خبرگزاری ایرنا در پژوهشی به بررسی کاربردها و اثرات هوش مصنوعی در حوزه آموزش پرداخت.
به گزارش گرداب، شناخت بسیاری از ما از هوش مصنوعی و ارتباطمان محدود به گفتوگویی مجازی بوده که هنوز به زبان فارسی چندان مسلط نیست و در بسیاری موارد جوابهایی بیربط میدهد، اما باید دانست که این فناوری در حال سیطره بر عرصههای گوناگون از جمله آموزش است.
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) از دید صاحبنظران حوزه فناوریهای دیجیتال با سرعتی خیرهکننده زمینه دگرگونی در دیگر عرصهها را فراهم خواهد ساخت از جمله در آموزش.
در وضعیت کنونی برخی برای تقویت مهارتهایی، چون زبانآموزی از مزیتهای هوش مصنوعی سود میجویند و گروهی برای عقب نماندن از قافله این فناوری به سراغ بستهها و دورههای آموزشی AI میروند.
بر اساس گزارشی از دانشگاه آکسفورد درباره پیامدهای توسعه هوش مصنوعی در آموزش، زمینههای شتابگرفتن این روند را پاندمی کرونا ایجاد کرد تا جایی که در سال نخست بعد از کرونا ۳۶ درصد از موسسات آموزشی جهان به استفاده از پلتفرمهای دیجیتال روی آوردند و ۴۵ درصد از زبانآموزان هم از دریچه دیجیتال وارد کلاسها شدند.
این گزارش میافزاید: بعد از تجربه پاندمی، بیش از ۷۰ درصد از آموزگاران در ایالات متحده و بریتانیا نسبت به پیامدهای توسعه هوش مصنوعی در حوزه آموزش اظهار خوشبینی کردهاند.
با این حال نمیتوان از پیامدهای منفی گشایش این دریچه دیجیتال به زندگی انسانها چشم پوشید. بررسی مجموعه پیامدهای حضور برجسته AI در حوزه آموزش سبب شد تا پژوهشگر ایرنا با «میمنت عابدینی بلترک» دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه مازندران و «علی شاکر» دانشآموخته دکترای علوم ارتباطات و مدرس دوره رسانههای الکترونیک گفتگو کند.
دوگانه آموزش سنتی و نوین
به گفته دکتر عابدینی، با پیشرفت علم و تکنولوژی، آموزش هم تحت تاثیر قرار گرفته است، اما نحوه کاربرد فناوریها هم در آموزش مهم است. در واقع کاربرد فناوریها باید به گونهای باشد که به عنوان ابزار در خدمت آموزش و ارتقای کیفیت آن قرار بگیرد و نه اینکه تبدیل به هدف شود. از طرفی، در هنگام استفاده از فناوریها هم باید به عوامل دیگری نظیر تعداد جمعیت در کلاس، محتوای آموزشی و رده سنی دانشآموزان هم توجه داشته باشیم. زیرا در نظر نگرفتن این جوانب سبب میشود مزایای فناوری از بین برود. برای مثال بسیاری معلمان یا استادان فکر میکنند استفاده از فناوری در عملکرد یادگیری و تدریس موثر است، اما این نکته را فراموش میکنند که کاربست فناوری به معنای استفاده از برخی برنامهها و نرم افزارها و روخوانی از آنها نیست. مانند استفاده از پاورپوینت که برخی صرفا به خواندن محتوا از روی آن اکتفا میکنند. در واقع در این گونه موارد است که ابزار تبدیل به هدف میشود.
برخی برنامهها و نرمافزارها را میتوان برای آموزش استفاده کرد، اما بعضی دیگر شاید مفید نباشند یا استفاده از روشهایی تجربهمحور ممکن است بسیار کاربردیتر ظاهر شوند؛ بنابراین مهم است که بدانیم مخاطبان چه کسانی هستند یا در آموزش برخی محتواها، چه فناوریهایی میتوانند کمککننده باشند. برای مثال برای تدریس مباحث علوم میتوان با استفاده از فناوری، موضوعات را به صورت عینیتر و ملموستر آموزش داد.
بدیهی است که استفاده صحیح از فناوری به معنای کنار گذاشتن روشهای سنتی نیست؛ یعنی به این معنا نیست که بگوییم کسانی که از فناوری استفاده کنند، تدریس بسیار خوبی خواهند داشت. گاهی روشهای سنتی اثرگذارتر از کاربرد فناوری در آموزش است. البته اینکه ما واژه روش سنتی استفاده کنیم یا خیر خود جای بحث دارد. برای مثال در تدریس فعال مانند پرسش و پاسخ، بحث گروهی یا حل مساله میتوان فرایند یادگیری را بهبود بخشید و کیفیت آموزش را بالا برد و از هیچ فناوری هم استفاده نکرد.
زیرساخت و امکانات استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را داریم؟
دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه مازندران ادامه میدهد: نکته دیگر در استفاده از فناوریها در کلاس این است که باید زیرساختها و امکانات در سیستم آموزشی فراهم باشد و همچنین نحوه استفاده از آنها به معلمان، استادان، دانش آموزان و دانشجویان آموزش داده شود. برای مثال اینکه شما مدرسه یا تخته هوشمند داشته باشید، اما نتوانید از آن استفاده کنید، فایدهای ندارد. به عبارتی ابزار به ما کمک میکنند تا تدریس بهتر و یادگیری عمیقتری داشته باشیم، اما اگر قرار باشد این اتفاقات نیافتد استفاده از ابزار هم فایدهای نخواهد داشت.
در مدارسی که فاقد هر گونه ابزارهای تکنولوژیکی هستند آیا میتوان انتظار داشت از فناوری استفاده کنند؟ واقعا نمیتوانیم. یا حتی در برخی مدارس امکاناتی وجود دارد، اما کاربست آنها نیازمند این است که خودِ دانش آموزان یا دانشجویان نیز ابزارهای مورد نیاز را داشته باشند. آیا میتوان انتظار داشت که همه خانوادهها این شرایط را برای فرزندانشان فراهم کنند. برای مثال زمانی که کووید ۱۹ آمد و آموزش مجازی شد، آیا همه دانشآموزان چنین امکانی را داشتند تا از گوشی موبایل استفاده کنند؟ مسلما خیر.
حتی در بسیاری از شهرها و روستاها بر اثر چنین شرایطی دانشآموزان ترک تحصیل کردند؛ بنابراین مهم است که امکانات و شرایط هم وجود داشته باشد و نکته دیگر این است آیا ما نحوه استفاده درست از این فناوریها را میدانیم؟ درست است که دانشآموزان و دانشجویان نسل زد محسوب میشوند و با تکنولوژی بزرگ شدهاند، اما از موبایل فقط گذراندن اوقات فراغت در شبکههای اجتماعی را فراگرفتهاند. برخی دانشجویان هنوز نحوه استفاده از ویدئو پروژکتور را نمیدانند؛ بنابراین آموزش نحوه صحیح استفاده از تکنولوژی هم مهم است. در این زمینه کارشناسان فناوری میتوانند سودمند باشند و طریقه استفاده از فناوریها را آموزش دهند.
در خصوص نحوه استفاده از هوش مصنوعی هم اگر عملا زیرساختهایش مهیا نباشد، هیچ کمکی به آموزش نمیکند. چون هوش مصنوعی آمده، اما ما، چون آموزشی درباره نحوه استفاده از آن ندیدهایم، بنابراین خروجی نامناسب خواهیم داشت. در واقع اگر فرهنگ استفاده و نحوه آموزش از هر نوع ابزاری نباشد، عادتها و باورهای اشتباه هیچ کمکی به آموزش نخواهد کرد.
مزایای حضور هوش مصنوعی در آموزش از مدرسه تا جامعه
دکتر شاکر، اما اظهاراتش را با تمرکز بر مزیتهای انواع فناوری خصوصا هوش مصنوعی در آموزش آغاز کرده و بیان میدارد: فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی ظرفیت زیادی در آموزش و یادگیری دارند. فناوری AI میتواند برای شخصیسازی آموزش، ارائه بازخورد سریع و همزمان و ایجاد تجربیات یادگیری جذاب و تعاملی استفاده شود.
ما میتوانیم آموزشها را از حالتی جمعی به شکلی شخصیسازی شده در بیاوریم؛ یعنی دیگر نیاز نیست یک موضوع یا درس را به همه افراد یا دانشآموزان بیاموزیم. میتوانیم از این امکان برای پاسخگویی به نیازهای فردی استفاده کنیم. به این ترتیب همه دانشآموزان و دانشجویان فرصت دارند که در حوزهای که مستعدتر هستند، به کار خود ادامه بدهند و چه بسا این تلاش و پیگیری موفقیت را دستیافتنیتر کند.
ما و هوش مصنوعی در آموزش؛ بازار معلمها کساد میشود؟
از طرفی سرعت چنان است که در لحظه تحویل برگه امتحان بدون تاخیر نتیجه آزمون نیز مشخص میشود. هوش مصنوعی میتواند برای تجزیه و تحلیل پاسخهای دانشآموزان به پرسشهای آزمون یا تکالیف مورد استفاده قرار بگیرد و بازخورد فوری به دانشآموزان و دانشجویان بدهد. به این ترتیب این افراد میتوانند اشتباههای خود را دریابند، درک و از تکرار آن اشتباه دوری کنند. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به معلمان نیز درباره نحوه تدریسشان بازخورد بدهد. پدر و مادرها هم میتوانند پیشرفتهای تحصیلی فرزندشان را با این ابزار پیگیری کنند.
مزیتهای این فرایند تنها به مدرسه و دانشگاه محدود نمیشود. آموزش شهروندان نیز در جامعه اهمیت زیادی دارد. از این رو، میتوانیم با ابزارهای هوش مصنوعی به شهروندان درباره میزان مشارکت آنان در جامعه بازخورد نشان دهیم، عملکرد دولت را بسنجیم و درباره جزئیات خدمات کسب و کار مختلف بیشتر بدانیم. برای نمونه، هوش مصنوعی میتواند برای تجزیه و تحلیل مشارکت شهروندان در نظرسنجیهای آنلاین استفاده شود و بازخورد فوری در مورد نحوه مشارکت آنها ارائه دهد. این بازخورد میتواند به شهروندان کمک کند تا درک بهتری از اینکه چگونه مشارکت آنها بر جامعه تأثیر میگذارد داشته باشند. هوش مصنوعی میتواند تجربههای جذاب و تعاملی در زمینه آموزش پدید بیاورد و کاری کند که افراد از آموختن لذت ببرند.
باید برای دوره سوپرهوش مصنوعی آماده شد
این کارشناس ارتباطات همچنین به کاستیهای کاربرد فناوری در آموزش اشاره کرده و میگوید: اگر دادههای آموزشی ناعادلانه باشند، سیستم AI ممکن است پیشبینیهای نادرستی انجام دهد. به عنوان مثال، اگر دادههای آموزشی فقط شامل عملکرد تحصیلی دانشآموزان از خانوادههای مرفه باشد، ممکن است دانشآموزان خانوادههای کمبرخوردار و کمدرآمد به اشتباه به عنوان کم استعداد شناسایی شوند.
همچنین احتماد کساد شدن بازار معلمان نیز وجود دارد. هوش مصنوعی در تکرار آموزشها و راهنمایی قدم به قدم کاربران برای یادگرفتن موضوعی جدید بسیار ماهر است. این ماشین خسته نمیشود. به جرات میتوان گفت حوصلهای که این ماشین دارد با معلمان دلسوز و فداکار امروز قابل مقایسه نیست. پس میتوان بارها و بارها از آن سوال کرد. از طرفی اگر معلمان با مبانی هوش مصنوعی و همچنین سواد هوش مصنوعی آشنا نشوند، علاوه بر اینکه بیکار میشوند، مرجعیت آموزشی و تربیتی خود را هم از دست میدهند.
ممکن است دانشآموزان با کلاس درس یک مدلزبانی بزرگ مثل «چت جی پی تی» (ChatGPT) یا یا «گوگل بارد» (Google Bard) هماهنگ باشند و از آن لذت ببرند؛ چون این ماشینهای هوشمند به بینهایت داده و محتوا دسترسی دارند که با دانش هیچ معلم و استادی در دنیا قابل مقایسه نیست. همین امر میتواند باعث انزوای طیفی از معلمان یا دانشآموزان شود.
از این رو باید ابتدا نیازهای دانشآموزان را درک کنیم. خودمان را به سواد هوش مصنوعی مجهز کنیم تا بتوانیم راجع به هوش مصنوعی با فرزندانمان حرف مشترک داشته باشیم و گفتگو کنیم. به این ترتیب میتوانیم هم مرجعیت تربیتی خود را حفظ کنیم و هم اینکه از تبعات منفی مواجهه با هوش مصنوعی بکاهیم.
در نهایت اینکه یادمان باشد که هوش مصنوعی حال حاضر، یک هوش مصنوعی محدود و ضعیف است. بزودی «هوش مصنوعی عمومی» Artificial General Intelligence (AGI)) و «سوپرهوش مصنوعی» Superintelligence (ASI)) متولد میشوند.
هوش مصنوعی عمومی میتواند به طور مستقل فکر کند و سوپرهوش مصنوعی از هوش فعلی انسان فراتر میرود؛ بنابراین اگر اقتضائات مواجهه با فناوری هوش مصنوعی را رعایت نکنیم، با چالشهایی مواجه میشویم که در پاسخ مجبوریم باز عنان کار را به هوش مصنوعی بسپاریم و مرجعیت خود را از دست بدهیم.