ایرانیان اغتشاشگر، مصری‌ها انقلابی

تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۸۹

چرا اسم معترضین در ایران می‌شود اغتشاشگر اما در مصر که مردم ماشین آتش می‌زنند و به اموال عمومی و دولتی آسیب می‌رسانند، می‌شود خیزش مردمی و اسلامی؟

اختصاصی گرداب- تاریخ جهان نشان داده است که حکومت‌های جائر باقی نمی‌مانند و برای ملت‌های مظلوم و تحت ستم، نقطه رهایی در قاب تاریخ،‌ نقطه‌ای روشن و دست‌یافتنی است.

شاید این اتفاق به‌خصوص برای ما که مسلمانیم و خود سالیان دراز اسیر و دربند حکومت‌های فاسد و سرسپرده بوده‌ایم،‌ ملموس‌تر باشد.
در یکی دوماه اخیر تحولاتی در بعضی کشورهای مسلمان به وقوع پیوست که این روزها مورد توجه بسیاری از جهانیان بالاخص حکومتهای مختلف قرار گرفته است.

مردم تونس پس از یک دوره مبارزه در تاریخ 25 دی‌ماه (مقارن با فرار شاه پهلوی از ایران) موفق شدند رئیس جمهور مستبد این کشور را فراری دهند.

دیگر کشور افریقایی مسلمان که سال‌هاست از استبداد  حاکمان خود در رنج است هم این روزها صحنه مبارزه بی‌امان با فرعون شده و پس از 18 روز مقاومت توانست رئیس‌جمهور دیکتاتور این کشور را وادار به فرار کند.

صحنه‌های برپایی نماز جمعه مصر و اشک‌های بی‌امان نمازگزاران آن و سجده‌های شکر آنان پس از فرار نامبارک، حکایتی به درازای عمری زیر بار ظلم زیستن است.

 تشریح و تحلیل وقایع مذکور، مطمح نظر مطلب پیش رو نیست. اینها همه مقدمه‌ای بود برای وارد شدن به یک گفت‌وگو؛‌ گفت‌وگو با سردبیر سایت گرداب تا به برخی سؤالات ارسال شده از سوی کاربران محترم پاسخی مناسب دهد.

بهانه این گفت‌وگو از جایی آغاز شد که برخی عزیزان مخاطب در صدد مقایسه اتفاقات و حواشی اغتشاشات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران و مبارزه انقلابی مردم مصر برآمدند و خواهان پاسخگویی در این زمینه بودند. امیدواریم این گفت‌و گو پاسخگوی برخی پرسش‌های کاربران ارجمند در این مقوله باشد
توجه شما را به آن جلب می‌کنیم:
 
• چرا اسم معترضین در ایران می‌شود اغتشاشگر اما در مصر که مردم ماشین آتش می‌زنند و به اموال عمومی و دولتی آسیب می‌رسانند، می‌شود خیزش مردمی و اسلامی؟
مقایسه بر اساس مبنای متفاوت و غیرمشترک باعث این نوع جهت‌گیری می‌شود. در نظامی که بیش از 85 درصد مشارکت عمومی داشتیم و حتی یک عده قلیل از آنها اگر معترض به نتیجه انتخابات هم بودند حتی اگر به درستی بوده، باید نتیجه بازی دموکراسی و قواعد دموکراسی را قبول کنند و اگر راهکار قانونی در زمان‌های قانونی جواب نداد، بعد این اتفاقات بیافتد که اینها هیچ‌کدام رعایت نشده است.
جریان انتخابات داستان مفصلی است و قابل بحث و بررسی؛ صحبت هم در این باره زیاد شده است.

اما این که چرا با مصر دارد مقایسه می‌شود، بحث همین است. شما یک نظام 30 ساله دیکتاتوری را که قابل مقایسه با حکومت طاغوت پیش از انقلاب ماست، دارید با حکومت 30 ساله‌ای که بعد از طاغوت بوده و 31 انتخابات برگزار کرده؛ یک جریان سی ساله دموکراتیک را دارید با سی ساله دیکتاتوری مقایسه می‌کنید و از یک زاویه دارید به آن نگاه می‌کنید. خروجی این می‌شود همین که آنجا می‌گوییم خیزش عمومی اینجا می‌گوییم اغتشاش و برعکس.
چرا آنجا را نمی‌گوییم اغتشاش؟ به خاطر این که مبنای مقایسه اشتباه است، پس نتیجه مقایسه هم اشتباه در می‌آید.
 
• چرا وقتی بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان و... اخبار رویدادهای سال پیش را پوشش می‌دادند اسمشان می‌شد فتنه‌گر و دست‌اندرکار اغتشاش ولی الان که اخبار مصر را پوشش می‌دهند کسی به آنها نمی‌گوید فتنه‌گر و همدست اغتشاشگران؟
اینکه چرا درخصوص رسانه‌ها این اتفاق می‌افتد باید گفت که قاعده‌اش هم همین است که شما در انقلاب خودمان و سایر انقلاب‌ها هم که ملاحظه می‌کنید قابل بررسی است. به این شکل که کسانی که می‌آیند و به عنوان رسانه بی‌طرف برای آگاهی بخشی بر افکار عمومی سراسر دنیا وظیفه آگاهی بخشی و اطلاع‌رسانی را به عهده می‌گیرند و کارشان را انجام می‌دهند؛ این همان کاری است که باید شکل بگیرد. هیچ کس هم با آن مشکلی ندارد؛‌ مثل جریان 22بهمن که از سراسر دنیا چندصد خبرنگار می‌آیند و منعکس می‌کنند.
 
در عید فطر چندصد خبرنگار در نماز جمعه‌های ما،‌ سایر اعیاد رسمی ما،‌ مناسبت‌های رسمی ما حضور پیدا می‌کنند و کارشان را انجام می‌دهند. حتی فراتر از این،‌ امثال کریستین امان‌پور می‌آیند با همه مسئولان نظام ما در عرصه‌های مختلف مذاکره و مصاحبه می‌کنند؛ کسی که ضدیتش با نظام مشخص و تعریف شده است.

اینها را باید چشم بپوشیم اما وقتی آدم‌هایی از سفارت آلمان، انگلیس،‌ فرانسه و دیگر سفارتخانه‌های خارجی در داخل ایران هدایت می‌شوند به نوع خاصی از گزارش دادن،‌ حتی جاسوسی کردن و حتی هدایت گروهی خاص برای اغتشاش. در این صورت می‌گوییم که اینها خبرنگارند؟ نه نیستند.

باید حقایق را آنگونه که هست دید و چشم را بر روی حقایق نبست. اگر خوابیم بیدار شویم و خود را به خواب خرگوشی نزنیم.
 
• چرا وقتی اینترنت و موبایل و ماهواره در ایران قطع شد شما ناراحت نشدید اما وقتی در مصر قطع می‌شود آن را اقدامی بی‌سابقه و استبدادی می‌دانید؟
قابل توجه است که آیا اقدامی که دارد در مصر شکل می‌گیرد را داریم تحلیل می‌کنیم یا از خارج و داخل مصر دست به هدایت و جهت دهی افکار عمومی در داخل مصر  زده‌ایم؟

آیا شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان ما تحلیل بیطرفانه می‌کنند و اقدام به اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه می‌کنند؟ به زمینه‌های دقیق بروز و ظهور مشکلات می‌پردازند یا از 8 ماه، 10 ماه و یکسال پیش از انتخابات شروع می‌کنند به زدن بر طبل تقلب و دائم هم در این زمینه صحبت می‌کنند؟ دستورالعمل‌های برخوردها و مبارزات بدون خشونت را تبلیغ می‌کنند. این از اوضاع ماهواره.

در اینترنت هم همینطور. فعال کردن دفاتر مختلف پشتیبانی از معارضین نظام در حوزه بین‌الملل را در اینترنت داریم. فیس بوک و توییتر را داریم. نقش تعریف‌شده اینها را از سوی کشورهای غربی داریم. از جمله امریکا که در مورد توییتر و فیس‌بوک اظهارنظر رسمی دارند که ما از اینها دعوت به همکاری کردیم. دفتر فرارسی دیجیتال راه‌اندازی کردند. بحث اینها با بحث کشور مصر متفاوت است. ورود به بحث انقلاب و مبارزه با دیکتاتوری و انقلاب نرم دو بحث است.

انقلاب مخملی موضوع دیگری است که بستر رسانه، اینترنت و شبکه‌های ماهواره‌ای، محمل انجام استعمار فرانو و به فعلیت رساندن آن می‌شود. در ایران اگر اینترنت قطع می‌شود به خاطر این است که دست و پای استعمار بسته شود. دست و پای استعمار را بستید چه اتفاقی افتاد؟ اگر خیزش داخلی و مردمی بود، ادامه پیدا می‌کرد. اگر هدایت خارجی نداشت، تداوم می‌یافت.

در مورد مصر نیز اینترنت قطع شد. اگر خیزش ادامه پیدا کرد، نشان از مردمی بودن و حقیقی بودن آن دارد و نه هدایت‌شده از جانب بیگانگان استعمارگر.

به خاطر اینکه درونی است و هدایت خارجی ندارد. اینجا کلیدواژه همان استعمار نو است.

در استعمار نو آن هدایت و به خدمت گرفتن افکار عمومی کشور هدف بر بسترهای مختلف رقم می‌خورد. اگر بسته شود و این دسترسی قطع شود، واقعا آن جریان یک انقلاب درونی و خواست مردم باشد ادامه پیدا می‌کند. اگر نباشد، فروکش می‌کند و این بهترین نشانه است.
 
• سخن آخر؟
غالب بینندگان گرداب در مواجهه با شبهات مطروحه در فضای اینترنت، گرداب را پاسخگوی راستگو و صدیق می‌پندارند و از این روست که این سؤالات مطرح می‌شود؛ لکن گرداب در حد توان آماده پاسخگویی به سؤالات مربوط به حوزه فعالیت خود است.