جمله گیتس وزیر دفاع آمریکا را در گوشهای از ذهنم ثبت کردهام تا فرق ایرانی خوب و ایرانی بد از یادم نرود.
به خاطر همین از همینجا از همه کسانی که در ایران زندگی میکردند و پناهنده شدند و دست در آغوش آدمکشهای حرفهای انداختند و با سگها و گربههایشان در میدانهای نیویورک رقصیدند تا در ایران بر اندازی کنند ممنون و خوشحالم.
من خوشحالم از کسانی که آمدند براندازی کنند و نادانسته قدرت نظام جمهوری اسلامی را به همه نشان دادند؛ نشان دادند که اگر تمام ملل مستکبر دنیا و تمام شبکههای ارتباطی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی و امپریالیسم رسانهای متحد شوند، رهبرش حاضر به باج دادن و عقب نشینی نیست و با تمام قوا از جمهوریت و اسلامیت نظام دفاع میکند.
خوشحالم که سال گذشته همزمان با بازسازی میدان انقلاب، سخنگوی دولت اصلاحات که ستون اول گفتگوی تمدنها بود و به تبلیغ جامعه مدنی میپرداخت و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (!) بود حالا برای انگلیس گلو پاره میکند.
همراه با وزیر ارشاد دولت خاتمی بسیاری از روزنامه نگاران دوم خردادی که در ماشین تبلیغاتی دوم خرداد به بهانه تولید شبنامه متولد شدند، امروز هم در آمریکا و اروپا مشغول جنگ فرهنگی با نظاماند به این گروه هم تبریک میگویم که بارفتنشان فضای رسانهای را از آلودگی پاک کردند و رفتند.
تعدادی از نمایندگان مجلس و مشاوران خاتمی هم به خارج پناهنده شدهاند تا با همکاری دستگاههای تبلیغاتی غرب و صهیونیستها چهرهای بد از ایرانیان خوب و چهرهای خوب از ایرانیان بد و فتنهگران نشان بدهند. از این گروه هم متشکریم که به ما یاد آور شدند که شورای نگهبان باید در تایید صلاحیتهای نمایندگی مجلس سختگیری بیشتری بکند و هر ایرانیای که میخواهد برای آمریکا و انگلیس خوب باشد را تایید نکند.
در این تعطیلات ژانویه هم گویا خاتمی دلش برای یاران دیروزش تنگ شده و قصد سفر دارد، سفر به جایی که ایرانیهای غیرتمند از حضور در آنجا منع شدهاند. نمیدانم چرا مسئولین فرودگاه ویزای او را مهر نمیزنند، خیلی از ایرانیها بودند که رفتند به فرنگ تا زود برگردند و از ۳۰ سال پیش تا دیروز میخواستند برگردند، اما چون به خود وعده دروغ میدادند دست به خود کشی زدند و چون میدانستند راهی برای بازگشت به ایران ندارند و حتی جسدشان هم به ایران نمیرسد، وصیت کردند که جسدشان را بسوزانند و خاکسترش را به دریای خزر بیاندازند تا شاید مردهشان هم ماهیهایمان را هم مسموم کند.
هیچ کدام از این ایرانیهای فراری یا پناهنده از خانواده پهلوی برای آمریکا عزیزتر نیستند که آمریکا ۳۰ سال آنان را فریز نگه دارد تا شاید بتواند جنبشی را به راه اندازد و انقلاب عزیزمان را ذلیل کند.
اما علیرضا پهلوی آخرین شاهزادهای نبود که به امید آزاد کردن ایران به آمریکا و غرب پناهنده شد. او در نهایت نتوانست خود را آزاد کند چون خود در یک اسارتگاه بزرگ بود و هیچگاه نخواست بفهمد و بداند که ایران که هر روز یک جشن بزرگ دارد آزادترین کشور جهان است.
یک موقعی از استحاله مینالیدیم اما اکنون میگوییم کاش این استحاله زودتر شروع میشد و این خون چرکی زودتر از بدن انقلاب خارج میشد. امروز خون تازهای در رگهای روشنفکری و روزنامه نگاری در جریان است که کاملا از ارزشهای غربی پاک شده است. امروز فضای سایبر به همت جوانان کم توقع با انگیزه و نواندیش که هیچ منتی بر انقلاب ندارند در حال رشد است.
آمریکا میلیونها دلار صرف نرمافزارهای جاسوسی "هایستک" و "تور" میکند تا در محیط سایبر کرمهای اینترنتیاش بهتر به خدمت بپردازند اما این جوانان با سرعت کم "دایل آپ" توطئههای توییتری آنها را نه تنها خنثی، بلکه کمانه میکنند.
هنگامی که میبینم در این شبهای ژانویه فراریهای از ایران به گیتس آویزان شدهاند تا شاید بودجه زیادی برای براندازی در ایران را لابی کنند، چقدر بر امامم میبالم که سفارش کرده بود نگذاریم این انقلاب به دست نامحرمان و نااهلان بیافتد و نیافتاد.
گیتس به دنبال ایرانیای میگشت که ایرانی نباشد و او گفته بود "ایرانی معتدل، ایرانی مرده است". ایرانی معتدل کسی است که با گلوله کشته شده باشد". واقعا به آنها تبریک میگوییم که ایرانیانی را پیدا کردند که ایرانی نبودند و جز کاغذ پارهای که هنگام رفتنشان در ایران جا ماند هیچ هویتی از ایرانی بودنشان با خود نبردند.
شهید آوینی