ملاحظاتی درباره جهان مجازی

تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۳۸۹

هنگامی که به شبکه اینترنت متصل می‌‎‎شوید، یک فضای بی‎انتهای اطلاعاتی جلوی شما گشوده می‌‎‎شود و اکنون شما امکان سیر و سفر در یک فضای نامحدود را دارید: لطفا پرواز کنید! اما مقصدتان!؟

گرداب- ویژگی "بی‎حدی"، جوهره روح آدمی است. انسان، پیوسته عصیان، اعتراض و شورشی درونی  علیه همه محدوده‎‎های تنگی که جهان مادی برای تفکرات، کنش‎‌ها، خلاقیت‎‎‌ها و لذت‎‎های او تحمیل می‌‎‎کند، داشته است.

خلق جهان مجازی، یکی از بازتاب‎‎های این عصیان و این شورش است. جهانی که با ویژگی بی‎حدی ذات روحی انسان، هم‎سویی افزون‎تری دارد. با این‎همه، جهان مجازی هم به هر حال یک جهان بشری است که نمی‌‎‎توان ارزش‎‌هایش را سرشت آن دانست. نه الهی محض است و نه یک‎سره شیطانی. جهان مجازی، اگرچه نهایتا ساخته ویژگی بی‎انتهای روح آدمی است، اما ادامه همه تفکرات، کنش‎‌ها، خلاقیت‎‌ها، هوس‎‎‌ها و لذت‎‎های بشری او نیز هست. این ما هستیم که به این جهان، موجودیت، هویت و ارزش می‌‎‎دهیم مشروط بر آن‎که منفعل نباشیم تا آن‎جا که این جهان بر سراپای موجودیت و هویت ما عبور کند، بلکه این ما باشیم که به‎واسطه آن، تا مرز‎های آرمانی خود عروج می‌‎‎کنیم، آن را در‌‌ همان زوایایی گسترش ‌‎‎دهیم که با آرمان انسانی و اعتقادی ما همخوانی دارد. فراموش نکنیم که این جهان، برای گسترش، در انتظار ما نمی‌‎‎ماند. اگر با آن عبور نکنیم، بر ما عبور می‌‎‎کند.

 مقدمه
هر چند تاریخ تعاملات، رقابت‎‎‌ها و منازعات بشری، دربردارنده صحنه‎‎های فراوانی است که بشر در آن از روش‎‎های غیرزورمدار برای فعلیت بخشیدن به مجموعه امکانات و بافت‎‎های ارتباطی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی‎اش، با هدف افزایش قدرت و نفوذ خود، استفاده کرده، اما در دهه‎‎های اخیر، کفه استفاده از این روش‎‎‌ها که در اصطلاح امروزی آن به روش‎‎های نرم در پارادایم تعامل (صلح‎آمیز یا ستیزه گرانه) معروف است، پیوسته سنگین‎‌تر شده و بنابر شواهد قطعی، این روش‎‎‌ها در آینده نزدیک به نقطه اتکای اصلی بشر در فرایند کسب حداکثر قدرت و منفعت با حداقل هزینه، تبدیل می‌‎‎شود.

پیدایش جهان مجازی
یکی از ابزار‎های قدرت نرم۱، که هم ظرفیت تولید قدرت (نفوذ) و هم پتانسیل ایجاد خطر و تهدید برای حاکمیت ملی و فرهنگ جوامع را دارد، جهان مجازی۲ و حوزه سایبر با انواع پدیده‎‎های رسانه‎ای و غیررسانه‎ای آن است.

فضای مجازی، یک فضای نامرئی است که از بی‎شمار ذخیره‎‎های الکترونیکی اطلاعاتی که در شبکه‎ای فعال، سیال و نوشونده حضور دارند، شکل گرفته است. شما هنگامی که رایانه خود را روشن می‌‎‎کنید، یک ذخیره (فضای) منفرد از اطلاعات را فعال کرده‎اید و هنگامی که به شبکه اینترنت متصل می‌‎‎شوید، یک فضای بی‎انتهای اطلاعاتی جلوی شما گشوده می‌‎‎شود و اکنون شما امکان سیر و سفر در یک فضای نامحدود را دارید: لطفا پرواز کنید! اما مقصدتان!؟

مرز‎های جهان مجازی
این شبکه اطلاعاتی، نقطه آغاز شکل‎گیری جهان مجازی است، اما انتهای آن نیست. این جهان صرفا یک انبار یا آرشیو یا بانک اطلاعات نیست، بلکه به‎سرعت تمامی پدیده‎‎‌ها و خصوصیات جهان واقعی را در خود می‌سازد. واقعیت این است که هیچ‎کس نمی‌‎‎تواند پیش‎بینی کند انتهای جهان مجازی، در قیاس با واقعیت‎‎های جهان مادی، چه و چگونه خواهد بود. این جهان پیوسته در حال گسترش است و برای گستره امپراتوری آن هم نمی‌‎‎توان مرزی را ترسیم کرد.

زندگی واقعی و جهان مجازی
افراد بشر در همه ‎جای این کره خاکی، سال‎هاست که آگاهانه و ناآگاهانه هر یک به نسبتی پای به این جهان مجازی گذاشته‎اند و فرایند اسباب کشی از جهان واقعی به جهان مجازی همچنان ادامه می‌‎‎یابد. اگر تا دو دهه قبل ناچار بودید برای پست کردن نامه خود، برای عزیزتان در شهر و دیاری دیگر، به دفتر پست مراجعه کنید، اکنون دیگر سال‎هاست که مجبور به این کار نیستید. از پشت میز کار خودتان این کار را با صرف تنها چند دقیقه زمان، انجام می‌‎‎دهید ضمن آن‎که پستچی‎‎های فضای مجازی، تقریبا بلافاصله پیام شما را به عزیزتان خواهند رساند.

حال می‌‎‎توانید بسیاری از دیگر نیاز‎‌ها و پدیده‎‎های دنیای واقعی را در جهان مجازی جست‎وجو کنید: بانک، دانشگاه، فروشگاه، اداره و دفتر کار، سینما، تئا‌تر، رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجله، انجمن و ده‎‎‌ها نهاد دیگر دنیای واقعی که قرینه‎‎های آن‎‎‌ها در دنیای مجازی ساخته شده است.

همچنین شما می‌‎‎توانید فهرستی از انواع فعالیت‎‎های بشر در دنیای واقعی، انواع نیاز‎ها، انواع کنش‎‎‌ها و اعمال او در دنیای واقعی را تهیه کنید و به‎ دنبال پیدا کردن قرینه‎‎های هر یک از آن‎‎‌ها در دنیای مجازی باشید. شگفت‎انگیز‌تر این‎که شما می‌‎‎توانید، نسخه شخصی هر یک از این نهاد‎‌ها را در فضای مجازی خاص خود داشته باشید و به هریک از نیاز‎های خود، به روشی کاملا شخصی و آن‎طور که سلیقه، پسند، اعتقادات، ارزش‎‌ها، هوس‎‎‌ها و احساسات شما اقتضا می‌‎‎کند، پاسخ دهید و نیز هر یک از فعالیت‎‎های خود در دنیای واقعی را به شکلی دلخواه‎‌تر در دنیای مجازی دنبال کنید.

می‌‎خواهید آموزش ببینید، آموزش بدهید، روزنامه و مجله منتشر کنید، یک سازمان، باشگاه یا انجمن تأسیس کنید، به‎دنبال هم صحبتی آشنا یا ناشناخته می‌‎‎گردید، می‌‎‎خواهید کار بانکی انجام دهید، خرید و فروش و تجارت کنید (و…) این هدف‎‎‌ها را می‌‎‎توانید از طریق رایانه خود، در فضایی که کمترین میزان مصرف از انرژی زمانی و بدنی را می‌‎‎طلبد، تأمین کنید. مضافا این‎که در این جهان، دیگر از محدودیت‎‎های فیزیکی و مکانی نیز خبری نیست.

هر مقدار از اطلاعات را می‌‎‎توانید در بانک مجازی خود ذخیره کنید، هر تعداد اتاق را می‌‎‎توانید در خانه و سازمان مجازی خود ایجاد کنید، هر تعداد صفحه را می‌‎‎توانید در روزنامه و مجله شخصی خود منتشر کنید. در این جهان، محدودیت‎‎‌ها به‎سرعت محو می‌‎‎شوند. محدودیت دسترسی، محدودیت حضور، محدودیت ذخیره‎سازی، محدودیت تعامل، محدودیت انتقال و در یک کلام محدودیت ارتباطات.

 جهان مجازی؛ یک بی‎انتهای کاملا شخصی
امروزه صفحات شخصی یکی از جذابیت‎‎های دنیای مجازی به‎حساب می‌‎‎آیند و از هم‎اکنون شخصی شدن پدیده‎‎هایی آغاز شده است که تا همین سه دهه قبل، تصور آن را هم باید در رمان‎‎هایی تخیلی چون رمان‎‎های ویلیام گیبسون جست‎وجو می‌‎‎کردیم: قبل از این نسخه مجازی وبلاگ، روزنامه و مجله شخصی شما، تقریبا بدون هزینه در تمام نقاط جهان منتشر شده است و به‎زودی شما می‌‎‎توانید کانال تلویزیونی کاملا شخصی‎تان را از اتاق کارتان در معرض تماشای جهانیان قراردهید. به‎زودی محدویت‎‎های قانونی، فن‎آوری، مالی و مکانی برای ایجاد تلویزیون‎‎های مجازی از میان برداشته خواهد شد و می‌‎‎توانید تصور کنید که فرزند شما در اتاق خودش، مالک یک کانال تلویزیونی شخصی برای همه جهان است.

 در کشور‎های توسعه‎یافته، سرعت انتقال داده‎‎‌ها در شبکه وب به حدی رسیده است که مشاهده یک فیلم (مثلا در اروپا) از پایگاهی مجازی در آمریکا، از حیث سرعت و شفافیت، همچون مشاهده فیلم بر روی صفحه تلویزیون است. جهان مجازی از حیث شخصی شدن پدیده‎‎‌ها نیز محدودیتی نخواهد داشت.

رقابت بر سر تصرف فضا‎‌ها در جهان مجازی
از همه این‎‎‌ها که بگذریم به یک رقابت باز و بدون محدودیت در تصاحب حجم بیشتری از فضا‎های این جهان مجازی می‌‎‎رسیم؛ شما می‌‎‎توانید هر مساحتی از فضای این جهان مجازی را به تصرف خود درآورید، اما هوشیار باشید که فضای تحت تسلط شما ممکن است یک بیابان باشد، یک سرزمین متروکه بدون ساکن و مسافر باشد، جای سرد یا بیش از حد داغ و سوزان باشد، لم‎یزرع باشد یا این‎که سرسبز، پرجاذبه، پرجمعیت، حاصل خیز و سرشار از چشمه‎ساران، با نسیمی زندگی بخش و نشاط ‎آور باشد. این‎‎‌ها همه به خود شما بستگی دارد به این‎که چه برنامه‎ای برای ساختن منطقه، شهر، کشور یا جهان خود در درون این فضای بی‎انتهای مجازی دارید.

این‎که چه میزان آمادگی، ظرفیت و سرمایه محتوایی، ارزشی، اطلاعاتی و برنامه‎ریزی برای ساختن تمدنی باشکوه در این جهان مجازی دارید. بسیاری از فضا‎هایی که در این جهان ساخته می‌‎‎شوند، بیابان‎هایی تاریک و گمراه کننده هستند که مسافران خود را آشفته، پریشان و بیمار می‌‎‎کنند. تصرف صرف فضا‎‌ها در این جهان مجازی چندان کارساز نیست، مهم ساختن مدنیت و تمدنی انسانی، باشکوه و الهام بخش در این فضای مجازی است. پدیدار‎های کنونی جهان مجازی، بسیار شبیه سازندگان آن هستند. آن‎‎‌ها ادامه هویت و شخصیت آفرینندگان‎شان هستند.

آیا همه‎چیز این‎همه درخشان و باشکوه است؟
تا این‎جا همه‎چیز به‎نظر باشکوه و جذاب می‌‎‎آید اما این، همه چهره‎‎های جهان مجازی نیست. همان‎طور که محدودیتی برای شخصی شدن پدیده‎‎های جهان مجازی وجود ندارد، در اساس نمی‌‎‎توان تضمین کرد که دیگر محدوده‎ای به‎نام محدوده شخصی، خلوت خانوادگی و حریم درونی هم وجود داشته باشد. این یکی از بروز‎های بالقوه شیطانی جهان مجازی است. از این گذشته، به‌‌ همان میزان که هر فرد می‌‎‎تواند ارزش‎‌ها، الگو‌ها، کردار‎‌ها و هوس‎‎های شخصی‎اش را بدون محدودیتی در فضای مجازی انتشار دهد، به‌‌ همان میزان نیز در معرض تهاجم ارزش‎‎‌ها و الگو‎های ناخواسته‎ای است که چه بسا، دشمنی‎ای بنیادین با ارزش‎‎های انسانی و آسمانی دارند.

به‌‌ همان میزان که فضای مجازی امکان نزدیک‎‌تر شدن شما به کسانی در آن سوی اقیانوس‎‎‌ها را فراهم می‌‎‎کند، زمینه دورشدن اعضای یک خانواده و یک نهاد اجتماعی از یکدیگر را در پی دارد. به‌‌ همان اندازه که انسان‎‌ها، مجازا به هم نزدیک می‌‎‎شوند، ممکن است در واقعیت از یکدیگر فاصله بگیرند و همان‎طور که از درون خانه خود، به آسانی به افراد و پدیده‎‎هایی در آن‎سوی اقیانوس‎‎‌ها نزدیک می‌‎‎شوید، از پدر، مادر، همسر و فرزندان خود در درون خانه کوچک‎تان دور می‌‎‎شوید. هرچه ارتباط مجازی قدرت می‌‎‎گیرد، ارتباط واقعی بیشتر به مخاطره می‌‎‎افتد.

از این گذشته، به‌‌ همان میزان که برای عبور از مرز‎های جهان مجازی، نیازمند داشتن شناسنامه و گذرنامه نیستید، دیگرانی بدون هویت می‌‎‎توانند به درونی‎‌ترین حریم‎‎های شخصی شما حمله‎ور شوند. به همین دلیل است که اکنون از یک سو امنیت فضا‎های مجازی، بزرگ‌ترین چالش در مدیریت مسئولانه این فضاهاست و از طرف دیگر حتی لیبرالی‎‌ترین جوامع و حاکمیت‎‎های جهان در غرب و شرق نیز نگران مسخ و نابودی ارزش‎‎هایی پایه‎ای هستند که در نبود آن‎‎‌ها اساس ساختاری جوامع انسانی، بلکه اصل ارزش انسان بودن، در معرض انهدام قرار خواهد گرفت.

 فضای مجازی به‌‌ همان اندازه که به شما امکان می‌‎‎دهد که شخصیت، هویت، خاستگاه و رویکرد‎های رفتاری خود را به دیگران بشناسید، دایره وجودی شما را در معرض چندگانگی شخصیت، بی‎هویتی، بی‎ریشگی و الگو‎های رفتاری پریشان قرار خواهد داد.

آیا همه‎چیز این‎همه هراس‎آور است؟
اما این همه بستگی به این دارد که شما جهان مجازی را به‎کار بگیرید یا بمانید تا جهان مجازی شما را به‎کار گیرد، شما جهان مجازی را شکل دهید یا بمانید تا جهان مجازی شما را شکل دهد، شما این جهان را گسترش دهید یا این جهان همچون ابری تیره و طوفانی سیاه و خاک‎آلود، بر شما گسترده شود، بستگی دارد به این‎که شما محتوا، ارزش‎‎‌ها و کاربرد‎های این جهان را مشخص کنید یا او ارزش‎‌ها، محتوا و کاربری‎‎های شما را تعیین کند، شما با جهان مجازی به‎سوی آرمان‎‌ها و ارزش‎‎های خود حرکت کنید یا او بر شما عبور کند و در یک کلام، شما برای او برنامه داشته باشید یا او شما را برنامه‎ریزی کند.

این فلسفه اصلی همه دغدغه‎‎‌ها برای انجام مطالعات، بررسی‎‎‌ها و کندوکاو‎های جاری برای ایران مجازی است. در این نوشته، ابتدا اشاره‎ای به سابقه شکل‎گیری فضای مجازی در ایران خواهیم داشت و به‎عنوان زمینه بحث، نگاهی می‌‎‎افکنیم به نمایشگاه رسانه‎‎های مجازی که آبان‎ماه سال جاری، برای دومین سال پیاپی در تهران برگزار شد. پس از آن وضعیت کنونی فضا‎های مجازی در کشور، مورد اشاره قرار خواهد گرفت و در ‌‌نهایت به اصلی‎‌ترین پرسش‎‎های مرتبط با آینده خواهیم پرداخت. امید است در آینده‎ای نزدیک، شاهد فعال شدن همه ظرفیت‎‎های فکری و خبرگی کشور برای تحقق مدیریت مبتکرانه جهان مجازی و جایگاه ایران مجازی در آن باشیم. ان‎شاءالله.

 ایران مجازی: گذشته، حال، آینده
اصلی‎‌ترین نسبت پدیدار‎های دنیای مدرن با کشور‎های جهان سوم، شاید این است که این پدیدار‌ها – از هر نوع که باشند چه صنعتی و فن‎آورانه، چه اجتماعی و فرهنگی، چه اقتصادی و جز آن – در این کشور‎‌ها اتفاق می‌‎‎افتند. بار‎هایی هستند که بر دوش این جوامع نهاده می‌‎‎شوند، پیش و بیش از آن‎که این کشور‎‌ها کم و کیف این‎بار‎‌ها را مشخص کنند یا بتوانند شانه‎‎های خود را برای برداشتن آن بار‎‌ها آماده کنند یا حتی بتوانند حجم و گستره این‎بار‎‌ها را متناسب با توان خود، دستکاری کنند.

این وضعیت را به‎گونه دیگری نیز می‌‎‎توان تصویر کرد: پدیدار‎های صنعتی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن، به‎همان اندازه که برای جوامع آفریننده‎شان، به‎عنوان ابزار‎‌ها و حامل‎‎هایی کارآ، برای عبور کردن از مرز‎های توسعه و پیشرفت، ایفای نقش می‌‎‎کنند، برای کشور‎های جهان سوم، همچون ماشین‎‎های کور و بی‎رحمی هستند که از روی این جوامع عبور می‌‎‎کنند و آن‎چه از این جوامع پس از عبور چرخ‎‎های این هیولا‎های ناخوانده باقی می‌‎‎ماند، هویت و وضعیتی بلاتکلیف، آشفته و بیمارگونه است.

صرف‎نظر از انواع بررسی‎‎‌ها و پژوهش‎‎هایی که می‌‎‎تواند از زوایای مختلف در این موضوع صورت گیرد، از یک منظر خاص، این آموزه می‌‎‎تواند یک نگاه متفاوت را در بررسی‎‎های تاریخی شکل‎گیری هویت جوامع و ساخته شدن آنان به شکلی که امروز هستند، پیش نهد. از این زاویه، کشور ما به‎طور تاریخی شاهد دوره‎‎هایی بوده است که در آن، رخداد‎‌ها و پدیدار‎های اجتماعی، فرهنگی، زبانی، اقتصادی و نظامی بر پیکره و نیز هویت جامعه و سرزمین ایران رخ داده است.

هر چند از زاویه‎ای دیگر، این یک واقعیت قابل‎ اعتنا و افتخار است که ایرانیان پس از عبور هر طوفانی، توانسته‎اند به‎تدریج بر ماهیت آن‎‎‌ها اثرگذارند (بررسی نمونه‎‎هایی چون حمله مغول، حمله ترک‎‌ها، ازبک‎‌ها، افاغنه در دوره‎‎های دور‌تر، همچنین هجوم‎‎های صنعتی، فرهنگی و نظامی پرتقالی‎‌ها، انگلیسی‎‌ها، روس‎‎‌ها و به‎طور کلی غربی‎‎‌ها در دوران‎‎های اخیر – و تأثیرات متقابلی که جامعه و فرهنگ ایرانی بر آن‎‎‌ها داشته است، بسیار روشنگر و الهام‎بخش است)، اما با تلخی باید پذیرفت که گویی این یک الگوی نهادینه شده در ذات جامعه ایرانی است که در بسیاری از موارد، آن‎قدر به انتظار و انفعال می‌‎‎نشسته تا پدیده‎‎‌ها و رویداد‎های مختلف، بر سر او فرود آمده از او عبور کند و سپس در تکاپوی جبران ضایعات و خسارت‎‎‌ها برآید.

 اثرات ته‎نشین شده تکرار این الگو را می‌‎‎توان در زبان (حجم بسیار غیرطبیعی طبقاتی از واژگان و عبارات بیگانه را که هر یک در یکی از این دوره‎‎‌ها بر زبان بومی ایران تحمیل شده است، از این زاویه مدنظر قرار دهید)، رفتار میان فردی و مناسبات اجتماعی، جوهره وجدانی جامعه، نظم‎پذیری (بهتر است بگوییم نظم‎ناپذیری)، مسئولیت‎‌شناسی (مسئولیت‎نا‌شناسی) و دیگر خرده فرهنگ‎‎‌ها و خرده رفتار‎هایی مشاهده کرد که همچون تکه‎‎های ناشکل استخوان بر لای زخم‎‎های کهنه این جامعه باقی مانده و پیوسته به تولید نارسایی در بدنه جامعه ما ادامه می‌‎‎دهد.

در تاریخ معاصر ایران نیز می‌‎‎توان مصادیقی از تکرار این الگو را مورد به مورد بررسی و مطالعه کرد. همچنین از این زاویه می‌‎‎توان جوانب مختلف وضعیت جامعه ایرانی و حاکمیت‎‎های آن تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همچنین مدیریت، سیاست، اقتصاد، صنعت، شهرنشینی، روابط منطقه‎ای و بین‎المللی را در معرض مطالعات همزمانی (و توصیفی) قرار داد.

با توجه به آن‎چه گفته شد، واقعیت این است که در دو دهه گذشته، پدیده‎‎های جهان مجازی (چه خوب و چه بد)، در چنین بافت و الگویی آرام آرام بر جامعه ما بار شده و به نسبتی و تاحدودی، بر آن عبور کرده‎اند.۳ این در حالی است که در جامعه‎ای چون ایران با آن‎همه ذخایر اندیشه‎ورز، این آرمان دوردستی نیست که انتظار داشته باشیم، شرایط حال و امواج پیش‎رو به‎خوبی ارزیابی و شناسایی شده و پیش از آن‎که در هر مرحله، مجال از دست رود، راهبردی خردمندانه به‎همراه برنامه‎‎هایی ابتکاری آن‎هم در بستری از اجماع عمومی نخبگان و مدیران جامعه فراهم آید تا هنگامی که امواج پدیدار‎های جدید فن‎آوری و فرهنگی به مرز‎های ما می‌‎‎رسد، با تکلیفی روشن و برنامه‎ای آینده‎نگر به استقبال این امواج رفته آن‎‎‌ها را به‎کار گیریم. پیش و بیش از آن‎که این امواج، صحنه جامعه را درنوردیده و بی‎محابا بر ارزش‎‎‌ها و سرمایه‎‎های مادی و معنوی ما بتازند. این آموزه، جوهره اصلی گزارش کنونی را شکل می‌‎‎دهد.

 آینده جهان مجازی و راهکار پیشنهادی
همین الگو در ظهور و گسترش اینترنت و فضای مجازی در کشور ما تکرار شد. در وهله اول، این ما نبودیم که مجهز به توانایی تحلیل و پیش‎بینی، با آمادگی و برنامه ابتکاری، به انتخاب جنبه‎‎های مختلف فن‎آورانه، فرهنگی، اجتماعی و علمی شبکه اینترنت و جهان مجازی پرداخته و در موقعیتی مسلط و به‎کارگیرانه به وارد کردن این فن‎آوری به کشور و جامعه خود اقدام کرده باشیم، بلکه در مجموع، امواج این پدیده بود که ما را انتخاب کرد، بر ما حضور یافت و در مجموع خود این پدیده بود که ماهیت و چند و چون شرایط جدید را رقم زد.

بنابراین، در حال حاضر، پرسش حیاتی و محوری، این نیست که آیا این پدیده‎‎‌ها باید باشند یا نباشند. این نوعی خودفریبی است، چرا که این پدیده‎‌ها، برای حضور خود در هیچ محیطی منتظر مجوز و اجازه و قانون نمی‌‎‎شوند. پدیده‎ای چون اینترنت نیز قبل از این در کشور ما هم حضور یافته و جهان مجازی نیز غالبا به روشی خودمختارانه، به تعریف کم وکیف و ارزش‎‎های خود در جامعه ایرانی پرداخته است و در آینده نیز به گسترش و تعمیق و تسهیل حضور خود ادامه خواهد داد.

پرسش اصلی این است که پژوهشگرانه مشخص کنیم که تا چه میزان، پدیده‎‎های مورد نظر، بر ما عبور کرده‎اند و به چه میزان از آن‎‎‌ها برای عبور به مرز‎های تازه‎‌تر توسعه بهره برده‎ایم. تا چه میزان برای آن‎‎‌ها برنامه داشته‎ایم و تا چه میزان، ما را برنامه‎ریزی کرده‎اند. تا چه میزان آن‎‎‌ها را به‎کار گرفته‎ایم و چه مقدار ما را به‎کار گرفته‎اند. تا چه میزان توانسته‎ایم ارزش‎‎‌ها و اعتقادات و سنن خود را از طریق آن‎‎‌ها اشاعه دهیم و تا چه میزان رگه‎‎های ارزشی و اعتقادی بیگانه را در پیکره جامعه ایرانی دوانیده‎اند.

این کندوکاوهاست که زمینه‎ای مناسب را فراهم می‌‎‎آورد تا بتوانیم به هر میزان که ممکن است موقعیت انفعالی یا نیمه منفعل کنونی را به موقعیتی ابتکاری‎‌تر و برنامه‎ای‎‌تر تغییر دهیم و قبل از آن به راهبرد، راهکار، برنامه و اجماعی ملی برای آرمان مجازی خود دست یابیم و نهایتا به این سوال پاسخ دهیم که چشم‎انداز (برای مثال ۱۴۰۴) ایران مجازی چه و چگونه است و کدام برنامه‎‎‌ها می‌‎‎توانند ما را به این آرمان نزدیک‎‌تر کنند.
دکتر محمدحسن جعفری سهامیه

پی‎نوشت‎‌ها
۱- قدرت نرم، اصطلاحی است که در نظریه‎‎های روابط بین‎الملل به‎کار می‌‎‎رود و منظور از آن تشریح توانایی یک حاکمیت یا سازمان (مثلا یک دولت) است برای نفوذ غیرمستقیم بر رفتار یا منافع دیگر حاکمیت‎‎‌ها یا سازمان‎‌ها از مسیر ابزار‌ها، بافت‎‎‌ها یا امکانات فرهنگی، اعتقادی یا حتی اقتصادی و نظامی. این اصطلاح نخستین‎بار در دهه ۱۹۹۰ از سوی جوزف نای استاد دانشگاه هاروارد در کتاب "جوهره دگرگون شونده قدرت آمریکا" مورداستفاده قرار گرفت.

۲- اصطلاح فضای مجازی برای نخستین‎بار از سوی ویلیام گیبسون wiliam gibson – نویسنده کانادایی رمان‎‎های علمی تخیلی – در سال ۱۹۸۲ مورد استفاده قرار گرفت. فضای مجازی برای گیبسون فضایی تخیلی است که از اتصال رایانه‎‎هایی پدید آمده که تمامی انسان‎‌ها، ماشین‎‎‌ها و منابع اطلاعاتی در جهان را به هم مرتبط کرده است. این معنا، تقریبا مشابه‌‌ همان برداشتی است که ما امروزه از اصطلاح فضای مجازی داریم.

۳- مطالعه ظهور و بروز پدیده‎‎هایی فن‎آورانه – فرهنگی چون فکس، ویدئو و ماهواره در دهه‎‎های اخیر، میزان قدرت پیش‎بینی و برنامه‎ریزی نخبگی و همچنین چند و چون واکنش‎‎های مدیریتی و حاکمیتی به این پدیده‎‌ها، از این زاویه می‌‎‎تواند نکات آموزنده‎ای را در آفرینش راهبرد‎‌ها و برنامه‎‎های ابتکاری برای دیگر امواج فن‎آورانه – فرهنگی همچون اینترنت در جامعه ایرانی در بر داشته باشد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی عملیات روانی و جنگ نرم