نقش رسانه و واحدهای شناختی در جنگهای ترکیبی عصر حاضر به اندازه نیروهای نظامی و بلکه بیشتر اهمیت دارد. در جنگ حاضر میان رژیم صهیونیستی و نیروهای مقاومت غزه، رسانههای این رژیم و واحدهای شناختی و عملیات روانی ارتش اشغالگر قدس بهشدت فعالیت دارند تا نگاه مخاطبان جهانی را به سمت روایتهای خود معطوف نمایند. در این گزارش برخی از محورهای رسانهای کار شده توسط رسانههای صهیونیستی را مرور میکنیم.
به گزارش گرداب، نبرد طوفان الاقصی رکودهایی را به ثبت رسانده است که در تاریخ مبارزه جبهه مقاومت با رژیم صهیونیستی بی نظیر است. از عدم اطلاع شاباک و نهادهای امنیتی اطلاعاتی رژیم از آغاز تهاجم نیروهای القسام به غلاف غزه تا جنگ شهری و بیش از ۲۰۰ اسیر صهیونیست بدون شک در تاریخ مقاومت خواهد ماند و سرآغاز تحولی در الگوهای مبارزاتی مردم فلسطین علیه اشغالگران خواهد شد.
اما از آنچه که این روزها در کارزار نبرد نظامی شاهد آن هستیم و سناریوها و راهبردهایی که برای ادامه یا توقف این جنگ توسط اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی جهان است بگذریم، شاهد نقش آفرینی میلیونها نفر انسان در کره زمین هستیم که هر کدام به نوعی در سیاهی لشگر این جنگ قرار میگیرند. آنها با ابزار رسانه و شبکههای اجتماعی در طرفداری از رژیم صهیونیستی یا فلسطین روزانه میلیونها پست منتشر میکنند و هر کدام از منطق خاصی برای اثبات حقانیت خود استفاده میکنند. سیر تحول جنگها از نبردهای نظامی و سخت جنگهای جهانی تا به امروز به وضوح نشان میدهد که نبردهای عصر حاضر فضای ترکیبی عظیمی خلق میکند که جنگ نظامی فقط یکی از اجزای این جنگ به حساب میآید.
در این جنگ ترکیبی، همانطور که ذکر شد میلیونها نفر در سراسر دنیا به واسطه حضور و استفاده از شبکههای اجتماعی ضمن ایفای نقش و طرفداری از یکی از طرفین، خود، جامعه هدف برای بازوی رسانهای و شناختی طرفین درگیری هستند؛ بنابراین باید برای آنها نیز برنامه داشت و جنگ را در فضای رسانهای به نحوی هدایت کرد که سوگیری مخاطبان بین المللی را به سمت خود کشاند. در جنگ حاضر میان رژیم اشغالگر قدس و نیروهای مقاومت غزه نیز همین اتفاق در حال جریان است. واحدهای عملیات روانی و جنگ شناختی رژیم صهیونیستی برنامهای را طراحی و اجرا میکنند که ضمن توجیه اقدامات نظامی وحشیگرایانه خود، پاسخهای حماس و سایر گروههای فلسطینی را تهاجم ظالمانه به مردم بی دفاع اسرائیل تلقی میکند. در همین زمینه به برخی از محورهای رسانه و شناختی بارز که صهیونیستها روی آن تمرکز دارند، میپردازیم.
• نظامیان صهیونیست کشته شده، قهرمان دفاع از رژیم صهیونیستی
زیست بحرانی یهودیان صهیونیست در طول تاریخ نشان میدهد که به دلایل مختلف اضطراب زیادی برای مواجهه با مرگ و یا درگیر شدن در چالشی که حیات آنها را به خطر میاندازد، دارند. در سالهای گذشته رسانههای صهیونیستی به شدت در سانسور تعداد کشته شدگان و محل درگیری و نوع هدف قرار گرفتن نیروهای خود تلاش میکردند. دست به دست شدن اخبار و تصاویر از کشته شدگان جنگی، تابوت با پرچم ستاره داوود و مراسم بزرگداشت برای آنها اضطراب آفرین است. در جنگ حاضر به دلیل حجم بالای کشته شدگان و آماری که حماس منتشر میکرد این امکان در سربسته گذاشتن اتفاقات وجود نداشت و مخاطبان پیش از آنکه رسانههای صهیونیستی گزارش دهند، کشته شدن نیروهای صهیونیست را در فیلمهایی که حماس منتشر میکرد، دیده بودند.
در فضای به وجود آمده از این اتفاق رسانههای رژیم اشغالگر سعی دارند نشان دهند که نیروهای کشته شده نیروهای حافظ صلح و امنیت برای همه مردم ساکن سرزمینهای اشغالی علی الخصوص خود اعراب (اعرابی که در مناطق اشغالی ۱۹۴۸ زندگی میکنند) بودند؛ بنابراین کشته شدن آنها بهوسیله نیروهای حماس یا جهاد اسلامی را ناشی از جنگ طلبی و وحشی گری این گروهها تلقی میکنند، زیرا افرادی را مورد هدف قرار داده اند که پیش از آنکه نظامی باشند، نیروی حافظ صلح اند!
• استفاده از اینفلوئنسرها و جهتگیری آنان
اینفلوئنسرها و چهرههای مشهور هنری، ورزشی، کمدی و … در شبکههای اجتماعی اغلب به صورت عمدی وارد جریانات سیاسی و اظهار در مباحث جنجالی نمیشوند. بسیاری از آنان در شغل و حرفه خود فرسنگها دورتر از نزاعها سیاسی و عقیدتی و فرهنگی هستند و در دنیای مجازی خود فعالیت میکنند. اما در مواقع حساس و اتفاقات خیره کننده جهانی، رفتار و اظهار نظر آنها ولو بصورت تلویحی موج رسانهای گستردهای ایجاد میکند. این اظهار نظرها میتواند سفارش شده باشد یا اینکه رفتار آن اینفلوئنسر توسط طرفین به نفع خودشان تفسیر شود.
رسانههای صهیونیستی از این تکنیک نیز به خوبی در حال بهره برداری هستند. حمایت برخی از چهرههای مشهور جهان را حمایت همه مردم خوب جهان از رژیم صهیونیستی قلمداد میکنند. در یکی از نمونههای این فعالیت، رسانههای اسرائیلی اعلام کردند که بادیگارد هنرپیشه مشهور آمریکایی، تیلور سوئیفت برای دفاع از مردم بی گناه اسرائیل که حماس آنها را ذبح میکند به این کشور خودخوانده آمده و به نیروهای ذخیره ارتش پیوسته است تا با سازمان تروریستی حماس بجنگد.
• اختلاف افکنی میان گروههای مقاومت
هنگامی که یک گروه در نبرد ترکیبی مقابل چند گروه دیگر قرار دارد، یکی از متداولترین تکنیکها ایجاد تفرقه میان آن گروهها و برجسته سازی آن در فضای رسانه است. رژیم صهیونیستی در طی این جنگ بارها تلاش کرد تا اختلافی میان حماس و جهاد اسلامی در راهبری نبرد و نیز عدم هماهنگی در شلیک موشکها نشان دهد. رسانههای صهیونیستی در پوشش برخی اخبار حملات موشکی و راکتی مقاومت غزه که به هدف اثبات نمیکرد یا در خاک غزه منفجر میشد به شدت فعال هستند. در برخی موارد نیز حملات اشغالگران به غزه را نیز اینطور اعلام میکنند که پرتابهای نافرجام جهاد اسلامی موجب تخریب خانهای در غزه شده است. یا اینکه نیروهای جهاد اسلامی به اشتباه نیروهایی از کتائب القسام را مورد هدف قرار داده اند.
• بمباران با اطلاع قبلی، جنایت جنگی نیست!
ارتش صهیونیستی در روزها و شبهای اخیر گاهی با هشدار و اغلب بدون هشدار، مناطق مسکونی در غزه را بصورت عجیب مورد هدف قرار داده است. بانک اهدافی که آنانا برای زدن آن تلاش میکنند آپارتمانها و محلههای مسکونیای است که با توجه به تراکم جمعیتی در غزه، در هر تهاجم دهها نفر که بیشتر آنها زن و کودک هستند شهید و زخمی میشوند. ارتش رژیم صهیونیستی برای توجیه این اقدام اعلام میکند که ما از قبل نسبت به این حمله هشدار داده بودیم. معلوم نیست هنگامی که شهروندان بی دفاع و غیرنظامی غزه هیچ پناهگاه یا حتی زمین خالی برای پناه گرفتن ندارند هشدار به چه دردی میخورد؟ وحشیانهترین اقدام در این زمینه را میتوان بمباران بیمارستان المعمدانی در ۱۷ اکتبر دانست که بیش از ۵۰۰ نفر فلسطینی در همان ساعت اولیه شهید و زخمی شدند.
بیشتر این شهدا زنان و کودکانی بودند که در بمبارانهای قبلی مجروح شده و در بیمارستان تحت مداوا قرار داشتند. ارتش رژیم اشغالگر قدس روایات ضد و نقیضی را از همان ساعات اولیه صادر کرد. آنها ابتدا در توجیه این حرکت غیر انسانی اعلام کردند که پیش از این هشدار داده بودیم که مردم غزه از برخی بیمارستان¬ها و مناطق خارج شوند! در ادامه نیز این جنایت را به گردن جنبش جهاد اسلامی فلسطین انداختند و اعلام کردند که شلیک موشک نافرجام این جنبش به بیمارستان اصابت کرده است.
منبع: تحولات جهان اسلام