گرداب- دکتر "مصطفی قانعی"، فوق تخصص ریه، استاد تمام دانشگاه و معاون تحقیقات و فنآوری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی کشور است. وی استاد راهنمای دهها پایاننامه در مقطع دکترا بوده و تاکنون بیش از ۱۰۰ مقالهٔ علمی در مجلههای داخلی و خارجی به چاپ رسانده است. قانعی جوایز معتبری را از جشنوارههای رازی، خوارزمی و جشنوارههایی در کشورهای آلمان، انگلیس، قبرس، کرواسی، هلند و سوئیس دریافت کرده است. در ادامه گفتوگو با دکتر قانعی دربارهٔ عرفان حلقه و فرا درمانی می آید.
- آقای دکتر، این روزها موضوعی به نام فرا درمانی مطرح میشود. فرادرمانی چیست؟ فرا درمانی در علم پزشکی معنا ندارد. ما طب سنتی، طب جدید و طب دیگری به نام طب مکمل داریم. هر کدام از اینها، روشهای درمانی مخصوص به خود را دارند. برای مثال، در طب مکمل، ماساژ درمانی مطرح است و در طب فیزیکی و طب سوزنی نیز نوعی از حرکات فیزیکی وجود دارد که برای درمان استفاده میشود. بنابراین میتوان به همراه طب مکمل، بعضی از روشهای درمانی را بررسی کرد. اما چیزی به عنوان فرادرمانی که در طب آمده باشد و دارای موازین و اصول مشخص علمی باشد، وجود ندارد.
- دانش پزشکی در شمار علوم تجربی است و آیا منظور شما این است که فرادرمانی به طور علمی و تجربی اثبات نشده است؟ در مورد فرا درمانی ادعاهایی مطرح میشود. بعضی معتقدند مواردی که در این روش درمانی از آن به عنوان ادعای بهبود یاد میشود، ممکن است بر اثر تلقینهایی باشد که به فرد القا میگردد. با تلقین در هر دو صورت مثبت و منفی تأثیرگذاری امکان پذیر است. ما برای اینکه ببینیم این رویدادهای ادعایی اثر تلقینی دارد یا یک اثر حقیقی، دعوت کردیم که این را در یک مدل آزمایشی جدید پزشکی، تست کنیم. این مدل مورد قبول همهٔ دنیاست و تمامی شواهد طبی را دارد، اگر پاسخ مثبت بود ما هم مخالفتی نداریم و خواهیم گفت که مؤثر بوده است و دلایل اثربخشی آن را اعلام میکنیم، اگر پاسخ منفی بود، فرد مدعی باید متوجه شود که اشتباه کرده و وارد این عرصه نشود. متأسفانه این گروه هرگز تن به این پیشنهاد نداده و خودسرانه وارد این عرصه شدهاند.
در علم پزشکی برای اثبات اثربخش بودن یا اثربخش نبودن این ادعاها، راههای علمی وجود دارد. هر چه که در بدن انسان بهبود ایجاد کند و یا موجب بیماری شود، از قوانین طبیعی تبعیت میکند. ماوراء طبیعت ناگهان وارد طبیعت نمیشود تا یک اتفاقی بیافتد. در گذشته که نسبت به این تصرف آگاهی وجود نداشت و از قوانین طبیعی آگاهی نداشتند، این امور را سریعا به ماوراءالطبیعت نسبت میدادند و با تئوریهایی مثل جنزدگی در قدیم بیماریها را توجیه میکردند. خوب امروز، اینها شناخته شده و در دانش پزشکی نام مشخص دارد و میدانیم کدام بخش مغز مشکل دارد.
اکنون آمدهاند و همان حرفهای جاهلانه را تکرار میکنند بدون اینکه از روشهای علمی استفاده کنند. - عرفان حلقه یا فرا درمانی با کمیتهٔ پزشکی ادعا میکنند که کار علمی انجام میدهند، پس چطور حاضر نشدند با بخشهای پزشکی وزارت علوم همکاری کنند؟ من روزهای یکشنبه جلسهای برای پروژههای علمی دارم. به ایشان هم اعلام کردیم که به دلیل ورود در موضوع بیماری آسم که تخصص بنده نیز در این حوزه است، با هم مذاکره کنیم. ۲ نفر از سوی ایشان آمدند و گفتند پزشک هستند، از صبح در جلسه حضور داشتند. طرح دیگری مورد بحث بود.
نوبت به طرح آنها که رسید و متوجه شدند ما با جدیّت این پروژه را بررسی میکنیم و به صورت ریز، اطلاعات و نتایج آن را مطالبه میکنیم، متأسفانه جلسه را رها کردند. علم پزشکی برای ورود هر مطلبی قالب و روشی را تعیین کرده است و اجازه نمیدهد که مطالب بدون رعایت این قالب در آن وارد شود. امروز بخشی از طب را معتبر میدانند که مبتنی بر شواهد باشد. هماکنون شما تصور کنید کسی خارج از حوزهٔ طب بدون اینکه هیچ کدام از این اصول را رعایت کند، وارد میدان شده و حرفی زده است. این نظر به هیچ وجه اجازه ندارد وارد کتابها شود. حتی گفته شود که چنین چیزی وجود دارد. ما به عنوان مسئولین وزارت بهداشت موظفیم از کسی که حرف علمی دارد تا وقتی به سطح شواهد نرسیده، پشتیبانی کنیم. بگوییم پروژه و تحقیقات است.
- مردم عادی در زمینهٔ پزشکی تخصص ندارند، وقتی چنین افرادی پیدا میشوند که ادعاهایی را در زمینهٔ پزشکی مطرح میکنند، جامعهٔ پزشکی در قبال سلامتی مردم چه وظیفهای دارد؟ هنگامی که کسی نظام پزشکی میگیرد، حق طبابت دارد. این قانون است. قانونی که برای تأمین سلامت جامعه وضع شده است. امکان دارد وقتی شما به عنوان بیمار به بنده مراجعه میکنید، داروی (الف) را برای شما تجویز کنم، اما طبیب دیگر داروی (ب) را تجویز کند. در اینجا هیچکس نمیتواند پزشک را مورد باز خواست قرار دهد. مگر اینکه بیمار شکایت کند. البته اگر بیماران مطلع نباشند و عوارضی را هم ایجاد کند، اینجا مدعیالاموم وارد عمل میشود. در کشور ما نظام پزشکی پیشبینی شده ولی بیمار باید نسبت به فردی که وی را درمان کرده شاکی باشد که این فرد یا حقه باز بوده و یا اصلاً پزشک نبوده است.
نکتهٔ دوم این است که بیماران باید بدانند در بعضی مواقع زمان در درمان عنصر مهمی است.
اگر کسی آمد و گفت من تو را با فرا درمانی خوب میکنم اما با گذشت زمان مشکل فرد حادتر شد چه کسی پاسخگوست؟ نمیشود گفت که در این مورد اثر نکرد! بلکه شما با اتلاف وقت باعث بروز جدیتر بیماری و حتی مرگ یک انسان شدهاید.
مردم باید حقوق قانونی خود را بدانند و هوشیار باشند و از رجوع به غیرمتخصصین خودداری کنند. ا
گر هم کسی ادعاهای متافیزیکی یا دینی دارد، در این حوزهها هم متخصصین هستند و درستی و نادرستی ادعاها و ایدههای مطرح شده را رد یا تأیید میکنند. به هر حال جای تحقیق و اظهارنظر برای کسی که حرفی برای گفتن دارد در مجامع تخصصی باز است و نباید پیش از معلوم شدن درستی ادعاها و تصورهای شخصی، آنها را عمومی کرد و با جان و مال مردم و یا با باورها و اخلاق آنها بازی کرد.
منبع:
برهان