تحقیقات جدید درباره روند انتشار و فراگیر شدن اخباری که در وبلاگها منتشر می شوند نشان می دهد عملکرد وبلاگها در انتشار اخبار درست مشابه عملکرد زمین لرزه است.
به گزارش
گرداب به نقل از مهر، محققان دانشگاه پزشکی وین با بررسی پست های ارسال شده بر روی 168 وبلاگ سیاسی آمریکایی در دوره زمانی اول جولای 2008 تا سوم می 2010 لیستی از حدود چهار هزار واژه که به صورت مداوم و رایج در این وبلاگها تکرار شده بودند را جمع آوری کردند.
محققان برای هر یک از واژه های این لیست یک روز را به عنوان روزی که بیشترین کاربرد از واژه به آن اختصاص داشته تعیین کردند و تعداد تکرار آن واژه را در 30 روز قبل و بعد از رسیدن به نقطه اوج در قالب نمودار ترسیم کردند.
تحلیل های به عمل آمده از این ارقام و آمار دو نوع رویداد واژگانی را آشکار کرد. اولین رویداد زمانی رخ می دهد که استفاده از یک واژه به تدریج و با گذشت زمان به نقطه اوج می رسد، مشابه واژه Inauguration به معنی "مراسم تحلیف" که طی دوران قبل از انتخاب باراک اوباما و پس از قسم وی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا مورد استفاده قرار گرفت.
نوع دوم انفجار واژگانی در فضای وبلاگی است که به این شکل میزان استفاده از یک واژه با سرعتی بالا به نقطه اوج رسیده و سپس به آرامی فرو می نشیند. این مرحله زمانی رخ داد که "سارا پیلین" به عنوان معاون رئیس جمهور کاندیدای جمهوری خواه ریاست جمهوری معرفی شد.
محققان این دو پدیده را درون زاد و برون زاد می نامند، زیرا یکی از آنها به واسطه استفاده مداوم از واژه در فضای داخل وبلاگی رخ می دهد و دیگری تحت تاثیر عاملی خارجی قرار دارد و از سویی دیگر هر دو این پدیده ها از ویژگی های فراگیری مشابه زمین لرزه برخوردارند.
زمین لرزه های بزرگ کمتر از زمین لرزه های کوچک رخ می دهند و میزان پخش شدگی آنها را با استفاده از قانون گوتنبرگ-ریشتر تشریح می کنند. محققان دریافتند ویژگی های رویدادهای برون زاد وبلاگی با ویژگی های این شیوه پخش شدگی کاملا همخوانی دارند در حالیکه رویدادهای درون زاد نیز به گونه ای به این قانون شباهت دارد. آنها همچنین دریافتند وقوع اوج واژگانی از پیش لرزه و پس لرزه هایی برخوردار است که این پیش و پس لرزه ها از الگوهایی مبتنی بر قانون لرزه نگاری "اوموری" پیروی می کنند.
بر اساس گزارش نیوساینتیست، محققان معتقدند این شباهتها میان توزیع اخبار در میان وبلاگها و زمین لرزه نشان دهنده این است که شاید برای رویدادهای رسانه ای نیز مقیاس ریشتری وجود داشته باشد تا بتوان با استفاده از آن تاثیرات این رویدادها را بر فضای وبلاگی و جهان وسیعتر از آن محاسبه کرد.