسط قرن گذشته در حال وقوع است، ساخته شده است. مشخصه آن ادغام فناوریهایی است که خطوط بین حوزههای فیزیکی، دیجیتالی و بیولوژیکی را محو میکند. سه دلیل وجود دارد که چرا تحولات امروزی نه تنها نشاندهنده طولانی شدن «صنعت ۳.۰» بلکه رسیدن چهارمین و متمایز است: سرعت، دامنه و تأثیر سیستم. سرعت پیشرفتهای فعلی هیچ سابقه تاریخی ندارد. در مقایسه با انقلابهای صنعتی قبلی، انقلاب چهارم با سرعتی نمایی و نه خطی در حال تکامل است. علاوه بر این، تقریبا هر صنعت را در هر کشوری مختل میکند.»
چندی بعد کتاب انقلاب صنعتی چهارم در ژانویه ۲۰۱۶ منتشر شد که به ۳۰ زبان ترجمه شده و بیش از یک میلیون نسخه از آن در سراسر دنیا فروخته شده است. در این کتاب او برای اولین بار به صورت خلاصه نشان داد که چگونه پیشرفتهای تکنولوژیکی نه تنها مدلهای کسبوکار، بلکه حاکمیت، اقتصاد، کل جامعه و حتی زندگی افراد را تغییر خواهد داد. کمی بعدتر هم دومین کتاب او با عنوان «شکلدهی آینده انقلاب صنعتی چهارم» در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. شواب معتقد است برای دستیابی به آیندهای نویدبخش باید از توزیع عادلانه منافع انقلاب صنعتی چهار مطمئن شویم، ریسکها وآسیبها را مدیریت کنیم و به انسانفرمان و انسانمدار بودنش هم اطمینان کنیم.
کلیدواژه اصلی در این جریان سیستم است. او معتقد است باید به جای فناوری، سیستمها، به جای محدودسازی، توانمندسازی، به جای پیشفرض، طراحی و به جای ایراد، ارزشها به مثابه ویژگی جایگزین شوند. از نگاه او بدیهیترین جنبه فناوریهای این انقلاب صنعتی گسترش سیستمهای دیجیتالی است. البته همه این سیستمها بر شبکههای حاصل از انقلاب سوم صنعتی تکیه دارند، اما درصدد فرصتی برای برهم زدن نظامهای دیجیتالی امروز هستند و منابع جدید ارزشی خلق میکنند. رشد فناوریها در مقیاس نمایی و ظهور بروز فیزیکی در ورود به زندگی انسان جنبه دیگری از ابعاد فناوریها است.
او میگوید برخلاف انقلاب صنعتی سوم که موجب شد تصور کنیم خصایص ظرفیت فرایندی معکوس را به شدت افزایش میدهد، ترکیب شدن فناوریها نوآوری خلق میکند و مزایا و چالشهای مشابه هم میآفرینند. چالشهایی که از نیروی کار و دموکراسی تا حق حکمرانی و توسعه اقتصادی را شامل میشوند.
از نگاه او همه فناوریها سیاسی هستند به این معنا که فناوریها مجموعهای از تمایلات اجتماعی و توافقهایی هستند که از طریق توسعه و پیادهسازی بروز پیدا میکنند. از سوی دیگر هم فناوریها و جوامع به طور متقابل بر همدیگر تأثیر میگذارند؛ بدان معنی که هر قدر فناوری ساخته دست ماست، ما هم محصول فناوریهایمان هستیم.
شواب در این کتاب میگوید «برای بهرهگیری از مزایای انقلاب صنعتی چهارم، فناوریهای نوظهور را نه باید «ابزارهای صرف» در نظر بگیریم که کاملا تحت کنترل ما هستند، و نه نیروهای بیرونی هدایتناپذیر. درواقع، باید سعی کنیم بفهمیم ارزشهای انسانی چگونه و کجاها در فناوریهای جدید تنیده شدهاند و چگونه میتوان این ارزشها را شکل داد تا مصالح عامه، حفاظت از محیط زیست و کرامت انسانی را ارتقا دهیم.» رئیس مجمع جهانی اقتصاد میگوید با ظهور زنجیره بلوکی اعتماد در دستان ریاضیدانان و زیرساختها خواهد بود، نه در دستان سیاستمداران و نهادهای رسمی مستقل.
انقلاب چهارم واقعا انقلاب است؟
انقلاب صنعتی چهارم نه به میزانی که طرفدار دارد، اما از همان روزهای نخست طرح بحثش منتقدان جدی هم به خود دیده است. برخی بر این باورند که صنعت، ۴.۰ نقطه آغازی برای انقلاب صنعتی چهارم است. به عبارت دیگر، دنیا هنوز شاهد انقلاب صنعتی چهارم نیست، بلکه با اوج گرفتن و بلوغ صنعت، ۴.۰، انقلاب چهارم را تجربه خواهیم کرد. برخی دیگر هم نسبت به دیدگاههای شواب انتقادات جدی مطرح کردند.
مثل نویسنده گاردین که سال ۲۰۱۷ با رد برخی از دیدگاههای او، تلاش نویسنده کتاب انقلاب صنعتی چهارم را صرفا در حد توصیف برخی پیشرفتهای آینده و طرح سؤال درخصوص آنها میداند بدون آنکه نظر مستدلی را مطرح کرده باشد. او حتی سیاستهای مطرح شده توسط شواب را مبهم معرفی میکند به اندازهای که برای هر سیاستمدار با هر رشتهای میتواند مفید باشد. استیون پول نسبت به فراخوان سازگاری و تطبیق پیدا کردن با فضای جدید هم نگاه منفی دارد. او معتقد است اتفاقات پیش رو نه تنها چیزی شبیه به نیروهای غیرقابل اجتناب طبیعی نیست بلکه نتایج تصمیمات قانونگذاران و افراد صاحب قدرتی خواهد بود که انتظار آن میرود شهروندان خودشان را با این تصمیمات تطبیق دهند.
البته جریان نقد به این ایده تا سالهای اخیر هم تداوم یافته است. ایان مول، مورخ و استاد دانشگاه ویتواترسرند در مقالهای با عنوان اسطوره انقلاب صنعتی چهارم که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده به بررسی تاریخچه انقلابهای صنعتی و ویژگیهای آنها پرداخته و دلایلی در رد انقلاب بودن تحولات اخیر میآورد. او معتقد است این تحولات را باید تداوم انقلاب صنعتی سوم دانست. استاد دانشگاه ویتواترسرند میگوید انقلاب چهارم فاقد ویژگیهای یک انقلاب صنعتی است و بیش از هر چیز یک همگرایی بیسابقه فناوریها است.
او تاکید میکند ایده انقلاب صنعتی چهارم یک استراتژی ایدوئولوژیک است که توسط مجمع جهانی اقتصاد مطرح شده و توسط دولتها هدایت میشود. البته اضافه میکند که این نگاه به معنی رد کامل انقلاب صنعتی بعدی نیست، اما ایده فعلی صرفا در خدمت تقویت و احیای سیستمهای اقتصادی پرچمدار جهانیشدن عمل میکند.
تروور نگوان استاد جامعهشناسی دانشگاه ژوهانسبورگ در کتاب انقلاب صنعتی چهارم: نقد جامعهشناختی، نوآوری تکنولوژی را برای طبقه کارگر مفید معرفی میکند که میتواند مشقتشان را کاهش دهد و شرایط کار را بهبود بخشد، اما مشکل این است که ثمراتش در انحصار طبقه سرمایهدار جهانی شده است.
پایههای فناورانه انقلاب چهارم را بشناسید
در هر حال تحولات اخیر که در یکی، دوسال گذشته سرعت بیشتری هم گرفته را انقلاب چهارم صنعتی بخوانیم و بدانیم یا ندانیم تفاوتی در اصل تحولات نخواهد داشت. ما با تغییرات شگرفی در جهان پیرامونمان طرف هستیم که نمیتوانیم نسبت به آنها بیتفاوت باشیم. از این رو باید ابعاد مختلف چنین تحولاتی را مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد پایههای فناورانه انقلابهای صنعتی است. آنچنان که در بررسی تاریخی هم اشاره کردیم، یکی از محورهای اصلی هر یک از انقلابهای صنعتی، نوآوریهای تکنولوژیک آن است. انقلاب صنعتی چهار بر پایه ۱۲ گروه فناوری نوظهور استوار میشود.
اینترنت اشیا
(IoT) سیستمی از دستگاههای محاسباتی، ماشینهای مکانیکی و دیجیتال، اشیا، حیوانات یا افراد است که با شناساگرهای یکتایی مشخص شدهاند و توانایی انتقال داده در شبکه را بدون نیاز به تعاملات انسان با انسان یا انسان با کامپیوتر دارند.
هوش مصنوعی
هوشواره یا هوش ماشینی (AI) شاخهای گسترده از علوم کامپیوتر است که ماشینهای هوشمندی میسازد که از رفتارهای انسانی تقلید میکنند. نوعی شبیهسازی هوش انسانی برای کامپیوتر است.
زیرساخت ابری
یک مدل رایانش ابری است که منابع را بر حسب تقاضا به کسبوکارها و افراد از طریق اینترنت “ابر” ارائه و تحویل میدهد.
فناوری نانو
به استفاده از مواد در ابعاد اتمی، مولکولی و فرامولکولی در کاربردهای صنعتی گفته میشود.
حسگرها
ابزاری است که به یک محرک فیزیکی خاص واکنش نشان میدهد و یک سیگنال الکتریکی قابل اندازهگیری تولید میکند.
چاپ سهبعدی
مجموعهای از فرآیندها است که موجب پیوند مواد بهصورت کنترلشده برای ساخت یک شئ سهبعدی میشود.
تحلیل کلانداده
زمینهای است که به روشهای تجزیهوتحلیل و استخراج منظم اطلاعات میپردازد و یا در غیر این صورت، مقابله با مجموعه دادههایی است که بسیار بزرگ یا پیچیده هستند و توسط نرمافزار سنتی پردازش دادهها میپردازد، برخورد میکند.
بلاکچین
زنجیره بلوکی سیستمی برای ثبت و ضبط دادهها به حساب میآید که کار ذخیره دادهها بدون وجود یک مدیر و صاحباختیار مرکزی امکانپذیر است و نمیتوان با تخریب یک نقطه مرکزی دادههای ذخیرهشده را تحریف یا نابود کرد.
رایانش مرزی
نوعی از پردازش است که در منبع و یا نزدیکی منبع دادهها انجام میگیرد. برخلاف رایانش ابری باید اطلاعات در مراکز متمرکزی مورد پردازش قرار گیرند.
اتوماسیون فرآیند رباتیک
یک فناوری است که برای خودکارسازی کارهای دستی، مبتنی بر قوانین و کارهای تکراری در فرآیندهای کسب و کار استفاده میشود.
واقعیت افزوده
واقعیت افزوده تکنولوژی است که دنیای فیزیکی را با اضافه کردن لایههای دیجیتال به آن گسترش میدهد. نمایی از دنیای واقعی فیزیکی به همراه تصاویر دیجیتال تولید شده توسط کامپیوتر که درک ما را از واقعیت تغییر میدهد.
محاسبات کوآنتومی
یک رویکرد جدید بر اساس اصول مکانیک کوانتومی برای انجام محاسبات بنا شده است. این نوع محاسبات کوانتومی از رفتارهای منحصربهفرد فیزیک کوانتومی برای حل مسائلی استفاده میکند که برای محاسبات کلاسیک بسیار پیچیده هستند.
دنیا چگونه به استقبال انقلاب چهارم رفت؟
در چند سال گذشته، نیروگاههای تولید جهانی در کشورهایی مانند آلمان، ایالات متحده، چین و ژاپن هر کدام ابتکاراتی را برای ارتقای تحول دیجیتال در فرآیندهای تولید خود آغاز کردهاند.
آلمان – Industry ۴.۰
Industry ۴.۰ که در سال ۲۰۱۳ به عنوان یکی از ۱۰ «پروژه آینده» توسط دولت آلمان معرفی شد و به عنوان بخشی از استراتژی فناوری پیشرفته این کشور شناخته میشود. هدف از این استراتژی ایجاد کارخانههای هوشمند و مراکز تولیدی مبتنی بر نوآوری در سراسر کشور است. این استراتژی که به دلیل انتظار آغاز چهارمین انقلاب صنعتی نامگذاری شده است، اساسا نشان دهنده یک تغییر پارادایم از تولید و تولید هوشمند متمرکز به غیرمتمرکز است. ۱۵ میلیون شغل در آمریکا به طور مستقیم یا غیرمستقیم با تولید کالا ارتباط دارند و بازسازی دیجیتالی صنعت فرصتهای زیادی را برای تقویت عرصه بینالمللی و رقابتپذیری آلمانیها و شرایط بهتری برای ایجاد شغل ارائه میدهد. این استراتژی در قالب پلتفرم ۱۴۰ برای توسعه موقعیت این کشور در تولید صنعتی و تغییرات ساختاری دیجیتال تلاش میکند.
فرانسه صنعتی جدید
طرح فرانسوی از سال ۲۰۱۳ کلید زده شد. این سیاست در قالب ۹ اولویت کلیدی، طرحهایی را برای ۳۴ پروژه صنعتی جدید در طیف وسیعی از صنایع تعریف کرد. قطارهای سریعالسیر، اتومبیلهای خودران، نساجی هوشمند، انرژیهای تجدیدپذیر، مراقبتهای بهداشتی دیجیتال، سوخت، نانو، رباتیک، ابررایانهها، امنیت سایبری، واقعیت افزوده از جمله حوزههایی هستند که دولت فرانسه برای آنها برنامهریزی کرده است. طرحهایی که برای شروعشان ۴ میلیارد یورو در نظر گرفته شد.
تشکیل شبکه ملی نوآوری تولید در آمریکا
آمریکا سال ۲۰۱۶ «شبکه ملی نوآوری تولید» (NNMI) را به منظور تقویت نوآوری، عملکرد، رقابتپذیری و قدرت اشتغالزایی تولید این کشور، افتتاح کرد. شبکهای متشکل از مؤسسات نوآوری تولید (IMIs) بوده و به پیشنهاد رئیسجمهور آمریکا، از حدود ۴۵ مؤسسه نوآوری تولید در اقصی نقاط این کشور تشکیل شده است. نانومواد مهندسی، الکترونیک منعطف، فتونیک، نساجی و الیاف، بستهبندی الکترونیکی و کامپوزیتهای هوا – فضا ازجمله حوزههایی است که توسط وزارت دفاع (DoD) و وزارت انرژی این کشور دنبال میشود. بخش فدرال ابتدا ۱.۲ میلیارد دلار به این برنامه اختصاص داد و ۲.۴ میلیارد دلار دیگر هم توسط شرکای مؤسسه غیرفدرال ارائه شد.
جامعه پنجم ژاپن
جامعه ۵.۰، اولین بار در برنامه پنجم توسعه علم و فناوری کشور ژاپن معرفی شد. این واژه را شورای علم، فناوری و نوآوری دولت ژاپن تدوین کرد. چشماندازی که تلاش میکند با نفو ذ فناورهایی مانند دادههای عظیم (big data)، اینترنت اشیاء (IoT)، هوش مصنوعی (AI) و رباتیک فضای جامعه و صنعت را تحت تاثیر قرار دهد و با تلاش همه بازیگران اجتماعی از دولت و دانشگاه گرفته تا کارآفرینان، ضمن حفظ اهداف توسعه اقتصادی ژاپن برای تحقق یک هدف بزرگ یعنی «رفاه عمومی» تلاش کنند.
ژاپن نسلهای مختلف جامعه را بر اساس نقاط عطف تاریخ بشر با شمارهگذاریهایی از Society ۱.۰ تا ۵ تقسیمبندی میکند. آنگونه که در توضیحات این طرح آمده ساختار Society ۵.۰ بر دادههایی متکی است که از طریق بیشمار حسگر جمعآوری شده به سامانههای ابری ارسال میشوند. این دادهها پس از تجزیهوتحلیل توسط هوش مصنوعی به وظایفی در دنیای واقعی منجر خواهد شد که انجام آنها بر عهده رباتها، ماشینها، خودروهای خودران، کامپیوترها و ... قرار دارد.
ساخت چین ۲۰۲۵
توسعه نوآوری در تولید، ادغام فناوری و صنعت، تقویت پایه صنعتی، توسعه برندهای چینی، توسعه تولید سبز، تسریع در بازسازی بخش تولید، توسعه خدمات و خدمات مرتبط با تولید، بینالمللیسازی تولید، پیشرفت در ۱۰صنعت کلیدی، ۹ اولویت برنامه «ساخت چین۲۰۲۵» است که در سال ۲۰۱۳ به صورت رسمی اعلام شد. بر اساس این طرح، سهم بازار شرکتهای فناوری داخلی تا سال ۲۰۲۵ در بخش ماشینهای کنترل دیجیتال کامپیوتری به ۸۰درصد، در بخش روباتهای صنعتی به ۷۰درصد، در بخش ابردادهها به ۶۰درصد و در بخش نرمافزارهای صنعتی به ۵۰درصد افزایش خواهد یافت. هدف چینیها ایجاد ۴۰ مرکز نوآوری تولید تا سال ۲۰۲۵ است. البته آنها دو گام دیگر را هم تا ۲۰۳۵ و ۲۰۴۹ مد نظر قرار دادهاند. چین تلاش میکند تا با تحکیم قدرت صنعتی و تولید دیجیتال در کنار بومیسازی فناوریها و حفظ پیشتازی در حوزههایی که اکنون دست برتری در آنها دارد به یک «قدرت تولیدی بزرگ» تبدیل شود.
انقلاب چهارم و چند چالش اساسی
تحولات پیش روی ما که پس از کرونا شتاب بیشتری هم به خود گرفته در کنار همه جذابیتهایش، تهدیدهای مختلفی هم در برابر انسان ایجاد میکند. نمیتوان فراموش کرد که همه انقلابهای صنعتی چالشهای حاکمیتی، اجتماعی و اقتصادی خاصی را رقم زدند و در راس همه اینها نابرابری را بیش از گذشته تقویت کردند.
۱- چالش اقتصادی و بازار کار: همه انقلابهای صنعتی فضای کار را تکان دادند و شکل و شمایل کار را متحول کردند. در این شرایط جدید بازار کار و اشتغال تحولات جدیای را تجربه خواهد کرد که چشمههایی از آن تاکنون برایمان روشن و هویدا شدند. پیشبینیهای مختلفی نسبت به آینده وجود دارد. مثلا دوقطبی شدن بازار کار یکی از این موارد است؛ یک طرف مشاغلی با مهارت پایین که درآمدهای پایینی دارند و در مقابل مشاغل مهارتی که درآمدهای بالایی هم دریافت میکنند.
حاصل این تقابل، نابرابری را تقویت میکند و موجب احتمالا نارضایتیهای مختلفی در فضای اجتماعی خواهد بود. از سوی دیگر جایگزین شدن فناوریهای پیشرفته به جای انسان نیازمند آمادگی نسل جدید است، از مساله آموزش و فراگیری مهارتها یکی از جنبههای این چالش ارزیابی میشود. در ورای بازار کار هم ریسکهای پولی و مالی متاثر از فناوریهای جدید مثل ارزهای دیجیتال هم نیازمند توجه ویژهای هستند.
۲- دسترسی به فناوری: یکی دیگر از چالشهای دنیای انقلاب چهارم صنعتی ماجرای دسترسیها به فناوریهای جدید است. درست مانند انقلابهای پیشین که فناوری تعیینکننده قدرت کشورها و ملتها بود، بیم آن میرود دستیابی به تکنولوژیهای جدید که طبیعتا در دسترس همه کشورها نیست و امکان دسترسی به آنها هم برای همه یکجور نیست، فضای جدیدی را رقم بزند. طبقهبندی جدید دیگری مانند همان کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه یا چیزی شبیه به آن و برخلاف فضای زیبا و دوستداشتنی که شواب در کتابش تصویرسازی کرده است.
۳- جامعه و انتظارات: رویدادهای جدید در عصر شبکههای اجتماعی با سرعت بالایی دیده و شنیده میشوند. نظاره کردن این رویدادها بدون شک بر انتظارات بشر فارغ از محدوده جغرافیاییاش تاثیر خواهد گذشت. در سادهترین حالت ممکن در فضایی که تولید انبوه جای خود را به تولید سفارشیسازی شده میدهد، تولیدات فعلی بسیاری از کسب و کارها پاسخگوی انتظارات مشتریان نیست. همین فضا را میتوان در سطح یک ملت تصور کرد.
۴- داده و ماادراک داده: شواب جمله کلیدی در کتاب خود آورده و میگوید در فضای جدید دنیا، «داده، نفت است». او از باب اهمیت دادهها این تعبیر را به کار برده، اما میتوان در جنبههای دیگری هم از آن استفاده کرد و آن را تعمیم داد. درواقع همانطور که زمانی نفت به عنوان یکی از منابع اصلی تولید اهمیت یافت تا جایی که برای دست یافتن به آن و تصاحبش استعمار شکل گرفت، حالا هم میتوان انتظار استعمار جدیدی را با محوریت داده داشت.
فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم یا بهواسطه جمعآوری دادهها و یا تحلیل و بهکارگیری آنها کارکرد دارند؛ بنابراین هم از حیث جمعآوری و هم از حیث استفاده، اهمیت داده در جهان پیش روی ما وصفناپذیر است. از همین رو دولتهای مختلف نسبت به حفظ دادهها قوانین خاصی را هم در نظر گرفتند. شاید یکی از جدیدترین برخوردها و مواجهههای قانونی در همین موضوع ماجرای برخورد اتحادیه اروپا با شرکت متا است که چند روز پیش به جریمهای ۱.۳ میلیارد دلاری محکوم شد که بالاترین میزان محکومیت در این حوزه به شمار میرود.
کمیسیون حفاظت از دادههای ایرلند (DPC) که این حکم را صادر کرده، معتقد است شبکه اجتماعی فیسبوک با انتقال دادههای شهروندان اروپا به سرورهای آمریکا مرتکب نقض قوانین کلیدی حریم خصوصی دیجیتال (GDPR) شده است. اروپاییها البته آمازون را در سال ۲۰۲۱، حدود ۸۰۰ میلیون و اینستاگرام و فیسبوک را در سال گذشته به ترتیب ۴۳۷ و ۲۸۶ میلیون دلار بهخاطر نقض مقررات حفاظت از دادههای عمومی جریمه کرده بودند.
۵- امنیت سایبری: نمیتوان از دنیای دیجیتال صحبت کرد و مخاطرات آن را نادیده انگاشت. حملات سایبری که امروز برای مخاطبان فضای مجازی دیگر موضوع جدیدی نیست، یکی از مهمترین چالشهای انقلاب جدید صنعتی است که پایهای دیجیتال دارد و برمحور سیستمها پیش میرود. سیستمهای جدید دیگر محدود به فضای دیجیال نیستند. هرکدام از آنها تاثیرات فیزیکی خاصی هم خواهند داشت؛ چرا که امتدادی در دنیای واقعی دارند. اینجاست که مساله زیرساختها و تامین امنیت آن بیش از گذشته اهمیت مییابد. تامین امنیت سایبری، نیازمند برخورداری از سلاحهای جدید این بستر هستند.
۶- ظهور بازیگران جدید در حکمرانی: بدون شک فضای انقلاب صنعتی متاثر از حضور و مشارکت بخش خصوصی قرار خواهد گرفت. اگر تا پیش از این دولتها یگانه تصمیمگیر مسائل و سیاستگذاران بلامنازع بودند، فضای متفاوت فعلی اقتضائات دیگری را در نحوه سیاستگذاری و تصمیمگیری میطلبد. تاثیری که بیش از هرچیز حاکمیت دولتها را متاثر میسازد. در این بستر مدلهای سلبی و قدیمی قطعا نمیتواند از عهده مدیریت فضا برآید. به نظر میرسد حتی ساحت تنظیمگری دولت هم باید با درک حساسیتهای عصر جدید رقم بخورد و با ظرافتهای مورد نیاز از طراحی تا اجرا پیادهسازی شود.
جایگاه ایران در عصر جدید صنعتی کجاست؟
انقلاب صنعتی جدید چند خصوصیت قابل توجه دارد. سرعت را میتوان اولین ویژگی مهم آن دانست. سرعتی که خطی نیست و نمایی پیش میرود. دوم عمیق بودن آن است. انقلاب چهارم الگوهای جدید را از خود به جای خواهد گذاشت که دامنه آن تا مساله «هویت» را تحت شعاع قرار میدهد. گستردگی را میتوان ویژگی سوم دانست.
تحول سیستمی که حد و مرزی نمیشناسد و نه فقط کشورها بلکه صنایع و جامعه درون یک کشور را هم تحت تاثیر قرار میدهد. از سوی دیگر تاثیرات این انقلاب محدود به فضای فیزیکی و دیجیتالی نشده و حوزه زیست را هم درگیر خواهد کرد. با درک این اهمیتها تکلیف ما چیست؟ ایران کجای دنیای جدید قرار میگیرد و چه نقشی برای خود در نظر دارد؟ پاسخ این سوالات را باید از سیاستگذران پرسید. اما ارزیابیهای فعلی فضای روشنی را نسبت به درک اهمیتها و ابعاد گوناگون چالشهای جدید به ذهن متبادر نمیکند.
به طور خلاصه میتوان در این حوزه بر چند نکته تاکید کرد:
۱- مهمترین کاری که حاکمیت میتواند برای آن برنامهریزی کند ایجاد فضای همکاری مشترک با بخش خصوصی است؛ حرکتی که میتوان نمونههای مختلفی از آن را در آمریکا و چین تماشا کرد. روندی که در کشور ما آغاز شده و باید با در نظر گرفتن ظرافتهای عصر جدید دنبال شود.
۲- در کنار اهمیت فضای دیجیتال، میدان اثرگذاری حاکمیت فراتر از فضای دیجیتال تعریف میشود. نگاه هوشمندانهای میتواند پیوند ناگسستنی بین فضای دیجیتال و ارائه خدمات کلیدی در کشور ایجاد کند. اتفاقی که هم رضایت آحاد مردم را فراهم میکند و هم از دادههای مورد اهمیت کشور حفاظت.
۳- حاکمیت چابک لازمه تصمیمگیری در عصر جدید فناوری است. رویکردی که بیراه نیست اگر ادعا کنیم ما در مقابل آن قرار داریم. تجربه ناموفق نادیدهانگاری و سپردن امور به دست زمان که نمونه آن را در مواجهه با شبکههای اجتماعی به یاد میآوریم میتواند دوباره تکرار شود و البته دوباره شکست بخورد. میتوان به جای در نظر گرفتن اتفاقات و تحولات و پیچیدگیهای آنها، صیانت را در محل اشتباهی نشاند و به جای درجا زدن در حال و افسوس خوردن زمان از دست رفته با آیندهنگری سیاستگذاری کرد تا از جریان با سرعت فناوری بیش از این عقب نماند.
مواجهه با فضای جدید نیازمند اصلاح و بهروزآوری قوانین و مقررات است، پیش از اینکه ماجرای دادههای ارزشمند کاربران تبدیل به یک بحران ملی شوند. تحولات جدید دیر یا زود حاکمیت کشورها را تحت تاثیر قرار خواهد داد؛ ما در این رقابت دو انتخاب داریم: میتوانیم با فهم درست تحولات خودمان را برای آینده آماده کنیم و مولد باشیم یا منتظر اتفاقاتی بمانیم که ناچار ما را دچار تغییر خواهند کرد و تبدیل به یک مصرفکننده صرف شویم.
۴- آموزش دانشگاهها باید برای تربیت نیروهای کاری آینده باشد. در فضایی که امروز هم چالش اشتغال دانشآموختگان جدی است و بخش مهمی از این چالش به واسطه آموزشهای غیرکاربردی فضای دانشگاهی است، لزوم در نظر گرفتن شرایط جدید و تحول حوزه آموزش بیش از گذشته احساس میشود.
۵- صنایع جدید بدون فناوری نمیتوانند خود را در فضای فعلی حفظ کنند؛ مگر با تحمیل هزینههای کلان اقتصادی و اجتماعی به ملتها. صنایع کشور که بخش مهمی از آنها هم در اختیار دولت قرار دارند و حاکمیتی هستند، امروز باید محل رسوخ تکنولوژیهای نوین به ویژه در حوزه فناوری اطلاعات باشند. اتفاقی که باید در وزارت صنعت و معاونت علمی ریاست جمهوری بیش از سایر دستگاهها مورد توجه قرار گیرد.