گرداب- آیت الله عباس کعبی، مدرس حوزه، از حقوقدانان مشهور کشور و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی
(ره) است. وی در حوزه و دانشگاه به نوآوری و خلاقیت شهرت دارد. کعبی در عین حال که یک مجتهد مسلم است به جهت تحصیلات آکادمیکش در رشته حقوق به عنوان حقوقدان شورای نگهبان فعالیت میکرده است.
یکی از روشهای تأثیرگذار و ضروری در مقابله با تکنیکهای عملیات روانی دشمن، تنظیم دادخواست و شکایت به محاکم قضائی بینالمللی با زبان و ادبیات حریف است که برای واکاوی کم و کیف آن با ایشان به گفتوگو نشستهایم. آیت الله کعبی در حال حاضر عضو مجلس خبرگان رهبری است.
- به لحاظ حقوقی آیا کشورهای سلطهگر حق دخالت در سرنوشت سیاسی دیگر کشورها را دارند؟ بر اساس بند 7 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد، دخالت در سرنوشت داخلی کشورها بر خلاف حاکمیت مستقل است و اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها و سرنوشت کشورها از سوی دولتها بر اساس بند6 و 7 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد، تعیین شده است.
پس از جنگ سرد با این شعار که اصل ایدئولوژیها بهسر آمده و با ادعای برپایی نظم نوین جهانی تحت عنوان جنگ پیشگیرانه، آمریکا با سلطهگری و اعلام حقانیت بر کشورها، به نام حقوق بشر و دموکراسی و به نام مبارزه با فقر، در سرنوشت کشورهای منطقه نه تنها دخالت کرد، بلکه جنگهای خانمان سوزی به راه انداخت و در واقع مرحله فرانوی استعمار در قالب نظم نوین جهانی عملیاتی شد و این دفعه سازمان استعمار با شعارهای حقوق بشر، آزادی، دموکراسی و لیبرالیسم وارد صحنه شد و تلاش کرد یک نوع مداخله را با نام فرآیند مداخله بشردوستانه در مقابل مدافعه بشر دوستانه، در فرآیند حقوقی کشورها نهادینه کند.
در مقابل دخالتهای قدرتهای بزرگ، یک جبههای از ملتها در برابر نظام سلطه شکل گرفت. ابتدا در قالب تقابل شمال و جنوب با بلوکبندی اقتصادی شکل گرفت. بعد از جنگهای خانمان سوزی که آمریکا به راه انداخت و بعد از اینکه به نام حقوق بشر علیه حقوق بشر و اراده ملتها شروع به دخالت کرد، یک جبهه از ملتهای آزاد در سطح جهان در مقابل آنها شکل گرفت، حتی حیات خلوت آمریکا یعنی آمریکای لاتین علیه آنها اقدام کرد و این نتیجه موج بزرگ اسلامی است که بهراه افتاده است.
پس از بحث نظم نوین جهانی که بعد از پایان جنگ مطرح شد، به سراغ بحث برخورد تمدنها رفتند که خود طراحی کرده بودند و اعلامیه جنگی که به نام لیبرال دموکراسی روشنفکرانه آمریکایی عنوان کردند و روشنفکران لیبرالیستی مثل فوکویاما، هانتینگتون و... آن را امضا کردند؛ و امروزه بعد از همه آن فرآیندها، جهان، جهان بیقطبی را تجربه میکند و فرآیند، فرآیند شکلگیری آلترناتیو ملتها در مقابل جبهه استکباری است و در این وضعیت جدید نظامهای استکباری با مدل جنگ نرم، جنگ رسانهای، هجوم و شلیک به عقلها، قلبها، عواطف، احساسات و شکلگیری در جبههی امتها، به دنبال جنگ نوینشان است که در مقابل ملتها طراحی میکنند و در مقابل این جنگ نرم باید اقتدار نرم و قدرت نرم وجود داشته باشد و این صحنه باید به صحنه رویارویی و جنگ نوین تبدیل شود.
دوران جنگ سرد، زمان تهدید و براندازی فرهنگی بوده و اکنون دوران جنگ نرم است که اینها از راه تحریک مزدورها و ایجاد جبهه نیروهایی که به مثابه سرباز دشمن در میان ملتها راه اندازی میکنند، عمل میکنند و امثال این دخالتها صورت میگیرد. این مسئله در تجربه فتنه پیچیده سال 88 و سازمان فتنه اینها که به دست سازمانهای جاسوسی، استکبار و اتاقهای فکر و استکباری برنامهریزی شد، کاملاً نمایان است.
- این دخالت به قول خودشان مردم دوستانه در مورد جمهوری اسلامی ایران، همانطور که میدانید، از سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی شروع شده است، لطف کنید برآوردی از آن ارائه دهید. این دخالتها در جمهوری اسلامی، فرآیند متفاوتی داشته و گزینههای گوناگونی در مورد جمهوری اسلامی تجربه کردند، گزینه توطئههای داخلی، تحریک قومیتها، تحریم اقتصادی، ایجاد اختلاف و دو دستگی و... تا رسیدند به مرحله دخالت و فتنهسازی جبهه داخلی و طی آن انقلابیون فرهیخته و در واقع پشیمان از مفاهیم بلند انقلاب، آرمانهای امام، ارزشهای بلند ملت ایران و حاکمیت اسلامی را با هزینه کردن خط امام و نام امام به صحنه کشاندند و آنها به راه امام پشت کردند و این امتحان سخت سال 88 بود و مردم ایران آنها را شناختند، طرد کردند و در واقع انقلاب اسلامی یک مرحلهای از صلابت و اقتدار خود را از فتنهی 88 به دست آورد.
- شکل جدید این هجمهها به جمهوری اسلامی به چه شکلی است؟دشمنی دشمن و استکبار تمام نشده و تمام نمیشود؛ تا زمانی که مردم ایران پای آرمانهای امام، شهدا و حاکمیت انقلاب ایستادهاند، دشمنی استکبار هم ادامه دارد و در این چالش، ملت ایران پیروز است و دشمن و استکبار با کسب تجربه از فتنه 88، به طراحیهای نوینی میپردازند و ما علامتهایی از طراحیهای نوین را میبینیم که عبارت است از متشکلکردن اپوزیسیون، ضدانقلاب خارجی و انقلابیون استحاله شده در یک جبههی واحد و نیز تطهیر برخی از آدمهای سقوط کرده در جریان فتنه و فعال کردنشان در صحنهی نظام و انقلاب.
آنها به شکلی دنبال نفوذ در حاکمیت و استفاده از ظرفیتهایی هستند که مجموعه نارضایتیها داخل کشور را بتوانند سازمان دهند و با هماهنگ کردن تحریمها و مشکلاتی که ممکن است ناشی از هدفمند کردن یارانهها پیش بیاید، در جستوجوی فشار در صحنه دیپلماسی ملی هستند تا نتیجه دلخواه را بگیرند. تا زمانی که ملت در صحنه هستند، رهنمودها و بصیرتهای رهبر فرزانه انقلاب وجود دارد، اینها هیچ غلطی نمیتوانند، بکنند.
- اگر ملت و جمهوری اسلامی ایران بخواهد علیه مداخله کنندگان، شامل اپوزیسیون داخلی و در رأس آنها استکبار، دادخواستی تنظیم کند، از منظر شما چه مواردی میتواند محورهای دادخواست را تشکیل دهد؟لازم است، محورهای دادخواست از چند مطلب مهم تشکیل شده باشد:
1- دفاع از تروریسم و تروریسم بینالمللی بهوسیله حمایت دستگاههای استکباری و منافقین که جدیدترین آنها دخالت آشکار سرویسهای جاسوسی موساد، انگلیس و آمریکا در ترور دانشمندان هستهای ایران بود. لازم است که اولین بند دادگاه علیه تروریسم باشد و کمیته حقیقتیابی متشکل از شورای امنیت، دادگاه جزای بینالمللی و سازمان حقوق بشر تشکیل شده و آنها را محاکمه نماید.
2- بهوسیله اینترپل و پلیس بین الملل باید مجرمین را به ایران برگردانند تا مجازات شوند.
3- ملت ایران میتواند در کیفر خواستی از ظلمی که اینها به دموکراسی و ملت ایران کردهاند، دخالتهایی که در انتخابات ریاست جمهوری برای به مخاطره انداختن رأی ملت ایران داشتند و آسیبهایی که در فتنه 88 به ملت وارد شده، شکایت کنند.
4- شکایت از اقدام عملیاتی و میدانی علیه امنیت و تمامیت ارضی با سازماندهی آشوبها و حمایتهای پشت پرده و آشکار تا آنجایی که شبکههای اجتماعی مانند توییتر و فیسبوک که بهخاطر مشکلات فنی میخواستند غیرفعال شوند، با دستور رسمی فعال شدند و به طور رسمی از فتنهگران حمایت کردند.
اینها بندهای کیفرخواستی است که علیه جبهه استکبار میتوان، عنوان کرد؛ اما از آنجایی که دادگاهها دست خودشان است ـ متأسفانه ـ نمیشود اقدامی انجام داد و اینها در واقع دادخواهی جمهوری اسلامی را به نفع خودشان سامان میبخشند. از همین رو، اعتبار حقوق بینالملل و حقوق بشر از سوی دولتمردان آمریکایی و جبهه همراه آنها ـ حتی از سوی حقوقدانان ملی ـ دچار خدشه جدی شده است.
دشمن و استکبار با کسب تجربه از فتن88، به طراحیهای نوینی میپردازند و ما علامتهایی از طراحیهای نوین را میبینیم که عبارت است از متشکلکردن اپوزیسیون، ضدانقلاب خارجی و انقلابیون استحاله شده در یک جبهه واحد و نیز تطهیر برخی از آدمهای سقوط کرده در جریان فتنه و فعال کردنشان در صحنه نظام و انقلاب.
- در مورد اپوزسیون داخل چهطور؟باید با آنهایی که در داخل کشور به عنوان مجرمهای امنیتی دستگیر شدهاند در چارچوب قوانین و مقررات داخلی خودمان برخورد قاطع شود.
- استکبار برای خودش حق قائل شده که به قول شما، تحت عنوان خوش رنگ و لعاب مداخله انسان دوستانه در کشورها دخالت کند. به نظر شما واکنش کشورهای استکباری در مورد اظهارنظر کشورها در امور سیاسی خودشان چیست؟ همانطور که شما عنوان کردید، آنها به هیچوجه تحمل چنین چیزی را ندارند. یک نکته خیلی عجیب این است که آمریکا بیانیه جهانی حقوق بشر را امضا نکرده و بیانیه سال 1948 (م) را آشکارا به رسمیت نمیشناسد.
در مورد فلسطین و زندان گوانتانامو که سازمان جهانی حقوق بشر درباره آنها اعلامیه صادر کرده است و آن را محکوم نموده، آمریکا به صراحت میگوید که به شما ارتباط ندارد، ما اجازه نمیدهیم در حقوق کشور ما دخالت کنید. اینها به راحتی حقوق بشر را علیه ملتها به کار میبرند و زمانی که نوبت خودشان میشود، حقوق بشر را به رسمیت نمیشناسند؛ حتی آمریکا به پیمان کیوتو که درباره محیط زیست میباشد هم، نپیوسته است.