گرداب- همانگونه که خدا برای حفظ امنیت دین و رسالت خویش به موسی فرمود تا گوساله سامری را خرد کند و ذراتش را به دریا افکند و سامری را منزوی نماید، به پیامبر خاتم خود نیز فرمود مسجد ضرار را منهدم سازد و زمینش را محل دفع زباله قرار دهد، اکنون نیز تکلیف در مقابل سامریهای زمان چیزی جز از بین بردن دست ساختههایشان نیست.
بیان وقایع فتنهگون تاریخ در قرآن و روایات و کتابهای تاریخی و تحلیل وقایع تلخ آن راهی برای رسیدن و هدف نهایی است؛ هدفی که مهمتر از بازخوانی فتنههاست که عبارت از نگرش به آموزههای فتنههای اجتماعی و سیاسی تاریخ و عبرتگیری از آنهاست.
تحلیل و بررسی آموزههای هر واقعه را مجالی جداگانه باید جست. عبرتگیری از فتنههایی همچون فتنه سامری، فتنه مسجد ضرار، فتنه جمل، فتنه صفین، فتنه نهروان، فتنه بنیامیه و فتنههای آخر الزمان.
در این کوتاه نوشت به برخی از آموزههای این فتنهها، البته مختصر اشاره میشود:
سرچشمه فتنه
سرمنشأ بسیاری از آشوبها و فتنههای اجتماعی، دنیاخواهی و رفاهطلبی خواص آن جامعه است. پیروی از هوای نفس و بیتقوایی، عامل ایجاد بسیاری از اختلافات و آشوبهاست؛ اختلافی که میان علمای ادیان دیگر و اسلام پیش آمد.
علمای یهود، عیسی را کنار زدند و علمای یهود و نصارا پیامبر خاتم را نفی کردند. اختلافاتی که پس از رحلت پیامبرصلیاللهعلیهوآله نیز پدید آمد، همه و همه به خاطر خودخواهی، حفظ منافع شخصی، قدرت طلبی و سودجویی عدهای دنیاطلب بود.
"میرسید شریف جرجانی" مهمترین اختلافات پس از رحلت تا حاکمیت علی ابن ابیطالبعلیه السلام را اینگونه برمیشمارد:
• جریان قلم و دوات و کاغذ خواستن پیامبر.
• تخلف از لشگر اسامه و تمرّد از دستورات پیامبر.
• اختلاف در مسأله امامت و جانشینی پیامبر با اینکه نص صریح بر آن وجود داشت.
• اختلاف در ماترک پیامبر و فدک.
• اختلاف در مسأله شورا.
• اختلاف در قتل عثمان و نسبت دادن آن به حضرتعلیعلیهالسلام.
• اختلاف معاویه و بعضی اصحاب و کارشکنی آنها با علیعلیهالسلام.
• راهاندازی جنگ جمل و مانند آن.1
در جریان فتنه جمل نیز خواص، امتیازات ویژهای را از حاکمیت طلب میکردند و وقتی که نرمشی از سوی امام علیعلیه السلام مشاهده نشد و امام با زیادهخواهی آنان مخالفت کرد، به شورش، غارت اموال عمومی و جنگ و خونریزی روی آوردند.
شروع فتنه با اعتراض
فتنهها گاهی با یک اعتراض ساده کلید میخورد؛ یعنی فتنهگران در ابتدا هدف نهایی خود را بیان نمیکنند. در فتنه جمل ماجرا با اعتراض طلحه و زبیر شروع و با خارج شدن به بهانه عمره و تجمع در مکه و بیان اعتراض رسمی به حاکمیت امیرالمؤمنینعلیهالسلام ادامه یافت. با فراهم آمدن زمینهها همین اعتراضات تبدیل به شورشی بزرگ شد.
انکار حقایق و تحریک عواطف
فتنهگری گاه با انکار قاطعانه حقایق و بدیهیات همراه میشود. در حقیقت قتل عثمان با تلاش فراوان طلحه و زبیر و تحریک عایشه صورت پذیرفت. با این همه آنها به سرعت این حقایق را انکار و قاتل را فرد دیگری شمردند.
فتنهگران برای دستیابی به مقاصد خود از تحریک عواطف و احساسات مردم نیز سود میبرند. همراه ساختن عایشه در سپاه جمل به عنوان همسر پیامبر خداصلی الله علیه وآله بهرهبرداری از عواطف مردم بود. علت اصلی استقبال مردم از لشکر فتنه در مکه، وجود عایشه در جمع فتنهگران بود. اما در طرف حق، امام علیعلیهالسلام پیشنهاد ابن عباس مبنی بر همراه ساختن ام سلمهسلاماللهعلیها همسر پیامبر در سپاه خود را نپذیرفت. قبول این پیشنهاد کمک شایانی به پیروزی میکرد؛ چرا که حضور عایشه در سپاه دشمن را خنثی مینمود. امام علیعلیه السلام در مواجهه با این نظر با صراحت فرمود: «من صلاح نمیبینم ام سلمه را از منزل بیرون آوریم، آنگونه که طلحه و زبیر، عایشه را بیرون آورند».2
جایگاه خواص در فتنه
نقش و جایگاه خواص در هنگام وقوع فتنهها بسیار مهم است. در جریان فتنه جمل وقتی امام علیعلیهالسلام مردم کوفه را به یاری طلبید، بسیاری از مردم کوفه نگاه به دهان و سخن ابوموسی اشعری داشتند. او به مردم توصیه میکرد در این اوضاع در خانه خود بمانند.3 همچنین در زمان خلافت امام حسنعلیهالسلام معاویه با نرم کردن خواص لشگر امام حسنعلیهالسلام زمینه را برای فروپاشی سپاه امام فراهم ساخت.
عبیداللهبنعباس که از خواص لشکر امام حسنعلیهالسلام بود بعد از ملاقات با عبدالرحمن سمره نماینده معاویه، فریب خورد و شبانه با تعدادی از فرماندهان خود تسلیم سپاه معاویه شد. این اقدام او باعث از هم پاشیدن سپاه امام شد.4
در مواقع بروز فتنه راه صلاح برای خواص، پرهیز از سخنان دوپهلو است. ابوموسی اشعری در هنگام فتنه جمل از کسانی بود که سخنپراکنیهایی دو سویه داشت. وقتی امام حسنعلیهالسلام از طرف امیرالمونین علیعلیهالسلام برای به خدمت گرفتن مردم کوفه و بسیج آنها برای مقابله با آشوبگران به کوفه آمد، ابو موسی گفت: «همه باهم برادریم و ریختن خون یکدیگر حرام است. میترسم دو گروه مسلمان با هم درگیر همه کشته شوند و گروه سوم که اراذل و اوباشاند حاکم شوند...».5
پافشاری بر باطل
اصرار و پافشاری بر عقیده باطل و عدم پذیرش سخن حق، انسان را در لبه پرتگاه سقوط قرار خواهد داد. در این هنگام غرور و تکبر زمینی سست برای فروریختن عقاید است. قدم در مسیر انحرافی، اشتباهی است که با برگشت از آن قابل تصحیح است. چنانچه عدهای از فریبخوردگان خوارج با سخنان و مواضع امام و یاران امام از راه اشتباه خود بازگشتند، اما تأکید بر اشتباه، خود گناهی غیر قابل بخشش است که گاه انسان را به سرازیری تباهی سوق میدهد.
بهرهگیری از سادهاندیشان
گاه فتنهجو از سادهاندیشی دیگران بهره میبرد و با پوشیدن لباس دینداری در صفوف آنان پنهان میشود. آنچنان که در جریان فتنه نهروان، عدهای در میان دینداران سادهانگار کمال بهره را برده و افکار خود را در جهت تضعیف حاکمیت اسلامی و خدشهدار کردن امامت پیریزی میکردند.
سر دادن شعارهای عوام فریبانه از شاخصهای گروه فتنهگران است. شعار ناکثین و قاسطین خونخواهی از عثمان بود. شعار مارقین و خوارج هم «لا حکم الا لله».
دشمنی با رهبری
از دیگر مشخصههای جریان فتنه دشمنی سرسختانه با ولایت است. اشتراک هر سه جریان، ناکثین، قاسطین، مارقین، ولایت ستیزی آنان بود. ستون فقرات خوارج ولایتستیزی بود. سران جمل نیز عمده دشمنی خود را با ولایت میدیدند. دشمنی معاویه و خاندان امیه نیز با ولایت از امیر المؤمنینعلیهالسلام آغاز و اوج آن به کربلا انجامید.
در روایات آمده است مسجد ضرار، تکرار فتنه سامری بود.6 مسجد ضرار همان گوساله سامری است تا مردم را از پذیرش حق و پرستش یکتایی دور سازد. این خط و خطسازی و خطبازیها است که در زمان حیات پیامبرصلیاللهعلیهوآله صورت میپذیرد، درست به همان شکلی که در زمان حیات حضرت موسیعلیهالسلام صورت گرفت.
هدف اصلی منافقان و فتنهگران مدینه در واقع امام سازی در مقابل ائمه مسلمین بود تا بعد از پیامبر بتوانند ابوعامر (او کسی است که به منافقان دستور ساخت مسجد ضرار را داد) را در جایگاه او قرار دهند و مسلمین را به سمت او بکشانند.
اگرچه دشمنان اسلام و ولایت بعد از رحلت رسول خداصلیاللهعلیهوآله تا حدودی توانستند معصومین و امامان را خانهنشین کنند اما در خاموش کردن نور خدا، هرگز موفق نبودند.
در عصر حاضر نیز عدهای بر ضد ورثه انبیاء، در صدد تبلیغ سامریهای خویشاند و در مقابل مسجد ولایت، در فکر ساخت پایگاه فتنهگری!
همانگونه که خداوند برای حفظ امنیت دین و رسالت خویش به موسی فرمود تا گوساله سامری را خرد کند و ذراتش را به دریا افکند و سامری را منزوی نماید، به پیامبر خاتم خود نیز فرمود مسجد ضرار را منهدم سازد و زمینش را محل دفع زباله قرار دهد.
با نگاه به پیامد کار منافقان، این کمترین سزای آنهاست. اکنون نیز تکلیف در مقابل سامریهای زمان چیزی جز از بین بردن دستساختههایشان نیست.
هادی الیاسی
پینوشت ها
1. جرجانی، شرح المواقف، ج 8، ص 376؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج 1، ص 22
2. مفید، الجمل، ص 239
3. طبری، تاریخ طبری، ج 4، ص 499
4. بلاذری، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، ج 3، ص 38
5. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 41، ص 20
6. مغنیه، محمد جواد، الکاشف، ج 4، ص 102
منبع: خبرگزاری رسا