به گزارش
گرداب روزنامه کیهان نوشت:اقدام اخیر فتنه گران به عنوان حرکتی اورژانسی در خدمت آمریکا و اسرائیل، خسارت بزرگی را به اصل "فتنه" وارد کرد.
فتنه گرانی چون خاتمی و موسوی و کروبی طی یک سال اخیر با مشاهده شکست سنگین خود تلاش کرده بودند دوباره تابلوی قانون اساسی، دغدغه ارزشها و نگرانی برای جمهوری اسلامی را بلند کنند. آنها همچنین کوشیدند با در پیش گرفتن مظلوم نمایی و تاکید بر بحثهای اختلافی در میان خانواده بزرگ انقلاب، فتنه را بازسازی کنند. اما خبط اخیر آنان در راه اندازی آشوب ضمن اینکه باعث آشکارتر شدن هویت برانداز و ساختارشکن فتنه گران شد، انسجام و اتحاد در میان اصحاب انقلاب و خانواده بزرگ اصولگرایان را تقویت کرد.
البته فتنه گران در ارتکاب خبط بزرگ اخیر فاقد هرگونه اختیاری بودند. پروژه اخیر هنگامی طراحی شد که توفان انقلاب مصر، لرزه بر اندام آمریکا و رژیم صهیونیستی انداخته بود و آنها مجبور شدند برای مهار انقلاب مصر دو کار را انجام دهند،
۱- حاشیه سازی در نقطهای دیگر برای انحراف توجه افکار عمومی جهانی و فراهم شدن فرصت سرکوب. ۲- کاستن از شدت الهام گیری مسلمانان مصر و دیگر ملتهای منطقه از انقلاب اسلامی به واسطه تخریب حیثیت جمهوری اسلامی. برای اجرای این دو پروژه، لازم بود در ایران آشوب خیابانی رخ دهد. عناصری چون موسوی و کروبی با هدایت برخی مشاوران فراری و خارج نشین مامور اجرای آن ۳ روز پس از راهپیمایی باشکوه ۲۲بهمن شدند و در واقع یک انتحار حیثیتی بزرگ کردند.
اما آنچه در عمل رخ داد درست برخلاف مهندسی سازمان خارجی و داخلی فتنه بود چرا که اولا با وجود حجم سنگین تبلیغات، جز چند خودنمایی نقطهای و لحظهای -مجموعاً چند صد نفره- حرکت در خور اعتنایی در کف خیابان رخ نداد ثانیاً هویت واقعی منافقین جدید آشکارتر شد و خشم کم سابقه سلایق سیاسی متنوع اما وفادار به انقلاب را برانگیخت به نحوی که طی روزهای اخیر طیفی از موضع گیریهای معطوف به اعلام انزجار و اعتراض و محکومیت را از مراجع عظام تقلید و حوزههای علمیه گرفته تا چهرههایی نظیر آقایان محسن رضایی و ناطق نوری شاهد بودهایم. شدت خیانت فتنه گران به حدی بود که حتی عضو اقلیت مجلس (محمدرضا خباز) در نطق پیش از دستور به محکومیت فتنه گران و آشوب طلبان پرداخت و آنها را ضدولایت فقیه و ضدجمهوری اسلامی توصیف کرد.
طی دو روز گذشته اگر در قم حضرات آیات عظام وحید خراسانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی و جوادی آملی اقدام به تعطیلی دروس خود کردند تا انزجار و برائت خود را نسبت به فتنه گران نشان داده باشند، آیت الله امامی کاشانی هم در تهران تصریح کرد: «جنگ سران فتنه در داخل با دین و اسلام است. دعوای عوامل اغتشاشات با اسلام ناب محمدی
(ص) است و جنگ با دین خدا را به هر صورت حتی با طرح شعارهای فریبنده ادامه دادهاند و این اقدام اغتشاشگران عین وطن فروشی است. سران فتنه با شعارهای فریبنده زمینه فریب برخی جوانان را فراهم میکنند.»
در مجلس شورای اسلامی نیز که تا پیش از این برخی اختلاف سلیقهای در میان فراکسیون اصولگرایان جریان داشت، فتنه حماقت آلود ۲۵ بهمن باعث شد تا انسجامی کم سابقه و آمیخته با الفت و برادری میان اصولگرایان رقم بخورد و حتی برخی اعضای اقلیت مجلس نیز در اعلام انزجار علیه فتنه گران همراه شوند.
اگر محسن رضایی در واکنش به تحرک کور منافقین، به درستی این حرکت را به آمریکا نسبت داد و سران فتنه را با جبهه ملی مرتد مقایسه کرد، علی اکبر ناطق نوری هم احساس تکلیف کرد که موضع انقلابی بگیرد.
رئیس اسبق مجلس درباره سران فتنه به شبکه خبر گفت: «
اگر کمترین هوش سیاسی و غیرت داشتند باید خود و اندک هوادارانشان را در روز ۲۲ بهمن فرا میخواندند تا ضمن دفاع از آرمانهای امام و انقلاب و رهبری، از مردم مصر و قیام آنان حمایت کنند. قوه قضائیه باید با مسببین حادثه شرم آور ۲۵ بهمن برخورد قاطع کند. ملت ایران پای اصول انقلاب، نظام، رهبری و ولی فقیه ایستادهاند و جان خود را دراین راه فدا خواهند کرد. فتنه گران در حساسترین شرایط خاورمیانه، عملی ضد انقلابی انجام دادند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ایران و اسلام فراهم کردند.»
دکتر احمد توکلی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هم با حمله تند به موسوی و کروبی، آنان را خائن توصیف کرد و گفت: «اشتیاق قدرت آنها را کور کرد و به لجاجت انداخت. آنها در صف آمریکا و اسرائیل و منافقین و سلطنت طلبها ایستادند و باید پاسخگوی خیانتهای ۲۰ ماهه باشند.»
بدین ترتیب به جرأت میتوان گفت که طی ۲۰ ماهه پس از انتخابات خرداد ۸۸، اتفاق نظر عمومی در بین خواص درباره اعلام انزجار و تنفر نسبت به فتنه گران هرگز مانند امروز (پس از خبط ۲۵ بهمن فتنه گران) نبوده است.
در این میان سکوت خاتمی و مجمع روحانیون در برابر تحرک ضد انقلابی فتنه گران علت دیگری دارد و نشان میدهد که تحرک چند ماهه اخیر آنان در تظاهر به همراهی با نظام و انقلاب و بازگشت به عرصه انتخابات چیزی جز سناریوی فریب نبوده است.