جنگ ترکیبی به عنوان ترکیبی از ظرفیتهای نظامی متعارف، شورشها، تروریسم، جنگ چریکی، جنایتهای سازمانیافته، جنگ نرمافزاری و فناوریهای نظامی توصیف میشود
به گزارش گرداب، اقدامات نظامی داعش در قلمرو خود و در مواجهه با دشمنان، دارای ابعادی بود که در تاریخ نظامی جهان کمتر میتوان مشابه آن را پیدا کرد. دو بُعد جدید و متفاوت آن استفاده از حملات انتحاری و اعدام فلهای و بعضاً دهشتناک (به زعم داعش) رفاوض، کفار و منافقان بود. آنها با استفاده از تکنیکهای نوین تهیه فیلم، نمایش اعدام و زبح مخالفان را در سریعترین زمان ممکن منتشر میکردند. این اقدام یک جرم سازمانیافته و نقض آشکار حقوق اسیران جنگی بود که البته داعش نه تنها وقعی بدان نمینهاد بلکه از آن به عنوان یک تاکتیک جنگی موثر استفاده کرد. تاکتیکی که به ایجاد رعب و وحشت در میان دشمنان آنها منجر شد و روحیه و عزم راسخ جلادان داعش را به تصویر میکشید. منظور از تاکتیک موثر، اثربخشی و مفید واقع شدن این اقدام بود.
تصویر شماره ۱- اعدام قربانیان متهم به جاسوسی در دیرالزور (سی ان ان، ۲۰۱۴)
اگر هدف از جنگ را شکست دشمن و درهم شکستن توان نظامی گروه مقابل تعریف کنیم، برای دستیابی به این هدف باید از انواع ابزارهای موجود و ممکن استفاده کرد. امروزه برای فرسوده ساختن نیروی مقابل، اتکا به تجهیزات جنگی و آتش صرف فاقد تاثیر جنگهای کلاسیک است و قدرتها تلاش میکنند از انواع روشها و تاکتیکهای جنگی بعضاً غیرجنگی نیز استفاده کنند.
جنگ ترکیبی یا هیبریدی که گاهی از آن با عنوان عملیاتهای پیچیده، جنگهای کوچک و یا نامنظم نیز یاد میشود، بیانگر به کارگیری ترکیبی قابلیتهای نیروهای نظامی متعارف به شیوهای بدیع، پیچیده و هماهنگ شده است. این نوع نبرد، شامل عواملی است که از تاکتیکها و آرایشهای نظامی گرفته تا حملههای نظامی وغیرنظامی را در برمیگیرد (منبع ۱)
به نظر فرانک هافمن شکلگیری شبکه جهانی اینترنت، افزایش توان نظامی قدرتهای منطقههای مانند ایران و ترکیه، شکلگیری گروههای شبهنظامی مستقل، تحریمهای اقتصادی و نظامی گسترده علیه نیروهای ناهمسو و تاثیرپذیری بالای تحریمها بر تابآوری نظامی طرف مقابل، فروپاشی رژیم شوروی بدون شلیک حتی یک گلوله، شکست ارتش و یگانهای زرهی عراق در جنگ اول خلیج فارس، جنگ بالکان، مقاومت مجاهدان افغان در برابر ارتش شوروی، ظهور القاعده و داعش و تجارب موفق گروههای شبهنظامی مانند نیروهای چچنی در جنگ با روسیه و خصوصاً حزبالله در برابر اسرائیل هر یک به نحوی به پرورش این مفهوم کمک کردهاند (منبع ۲).
هافمن معتقد است جنگ نامتوازن سال ۲۰۰۶ جنوب لبنان که میان ارتش مجهز اسرائیل با یک گروه شبهنظامی (حزبالله) صورت گرفت، مهمترین مصداق جنگ هیبردی است. در این جنگ، نیروهای لبنانی نشان دادند که چگونه با استفاده از نیروهای آموزش دیده، متعهد و آماده در یک فضای محدود (از حیث گستره جغرافیایی) و تجهیزات و توان عملیاتی ناچیز (در قیاس با دشمن) با یک دشمن کلاسیک و قدرتمند مواجه شوند و پیروز شوند.
او نشان میدهد که حزبالله مانند مدافعان جهادی در نبردهای فلوجه در عراق طی آوریل و نوامبر ۲۰۰۴، به طرز ماهرانهای از زمین شهری برای ایجاد کمین و فرار از شناسایی و ایجاد استحکامات دفاعی قوی در اطراف فضاهای غیرنظامی بهره برده و تصویری جدید از نبرد را ارائه کرده است. هافمن به نقل از نیروهای اسرائیلی، نبرد چریکهای حزبالله را منعطف، سیال، غیرقابل پیشبینی و گسترده عنوان میکند (منبع ۳).
هافمن معتقد است که البته نمیتوان از حیث نظامی حزبالله را پیروز تلقی کرد، اما آنها از طریق ابزارهای رسانههای و بازنمایی جنگ، رژیم متجاوز صهونیستی را به عنوان عامل متجاوز، کودککش و شکستپذیر به تصویر کشیدند و محبوبیت خود را در افکارعمومی مردم لبنان و منطقه (سرمایه اجتماعی) به شدت ارتقا دادند.
از این جهت، جنگ هیبردی به معنای استفاده از الگوهای کلاسیک و نوین و منعطف نظامی در کنار ابزارهای فرانظامی مانند استفاده از رسانه، جنگ روانی، دیپلماسی و تبلیغات است. در دیگر تعاریف، جنگ ترکیبی به معنای استفاده از همه ابزارهای نامنظم و نامتقارن است و شامل استفادهی یک بازیگردولتی یا غیردولتی از همه ابزارهای در دسترس دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی با هدف ایجاد بیثباتی در کشور هدف است. در واقع به دلیل پیچیدگی فضای جنگ و استفاده از سطح مختلف از یک سو و افزایش ضریب فریب بازیگران از سوی دیگر ضرورت تاکید بر جنگهای ترکیبی در جهان نوین اهمیت فزایندهای پیدا کرده است (منبع ۴).
از ویژگیهای جنگهای ترکیبی میتوان به حضور عناصر عمده نیروهای منظم و نامنظم دولتی و غیردولتی، مشارکت راهبردی فرماندهی و کنترل چندوجهی، اقدامات همزمان، تهدیدات متنوع و سریع و فقدان دکترین عملیاتی مشخص اشاره نمود.
از این جهت ابزارهای جنگ ترکیبی را به طور کلی میتوان به دو گروه ابزارهای نظامی و غیرنظامی تقسیم کرد. ابزارهای غیرنظامی شامل تحریمهای اقتصادی و نظامی و تعریف نیروی نظامی رقیب به عنوان گروه ترویستی، حمایت از ناآرامیهای داخلی، تجزیه کشور و انواع عملیات رسانههای هستند. ابزارها و ابعاد نظامی نیز عمدتاً شامل ابزارهای کلاسیک جنگ به علاوه شیوهها و ابزارهای نوین جنگ مانند ابزارهای سایبری و رسانهها، پیدایش و استفاده از مهمات نقطهزن، کوتاه شدن زمان جنگ، حمله از نقاط دور، کاهش نیروهای عملیاتی و استفاده از نیروهای ویژه و پهبادی است.
جمعبندی
برای جمعبندی مباحث به طور کلی میتوان گفت هر نیروی متخاصمی که به صورت همزمان و تطبیقپذیر، ترکیبی همچنین از ۴ عنصر سلاحهای متعارف، تاکتیکهای نامنظم، تروریسم و رفتارهای مجرمانه را در فضای جنگی برای حصول اهداف سیاسی خود به کار میگیرد، به روش هیبریدی میجنگد (منبع ۵).
در پایان جنگ ترکیبی به عنوان ترکیبی از ظرفیتهای نظامی متعارف، شورشها، تروریسم، جنگ چریکی، جنایتهای سازمانیافته، جنگ نرمافزاری و فناوریهای نظامی توصیف میشود. این گونه جنگها همچنین میتوانند دربرگیرنده نقض قوانین جنگی و همچنین عوامل و سازمانهای غیردولتی باشند که تحت حمایت دولتها بوده و برنامههای مبهمی دارند.
تمام این اجزا میتوانند با اجزاء نامشخصی ترکیب شده و همزمان نتیجه را تحت تاثیر قرار دهند. اهمیت و ارزش هر جزء میتواند در طی جنگ بر اساس مراحل جنگی یا تاثیرگذاری سریع آن به طور قابل توجهی تغییر کند (جولانی و فولادی، ۱۳۹۶: ۱۳۱).
برای نمونه تروریستهای داعش با استفاده از ایدئولوژی سلفی/تکفیری، شمار فراوانی از نیروهای انتحاری را برای انجام عملیات مورد استفاده قرار دادند که تبدیل به ابزاری موثر برای پیشروی آنها شد. این عنصر، در جنگ اخیر روسیه و اوکراین به سبب فقدان چنین ایدئولوژی در بین دو طرف جنگ، نمیتواند مورد استفاده قرار گیرد در عوض در این جنگ استفاده از پهبادهای انتحاری به شکل بیسابقهای در دستور کار قرار گرفته است. از این جهت، جنگ ترکیبی یک رویکرد نظامی فراگیر است که در آن بسته به کلیه امکانات و تواناییها، فضا و ایدئولوژی موجود بر علیه طرف مقابل طرحبندی و مورد استفاده قرار میگیرد.
منابع:
۱-
شکری، حشمت الله (۱۳۹۸) رویکرد آمریکا به جنگ هیبریدی علیه جمهوری اسلامی ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام ص ۱۲۸،
۲-
Conflict in the ۲۱st Century: The Rise of Hybrid Wars. By Frank Hoffman, Research Fellow, Center for Emerging Threats and Opportunities (CETO).pp ۳۲-۶،
۳-
Conflict in the ۲۱st Century: The Rise of Hybrid Wars. By Frank Hoffman, Research Fellow, Center for Emerging Threats and Opportunities (CETO).p ۳۶،
۴-
قوام، عبدالعلی (۱۳۸۰) اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران: نشر سمت، چاپ هفتم، ص ۱۴.
۵-
قاسمی، فرهاد و اسماعی فرزین، ایرج (۱۳۹۶) جنگ هیبریدی در سیستم بین المللی پیچیده_آشوبی، فصلنامه مدیریت نظامی، سال هفدهم، شماره ۲، تابستان ۱۳۹۶ ص ۷۲