سازمانهای اطلاعاتی غربی از تلگرام برای جذب منبع و تبلیغات استفاده میکنند.
پایگاه اندیشکده انگلیسی RUSI در مقالهای به بررسی اقدامات رسانهایِ اخیر سرویسهای اطلاعاتی غربی برای جذب نیروهای روسی از طریق شبکههای اجتماعی میپردازد.
«پایگاه رسانهای گرداب جهت آگاهی و افزایش دانش مخاطبان خود به ترجمه و انتشار مطالبی در حوزههای مختلف فناوری اقدام میکند. انتشار مطالب به معنای تایید محتوای آن نیست».
کارزارهای اخیر سیا (CIA) در رسانههای اجتماعی نشان داده است که چگونه میتوان از گذشته برای تشویق منابع مستعد برای همکاری با غرب در زمان حال استفاده کرد. سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا بایستی درس بگیرند.
سازمان سیا اخیراً ویدئویی منتشر کرد که در آن از روسهایی که از دولت خود سرخورده شدهاند و درخواست دارد برای سرویس اطلاعاتی آمریکا جاسوسی کنند. این سومین باری است که این سازمان با هدف بهرهبرداری از نگرانیهای داخلی در سازمانهای اطلاعاتی و سایر نهادهای دولتی روسیه پیرامون پیامدهای تهاجم این کشور به اوکراین چنین ویدئویی را تولید میکند.
یکی از سخنگویان سیا گفت که دو کارزار قبلی که در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ راهاندازی شد بسیار موفق بوده و بیش از ۲.۱ میلیون بار در چندین پلتفرم رسانههای اجتماعی از جمله تلگرام، فیسبوک، ایکس (توییتر سابق) و اینستاگرام دیده شده است. سیا در ماه مه ۲۰۲۳ به تلگرام، پلتفرم رسانه اجتماعی محبوب روسیه پیوست و پیش از آن نیز در سال ۲۰۲۲ دستورالعملهایی را در مورد چگونگی تماس شهروندان مخالف روسیه را با این سرویس در دارک وب صادر کرده بود.
جدیدترین ویدئوی سیا به زبان روسی که با عنوان «چرا با سیا ارتباط گرفتم: سرزمین مادری» منتشر شد داستان یک افسر خیالی آژانس اطلاعات نظامی روسیه (GRU) را دنبال میکند و به میراث که از پدرش (که یک نیروی چترباز ارتش روسیه بود) به او رسیده و آیندهی پسرش میپردازد. او در این ویدئو میگوید: «پدرم مردی عملگرا بود. او به روسیه اعتقاد داشت. او از فضانوردان و دستاوردهای علمی صحبت میکرد که همه جهان آن را تحسین میکردند». سپس راوی میگوید که هماکنون دشمن واقعی روسیه رهبران این کشور هستند.
او میگوید: «رهبران ما کشور را به کاخها و قایقهای تفریحی میفروشند درحالیکه سربازان ما سیبزمینیهای گندیده میخورند و با سلاحهای قدیمی میجنگند». راوی در پایان ویدئو میگوید که میخواهد با تماس با سیا روسیه به خاطر آینده پسرش نجات دهد: «اطرافیان شما ممکن است نخواهند حقیقت را بشنوند. ولی ما میگوییم».
این ویدئو اکنون بیش از ۲۲ هزار بازدید در کانال اختصاصی سیا به زبان روسی داشته است. دستکم سیا و MI۶ با ترول کردن همتایان روسی خود تلاش میکنند سوءظن آنها را تشدید کنند.
این تلاش طبیعتاً از سوی دولت روسیه مورد تمسخر قرار گرفت. دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین گفت: «کسی باید به سیا بگوید که ویکی (Vk) در اینجا بسیار محبوبتر از توییتر مسدود شده است». استفاده سیا از رسانههای اجتماعی نیز بدون مشکل نبوده است. یک محقق امنیت سایبری توانست از نقص کانال تلگرام این سازمان برای هدایت کاربران به سایت خود استفاده کند.
اما این ویدئو روشی مبتکرانه برای هدف قرار دادن مقامات ناراضی است. بیل برنز رئیس سیا در جولای سال گذشته به بنیاد دیچلی (Ditchley Foundation) گفت که تهاجم روسیه به اوکراین فرصتی کمنظیر برای استخدام منبع به وجود آورده است. او گفت: «ما نمیگذاریم این فرصت هدر برود».
همچنین این ویدئو اظهارات مشابهی را که در ژوئیه ۲۰۲۳ توسط سر ریچارد مور، رئیس MI۶ بیان شد را تکرار میکند. مور در سخنرانی خود در سفارت بریتانیا در پراگ هفتهها پس از شورش یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، مقامات روسی را تشویق کرد تا با سرویس او تماس بگیرند. او گفت: «امروز روسهای زیادی هستند که وحشتزده، اما ساکت هستند. در [سازمان ما]همیشه باز است».
باید دید آیا چنین کارزارهایی منجر به جذب منابع اطلاعاتی در سطح بالا شده است یا نه. بااینحال حداقل تلاشهای سیا و امآی سیکس برای آزار همتایان روسی خود میتواند سوءظنی که آنها هماکنون نیز تجربه میکنند را تشدید کنید. جمله معروفی وجود دارد که میگوید ضدجاسوسی «جنگلی از آینهها» است. روسها که تجربه کارزارهای موفق قبلی ضد سرویسهای اطلاعاتی غربی در طول جنگ سرد را در کارنامه خود دارند، میدانند که همین دامن زدن به سوءظنها میتواند چیز خوبی باشد. ترس از نفوذ میتواند همانقدر آسیبزننده باشد که عوامل دشمن اطلاعات را به آنها منتقل کنند.
اما این ویدئوها نکات زیادی را در مورد استفاده از تاریخ و نوستالژی به عنوان یک سلاح در بر دارند. جدیدترین ویدئوی سیا از عشق روسها به روزهای خوب گذشته و دوران اتحاد جماهیر شوروی استفاده میکند تا آنها را به تأمل وادارد. از طرفی نیز با وجود اینکه MI۶ هویت مأموران سابق خود را (به درستی) فاش نمیکند؛ اما آخرین سخنرانی مور به درسهایی میپردازد که از گذشته میتوان گرفت. این سخنرانی در پراگ انجام شد/و در محل سرکوب «بهار پراگ» در سال ۱۹۶۸. بهار پراگ حادثهای بود که همچون مداخله قبلی شوروی در مجارستان در سال ۱۹۵۶ کمک زیادی به منابع اطلاعات انسانی (HUMINT) سرویسهای غربی کرد. در آن زمان نیز مقامات روسی «تمایلی نداشتند در سمت اشتباه تاریخ قرار بگیرند». اقدامات شوروی به یک محرک ایدئولوژیک مهم در خدمت سرویسهای غربی قرار گرفت.
در دنیای امروزی که چهره رسانهای آژانسهای بریتانیا در حال تقویت است، شاید باید از تاریخ به طور کاملتر از آنچه تاکنون بوده استفاده شود. تاریخ فقط یک حس خوب نیس بلکه میتواند یک سلاح نیز باشد. سازمانهای اطلاعاتی روسیه از قبل این را میدانستند، زیرا به طور کامل از میراث حلقه جاسوسان کمبریج بهرهبرداری کردهاند.
سرویس SVR که جانشین KGB شد آشکارا از موفقیتهای گذشته برای اقدامات تبلیغاتی استفاده کرده است. امروز SVR «کیم فیلبی» را «نمونه واقعی خدمت نجیبانه، شجاعانه و اصولی» میداند. از داستانهای مربوط به ۵ عضو این حلقه به صورت علنی تقدیر میشود. برنیس برنت محقق کینگز کالج لندن که تحقیقاتش بر حلقه جاسوسان کمبریج متمرکز است میگوید: «پوتین به پروژهای کمک مالی کرده است که با دفتر مطبوعاتی سرویس اطلاعات خارجی روسیه همکاری میکند». به گفته او هدف «حفظ و ترویج اطلاعات در مورد این حلقه» است. او گفت: «این احتمال وجود دارد که علایق شخصی پوتین و پول نهاد ریاستجمهوری [روسیه]گسترش میراث حلقه کمبریج را تداوم دهد».
سیا خود نیز اهمیت گذشته را تشخیص میدهد. پرونده اولگ پنکوفسکی (منبع معروف MI۶ در کا. گ. ب.) که به طور مشترک توسط مقامات ایالات متحده و بریتانیا اداره میشود، از طریق اسناد موجود در اینترنت بیان میشود. این آژانس همچنین قبلاً داستان پنکوفسکی را به طور علنی منتشر و مواردی از کسان دیگری را که راه او را دنبال کردهاند افشا کرده است.
نقش بریتانیا در جذب پنکوفسکی هرچند امروز بر کسی پوشیده نیست، اما به طور رسمی تأیید نشده است. فاش نکردن اسامی مأموران یا افسران همچنان یکی از خطمشیهای MI۶ است. فقط در موارد معدودی از جمله کتاب تاریخ رسمی این سرویس، نوشتهی کیت جفری، از این خطمشی صرف نظر شده است. بااینحال در این کتاب نیز نقطه پایانی مربوط به سال ۱۹۴۹ است؛ زمانی که سرویس همچنان در گامهای نخست فعالیت درباره شوروی بود. هرچند این سرویس بدون شک فجایعی را تجربه کرده است، اما موفقیتهای چشمگیری را نیز ثبت کرده است؛ از جمله مدیریت چندین منبع سطح بالا را در داخل بلوک شوروی. برخی مانند گوردیفسکی شناخته شدهاند، اما بیشترشان ناشناخته باقی ماندهاند.
حفاظت از نام کسانی که به طور داوطلبانه اطلاعاتی را در اختیار آژانس اطلاعات خارجی بریتانیا قرار میدهند، کار درستی است. اما همانطور که حتی مور نیز به آن اشاره میکند، میتوان از گذشته برای تشویق عوامل بالقوه امروزی برای همکاری با غرب یا حتی دامن زدن به بدبینیِ از پیش موجود در روسیه استفاده کرد.
نام مأموران همیشه (و به درستی) پنهان خواهد ماند. منابع زمانی اطلاعات را ارائه میدهند که میدانند هویت آنها همواره مخفی خواهد ماند و خانواده و نسلهای آیندهشان در برابر آسیبها محافظت میشوند. اما در دنیای امروزی که آژانسهای بریتانیا تصویر رسانهای روبهرشدی دارند، شاید بایستی از تاریخ بیش از پیش استفاده شود. همانطور که حریفان ما انجام دادهاند، باید روی گذشته مانور داد. تاریخ میتواند همچون سلاح عمل کند. بیاید کمی بیشتر با دم «خرس» بازی کنیم.