«مدیریت ادراک» در دوران دولت ریگان، که از این اصطلاح برای توصیف تلاشهای تبلیغاتی خود استفاده میکرد، برجسته شد.
به گزارش گرداب، پایگاه خبری اینترسپت در مقالهای به قلم کن کلیپنشتاین (Ken Klippenstein) به تشکیل واحد جنگ رسانهای در پنتاگون با عنوان «دفتر مدیریت نفوذ و ادراک» میپردازد.
«پایگاه رسانهای گرداب جهت آگاهی و افزایش دانش مخاطبان خود به ترجمه و انتشار مطالبی در حوزههای مختلف فناوری اقدام میکند. انتشار مطالب به معنای تایید محتوای آن نیست».
اندکی پس از حملات ۱۱ سپتامبر، دولت بوش آنچه را که دفتر نفوذ استراتژیک نامید راه اندازی کرد، که به دنبال "مقابله با مدیریت ادراک دشمن" در به اصطلاح جنگ علیه ترور بود. اما به سرعت مشخص شد که این دفتر که زیر نظر وزیر دفاع دونالد رامسفلد فعالیت میکند، با اطلاعات نادرست خود این ادراکات را مدیریت خواهد کرد.
همانطور که نیویورک تایمز در آن زمان گزارش داد، کار این دفتر «ارائه اخبار، احتمالاً از جمله اخبار نادرست، به خبرنگاران خارجی در تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار خارج از کشور بود». در عصر نوپای اینترنت، ناظران نگران بودند که پروپاگاندا ممکن است مانند یک بومرنگ به آمریکاییها بازگردد.
تایمز در سال ۲۰۰۴ گزارش داد: «مسئله این است که آیا پنتاگون و ارتش باید برنامهای رسمی را اجرا کنند که از اطلاعات نادرست برای شکل دادن به برداشتهای خارج از کشور استفاده میکند؟»، اما در دنیای مدرنی که با تلویزیونهای ماهوارهای و اینترنت به هم متصل شده است، هر گونه اطلاعات گمراهکننده و دروغ میتواند به راحتی توسط خبرگزاریهای آمریکایی تکرار شود.
اکنون، دو دهه بعد، «مدیریت ادراک» بار دیگر به کانون مرکزی دولت امنیت ملی تبدیل شده است.[۱] در ۱ مارس ۲۰۲۲، پنتاگون دفتر جدیدی را با اهدافی مشابه با دفتری که زمانی برای باز باقی ماندن بسیار بحث برانگیز تلقی میشد، تأسیس کرد. اطلاعات بسیار کمی در مورد این تلاش که اینترسپت از طریق بررسی اسناد بودجه و یادداشت داخلی که ما به دست آورده بودیم، به اطلاع عموم رسانده است. بر اساس یادداشتی که توسط این دفتر برای یک موسسه دانشگاهی تهیه شده است، این مجموعه، دفتر مدیریت نفوذ و ادراک[۲] یا IPMO نامیده میشود و مسئولیتهای آن شامل نظارت و هماهنگی تلاشهای مختلف ضد اطلاعات نادرست ارتش است که میتواند شامل پروپاگاندای خود ایالات متحده در خارج از کشور نیز بشود.
این یادداشت حاوی تمرینی فرضی است که نوع کاری که IPMO برای پنتاگون انجام میدهد را روشن میکند:
فرض کنید وزارت دفاع میخواهد رهبران کشور A را تحت تأثیر قرار دهد تا خرید سیستم تسلیحاتی از کشور B را متوقف کنند (زیرا ما معتقدیم که ادامه خرید ممکن است مزیت نظامی وزارت دفاع را به نوعی به خطر بیندازد، اگر ایالات متحده مجبور به درگیری مسلحانه با کشور A شود.) با فرض اینکه IPMO برای ایجاد تغییر رفتار مطلوب کار کرده است، چگونه میتوان تأثیرگذاران کلیدی را شناسایی کرد که بر فرآیندهای فکری، باورها، انگیزهها، استدلال و ... این رهبران (از جمله تعیین روشها و روشهای ارتباطی معمولی آنها) تأثیر میگذارند؟ پس از آن، با فرض توسعه یک استراتژی نفوذ، DIE یا IC چگونه میتواند تعیین کند که آیا فعالیتهای نفوذ وزارت دفاع کار میکند (به غیر از انتظار و تماشای امیدواری که کشور A در نهایت خرید سیستم تسلیحاتی مورد بحث از کشور B را متوقف کند)؟
این یادداشت توسط مدیر اجرایی IPMO، جیمز هالی (James Holly) امضا شده است. هالی قبلاً به عنوان مدیر برنامههای ویژه فرماندهی عملیات ویژه ایالات متحده خدمت میکرد. او پیشینه اطلاعاتی گستردهای دارد و بر اساس زندگینامههایی که در دسترس عموم است، به عنوان رئیس اطلاعات برای یک شبه نظامی ناشناس در عراق خدمت کرده است.
پنتاگون هرگز وجود این دفتر را که در مورد جزئیات آن گزارش نشده است، به طور علنی اعلام نکرد، اما این دفتر در یک سند بودجه سال گذشته به عنوان پاسخی به تغییر محیط ژئوپلیتیکی به دور از مبارزه با تروریسم و بازگشت به سمت رقابت قدرتهای بزرگ مشابه دوران جنگ سرد، توصیف شد. اگرچه بودجه، مبلغ تخصیص یافته به این دفتر را مشخص نمیکند، سوابق تدارکات نشان میدهد که رقم آن به چند میلیون میرسد.
این سند اظهار میدارد که IPMO «دامنه گستردهای از قابلیتهای عملیاتی را برای رسیدگی به محیط استراتژیک کنونی رقابت قدرتهای بزرگ به کار خواهد گرفت». «راهنمای نفوذ موضوعی گستردهای را با تمرکز بر دشمنان کلیدی توسعه خواهد داد. راهبردهای نفوذ رقابتی متمرکز بر مسائل دفاعی خاص، که تلاشهای برنامهریزی متناسب برای انجام فعالیتهای مرتبط با نفوذ را هدایت میکند، منتشر خواهد کرد؛ و شکافهای موجود در سیاست، نظارت، حکمرانی و یکپارچگی مربوط به موضوعات مدیریت نفوذ و ادراک را پر خواهد نمود.»
همچنین در سال ۲۰۲۲، طبق سند بودجه، دفتر برنامه فریب نظامی دفاعی تأسیس شد که وظیفه «پیامرسانی حساس، فریب، نفوذ و سایر عملیاتها در محیط اطلاعاتی» را بر عهده داشت.
در حالی که مدیریت ادراک شامل انکار، یا مسدود کردن پروپاگاندا است، میتواند مستلزم پیشبرد روایت خود ایالات متحده نیز باشد. وزارت دفاع در فرهنگ لغت رسمی خود، مدیریت ادراک را اینگونه تعریف میکند: «اقداماتی برای انتقال و/یا رد اطلاعات و شاخصهای انتخاب شده به مخاطبان خارجی برای تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزهها و استدلال عینی آنها». این بخشی است که از نظر تاریخی تمایل به افزایش بدبینی عمومی نسبت به کار پنتاگون را داشته است.
اصطلاح «مدیریت ادراک» به تلاشهای دولت ریگان برای شکل دادن به روایت پیرامون کنتراها در نیکاراگوئه بازمی گردد. دولت ریگان به دنبال چیزی بود که معاونش جورج اچ. دابلیو بوش بعداً «سندرم ویتنام» نامید، آنچه که معتقد بود مخالفت عمومی آمریکا را به سمت حمایت از کنتراها سوق میدهد. ویلیام کیسی (William Casey) مدیر سیا در زمان رونالد ریگان، به متخصص برجسته پروپاگاندای آژانس دستور داد تا بر تلاش بین سازمانی برای ارائه تصویری از کنتراها - که در جنایات وحشتناک دست داشته اند - به عنوان مبارزان نجیب آزادی نظارت کند.
پیشنویس فصل منتشرنشده تحقیق کنگره در مورد ایران-کونترا اظهار میدارد «سرانجام یک سیستم پیچیده از کمیتههای بین سازمانی تشکیل شد و وظیفه همکاری نزدیک با گروههای خصوصی و افراد درگیر در جمع آوری کمکهای مالی، کمپینهای لابی گری و فعالیتهای تبلیغاتی با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی و اقدامات دولتی را بر عهده گرفت.» (دموکراتها این فصل را رها کردند تا چندین جمهوری خواه را وادار به امضای گزارش کنند.)
قانون اسمیت-موند (The Smith-Mundt Act) که در سال ۱۹۴۸ در پی جنگ جهانی دوم به تصویب رسید، وزارت امور خارجه را از انتشار «دیپلماسی عمومی» - یعنی پروپاگاندا - در داخل کشور منع میکند، در عوض باید مخاطبان خارجی را هدف این مطالب قرار دهد. وزارت دفاع نیز خود را ملزم به این الزام میدانست.
پس از حمله به عراق، انتشار پروپاگاندای ایالات متحده در این کشور توسط پنتاگون، واکنشهای شدیدی را برانگیخت.
در سال ۲۰۰۴، ارتش نشان داد که محاصره فلوجه را آغاز کرده است. چند ساعت بعد، سی ان ان متوجه شد که این امر حقیقت ندارد.
اما در سال ۲۰۱۲، این قانون به گونهای اصلاح شد که بر اساس قانون مدرنیزاسیون دو حزبی اسمیت-موندت، که توسط نمایندگان آدام اسمیت (Adam Smith) و مک تورنبری (Mac Thornberry) معرفی شد، که انتشار پروپاگاندا در داخل کشور مجاز گردد که بعداً به قانون مجوز دفاع ملی تبدیل شد.
در گزارش سرویس تحقیقاتی کنگره در زمان اصلاحات پیشنهادی آمده است «طرفداران اصلاح این دو بخش استدلال میکنند که ممنوعیت انتشار داخلی اطلاعات دیپلماسی عمومی با توجه به گستردگی جهانی ارتباطات مدرن، بهویژه اینترنت، غیرعملی است و به دلیل ترس مقامات آمریکایی، بهطور غیرضروری از ارتباطات معتبر دولت ایالات متحده با مردم خارجی جلوگیری میکند. «منتقدان لغو این ممنوعیت اظهار میدارند که این امر ممکن است در را به روی فعالیتهای تهاجمیتر دولت ایالات متحده برای متقاعد کردن شهروندان آمریکایی برای حمایت از سیاستهای دولت باز کند و همچنین ممکن است تمرکز وزارت امور خارجه و ارتباطات BBG [شورای حکام رادیو و تلویزیون] را از طریق کاهش اثربخشی آنها، از افکار عمومی خارجی منحرف کند.»
طبق گزارش اینترسپت، دولت اوباما متعاقباً یک یافته عملیات مخفی بسیار طبقه بندی شده را که برای مقابله با فعالیتهای نفوذ بدخیم خارجی طراحی شده بود، تأیید کرد، یافتهای که توسط دولت بایدن تمدید و به روز شد.
یادداشت IPMO که برای یک مؤسسه دانشگاهی تهیه شده است به نقش این دفتر در چنین تلاشهای تبلیغاتی در حال حاضر اشاره دارد. در این یادداشت آمده است: «از جمله سایر موارد، IPMO موظف است دستورالعملهای پیامرسانی موضوعی گسترده و استراتژیهای خاص برای اجرای فعالیتهای وزارت دفاع طراحی کند تا بر تصمیمگیرندگان مرتبط با دفاع خارجی تأثیر بگذارد تا به نحوی به نفع منافع ایالات متحده رفتار کنند».
با نزدیک شدن به پایان جنگ جهانی علیه تروریسم، پنتاگون توجه خود را به به اصطلاح قدرتهای بزرگ متخاصم مانند روسیه و چین معطوف کرده است. همانطور که اینترسپست گزارش کرده است، به دنبال مداخله روسیه در انتخابات ۲۰۱۶، که بخشی از آن شامل تلاشهای دولتی برای انتشار مطالب نادرست در رسانههای اجتماعی بود، دفاتری با وظیفه مبارزه با اطلاعات نادرست در سراسر دولت ایالات متحده آغاز به کار کردند.
مدیر اطلاعات ملی سال گذشته یک مرکز جدید را برای نظارت بر همه تلاشهای مختلف، از جمله گروه ویژه مقابله با نفوذ خارجی وزارت امنیت داخلی و گروه ویژه نفوذ خارجی اف بی آی تأسیس کرد.
IPMO پنتاگون از یک جنبه کلیدی با سایرین متفاوت است: رازداری. در حالی که اکثر تلاشهای وزارت امنیت داخلی برای ضداطلاعات نادرست ماهیت طبقهبندینشده دارند - همانطور که یکی از پیمانکاران سابق وزارت امنیت داخلی که مجاز به صحبت عمومی برای اینترسپت نیست - IPMO شامل کارهای طبقهبندی شده زیادی است.
اینکه کار این دفتر فراتر از ارسال پیام ساده به دنیای نادر اطلاعات است، از موقعیت آن در سلسله مراتب پنتاگون مشخص است. در این بودجه آمده است: «دفتر مدیریت نفوذ و ادراک به عنوان مشاور ارشد [معاون دفاع در امور اطلاعات و امنیت] برای امور نفوذ عملیاتی استراتژیک و مدیریت ادراک (افشاء و پنهان) خدمت خواهد کرد.
وقتی این ماه از ستوان اسکات بریر، مدیر آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا درباره تلاشهای جامعه اطلاعاتی برای مقابله با اطلاعات نادرست پرسیده شد، در پاسخ به کنگره گفت: «من فکر میکنم دیدگاه DIA در این مورد، سناتور، واقعاً سرعت است: ما میخواهیم قادر را به شناسایی آن باشیم و این واقعاً با قابلیت جمعآوری منبع باز ما است که با شرکای فرماندهی رزمیمان کار میکند، جایی که این اتفاق در سرتاسر جهان رخ میدهد - و سپس توانایی جابجایی سریع چیزی با آنها، تحت اختیارات مناسب برای مقابله با اطلاعات نادرست سازمان یافته و اطلاعات نادرست.»
وزارت دفاع به درخواست برای اظهار نظر پاسخ نداد.
پینوشتها:
[1] National Security State
[2] Influence and Perception Management Office