Gerdab.IR | گرداب

وبلاگ "آهستان"

رویای سقوط جمهوری اسلامی در روز ولنتاین!

تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۸۹

حوادث سال گذشته ایران و امروز مصر نشان می‌دهد که اگر حکومتی مردمی باشد، آمریکا و تمام دنیا هم نمی‌توانند تکانش بدهند و اگر حکومتی مردمی نباشد، آمریکا و تمام دنیا هم نمی‌توانند حفظش کنند. این را باید حسنی مبارک از سرنوشت سبزهای فتنه‌گر ایران می‌فهمید که نفهمید!

فتنه سال گذشته علاوه بر همه ضررها و آسیب‌هایی که برای مملکت و مردم داشت، فایده‌هایی هم برای ما داشت. یکی از تاثیرات مثبت فتنه سال گذشته این است که بسیاری از افراد جامعه را از حالت رخوت، سستی، بی‌خیالی، یکنواختی و بی‌تفاوتی که احیانا به خاطر تکرار مکررات و تزریق روحیه محافظه‌کاری از سوی برخی مسئولان دچارش شده بودند، بیرون آورد. مردم احساس کردند که هنوز هم باید مثل کوه در برابر مشکلات، معضلات و دشمنی ها و فتنه‌ها بایستند.

به همین علت راهپیمایی مردم ایران در دو سال گذشته رنگ و بوی دیگری گرفته که اوج آنرا می‌توان در ۹ دی و ۲۲ بهمن سال گذشته و همچنین راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال مشاهده کرد. این شعار نیست، ادعا هم نیست، هر کسی که با مردم ایران همراه شود، شور و حال وصف ناپذیر آنها را درک می‌کند. (البته سبزهای متوهم، این شور و حال را ناشی از ساندیس می‌دانند!)

بدون تعارف راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال پرشورتر از همیشه برگزار شد و مردم ایران در سراسر کشور (در سراسر کشور، در سراسر کشور، در سراسر کشور، در سراسر کشور. این را باید به تعداد شهرها و روستاهای ایران تکرار کرد) به خیابان‌ها آمدند اما دلقک‌ها منتظر روز ولنتاین هستند تا در تهران به خیابان بیایند و کار حکومت را یکسره کنند!

شبیه سازی جنبش سبز به انقلاب مردم مصر این توهم‌ها و این گرفتاری‌ها را هم به همراه دارد. نمی‌شود که از شباهت دم بزنند اما شبیه نباشند. وقتی کسی جمهوری اسلامی را با حکومت مبارک مقایسه می‌کند، بالاخره باید به خودش هم تکانی بدهد و شبیه مردم مصر باشد. البته چنین کسی قطعا شعور و فهم درست و حسابی ندارد، اما به هر حال باید به همه خصوصیات این شبیه سازی ایمان داشته باشد. نمی‌شود فقط جمهوری اسلامی شبیه حکومت مبارک باشد، ولی سبزها شبیه انقلابیون مصر نباشند! این چه جنبش سبزی است که همه ملل عرب منطقه را به خیابان‌ها کشانده اما خودش در اتاق خواب جا مانده؟! اگر الگوی انقلاب‌های مردم عرب، جنبس سبز است، پس چرا آنها یک ماهه و حتی کمتر از یک ماه موفق شدند، اما سبزها نه؟ تا کی باید شبیه سازی کرد و شبیه نبود؟

مطمئنا این تناقض یک روزی دامن خود سبزها را هم می‌گرفت. به همین علت برای فرار از این تناقضات و اثبات اینکه انقلاب مردم مصر از جنس جنبش سبز آنهاست، روزی را برای حمایت از مردم مصر (؟!) و شاید احیای دوباره یک مرده، تعیین ‌کردند و قول دادند که این بار خیابان‌ها را ترک نکنند و آنقدر در خیابان بمانند، تا تکلیف مردم مصر روشن شود!

عاقلان جنبش سبز روز ولنتاین را پیشنهاد کرده‌اند و چه روزی بهتر از روز ولنتاین؟!  نخبگان جنش هم به موسوی توصیه کرده‌اند که فرصت را از دست ندهد و دولت انتقالی را همان روز ولنتاین معرفی کند! کروبی هم به عنوان یکی از رهبران جنبش سبز، ۲۵ بهمن یعنی روز ولنتاین را روز نمایش قدرت سبزها دانسته است! همه اینها نشان می‌دهد که جنبش دلقک‌ها به روزهای اوج شکوفایی خود رسیده و رهبران جنبش سبز هم به کاربران بالاترین نزدیک شده‌اند!

اتفاقا من هم اگر جای نخبگان سبز بودم، این ریسک را می‌پذیرفتم. خودم را از مردم ایران و ۲۲ بهمن جدا می‌کردم و با دوستان خودم در روزی دیگر به خیابان می‌آمدم. بالاتر از سیاهی که رنگی نیست. نهایتا یک چیزی می‌شود مثل ماجرای اسب تروای سال گذشته!

بالاخره شاید چهار تا دختر و پسر عاشق پیشه در خیابان حضور داشته باشند. چهارتا عکس از آنها، پنج تا عکس هم از نیروی انتظامی می‌گیریم و از طریق بی‌بی‌سی به مردم دنیا و مخصوصا مردم مصر و تونس نشان می‌دهیم. بعد جار می‌زنیم که جنبش سبز از ایران به مصر رفت و دوباره به ایران برگشت! بعد هم دست در دست هم، به خانه برمی‌گردیم. مطمئنا مردم دنیا هم به ما حق می‌دهند که به خاطر حضور گسترده توپ و تانک و هواپیما و هلی کوپتر در خیابان‌‌ها نباشیم. مردم مصر هم که خودشان در خیابان ها هستند، اصلا وقت نگاه کردن ما را ندارند!

روزهای خوبی در پیش داریم. روزهایی که معادلات منطقه و جهان قطعا به نفع مردم منطقه و به سود جریان مقاومت تغییر پیدا خواهد کرد. البته نه به خاطر حضور سبزها در روز ولنتاین. این دلقک‌بازیها‌ در میان انقلاب‌های مردمی منطقه محو می‌‌شود. همچنانکه مسائلی پیچیده تر از آن هم به حاشیه رفته است.

انقلاب مردم مصر آنچنان برای آمریکا و رژیم صهیونیستی غیرقابل منتظره بوده که همه برنامه‌ریزی‌ آنها را برای خاورمیانه جدید نقش بر آب کرده است. چرا که امروز آمریکا، دولت‌های غربی و اسرائیل، فشار بر مقاومت و حزب‌الله و جمهوری اسلامی را فراموش کرده و باید خودشان را برای برخورد و مقابله با مقاومتی دیگر در شمال آفریقا آماده کنند.

حوادث سال گذشته ایران و امروز مصر نشان می‌دهد که اگر حکومتی مردمی باشد، آمریکا و تمام دنیا هم نمی‌توانند تکانش بدهند و اگر حکومتی مردمی نباشد، آمریکا و تمام دنیا هم نمی‌توانند حفظش کنند. این را باید حسنی مبارک از سرنوشت سبزهای فتنه‌گر ایران می‌فهمید که نفهمید!

پی نوشت: خوب خدا را شکر حسنی مبارک با ایستادگی مردم مصر مجبور به ترک قدرت شد و به این ترتیب دیکتاتور مصر هم سرنوشتی مشابه سایر دیکتاتورهای نوکر آمریکا از جمله  محمدرضاشاه و بن علی پیدا کرد. مردم مصر نشان دادند که اگر بخواهند، می‌توانند آن هم در مدت کمتر از سه هفته! این یعنی اینکه حکومت حسنی مبارک پایگاه مردمی نداشت و این سرنوشت محتوم هر حکومتی است که پایگاه مردمی نداشته باشد.

این نکته ‌ای است که باید همه مخالفان جمهوری اسلامی در تجزیه و تحلیل خود آنرا در نظر داشته باشند. حالا برای یک بار هم که شده، بهانه‌ها و مظلوم‌نمایی‌ها را کنار بگذارید و اگر مدعی اکثریت هستید، مرد و مردانه مثل مردم مصر به خیابان بیایید و تا روز پیروزی در خیابان بمانید. این گوی و این میدان…

آهستان