گرداب- «فلسفه نجس و ضاله است، از بین تمامی علما فقط آقای"و.س.خ" اعلم بودند بقیه اصلا سواد ندارند، خدا رحمت کند حضرت آیت الله حلبی را چقدر برای دین زحمت کشید، تمام شاگردان ایشان امام زمانی هستند، حکومت جامعه ما جوانان را ضد دین میکند، باید از سیاست دست برداشت، فلانی در دیدار با امام زمان گفته است...، ما نیز زمانی به رهبری اعتقاد داشتیم ولی به دلایلی...»
اینها گوشهای از ادبیات جذب و شستشوی مغزی انجمن حجتیه است که با تشدید فعالیتهای خود، قشر مذهبی و متدین جامعه را هدف گرفته است، البته این فعالیتها نه به نام انجمن بلکه با نام هیئتها و محافل مذهبی صورت میپذیرد.
انجمن حجتیه چیست؟ انجمن خیریه مهدویه حجتیه در سال ۱۳۳۵ به دست شیخ محمود ذاکر زاده تولائی معروف به "شیخ حلبی" با هدف مبارزه با بهائیت از طریق اعتقادی تاسیس شد.
اگرچه انجمن در تبصره دوم خود آورده است که "انجمن به هیچوجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت"، ولی عملا مخالفت آنها با اقدام سیاسی و خاموش کردن احساسات انقلابی یک مسلمان خواه یا ناخواه انجمن را به یکی از جریانات سیاسی تبدیل کرده است.
افکار و عقاید انجمن حجتیه، قبل از انقلاببزرگ نمایى و جلوهدادن بهائیت به عنوان دشمن اصلى، اصلیترین ویژگی انجمن به حساب میآید، در این زمینه شیخ حلبى تأکید مىکرد: «امروز امام زمان
علیه السلام از کسى جز این خدمت را نمىپذیرد و چیزى جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعى و دینى همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.»
اما شاید نکتهای که کمتر به آن توجه شده باشد، تناقض عقیده و عملکرد این انجمن است. یعنی در حالی که نخست وزیر و بسیاری از اعضای هیئت دولت و نزدیکان دربار بهائی هستند، نمیتوانید انتقادی را نسبت به دربار از سوی انجمن بیابید.
حتی اعضایی که به نحوی به رژیم سلطنت اعتراض میکردند، بر اساس تبصره دوم انجمن بلافاصله به نحوی طرد میشدند، چرا که به زعم آنان، اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینى نیست.
پس حمایت علمای بزرگ از انجمن از چه رویی است؟ مبارزه با بهائیت و سخن گفتن از امام زمان بالذات امر مقدسی است، لذا اکثر علما از شروع حرکت انجمن حمایت کردند، در این بین میتوان حمایتهایی را از شهید مطهری نیز یافت.
اما این حمایتها با شروع نهضت امام از ۱۴ خرداد ۴۲ سیر نزولی مییابد و با موضعگیری انجمن درباره هدر بودن خون شهدا به طور کامل قطع میشود.
یکی دیگر از اعتقادات این انجمن بر این اصل مبتنی شده که قیامهاى قبل از ظهور محکوم به شکست است. آنان با استفاده از برخى روایات، صاحب پرچمهاى قیام قبل از ظهور را گمراه مىدانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت مىشمردند.
همچنین انجمن، جهاد در دوران غیبت را بیمعنا میداند؛ شیخ حلبى در این باره مىگوید: «[شیعه مىگوید:] در عصر غیبت امام زمان
علیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامى که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعىمان را انجام دهیم و به شبهات منکران جواب دهیم و دیگر هیچ.»
یکی از شاخصههای اصلی شناسایی انجمنیها مخالفت آنها با فلسفه است، آنان فلسفه را نوعى بدعت میدانند.
از دیدگاه برخى از انجمنیها، کسى که فلسفه مىخواند یا درس مىدهد، از عدالت ساقط است، بنابراین شما، تعامل انجمن با ابن سینا، سهروردی، ملاصدرا، ملاهادی سبزواری، ابونصر فارابی، غزالی، ابوالبرکات بغدادی، فخر رازی، خواجه نصیر الدین طوسی، صدرالدین دشتکی، شیخ بهایی، میرداماد، حضرت امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، آیت الله حسن حسنزاده آملی، ایت الله جوادی آملی، آیت الله محمدتقی جعفری، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و مقام معظم رهبری را بیابید.
حلبی کیست؟ محمود ذاکر زاده تولائی در ۱۷ شهریور ۱۲۷۹ متولد شد و در ۲۶دی ۱۳۷۶ فوت کرد. این روحانی مشهدی در ایام جوانی خود مدافع ملی شدن صنعت نفت بوده و حتی از مشهد کاندیدای مجلس هفدهم نیز میشود، اما با اقبال نکردن مردم به وی، از سیاست سرخورده میشود.
حلبی در مورد با مبارزه با رژیم طاغوت گفته است: «نمیشود با رژیم تا بن دندان مسلح مبارزه کرد. کسانی که به این راه کشیده میشوند، خونشان هدر است و کسانی که افراد را به این راه میکشانند، مسئول این خونها هستند. کار صحیح فعالیتهای فرهنگی و ایدئولوژیک است نه مبارزه علیه رژیم.»
نگرش انجمن به سیاست و حکومتانجمن طرفدار جدایی دین از سیاست در دوره غیبت است و به واقع انجمن یک تشکیلات سکولار به حساب میآید که دین را تنها در حریم شخصی، قابل توجه میداند.
اعتقاد به امکان نداشتن تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت امام معصوم نیز جزء جدایی ناپذیر این تفکر به حساب میآید. از دیدگاه انجمن، نشانههای ظهور عبارتاند از شیوع گناه و فحشا در میان مردم که در اثر آن، خداوند آنها را به جور سلطان، قحطی زمان و ستم حکام عذاب میکند. بنابراین، آنان علائم آخر زمان را اینگونه تفسیر و از آن شاد هستند: «مردم از هم بیزار و همدیگر را مورد لعن قرار داده و به روی هم آب دهان میاندازند و شهادت به کفر یکدیگر میدهند.» آنان، گرانی، قحطی، زلزلههای پیاپی، قتل و غارت، شیوع گناه و فساد و... را نوید دهنده ظهور میدانند.
ساواک و انجمنسند ساواک به تاریخ ۱۳۵۰/۰۸/۱۳:
اخیرا حاجی آقا حلبی رهبر انجمنهای ۱۴۰ گانه سراسر کشور به منظور توسعه و تعمیم انجمن مزبور در این استان به بندر عباس آمده و عدهای از اعضای انجمنهای کرمان، سیرجان و رفسنجان برای دیدن ایشان به بندر عباس وارد شدهاند. حاجی محمد زمانیان سرپرست انجمن کرمان ضمن بحث کلی به آقای حلبی گفتند در رفسنجان حدود ۶۵ نفر دستگیر شدهاند که عدهای از آنها وابسته به انجمن بودهاند. اصولا گفته شده در رفسنجان بیشتر از رویه آیت الله خمینی پیروی میشود و این دستگیری بهدنبال آتش زدن سینما و اتومبیل رئیس پلیس صورت گرفته و رهبر انجمن رفسنجان به اطلاعات شهربانی فراخوانده شده و ایشان گفتهاند آنها از مدتها قبل با ما ایاب و ذهاب نداشتند و طبق تعهدی که دادهاند، مسئول کارهای انجام شده خودشان هستند.
آقای حلبی از این روش به شدت ناراحت شده و افزوده است که ما را ساواک میشناسد و هدف ما را میداند و به طور کلی ما باید از جنجالهای سیاسی دور باشیم و از رویهٔ آیت الله خمینی و طرفداران کوتاه فکرش هم ابراز تاسف کرد.
نظریه شنبه: آقای حلبی با هر گونه وابستگی سیاسی و فعالیت سوء انجمن مخالف است.
به: ریاست شهربانی بجنورد
از: ساواک بجنورد
درباره: انجمن خیریه مهدویه
این ساواک با انتخاب قربانعلی محمدی مقدم برای انجمن خیریه مهدویه موافقت دارد. خواهشمند است دستور فرمایند چنانچه تغییراتی در اساسنامه آن حاصل گردد، این ساواک را آگاه سازند.
رئیس ساواک بجنورد، مهرآموز
در ملاقاتی که طی چند جلسه با شیخ محمود حلبی سرپرست انجمن مبارزه با بهائیت به عمل آمد، مشارالیه اظهار داشته که از هجده سال قبل تا کنون انجمن مزبور تشکیل شده و هر روز در اکثر شهرستانها دارای تشکیلاتی گردیده و در تهران نیز در نقاط مختلف دارای جلسات و کنفرانس میباشد و تا کنون برای این جلسات صرفا ارشاد جوانان در مسائل دینی بوده و کوچکترین مسئله سیاسی در جلسات مطرح نشده است. حتی به علت اینکه به روحیه جنجالی روحانیان و وعاظ آشنایی دارد، اجازه ورود یک نفر از روحانیان را به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است.
مشارالیه اضافه نمود که انجمن تا کنون خدمات زیادی به دستگاه نموده حتی قبل از برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله که بهائیان قصد کسب امتیاز جهت آشنایی خود را داشتهاند، اقدامات موثری به عمل آورده که به طور حتم به شرف عرض رسیده است. زیرا تیمسار ارتشبد اویسی، فرمانده کل ژاندارمری وقت در جریان بودهاند و ادامه داد چنانچه دستگاه مصلحت نداند که این انجمن با کار خود ادامه دهد به فعالیتش خاتمه داده، ولی مراتب را به شرف عرض همایونی خواهد رسانید. ضمن اینکه مذاکرات لازم در مورد مراقبت از جلسات به منظور جلوگیری از نفوذ احتمالی افراد خرابکار و برانداز انجام شده اقدامات مراقبتی نیز به عمل آمده و به منابع مربوطه آموزش لازم در این زمینه داده شده است. بدیهی است هرگونه خبر واصله به موقع به عرض خواهد رسید.
رئیس ساواک تهران، پرنیان فر
بر اساس همین تفکر، انجمن با روند انقلاب مخالفت و در جریان مخالف رهبری انقلاب، حرکت میکرد. بهطور مثال، در نیمه شعبان سال ۱۳۵۷ امام خمینی
(س) فرمان دادند که «اکنون لازم است در این اعیادی که در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است، بدون هیچگونه تشریفات که نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراکز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم بر پا کند و گویندگان شجاع و محترم مصائب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند.» (صحیفه امام، ج ۳، ص ۴۲۷)
در حالی که رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی
(ره) کوششهای فراوانی برای برگزاری جشنهای نیمه شعبان مبذول میداشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستانها، جشنهای دلخواه خود را برگزار کرد و برای اینکه پاسخی برای عمل خود داشته باشند، هیئتی را به سرپرستی حسین تاجری از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی کسب تکلیف کرده بودند. این در حالی بود که شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار میرفت. وی درگفتوگوی خود با مقامات ساواک در شب ۱/۷/۱۳۵۷ که به شماره ۷۴۰۴/۳۱۲ مورخ ۲/۷/۵۷ در بولتن چهاربرگی ساواک موجود است، گفته بود:
«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یکی از پایگاههای مخالف با رژیم سلطنتی ایران، نجف است که من صد در صد با این پایگاه مخالفم. من برای حفظ مملکت، دیانت و سلطنت فکر میکنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم، آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمیکنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت میکنند.» (حمید روحانی، شریعتمداری در دادگاه تاریخ، به نقل از: اخگری، همان، ص ۵۶)
دیدگاه امام خمینی در مورد انجمنامام خمینی در مورد انجمن حجتیه به ناطق نوری و پرورش، وزیران وقت کشور و آموزش و پرورش میفرمایند: «
به آنها پست کلیدی ندهید. خطرناکند. وقتی آمدند بین شما تفرقه ایجاد میکنند، تشتت ایجاد میکنند. برادران را به جان هم میاندازند. آنها کار دیگری دارند. دنبال مسئله دیگری هستند. اینها با شاه همکاری میکردند. برایشان مسئله دین مطرح نبوده است.»
رهبر کبیر انقلاب در سخنرانی خود در ۲۱ تیر ۶۲ با یادآوری تفکرات انجمن اظهار داشتند: «یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چه میآید؟ حضرت صاحب میآید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟»
اما شاخصترین موضع امام در مقابل انحراف برخی از روحانیون منتسب و یا نزدیک به انجمن حجتیه در "منشور روحانیت" منعکس شده است: «دستهای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا میدانستند و سر به آستانهٔ دربار میساییدند، یک مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند. دیروز مقدس نماهای بیشعور میگفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز میگویند مسئولین نظام کمونیست شدهاند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان
(ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا میدانستند، امروز از اینکه در گوشهای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ میدهد، فریاد وا اسلاما سر میدهند. دیروز حجتیهایها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابی شدهاند. ولایتیهای دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریختهاند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند.» منشور روحانیت ۶۷/۱۲/۳
امام خمینی با هوشیاری دریافته بود که تعطیلی انجمن فقط به خاطر حفظ ظاهر و نداشتن قدرت رویارویی با رهبری انقلاب بود. امام در یک جلسه خصوصی با یادآوری اینکه انجمن فعالیت خود را تعطیل کرده نه منحل، آن را بیفایده خوانده بود.
امروز انجمن چه میگویداعتقاد نداشتن به ولایت فقیه، دشمنی شدید با اهل سنت، ادعاهای دروغین درباره تشرف و رویت امام زمان
(عج)، تشکیل کلاسهای مرید پروری با عنوان نردبام عرفان و اخباریگری از اعتقادات روز انجمن به حساب میآید.
انجمن در مناسبتهایی همچو شهادت حضرت محسن، عیدالزهرا
(س)، هفته وحدت، شهادت حضرت زهرا
(س)، میلاد امام زمان
(عج) و عید غدیر فعالیتهای خود را در پوشش مراسم مذهبی تشدید میکند.
اکثر وبلاگها و رسانههای وابسته به انجمن با فحاشی خارج از عرف به اهل تسنن، موجب ایجاد تفرقه شده و جالبتر آنکه یکی از محورهای حمله به مقام معظم رهبری موضع گیریهای ایشان در راستای وحدت امت اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جوانان استان سیستان و بلوچستان در سال ۸۱ فرمودند: «بدانید آن کسانی که شیعه را علیه سنی، سنی را علیه شیعه تحریک میکنند، نه شیعه را دوست دارند و نه سنی را، با اصل اسلام دشمناند. رحما بینهم، یعنی برادران مسلمان بین خود رحیم و مهربان باشند. دشمن از هر دو طرف تلاش میکند.
از یک طرف غالیگری و ناصبیگری را ترویج میکند و شیعه را در چشم سنی دشمن حقیقی معرفی میکند -بعضی از متحجرین دینی هم متاسفانه باور میکنند- از سوی دیگر شیعه را به اهانت به مقدسات و ارزشهای سنی وادار میکند. توطئه دشمن آن است که این دو مکتب را در مقابل هم قرار دهد.»
خطیب مشهوری که انجمن را تبلیغ میکندامام زمان
(عج) در آخرین توقیع شریف خود به جناب علی ابن محمد سمری آخرین نایب خاصشان میفرمایند: «یا علی بن محمد السمری أعظم الله أجر إخوانک فیک فإنّک میّت ما بینک و بین ستة أیّام فاجمع أمرک و لاتوص إلی أحد یقوم مقامک بعد وفاتک، فقد وقعت الغیبة الثانیة [التامة] فلا ظهور إلّا بعد إذن الله عزّ و جلّ و ذلک بعد طول الأمد و قسوة القوب و امتلاء الأرض جوراً و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهدة، ألا فمن ادّعی المشاهدة قبل خروج السفیانی و الصیحة فهو کاذب مفتر»
«ای علی بن محمد سمری، خداوند پاداش برادرانت را در مرگ تو بزرگ گرداند. تو تا شش روز دیگر میمیری، پس کارت را سامان ده و به کسی به عنوان جانشین پس از خود، وصیت مکن که دیگر غیبت تامه واقع شده است. دیگر ظهوری نیست مگر به اذن خداوند و آن پس از مدتی دراز و بعداز آنکه دلها سخت شد و زمین از ستم پرشد، به وقوع خواهد پیوست. به زودی از شیعیانم، کسانی خواهند آمد که ادعای دیدار (مشاهده) مرا میکنند. آگاه باشید هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای دیدار مرا کرد، دروغگو و مفتری است.»
در عین حال، یکی از سخنرانان مذهبی که اکنون سخنرانیهایش در اکثر دکههای مذهبی پخش و بر روی گوشیهای تلفنهای همراه بلوتوث میشود، ادعا میکند: «امام زمان ماه رمضان پارسال، یکی از علما در جمکران خدمت امام زمان رسید، من با یک واسطه میگویم اجازه ندارم بگویم کی، با یک واسطه میگویم چون یک تیکه از پیغامش مربوط به من بود، خودشان، من شمال میرفتم منبر، آن عالم بزرگوار پرسیده بود آمد مازندران، یک افطار پیش ما بود، گفت، بنده را داغون کرد له کرد قلبمو چلوند رفت، بیچاره شدم، یک سال و نیمه دو ساله ماه رمضان پارسال به من گفت که امام زمان ۱۳ ماه رمضان تو جمکران خدمت آقا رسیده، دیدم چشایه مهدی فاطمه کوچولو شده زیر چشماش کبود شده...»
فرد مورد نظر که با وجود پخش نشدن سخنرانیهایش در صدا و سیما به شهرت رسیده است، در جایی دیگر با یادآوری خدمات شیخ حلبی، او را امام زمانی دانسته و میگوید: «کاری با انگهای سیاسی ندارم، تمامی شاگردان حلبی منبرشون دربست برای امام زمانه...» وی در این رابطه اشاره نکرده است که سخنان صریح امام هم آیا انگ سیاسی است یا نه (گروه تاریخ رجا نیوز در صورت اعتراض نامبرده، اسناد و فایل صوتی وی را منتشر خواهد کرد)
انجمن در جلسات خود وظیفه شیعه آل محمد
(ص) را اینگونه بر میشمارد:
- انتظار: وضع انتظار و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبتهاست
- غمگین بودن بهواسطه مفارقت آن حضرت
- دعا برای تعجیل فرج آن حضرت
- گریستن از دوری آن حضرت
- تسلیم و انقیاد داشته باشد که برای امر امام
(ارواحنا فداه) عجله نکند
- صدقه به قصد سلامت آن حضرت
انجمن و فتنه ۸۸یکی از تهمتهایی که مرتب به دولتهای نهم و دهم زده میشد، ارتباط با انجمن حجتیه است. در عین حال، عبدالکریم سروش در گفتوگویی تفصیلی با یکی از سایتهای فارسی زبان خارج کشور، ضمن تبیین ساختار طیفی جنبش سبز به صورت ویژهای بر حضور اعضای انجمن حجتیه در این جنبش تاکید کرد و گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه میتوان انکار کرد و نه میتوان مخفی نگاه داشت.»
صید مذهبیها با نام دیناین جریان که هدف خود را بر روی جوانان مذهبی متمرکز کرده، قطعا از دیگر جریانهای سیاسی خطرناکتر است، چرا که دیگر جریانها سعی در جذب معاندین یا حداکثر افراد خنثی را دارند، اما انجمن افرادی را بر ضد ولایت بر میانگیزاند که خود زمانی حامی آن به حساب میآمدند.
مبلغان انجمن با نفوذ در هیئتهای مذهبی ابتدا با تقویت روابط عاطفی خود با طعمه سعی در مجاب کردن او در دینداری خود میکنند. طعمه مذهبی بعد از مدتی حسرت دین داری و اخلاص مبلغ را میکشد تا برای ضربه نهایی آماده شود.
در مرحله بعد پیشنهاد جالبی به طعمه میشود: «قرار بوده یه تعداد از دوستان بریم مشهد مقدس یکی نتونست بیاد، لذا امام رضا تو را طلبیده است نکند دعوت آقا را رد کنی نصف هزینه را هم بانی میدهد»
اما در طول این سفر هدفمند مراحل زیر به اجرا در میآید:
۱- نمایش دین داری، صداقت و توجه ویژه اعضا کاروان به امام زمان و اثبات آن به طعمه
۲- نقدهایی از جامعه سیاسی نظیر طرح ذبح شرعی طیور و ربا در بانکها
۳- تشریح شرایط ظهور و تطابق آن با وضع کنونی و ذکر احادیث با تفسیر همسو
۴- لعن به خلفا و تشریح جنایات آنها و سوال پرسیدن در رابطه با اینکه چرا رهبری لعن آنها را در کشور امام زمان ممنوع کرده و...
۵- حمله به رهبری و شخص مقام معظم رهبری و طرح شبهات عجیب: «تو که به صداقت من شک نداری؟ فلان فامیل ما نزدیک به آقای خامنهای است خودش دیده که... البته من نیز زمانی برای ایشان یقه چاک میدادم اما الان...»
۶- حرام دانستن پول دولت یا شهرداری با طرح سفسطه مربوطه
۷- دعوت از طعمه گرفتار در تور برای شرکت در جلسات خصوصی
غفلت مسئولینبه واقع تا به امروز چند فیلم، سریال یا حتی سخنرانی ساده در راستای افشای فعالیتهای انجمن منتشر شده، نیروی مقاومت بسیج و امور مساجد تا به امروز چه اقداماتی را در زمینه توجیه نیروهای مذهبی و واکسیناسیون فرهنگی آنها کردهاند. در نهایت، چرا سازمانهای امنیتی در برابر توزیع گسترده سخنرانیهای مبلغین انجمن و تبدیل شدن آنها به الگو بیواکنش بودهاند؟
منبع:
رجانیوز