مدیریت فضای مجازی، نیازمند دانش فلسفه است

مدیریت فضای مجازی، نیازمند دانش فلسفه است
تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۴۰۳

صلواتی در نشست «خیال به مثابه ساحت وجودی و فضای مجازی» گفت: بیشتر افرادی که در حوزه مدیریت و حکمرانی فضای مجازی زحمت می‌کشند کسانی هستند که از اهالی فلسفه نیستند.

به گزارش گرداب، شانزدهمین پیش‌نشست علمی همایش ملی تنظیم‌گری فضای مجازی به همت مرکز مطالعات فضای مجازی و اندیشکده حکمرانی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تحت عنوان «خیال به مثابه ساحت وجودی و فضای مجازی» چهارشنبه ۹ آبان ماه با سخنرانی «عبدالله صلواتی» و «ابراهیم معظمی گودرزی» و با دبیری علمی «محمد محمدی‌نیا» برگزار شد.

«عبدالله صلواتی» با اشاره به اهمیت تفکیک بین مرز خیال و واقعیت و اشتباهاتی که در ساحات مختلف در این گستره شاهد هستیم، اظهار کرد: ما در این عرصه اشتباه راهبردی داریم و این رویکرد را به وضوح در بحران‌های مختلفی که در کشور خودمان و کشور‌های دیگر اتفاق می‌افتد نظاره‌گر هستیم و اساساً برخی از بحران‌های اجتماعی و رخداد‌هایی که در دوره‌های اخیر اتفاق افتاده موید این مساله است؛ برای مثال قبل از اینکه یک اتفاق سیاسی در کشوری رخ دهد آن را در فضای مجازی هایلایت می‌کنند و به عنوان نمونه، کاربر در فضای مجازی به سرعت به این نتیجه می‌رسد که کشور در حال سقوط است چراکه اطلاعات و تصاویری که در فضای مجازی ارائه شده با خیال این کاربر بازی کرده و مرز بین خیال و واقعیت را مخدوش کرده و به تعبیر پدیدارشناسی این کاربر را دچار فروپاشی «نوئما» کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی ادامه داد: در حوادث ۱۴۰۱ و فضای قبل و بعد شاهد بودیم که در فضای مجازی حرف از فروپاشی بود، اما وقتی که در جهان پیشامجازی نفس می‌کشیدیم و شواهد و قرائن را رصد می‌کردیم، می‌دیدیم که اساساً خبری از فروپاشی نیست و این حاصل سردرگمیِ شناختی و تضعیفِ مدام و مستمر مرز بین خیال و واقعیت است؛ همچنین در پی این قضیه یعنی تضعیف مرز بین خیال و واقعیت و شکل‌گیری اضطراب، یک سری نماد‌هایی در عرصه‌های اجتماعی-فرهنگی خلق می‌شود از جمله کمپین‌های تبلیغاتی که باعث می‌شود باور‌های جدید شکل بگیرد و در پی این باور‌ها سبک زندگی خاص اتفاق بیفتد.

صلواتی افزود: اگر بخواهیم عمیق‌تر به این ماجرا نگاه کنیم و طرح‌واره‌هایی سازگار و ناسازگار در ما شکل بگیرد و از سوی دیگر انگاره‌ها و استعاره‌های مفهومی و به تعبیر پدیدارشناسانه نوئما‌های متفاوتی در کاربر شکل بگیرد تمام شبکه معرفتی و زندگی کاربر بر اساس احکام آن نوئما شکل گرفته و دیگر کاربر از منطقه واقعیت نقل مکان کرده و به منطقه نوئمای زندگی خودش رفته و همه چیز را بر اساس آن نوئما‌های ذهنی ارزیابی می‌کند و مداوم دچار اشتباه محاسباتی در خصوص واقعیت می‌شود.

این پژوهشگر تصریح کرد: همچنین بحث منطق بازار و مسائلی از این دست از جمله ترکیب رنگ‌ها و سناریو‌های رویایی و رمانتیک که کاربران را در شرایط مطلوبی از خودشان قرار می‌دهند نیز مطرح است، یعنی کاربر خود را در آن فضا تخیل می‌کند و بعد سراغ خرید یا انجام آن کار می‌رود، همه این موارد به یک نوع منطقه خیال کاربر را نشانه می‌رود و با این منطقه کار دارد، لذا بسیاری از باور‌ها و اداراکات و طرح‌واره‌ها و استعاره‌های مفهومی در منطقه خیال خیمه زدند و علی‌القاعده فضای مجازی با نشانه رفتن این منطقه بخش عظیمی از ساحت انسانی را نشانه رفته و با آن کار دارد و طبیعتاً مدیریت خیال، مدیریت بخش عظیمی از فضای مجازی و حکمرانی در فضای مجازی است.

وی ادامه داد: غرض از اشاره به این مطلب از آن جهت بود تا از دریچه تفسیری که ملاصدرا از دریچه خیال دارد وارد مدیریت بحث فضای مجازی و حکمرانی این فضا شویم؛ بسیاری از افراد وقتی در مبحث خیال به ملاصدرا می‌رسند نهایتِ تفاوتی که بین مؤلفه خیال از نظر ملاصدرا و خیال نزد سایرین تا پیش از او و مثلاً کسانی، چون ابن‌سینا قائل می‌شوند در این حد است که ملاصدرا خیال را مجرد می‌داند، اما ابن سینا به صورت سیستمی قوه خیال را مجرد نمی‌داند هرچند که بوعلی در مواضع بسیار اندکی به صورت ضمنی بحث تجرد خیال را مطرح کرده است و یا اینکه تفاوت دیگری را مطرح می‌کنند و آن طرح خیالِ متصل در آدمی است و آن را متفاوت می‌کند؛ یعنی ملاصدرا با این دیدگاه از خیالی که سهروردی تصویر می‌کند، متفاوت می‌شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی گفت: سهروردی، خیالِ منفصل را مطرح می‌کند که مابین عالم مُثُل و طبیعت قرار داشته و صُوَر خیالی در آنجا قرار دارند و آدمی با آن عالم ارتباط می‌گیرد، اما ملاصدرا افزون بر این خیال منفصل، خیال متصل را هم مطرح می‌کند و نهایتاً تفاوت میان خیال در ملاصدرا و خیال در میان حکمای دیگر در همین حد است، اما واقع امر آن است که خیال در ملاصدرا تفاوت بنیادینی با خیال در حکمای پیشین دارد.

صلواتی در راستای مباحث فوق تصریح کرد: به طور مثال خیال در ابن سینا قوه است و انبار صورت‌هایی است که از حس مشترک می‌آید، لذا قوه‌ای که کارش حس باشد، مُدرک نیست، اما در مورد ملاصدرا و دیدگاه او نسبت به خیال علاوه بر اینکه می‌توانیم بحث حس را نسبت دهیم، از سوی دیگر این خیال در اندیشه او مُدرک هم هست و قدرت ادارک و انشا دارد، این مساله را ملاصدرا در مواضع مختلف از جمله در کتاب «مفاتیح‌الغیب» نیز مطرح می‌کند و نکته بسیار مهمتر از این نکته که در ابتدا اشاره کردم، این است که در ملاصدرا خیال، ساحتی از وجود است که وضعیت میان‌بودگی دارد یعنی میان حس و عقل است نَه اینکه قوه‌ای در کنار دیگر قوه‌ها باشد بلکه ساحت و مرتبت وجودی در کنار عقل و حس است، چنانکه در جلد هشتم اسفار این مساله را مطرح می‌کند که آنچه نزد من عمده است و اهمیت دارد، آن است که خیال امر جوهریِ باطنی است که غیر عقل و حس ظاهر است و عالَمی دارد که غیر از عالَم عقل و طبیعت و حرکت است؛ با توجه به این نظر ملاصدرا اینجا دیگر قوه خیال مطرح نیست بلکه عالَم خیال مطرح است نه در حیث آفاقی که انفسی.

وی گفت: ملاصدرا همچنین در آثار دیگر خود از جمله در «اسرار الآیات» و شرح «الهیئت شفا» تصریح می‌کند که خیال همان روح حیوانی است، همان نفس حیوانی است که یک جوهر مجرد است، البته می‌گوید جوهر عقلی نیست، اما عین نفس حیوانی است؛ بنابراین خیال در نظرگاه نهایی ملاصدرا به نوعی همه کارکردها، ساحت‌ها و شئون نفس حیوانی را شامل می‌شود از جمله ادراک، تصرف و…؛ به اعتقاد او خیال همان نفس حیوانی است که ارتباط با صور متخلیه، قوه متصرف در معانی و صور هست و هم واهمه است یعنی مُدرک معانی جزئی.

سیاستگذاری زلفش با خیال گره خرده است

این استاد فلسفه اسلامی افزود: در واقع ادراکات بشر و رفتار ما نیز به یک نحو خیالی است و استدلالات نیز به همین میزان خیالی و انتخاب‌های آنها هم از خیال است و سیاست گذاری و مدیریت هم زلف‌اش با زلف خیال باید گره بخورد کما اینکه ملاصدرا در آثار مختلف خود از جمله اسفار و مبدا و معاد و مفاتیح‌الغیب اشاره می‌کند مادامی که تدبیر بدن می‌کنیم آنچه که از ادراکات عائد ما می‌شود به نحوی تخیلی و توهمی هستند، یعنی از متخیلات و موهومات هستند و دقیقاً به همین معنا معقولات بالقوه هستند و نَه بالفعل و ادراکات حقایق ما نیز به همین میزان است.

صلواتی تصریح کرد: ملاصدرا در مفاتیح‌الغیب اشاره می‌کند مادامی که از ابزار وهم و خیال بهره می‌بریم، اهل بصیرت نیستیم لذا ملاصدرا وضعیتی را از آدمی تصور می‌کند که در این وضعیت فقط عده محدودی از انسان‌ها استعداد آن را دارند که به بحث ناطقیت یعنی ادراک کلیات بدون اختلاط با خیال و مثال دسترسی پیدا کنند و علی‌القاعده آن سلطان ساحت وجودی اکثر انسان‌ها همان سلطان خیال است که وهم را نیز در بر می‌گیرد و تمام ادراکات و تحریکاتی که این انسان دارد و همچنین همه انتخابات و شئون زندگی و سبک زندگی او متأثر از این صورت و وجهه خیالی است که ما باید در سیاست‌گذاری‌هایمان در فضای پیشامجازی و فضای مجازی به آن توجه کنیم که توجه هم نشده است و بیشتر افرادی که در حوزه مدیریت و حکمرانی فضای مجازی زحمت می‌کشند کسانی هستند که یا از اهالی فلسفه نیستند و یا خیلی با نظریه و دیدگاه‌های اختصاصی ملاصدرا آشنایی ندارند یا اینکه این آشنایی و حضور هست، اما خروجی و برون‌داد از این تفکر صدرایی را در مدیریت آنها مشاهده نمی‌کنید.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در مورد رابطه فضای مجازی و فضای فیزیکی که در این نشست در قالب یک پرسش مطرح شد، اظهار کرد: از اساس این پرسش را موجه نمی‌دانم چراکه دوگانه فضای مجازی و فیزیکی را دوگانه موجهی نمی‌دانم؛ ما اکنون در فضای پیشامجازی متأثر از فضای مجازی هستیم، بسیاری از رفتار‌ها و تصمیم‌گیری‌های ما متأثر از این فضای مجازی است و ما در واقع با روحیه و نگرش فضای مجازی داریم در فضای پیشامجازی زندگی می‌کنیم؛ البته این مساله را در یکی از سخنرانی‌هایم نیز گفته‌ام که در دوره جدید ذهن و زبان و وجود ما ذهن و زبان و وجودِ مجازی شده است و ما با این ادبیات در فضای مجازی زندگی می‌کنیم؛ در نتیجه پرسش مطرح شده را به این شکل می‌توان تقریر و صورت‌بندی کرد و آن مرز و دیوارِ بزرگ بین این دو نیست بلکه ما در هر دو حالت، یعنی حالت دیجیتال و مجازی‌گونه داریم زیست می‌کنیم و این دو نسبت به یکدیگر کنش‌های شدیدی دارند.

وی ادامه داد: البته روی کاغذ می‌شود مرزی بین فضای مجازی و اقعی ترسیم کرد، اما وقتی با این تقریر پرسش مطرح شده را بازسازی کنیم، متوجه می‌شویم همان‌گونه که در فضای دیجیتال نفس می‌کشیم همان موارد را هم به فضای پیشامجازی می‌آوریم که البته این در بسیاری از مسائل مورد تسامح است و بیشتر حالت تفهمی دارد تا حالت واقعی.

در ادامه این نشست «ابراهیم معظمی گودرزی» مدیر امور فرهنگ عمومی و سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به کتاب «صوفیسم و تائوئیسم» نوشته «توشیهیکو ایزوتسو» اظهار کرد: در فصل اول این کتاب این مساله مطرح می‌شود که ما آنچه که در اطرافمان وجود دارد را واقعیت می‌پنداریم، اما از نظر «ابن عربی» این چیزی جز رؤیا نیست.

وی ادامه داد: دو پیامبر بودند که رؤیا دیدند، حضرت یوسف (ع) که خواب دید خورشید و ماه به او سجده می‌کنند، این جریان در قرآن در قالب این آیه آمده است: «یَا أَبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ»، پیامبر دیگر حضرت ابراهیم (ع) بود که خواب دید باید اسماعیل را ذبح کند که در قرآن به آن اشاره شده است: «فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَی فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَی قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ»، ابن عربی در تفاسیر خود بر همین آیه و این ماجرا مانور داده است؛ به اعتقاد او رؤیا و خیال را باید در عالم واقع تفسیر کنیم چراکه از نظر ساحت وجود یک وجود ممتد داریم، ابن عربی می‌گوید عالم خیال مرتبه نازله‌ای از عالم ملکوت و عقل است.

فضای مجازی بر وجود و ماهیت، انسان مخاطب است

مدیر امور فرهنگ عمومی و سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: آیات و روایت مختلفی در باب رؤیا و خیال وجود دارد، از تفاسیر متعددی نیز ارائه شده است، به نظر می‌رسد که برخی آیات قرآن نیاز به فهم جدیدی دارد و به قول ملاصدرا این آیات به عقول آخرالزمان می‌رسد.

وی افزود: مورد دوم بحث تأثیر فضای مجازی بر وجود و ماهیت انسان مخاطب است، سوال این است که ما چه‌طور می‌توانیم از تئوری و نظریه ملاصدرا استفاده کنیم؛ مثلاً او که خیال منفصل را مطرح می‌کند، ما بیاییم و با حفظ موجودیت و ماهیت انسان، انسان به عنوان خویشتنی که در فضای مجازی مورد خطاب قرار می‌گیرد، اما قدرت و فطرت خود را حفظ کرده است با نگاه به نظریه او بررسی کنیم و ببینیم که جدال بین عالم حس و خیال چه‌طور می‌تواند به ثبات فطرت و وجدان و ماهیت وجودی انسان به عنوان انسان نَه به عنوان مخاطب فضای مجازی، بروز و ظهور یابد.

معظمی گودرزی گفت: فضای مجازی، فضای ماندگاری در عالم خیال است، در این سیر انسان‌های ما انسان‌های دیجیتالی می‌شوند و ماهیت فطرت و نفسانیت خود را از دست می‌دهند که این باعث می‌شود ما نتوانیم ماهیت انسان را به عنوان انسان داشته باشیم.