گزارشها و مدارک مربوط به دیپلماسی عمومی که از سوی سیاستگذاران کنگره و دولتی در واشنگتن منتشر شده است، از افزایش نگرانیها در مورد فزونی یافتن نفوذ فرهنگی ایران، خبر میدهند.
به گزارش
گرداب به نقل از فارس، گزارشها و مدارک مربوط به دیپلماسی عمومی که از سوی سیاستگذاران کنگره و دولتی در واشنگتن منتشر شده است، از افزایش نگرانیها در مورد فزونی یافتن نفوذ فرهنگی ایران، خبر میدهند.
حساسیت ایالات متحده نسبت به نفوذ فرهنگی ایرانتقریبا یک سال پیش بود که کمیته روابط خارجی سنا در گزارش خود نسبت به افزایش مراکز فرهنگی جمهوری اسلامی، هشدار داد. یک سال پس از آن، بر اساس گزارشی مشابه، "جودیت مکهیل"، ضمن معرفی چالشهای دیپلماسی عمومی آمریکا در قرن بیست و یکم بر ماهیت متفاوت برنامههای فرهنگی ایران، تأکید میکند.
با در نظر گرفتن روابط فعلی میان کشورها، عجیب نیست که آمریکا نسبت به نفوذ فرهنگی ایران حساس باشد، اما باید به این واقعیت توجه داشت که رویکرد ایران نسبت به دیپلماسی عمومی و زیر ساختهای مرتبط با آن، صرفا اتخاذ روش ساده تصویرسازی یا سیاستهای حمایتی نیست؛ بلکه این رویکرد عمیقا فرهنگی بوده و بر میراث ایرانی تکیه دارد.
معرفی فرهنگ و تاریخ ایران به کشورهای آفریقایی و اروپاییاین گزارش در ادامه مینویسد: «سازمانهای فرهنگی که به مثابه ستون فقرات دیپلماسی فرهنگی ایران، همگی شاخهای از سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هستند. نگاهی کوتاه به فعالیتهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نشان میدهد که ایران بیش از هر چیز دیگر به استحکام بخشیدن به روابط فرهنگی با همسایگان مرزی خود میاندیشد و در وهله دوم به معرفی فرهنگ و تاریخ ایران به کشورهای آفریقایی و اروپایی توجه دارد. غالب فعالیتهای مراکز فرهنگی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، فرهنگی، مذهبی و فلسفی است.»
مهمترین زمینههای فعالیت این سازمانها به قرار زیر است:
دیپلماسی فرهنگی: موسیقی، فیلم، خطاطی فارسی، نقاشی و ادبیات
فلسفه مذهبی: رویدادها و مسابقات قرآنی، انتشار کتب مربوط به شیعه و سخنرانیهای مذهبی
آموزش زبان فارسی
برنامههای مطالعاتی ایرانی
همانطور که پیش از این ذکر شد، به غیر از چند مورد استثنا مانند سالگرد انقلاب، حمایت سیاسی به ندرت در دستور کار مراکز فرهنگی ایران قرار میگیرد.
اگر دیپلماسی فرهنگی یک وظیفه اصلی بر عهده داشته باشد و آن، بالا بردن سطح تفاهم میان ملل مختلف باشد، مراکز فرهنگی ایرانی، با ارائه فرهنگ ایرانی، مذهب و اندیشه سیاسی خود در بازار ایدهها، این وظیفه را به خوبی انجام میدهند.
ناراحتی آمریکاییها از تبادلات فرهنگی میان کشورهابدون شک این حرکتی است که دولت آمریکا به عنوان یک رقیب از آن استقبال نمیکند؛ اما باید دقت داشت که نباید پارادایمهای مربوط به رقابت را با پارادایمهای منتسب به جنگ، اختلاط کرد. این موقعیت به هیچ وجه شبیه به جنگ فرهنگی نیست، و اگر نگوییم که یک پروژه مشترک است، میتوانیم آن را یک رقابت فرهنگی بنامیم که هر چه یکی از اطراف این رقابت بیشتر عمیق شود و پیشنهادات بیشتری ارائه کند، وجوه اشتراک بیشتری میان نوع بشر کشف میشود. دولت آمریکا باید به طریقی قابل توجیه توسعه فرهنگ آمریکایی را در خارج از خاک خود پیش گیرد، اما ابراز ناراحتی در مورد تبادلات فرهنگی که میان دیگر کشورها صورت میگیرد، زیبنده نبوده و در خور جایگاه آمریکا در میان دیگر کشورهای جهان نیست.