اثر اينترنت بر تمام جنبههاي زندگي مبهوت كننده است و اثر آتي آن هنوز[بطور كامل]نامعلوم است.با وجود تمام امكاناتي كه اينترنت داشته است درواقع،روند گسترش يا[نشر]آن دركشورهاي اسلامي كند است.
مقدمه
انقلاب اطلاعات و ارتباطات درحال شكل دهي مجدد جهان است و اينترنت در رأس اين[جريان]قرار دارد.اثر اينترنت بر تمام جنبههاي زندگي مبهوت كننده است و اثر آتي آن هنوز[بطور كامل]نامعلوم است.با وجود تمام امكاناتي كه اينترنت داشته است درواقع،روند گسترش يا[نشر]آن دركشورهاي اسلامي كند است.
توضيحات مختلفي براي اين پديده وجود دارد كه از آن ميان مي توان به درآمد ناخالص داخلي پائين، ميزان بيسوادي بالا،ساختارهاي سياسي و غيره اشاره نمود كه اين مقاله به طور خلاصه به برخي از آنها خواهد پرداخت.در عوض در اين مقاله بر تاثير مذهب بر گسترش اينترنت در كشورهاي اسلامي تمركز شده است.
آيا مذهب اسلام ميتواند توضيحي منطقي براي گسترش كند اينترنت باشد؟
من در ابتدا به بررسي ارتباط آماري درصد مسلمانان كشورهاي مختلف و گسترش اينترنت ميپردازم.سپس به دنبال دلايل فرهنگي و مذهبياي كه مانع رشد اينترنت در كشورهاي اسلامي مي باشد،خواهم گشت.
بخش آخر مقاله برفوايد اجتماعي دنياي مجازي[اينترنت]براي مسلمانان به عنوان يك مسلمان تمركزدارد.
كليد واژه ها:اسلام و گسترش اينترنت،رسانه هاي سنتي،ابزارهاي حكومت،فضاي مجازي اسلامي
مذهب اسلام – حقايق زيربنايي
اسلام كلمة عربي به معناي صلح،خلوص،پذيرش و تسليم است.اسلام به عنوان يك مذهب به دنبال تسليم كامل و پذيرش تعاليم و ارشادات خداوند است.
3/1 ميليارد مسلمان درجهان وجود دارد(بيش از يک پنجم جمعيت دنيا)،كه ازنژادها،مليتها وفرهنگهاي مختلف از سراسرجهان هستند(ازجنوب فيليپين تاسواحل غربي آفريقا).
حدود 18% آنها در سرزمينهاي عرب زندگي ميكنند.بزرگترين جامعه اسلامي درجهان در اندونزي است و ساكنين بخشهاي مهمي از قاره آسيا و آفريقا مسلمان مي باشند.اقليتهاي قابل توجهي از مسلمانان دراتحاد جماهيراسبق شوروي،چين،آمريكاي شمالي و جنوبي و اروپا يافت ميشوند.
براي مسلمانان،اسلام هم مذهب است و هم شيوه زندگي.مسلمان كسي است كه آزادانه و با اراده شخصي،قدرت مطلق خداوندرا بپذيرد و با جديت بكوشد كه زندگياش را بطور كامل منطبق با تعاليم خداوند سازمان دهد.همچنين او براي ساختن ساختار اجتماعياي كه ارشادات خداوند را منعكس كند فعاليت ميكند.
قرآن آخرين كلام آشكار خداوند و منبع زيربنايي تعاليم و قوانين اسلام است.در آن به موضوعات مختلفي اعم از فوايد اساسي اسلام،اخلاق،پرستش،دانش،خرد،ارتباط انسان و پروردگار،و روابط انسانها پرداخته شده است..
تعاليم قابل فهم درباره شيوه صحيح اجراي عدالت اجتماعي،سياست،اقتصاد،قانونگذاري،قضا،حقوق و روابط بينالملل قسمت مهمي از قرآن است.
حديث،تعاليم،قول و فعل محمد پيامبر(ص)است كه دقيقاً بوسيله اصحابش نقل و گردآوري شده است.آنها آيات قرآن را شرح و كامل نموده و نمونه خوبي براي هدايت مسلمانان فراهم مي كنند.قانون اسلام قانون مذهب اسلام است كه به عربي به آن الشريعت گفته مي شود كه حاكم برزندگي مسلمانان است و مسلمانان آن را تجسم اراده ي خداوند ميدانند.
رابطه ميان اسلام،علم و تكنولوژي
اسلام كاربرد علم و منطق را تشويق مي نمايد.تحصيل علم براي هر زن و مرد مسلمان واجب است.در اسلام علم و فنآوري بايد براي اهداف اخلاقي بكار رود و در خدمت نيازهاي قانوني بشر باشد.بعلاوه هردو اينها بعنوان راههايي براي فهم و ديدن قدرت وجلال خداوند درنظرگرفته ميشوند.مراجع زيادي در قرآن و حديث درباره اهميتي كه اسلام براي تعقيب دانش و فهم طبيعت و جهان قائل است،وجود دارد.اسلام همچنين مشوق روش علمي تحقيق است.
در عربي دانش و علم هم معني هستند.
عظمت علم اسلامي در گذشته بخوبي شناخته شده است.طي سالهاي 750 تا 1050 پس از ميلاد،درك و دستآوردهاي عالي در حوزه ي مسائل طبيعت شامل جغرافيا، فلسفه، فيزيك،رياضيات، نجوم و طب كشف شد.
علم و صنعت اسلامي محرك رنسانس اروپا بود اما همان زمان از پيشرفت باز ايستاد و عقب ماند.علت اصلي اين اتفاق وجود تضاد ميان فقها و دانشمندان بود.تلقي نادرست عموم از تحصيلات و تحقيقات علمي غربي به نفي آن در جهان اسلام منجر شد و آموزش و تحقيقات علمي به پائينترين سطح تنزل نمود.
قرن بيستم شاهد تغييرات جهاني سريع و بيسابقه بود.جهان اسلام در كشمكش چگونگي انطباق[اين]تغييرات با جامعه و زندگي مسلمانان قرارگرفته است و بر سراهميت دو موضوع تجدد و اصالتها كه گاهي مخالف هم[در نظر گرفته ميشوند]چالشي به پا شد.از يك سو زندگي مدرن مجموعهاي از مفاهيم به روز را دربرداشت كه مطابق فرضيات علمي و نظريات انسان نوين بود كه مجموعاً نسبت به جنبه عقلاني ارضا كننده تر بود.
ازسوي ديگر برخي مدعي بودند كه ضروري است تماميت[و اصالت]در برابر تغييرات سريع و ذاتاً عميق حفظ شود.آنها تغيرات را[به منزلة]تحريف ارزشهاي فرهنگي اصيل اسلامي ميديدند.
پاسخهاي متفاوتي در جهان اسلام براي چگونگي تجميع تجدد و روش زندگي اسلامي وجود دارد.از يك طرف گروهي به كلي ايمان را پس زدند و زندگي بدون دين را پذيرفتند.از طرف ديگر بنيادگراها با هر نوع تجدد و به دنبال آن با ارزشهاي غربي مخالف بودند.انتخابهاي مختلف در اين دو راهي طبيعتاً به درجات مختلفي از پذيرش تجدد در كل و پذيرش علم و صنعت بطور خاص انجاميد.يك مثال از رويكرد روشنفكرانه،بانك توسعه ي اسلامي است كه گسترش يافت و از يك الگوي ويژه تبعيت نمود.از آنجا كه علم نوين با ساختارهاي زيربنايي اسلام[قوانين و اصول قرآن و قوانين نگاشته شده در حديث]تضاد ندارد و براي خوبي و بهبود[زندگي]بشر است؛زيانبار،مخرب و آسيبزا نبوده و در نتيجه براي اقتباس در هر جامعه اسلامي مناسب است.
اسلام و اينترنت
گسترش اينترنت در جامعه ي اسلامي
براي تحليل ارتباط اسلام و گسترش اينترنت،تمام كشورهاي اسلامي را به عنوان اعضاي گروه مورد مطالعه انتخاب نمودم.كشور اسلامي[در اينجا]كشوري است كه معادل يا بيشتر از 75% جمعيت آن مسلمان باشد.فرضيه ي من اين بود كه ميزان گسترش اينترنت در كشورهايي كه بيش از 75% جمعيتشان مسلمان است بايد به نوعي متأثر از عقايد مذهبي باشد.از اين گذشته اگر بتوان ساير عوامل تأثير گذار را خنثي نمود،مي توان امكان اثر اسلام در اين كشورها بر گسترش اينترنت را بازيافت.
36 كشور با معيار من مطابق بودند(يعني معادل يا بيشتر از 75% جمعيت آنها مسلمان بود).به ضميمه شماره 1 در صفحه بعد رجوع كنيد.آنچه كه جالب است و ممكن است به تحليل ما كمك كند آن است كه اين كشورها از نظر خصوصيات مردم شناختي و سياسي بسيار متفاوتند.آنها در چهار منطقه ي جهان(آسيا،آفريقا،اروپاي شرقي و خاورميانه)واقع گرديده اند.
بعضي از آنها مردم سالار و برخي كمتر مردم سالارند،برخي حكومتهاي اسلامي داشته و برخي دين و حكومت را جدا كرده و اكثريت سني يا شيعه داشته و فقير يا غني هستند (به ضميمه شماره 1 نگاه كنيد).من از اين تفاوتها در تحليلهايم استفاده نمودم. فرضيه من اين بود كه اگر كشورهاي مختلف با خصوصيات متفاوت همگي رشد پائيني از اينترنت داشته باشند،يك توضيح منطقي ميتواند وجه اشتراك آنها[يعني]اسلام باشد.
مثال روشن اين تفاوتها سرانه درآمد ناخالص داخلي است.ثروتمندترين كشورها در اين گروه كويت و قطر به واسطه منابع طبيعيشان يعني نفت مي باشند كه سرانه درآمد ناخالص داخلي آنها بسيار بالا است(به ترتيب 250314 دلار و 20987 دلار).اين درحاليست كه سرانه درآمد ناخالص داخلي باقي کشورها زير20000 دلار است و 30 كشور از اين 36 كشور سرانه درآمد ناخالص داخلي كمتر از 10000 دلار دارند.
اين كشورها با وجود تمام اين تفاوتها،خصوصيات مشتركي هم دارند.من ميخواهم به وجه تشابه مهمي كه بر گسترش اينترنت اثر دارد اشاره كنم(كه در ادامه درباره آن بحث ميكنم):
سطح پائين مردم سالاري
موسسه آزادي،شاخص مردم سالاري را به درجات يك(بالا)تا7(پائين) تقسيم مينمايد.همانطور كه در ذيل بحث ميكنم،حكومتهاي غيرمردم سالار برگسترش اينترنت اثر[منفي]پايداري دارند.
قدم بعدي من اين بود كه به توزيع مذهبي در كشورها توجه نمايم.تمام اين كشورها حداقل 75% مسلمان دارند ولي آنها در توزيع فرقههاي اسلام(شيعه و سني) و اقليتهاي ديني تفاوت درند(در خاورميانه بيشتر يهوديان و مسيحيان و در آسيا بيشتر هندوها و بودائيها حضور دارند).
توزيع مذهبي افراد در كشورهاي جهان
كشور مذهب
افغانستان 84% سني، 15% سني، 1% غيره
الجزاير 99% سني، 1% مسيحي و يهودي
آذربايجان 93.4% مسلمان، 21.5% ارتودكس روسي، 3/2% ارتودكس ارمني
بحرين 100% مسلمان، (75% شيعه ، 25% سني)
بنگلادش 3/88% مسلمان، 5/10% هندو ، 2/1% غيره
جيبوتي 94% مسلمان (اكثر سني)، 6% مسيحي و غيره
گامبيا 90% مسلمان، 9% مسيحي، 1% عقايد بومي
گينه 85% مسلمان، 8% مسيحي، 1%عقايد بومي
اندونزي 88% مسلمان، 8% مسيحي، 7% عقيد بومي
ايران 99% مسلمان (89% شيعه، 10% سني) 1% غيره
عراق 97% مسلمان (60-65 شيعه 32-37% سني، 3% مسيحي و غيره
اردن 96% مسلمان (سني)، 4% مسيحي
كويت 85% مسلمان (45% سني، 40% شيعه) و 15% مسيحي، هندو، ماپارسي و غيره
قرقيزستان 75% مسلمان، 20% ارتودكس روسي، 5% غيره
ليبي 97% مسلمان (سني)
مالديو 100% مسلمان سني
موريتاني 100% مسلمان
مراکش 7/98% مسلمان 1/1% مسيحي، 2/0% يهودي
عمان مسلمان (75% سني و شيعه)، هندو 25%
پاكستان 97% مسلمان (77% سني، 20% شيعه)، 3% مسيحي، هندو و غيره
قطر 95% مسلمان
عربستان سعودي 100% مسلمان
سنگال 92% مسلمان، 6% عقايد بومي، 2% مسيحي
سومالي مسلمان (سني)
سوريه 74% مسلمان (سني)، 16% الاويت (Alwite)، دروز(Druze) و
ساير فرقههاي مسلمان، 10% مسيحي
تاجيكستان 80% مسلمان سني، 5% مسلمان شيعه
تونس 98% مسلمان سني، 1% مسيحي، 1% يهودي و غيره
تركيه 8/99% مسلمان (بيشتر سني) 2/0% سايرين (مسيحي و يهودي)
تركمنستان 89% مسلمان 9% ارتودكس شرقي، 2% نامعلوم
ازبكستان 88% مسلمان (بيشتر سني)، 9% ارتودكس شرقي، 3% غيره
امارات متحده 96% مسلمان (16% شيعه)، 4% مسيحي، هندو و غيره
يمن 9/99% مسلمان (53% سني، 9/46% شيعه)، 1/0% غيره
من در تحليلهايم به متغيرهاي وابسته به فنآوري اطلاعات كه ميتواند نمايانگر نفوذ فنآوري اطلاعات(IT)در كشورهاي اسلامي باشد توجه كردم.علاوه برمتغيرهايي نظير درصد جمعيت داراي ارتباط با شبكه ي آن لاين، كامپيوتر شخصي وخطوط تلفن به ازاي هر فرد،من همچنين به شاخص رسانههاي قديمي همچون(روزنامهها،راديو،تلويزيون و تلفن)توجه نمودم.علت اين بود كه مطالعه نشان ميداد تكنولوژي نوين از پي تكنولوژي قديمي ميآيد.
در كشورهايي كه گسترش راديو،تلويزيون و تلفن با رشد چشمگيري مواجه است بيشتر احتمال دارد كه يك فنآوري ديجيتال (digital) مانند اينترنت و تلفنهاي همراه سريعتر منتشر شود.
جدول گسترش IT- (فناوري اطلاعات) دركشورهاي مختلف
كشور درصد افراد داراي ارتباط با شبكه 8 سرانه كامپيوتر شخصي 9 سرانه تلفن 15 رسانه هاي قديمي 11 رسانه هاي جديد12
افغانستان نامعلوم 9/0 14/0 نامعلوم نامعلوم
الجزاير 051 53/0 32/5 7/10 5/0
بحرين 42/5 34/9 55/24 نامعلوم 9/14
بنگلادش 01/0 نامعلوم 3/0 7/1 نامعلوم
جيوتي 15/0 نامعلوم 27/1 نامعلوم نامعلوم
مصر 62% 91% 02/6 3/13 5/1
اندونزي 04/0 82% 7/2 5/8 9/0
ايران 15% 00 18/11 8/13 2/0
عراق نامعلوم 19/3 310 8/8 نامعلوم
اردن 82% 29/1 58/8 1/12 2/1
كويت 69/3 49/10 59/23 1/46 4/14
ليبي نامعلوم نامعلوم 36/8 2/11 نامعلوم
مالزي 86/2 86/5 76/19 4/25 7/8
مراكش 45/0 72/0 44/5 8/11 2/1
عمان 74/1 10/2 23/9 1/33 9/3
پاكستان 04/0 39/0 94/1 3/6 4/0
قطر 58/4 09/12 99/25 نامعلوم نامعلوم
عربستان سعودي 58/0 96/4 26/14 8/19 6/5
سومالي نامعلوم نامعلوم 14/0 نامعلوم نامعلوم
سوريه 07/0 3/1 54/9 3/11 4/1
تونس 52/0 47/1 06/8 1/13 2
تركيه 95/0 32/2 41/25 6/21 5/3
امارات متحده 88/8 62/10 90/38 34 4/20
يمن 04/0 12/0 34/1 0/3 2/0
ايالات متحده 11/39 86/45 13/66 6/100 1/100
روند گسترش اينترنت در كشورهاي اسلامي بسيار آرام است.بالاترين درصد جمعيت مرتبط با اينترنت در امارات متحده عربي است كه كمتر از 10% (8/8% ) است.ميانگين افراد مرتبط با اينترنت در كشورهاي اسلامي 58/1 % است.اين عدد به وضوح در مقايسه با ميانگين[مشابه]در كشورهاي در حال توسعه(19%) و به نسبت ساير مناطق جهان پائين است.
دين اسلام و گسترش اينترنت
براي كشف اينكه آيا بين اسلام و گسترش اينترنت ارتباط وجود دارد يا خير من به 165 كشور سراسر جهان توجه نمودم.ارتباط بين درصد مسلمانان بر كشور و جمعيت مرتبط با اينترنت با آن كشور را مورد تحليل قرار دادم.يك ارتباط منفي(معكوس)ضعيف بين اين دو متغير پيدا كردم (25/0-).
در مرحله بعد،اجراي مدل آماري رگرسيون به نسبت درصد جمعيت مرتبط با اينترنت به عنوان متغير وابسته(Y) و درصد مسلمانان بر كشور به عنوان متغير مستقل(X) بود.دريافتم كه ضريب(اثر)دين اسلام در گسترش اينترنت (03/0-) است و اين بدان معني است كه هرچه درصد مسلمانان يك كشور بيشتر باشد ميزان گسترش اينترنت(با ميزان اطمينان 95% )كمتر است.
توضيحات ديگر در خصوص نرخ گسترش اينترنت
• رسانههاي سنتي
ارتباط قدرتمندتري بين رسانه هاي سنتي و رسانه جديد با[ضريب]همبستگي 82/0 بدست آوردم.دريافتم كه انتشار رسانه هاي سنتي نيز در كشورهاي اسلامي پائين است.شاخص رسانه سنتي بين0 تا 120 است(كه در ايالات متحده 65/100 ميباشد).ميزان متوسط «رسانه سنتي» در كشورهاي اسلامي 9/12 است كه اساساً ناچيز است.اين ميتواند دليل ديگري بر كندي گسترش «رسانه جديد» باشد.هر چند ممكن است كه علتش(بجر اسلام)كه باعث كندي گسترش «رسانه هاي جديد» شده است علت ديگر،کندي ميزان انتشار رسانههاي سنتي نيز باشد.
• قوانين حكومتي
همانطوركه در بالا اشاره شد،تمام كشورهاي اسلامي حكومتهاي نسبتاً غيرمردم سالاردارند(برخي دولتها كلاً غيرمردمياند و برخي تنها در بخشهايي آزاداند).در اين كشورها تمام حكومتها،بطور مستقيم يا غيرمستقيم انواعي از تعديلات و بازرسيها را بر استفاده از اينترنت تحميل مينمايند و اين نظارتها مجدداً به طورمستقيم ياغيرمستقيم برگسترش اينترنت مؤثرند.اثرمستقيم زماني است كه حكومت اجازه استفاده آزاد از اينترنت را نميدهد.اثر غيرمستقيم زماني است كه دولت هزينه ارتباطات اينترنتي را بالا نگه داشته و شهروندان از پي مخارج استفاده از اينترنت برنميآيند.[ريشه ي]برخي از دلايل رسمي تعديلات اينترنت در فرهنگ اسلامي است و حكومتها مي خواهند از ورود اطلاعات غيراخلاقي(مثلاً مستهجن نگاري)به داخل كشور ممانعت به عمل آورند.
هرچند در برخي موارد،دلايل مذهبي تنها بهانهاي براي نياز حكومت به سرکوب نمودن مخالفان خود است در كشورهايي كه حكومت،سخنان منتقدان را سانسور يا محكوم مي نمايد،شكي نيست كه روند گسترش اينترنت كند شده است زيرا كسانيكه در راس قدرتاند مي ترسند كه دسترسي آزاد به اينترنت نظارت دولت بر اطلاعات را تضعيف نمايد.
مقامات سعودي درسال 1998 بطور مبهم بيان داشتند كه تأخير مداوم در گشايش اينترنت براي دسترسي همگاني براي يافتن ابزاري بوده است كه اولياي امور بتوانند جريان اطلاعات ناخواسته را مسدود نمايند.
ابزارهاي حكومت براي [اعمال] محدوديت
حكومتهاي اسلامي شيوههاي گوناگوني را براي محدود كردن جريان اطلاعات اينترنتي آن لاين(online) بكار بستهاند.برخي دولتها (مثلاً عراق) دسترسي عمومي اشخاصي به اينترنت را ممنوع كردهاند.
حتي حكومتهايي كه ظاهراً دسترسي محلي عمومي به اينترنت را مجاز دانستهاند انواعي از روشها را براي تعديل آن به کار بسته اند.گروه جهاني مدافع آزادي اينترنت روشها را به چهار دسته ذيل تقسيم مينمايد:
• قوانين ويژه اينترنت
• استفاده از قانونهاي موجود
• مجوزها و تعهدها مبتني بر محتواي[مطالب اينترنت]كه براي استفادهكنندگان و ارائه كنندگان خدمات اينترنتي بكار ميرود
• كاربرد اجباري و ابزارهاي فيلتر كردن،طبقهبندي و برچسب گذاري محتوايي
عربستان سعودي،يمن،و امارات متحده عربي نظارت خود را از طريق خدمات دهندگان حدواسط (Proxy Servers) اعمال ميكند.[اينها]ابزارهايي هستند كه بين کاربران نهايي و اينترنت به منظور فيلتر و مسدود كردن موضوعات ويژه قرار ميگيرند.كشور تونس دقيقترين قانون ويژه اينترنت را وضع نموده است كه عمدتاً براي اطمينان از عدم گريز مطالب اينترنتي از نظارت شديد دولت بر مطالب ساير رسانهها طراحي شده است.بعلاوه در كشورهايي كه قوانين مخصوص به اينترنت وضع نشدهاند قوانين نوشته و نانوشته محدود كننده ي آزادي بيان و مطبوعات اثر رعبآوري برآنچه كه دراينترنت بيان ميشود،دارد،بخصوص درگفتگوي افراد در تالارهاي گفتگو در كشورهايي كه حكومت معمولاً تلفن مخالفان را كنترل مي نمايد،اين ظن در كاربران اينترنت وجود دارد كه حق حريم خصوصي نامه نگارنده با وجود نظارت دولت بر برنامههاي الكترونيك شكسته شود.به عنوان مثال يك شهروند بحريني مظنون به ارسال الكترونيك اطلاعات «سياسي» به مخالفان خارج از كشور بيش از يك سال در زندان به سر برد.
براي تحليل ارتباط تعديلات دولتي و گسترش اينترنت لازم است كه ميزان اين تعديلات و بازرسيها مشخص شود كه البته كار دشواري است.در عوض من از شاخص موسسه خانه آزادي براي سطح آزادي در كشورها(جدول 1)استفاده نمودم كه يك شاخص مركب از حقوق سياسي و آزاديهاي مدني است.
برخلاف حدسيات من،بين سطح دموكراسي و درصد مردم مرتبط با اينترنت رابطه ضعيفي وجود داشت(با[ضريب] همبستگي 17/0).
در كشورهايي كه بالاترين درجه آزادي(دموكراسي)وجود داشت(نظير كشورهاي اندونزي،اردن،كويت)درصد بالايي از مردم با اينترنت مرتبط نبودند(اردن و اندونزي4/0%).يك توزيع ممکن براي اين نتيجه غيرمنتظره،فقدان تفاوت[قابل توجه]سطح آزادي اين كشورها باشد.زمانيكه كه كشورهايي از سطح پائيني از آزادي برخوردارند(بين0/4 و 0/7)،اين فقدان تفاوت که حتي با گسترش اينترنت مقايسه ميشود،همبستگي ضعيفي را نشان ميدهد.
• ادبيات و غيرانگليسي زبانها
حقيقت ديگري كه مانع گسترش اينترنت در كشورهاي اسلامي شده است،تفوق مطالب اينترنتي انگليسي زبان است. هرچند كه موضوعات عربي زبان رو به ازدياد بوده و نرمافزارهاي موجود عربي براي استفاده از شبكه ارتقاء يافته اند، كاربراني كه انگليسي صحبت نميكنند،در توانايي براي دستيابي به منابع اينترنتي عقب ميمانند.[البته]لازم است كه به پيشرفت اخير توجه نمائيم.تقريباً تمام اطلاعات انگليسي مربوط به اسلام در اينترنت توسط دانشآموزان مسلمان كه دركشورهاي غربي مخصوصا آمريكا وانگلستان تحصيل ميكنند،ايجاد شده است.
با اين وجود،تعداد پايگاههاي اينترنتي سازمانهاي اسلامي محلي(Local Islamic Orgaisstion)كه از زبان محلي براي ارائه منابع به غيرانگليسي زبانها استفاده ميكنند،رو به افزايش است.
در يك مطالعه جامع جديد در مورد استفاده اينترنت درجهان عرب مشخص شد كه پايگاههاي[اينترنتي]به زبان عربي بيشتر از پايگاههاي عربي به زبان انگليسي استفاده شدهاند.در كشورهاي اسلامي ميزان بيسوادي بالا است.ميزان متوسط بيسوادي در كشورهاي اسلامي 5/65% است.همانطور كه ميدانيم،اغلب اطلاعات در اينترنت بصورت نوشته هستند.حتي با وجود فنآوريهاي نوين،هنوز مردم بيسواد نميتوانند[در اينترنت]آنچه را مي خواهند جستجو كرده و بيابند.هرچند،رابطه قدرتمندي بين ميزان بيسوادي و گسترش اينترنت دركشورهاي اسلامي نيافتم(با [ضريب] همبستگي 3/0).
• قيمت كامپيوترهاي شخصي،ارتباطات اينترنتي و تماسهاي تلفني
در بيشتر كشورهاي دنيا كه اكنون رشد سريعي در اينترنت دارند،بخش ملي از ميان كارهاي ديگر،به ايجاد زيرساختهاي شبكههاي ارتباطات از راه دور،فراهم كردن سرمايههاي اوليه،تعديلات و معيارهاي (استاندارد) و تشويق سرمايهگذاريهاي خصوصي و آموزشهاي كامپيوتر اولويت داده است.بنابراين دولتهايي كه طالب توسعه اينترنت هستند بايد سياستهاي تشويقي بكار ببرند و از اعمال بازرسيها و محدوديت در دسترسيها خودداري نمايند.تنها دولتهاي محدودي از كشورهاي اسلامي چنين راهي را[در پيش]گرفتهاند.
علت احتياجات متعدد به واسطه منابع محدود ملي مي باشد.(كشورهاي با درآمد ناخالص داخلي پائين اولويتهاي ديگري[براي صرف بودجه] دارند).ترس از دست رفتن كنترل بر اطلاعات و تمايل به محافظت از منابع(انحصاري)تك قطبي ارتباطات راه دور كشور نيز[در اين امر]دخليل اند.
در بسياري ازكشورها،ماليت ها و سياستهاي ارتباطات از راه دور به افزايش[حق]اشتراك اينترنت منجر گرديده و منتج به استفاده کمتر از اين پديده مي گردد.وقتي به قيمت استفاده از اينترنت توجه ميكنم،بايد،هم بهاي ارتباط با خدمات دهندگان اينترنتي (ISP) و هم بهاي ارتباط تلفن محلي را(برفرض اينكه خدمات دهندة اينترنتي محلي موجود باشد) در نظر بگيريم.بعلاوه مهم است كه اين قيمت را با درآمد طبقه متوسط جامعه مقايسه نمائيم.در بيشتر كشورهاي اسلامي قيمت اشتراك اينترنت بخصوص وقتيكه سطح درآمد طبقه متوسط جامعه در نظر گرفته نشود، بسيار بالا است و بنابراين دليل ديگري براي تسريع سير نزولي اينترنت فراهم ميآيد.
مثالهايي از ساختارهاي قيمت گذاري كشورها
اردن
در اوايل سال 1999 اشتراك ماهانه يك كاربر بهمراه هزينه تلفن به طور متوسط معادل 70 دلار آمريكا بود.خدمات دهندگان خصوصي اينترنت خطوط خود را از شركت ارتباطات راه دور كشور[دولتي] ميگرفتند و گرفتار سياستهاي قيمتگذاري بالاي آن بودند.
مراکش
در سال 1999 اشتراك اينترنت ماهانه مشتمل بر 15ساعت ارتباط اينترنتي بعلاوه هزينه ارتباط تلفن(2 دلار در ساعت) معادل 20دلار آمريكا بود.اين قيمت براي كشوري با يكي از پائينترين سرانههاي درآمد ناخالص داخلي(310/3 دلار) كاملاً گران است.
عربستان سعودي
ساختار قيمتگذاري اشتراكات اينترنتي بوسيله«علم و صنعت ملك عبدالعزيز»(KACST) وضع شد.آنها پائينترين قيمت ارائه خدمات اينترنت را 5/1ريال در ساعت و بالاترين قيمت را 5/4ريال تعيين كردند.همراه با[يك]هزينه ماهانه ثابت 100 تا 150 ريالي تلفن.ارتباطات اينترنتي در عربستان سعودي 5/4 ريال در ساعت هزينه دارد. 5 ساعت در ماه استفاده از اينترنت،بين 36 تا 44 دلار آمريكا هزينه دارد.به علت نبود اطلاعات[كافي]در مورد هزينههاي اشتراك اينترنت،نتوانستم ارتباط آن با گسترش اينترنت را بررسي نمايم.هرچند اين ارتباط روشن و بيابهام است.در عوض من ارتباط سرانه درآمد ناخالص داخلي و گسترش اينترنت را مورد تحليل قرار دادم.
منطق پشت اين[نظريه]آن بود كه حتي اگر كشورهاي اسلامي هزينه ثابتي براي اشتراكات اينترنتي(مثلاً 20 دلار آمريكا در ايالات متحده)داشته باشند،تفاوت درآمدهاي بين اين كشورها بر كاربرد اينترنت اثر ميگذارد؛هرقدر كه كشور فقيرتر باشد،درصد افرادي كه از پس هزينه اينترنت بر مي آيند كمتر است.
از آنجاكه مي دانيم هزينه اينترنت در كشورهاي اسلامي حتي از20 دلار آمريكا هم بالاتر است بوسيله همبستگي بين سرانه در آمد ناخالص داخلي و گسترش اينترنت مي توانيم اثر قيمتهاي بالاي اشتراك اينترنت را هم نشان دهيم.ارتباط قدرتمندي بين سرانه درآمدناخالص داخلي وگسترش اينترنت يافتم.(با[ضريب] همبستگي 85/0 ).
اعتراضات مذهبي به اينترنت و جامعه اطلاعات
• تعارض اسلام با تجدد«غرب»
حق آزادي بيان كه اكنون بطور گسترده درجهان واقعي پذيرفته شده است،منجر به عاملي ميشود كه مردم ديندار از آن به ارزشهاي مادي و آزاد ازدين (Secular) تعبير ميكنند و بنابراين فاقد حس سلسله مراتبي روحاني اخلاق و معنويت رسوم مذهبي است.بسياري در جهان اسلام از فقدان هويت قريب الوقوع به واسطه استحاله غربي شدن ميترسند.خبرگزاري آشويتدپرس(در17فوريه 1997)گزارش داد كه روزنامه دولتي عراق،«العبهوديه»،اينترنت را بعنوان «ابزاري آمريكايي براي وارد شدن به هر خانهاي در دنيا» متهم كرده است.
دولتها و حاميان آنها اين آواها را براي توجيه شيوه نفوذي و پدرمآبانه خود در[دادن] اجازه عمومي براي دسترسي به اينترنت به صدا درآوردهاند.به طور مثال از سخنگوي جامعه كامپيوتر كشور سوريه،كه بوسيله پسر رئيس جمهور اسبق حافظ الاسد اداره ميشود،نقل شده كه گفته است:مشكل ما اين است كه … ما جامعهاي سنتي هستيم و بايد چيزي را كه نميتواند با جامعه ما منطبق شود را بشناسيم.
گفتههاي مشابهي نيز از سعوديها وجود دارد.صالح عبدالرحمن العادل رئيسkacst،گفته كه آنچه اينترنت ارائه ميدهد عبارت است از«خدمت مهمي در پخش و توزيح اطلاعات»،و اين درحالي است که از جنبه منفي نيز برخوردار است كه با ايمان و رسوم اسلام عربي ما منافات دارد.
رئيس شركت فنآوري سعودي(Silkinet)،در توضيح تأخيرهايي در اجازه دسترسي محلي اينترنت،گفته است: «تلاشهايي درجهت فراهم كردن بهترين فنآوري مدرن انجام ميشود،تا زمانيكه مطمئن باشيم با رسوم و فرهنگ منطقه منافات ندارد.»
• احساس اينكه تصوير اسلام در راه غرب قرباني ميشود
بسياري از مسلمانان احساس ميكنند كه غرب با مكر و عامدانه به مسلمانان و دين اسلام تهاجم ميكند.آنها فكر ميكنند كه عقيدة افراطي و تعصبي پنداشتن اسلام كه هم اكنون باعث مشكلاتي در عمده رسانههاي مرسوم شده است با اينترنت فقط تشديد ميشود.واقعيت اين است كه اسلام بطور گسترده در شبكه مورد نقد و ايراد قرار گرفته است.
• فنآوريهاي«حلال»(مجاز) درمقابل فنآوريهاي«حرام» (غيرمجاز)
در شريعت(قانون اسلام)دستوراتي وجود دارد كه منافي كاربرد آزاد اينترنت است.مسلمانان كه زندگي روزانهشان را برطبق شريعت پيش ميبرند نياز دارند كه راهي براي غلبه بر اين مشكلات بيابند و از اينترنت بدون تخطي از قانون اسلام استفاده كنند.
اسلام و تجارت الكترونيك
اصول شريعت،مسلمانان را از هر نوع بهره(ربا)در معاملات اقتصادي منع مينمايد.مثلا ربا در قروض و ربا در فروش، بخصوص درمورد معاملات مدتدار.تقريباً تمام تجارتهاي الكترونيك بوسيلة كارتهاي اعتباري انجام مي شوند كه براي مسلمانان محتاط،حرام شرعي است(چيزي كه طبق قانون اسلام غيرمجاز و ممنوع است).[هر] مؤسسه اقتصادي معمولاً مبلغي براي فروشنده بعنوان«حق العمل»(كميسيون)در هر معامله در نظر ميگيرد که اين موضوع براي مسلمانان در استفاده از تجارت الكترونيك مشكلآفرين است.
يك راه حل،استفاده از كارتهاي بستانكاري در معاملات است.
يك كارت بستانكاري هيچ بهرهاي دربرندارد و مورد فروش را[تا دريافت]پول مشتري در حسابش نگاه ميدارد(والبته شامل هيچ بهرهاي نميشود).مشكل اين راه حل اين است كه حساب بستانكاري معامله بري از ربا را فقط از طرف مشتري تأمين مينمايد نه از طرف تاجر.تاجر هنوز بايد درصدي هزينه براي هر معامله به مؤسسه اقتصادي ارائه کننده كارت بستانكاري بپردازد.
راه ديگر استفاده از الگوي معاملات اقتصادي اسلامي(IFTM)است كه يك الگوي تجارت الكترونيك جديد است كه از روشهاي جايگزين و حلال(آنچه در قوانين اسلام مجاز است)براي تجارت استفاده ميكند و بنابراين مسلمانان را قادر به خريد اينترنتي مينمايد.يك مؤسسه اقتصادي،مبلغي به عنوان انجام خدمات به ازاي حق المعامله الكترونيك دريافت مي نمايد.اين مبلغ خدمات براساس هزينههاي واقعي انجام معامله و نه يك درصد ثابت از معامله است.
اين الگو فقط يك راه براي مسلمانان است كه ميخواهند در بازار تجارت الكترونيك شركت نمايند.هرچند اين راه حل پيچيده است و نيازمند ايجاد مؤسسات جديد اقتصادي است كه از[اين]مدل اقتصادي استفاده نمايند.نكتهاي كه بايد از اين مثال گرفته شود موانع واقعي مسلمانان براي كاربرد آزادانه اينترنت مانند جهان غرب است.
منافع بالقوه اينترنت براي جوامع اسلامي
• فراهم كردن اطلاعاتي دربارة اسلام
قرآن ميگويد«مردم را به راه پروردگارت با نصايح خوب دعوت كن؛و با آنها با شيوه ي زيباسخن بگو»اين امر خدا، كاربرد روشهاي خردمندانه و ابزارهاي نيكو براي انتقال پيام خدا را بيان ميكند.
از نقطه نظر تاريخي،فرستاده بزرگ خداوند(محمد[ص])روشهاي مختلفي براي آشنا كردن مردم و جوامع با دين اسلام را بكار برده است.در عصر حاضر نيز از فنآوري،راديو،نوارهاي صوتي و تلويزيون بطور گسترده براي انتشار قرآن، حديث و تعاليم اسلامي در سراسر دنيا استفاده مي گردد.
اخيراً اينترنت به عنوان پديده اي مقرون به صرفه و سريعترين روش ارائه دانش،اطلاعات و اخبار به بيليونها نفر در دنيا ظهور نموده است.اينترنت به همين صورت مي تواند براي نشر عقايد و مذهب اسلامي بكار برود.بعلاوه مسلمانان بسادگي ميتوانند به غير مسلمانان روش زندگي را بياموزند و تلقي صحيح از اسلام را در ديدگان غرب عوض نمايند.
با اينترنت مسلمانان ميتوانند اطلاعات مهمي دربارة اسلام كه در زندگي به آن احتياج دارند را بدست آورند.بطور مثال مي توانند اطلاعات مربوط به اوقات شرعي نماز،محل مساجد و بخشهايي از قرآن را بگيرند.همچنين ميتوانند اطلاعات ديگري را نيز كه مورد علاقهشان است مانند تحقيقات،ادبيات و آمار اسلامي را دريافت كنند.
دغدغه مسلمانان اين است كه مطمئن شوند دانش دقيق و درست اسلام در اينترنت ارائه شده است.
مواردي از آيات ساختگي(و نسبت داده شده به )قرآن و احاديث از منابع بدون نام در اينترنت وجود داشته است.بنابراين به نظارت هميشگي درخصوص اطلاعات در مورد اسلام نياز است تا اطلاعات گمراه كننده و ساختگي فوراً شناسايي و اصلاح گردد.كار سخت دوم،توسعه ساز و كار اعتبار دهي و صحت سنجي اطلاعات به خصوص در ترجمه قرآن و حديث،قبل از قرارگيري برروي اينترنت است.
فضاي مجازي(Cyberspace)اسلامي
برخلاف تمام موانعي كه در بالا بدان اشاره نمودم،اسلام يك جلوة واقعي در اينترنت است.با فراتررفتن از بيشمار سند[اينترنتي]كه با يك موتور جستجوي ساده ميتوان يافت،هركسي از امکان حضور در يك فضاي الكترونيك اسلامي برخوردار مي گردد.
پايگاههاي فراواني وجودداردكه اطلاعات عمومي دربارة اسلام را به نمايش ميگذارد؛براي مثال[پايگاه] RSS(جامعه قرآن صانع)در آمريكاي شمالي براي مسلمانان و غيرمسلمانان اطلاعاتي در مورد مسائل مختلف اسلامي را فراهم ميآورد.
پايگاههاي ديگري مثل Cybermuslim و Islamcity دربارة اسلام اطلاعاتي مانند اوقات شرعي و تقويم اسلامي و ترجمه انگليسي قرآن ارائه ميكنند.پايگاههاي متعدد داراي محتوي ويژه نيز ميتوان يافت.به عنوان مثال پايگاه دانشگاه ايليونز(UIUC) نه تنها حاوي مفاهيم پايه اسلام است بلكه دربارة علوم جنين شناسي و رياضيات مو به مو در قياس با قرآن بحث مينمايد.
[دربارة]رسانهها و مفاهيم سياسي از يك ديدگاه يگانه اسلامي نيز[مطالبي] وجود دارد.حزب اسلامي بريتانيا پايگاه مخصوص خودش را دارد و نه فقط مسلمانان انگلستان بلكه جامعه عام بريتانيا را مخاطب قرار ميدهد.
به همين صورت،[پايگاه] (Muslim Mdia I) يك پايگاه خبري در انگلستان است که درخصوص اخبار جهان اسلام بحث مي کند.اين پايگاه ديد متفاوتي در مورد اتفاقات جهان ارائه ميكند.ممكن است براي غيرمسلمانان هم جالب و احتمالاً تحريك كننده باشد.
• ايجاد دنياي[مجازي]اسلامي
جماعت مسلمان در سراسر دنيا پراكنده است.برخي در مكاني زندگي ميكنند كه مسلمانان در اكثريتاند و برخي در جايي كه در اقليتاند.اينترنت مي تواند در ايجاد جامعه يکپارچه براي تمامي مسلمانان كمك كند تا مسلمانان در آن با هم مرتبط بوده و اطلاعاتشان را سهيم شوند.جنبههايي مثل اتاقهاي گفتگو و مباحث اينترنتي به رابطه متقابل مسلمانان و ايجاد يك جامعه كمك مينمايد.اين[موضوع]بخصوص براي مسلماناني كه در گروههاي اقليت زندگي ميكنند براي ارتباط ضروري و سهيم شدن با كسانيكه از علائق مشابه با آنان برخوردارند،مهم است.اين[موضوعات] شامل اطلاعاتي دربارة خانه و سرزمين مادري و اطلاعاتي دربارة اسلام است.
در اينترنت مسلمانان مي توانند اجتماعاتي بوجود آورند كه درجاي ديگر ايجاد آن دشواراست.راهي كه اينترنتي ميگشايد براي مخالفت است.براي مثال الجزايريها مي توانند از پايگاههاي اينترنتي متعددي بازديد نمايند كه بوسيله گروههاي اسلامي ايجادشدهاند كه ممنوعهاند و در داخل الجزاير از پايگاه خبري برخوردار نمي باشند.
مانند جبهه اسلامي صلات(Front Islamique de salut)
نتيجهگيري
مهمترين نتيجه اين مقاله[بيان]ارتباط مذهب اسلام و نفوذ اسلام است.
دين اسلام ارزشهاي فرهنگي و پايههاي مذهبياي دارد كه با اينترنت(و ساير جنبههاي فن آوري اطلاعات)در تضاد است.بسياري در دنياي اسلام از فقدان هويت به علت استحاله غربي شدن درهراس مي باشند.درنتيجه،نفوذ اينترنت در كشورهاي اسلامي درحال حاضر پائين است و به نسبت غرب باسرعت آهستهاي پيش ميرود.اين نتيجهگيري بوسيله تحليلهاي آماري تقويت ميشود كه ثابت مي كند كه هرچه درصد مسلمانان در كشوري بالاتر باشد درصد کاربران به اينترنت كمتر است.[اين]بدان معني است كه بين مذهب و اسلام و گسترش اينترنت همبستگي معكوس وجود دارد.
نتيجه دوم اين مقاله بيان اثرات مستقيم و غيرمستقيم دين اسلام برنفوذ اينترنت است.در بيشتر موارد كشورهاي اسلامي خصوصيات مردم شناختياي دارند كه به عنوان موانعي در توسعه اينترنت شناخته ميشوند.به طور مثال درآمد ناخالص داخلي پائين،ميزان بالاي بيسوادي و سطح پائين مردم سالاري.
در نتيجه يك اثر دوگانه بر اينترنت وجود دارد:
• اثر مستقيم تعارض دين اسلام با اينترنت
• اثرغيرمستقيم خصوصيات مردم شناختي كه نشر اينترنت را عقب نگه ميدارد
با وجود اينكه وضعيت فعلي فن آوري اطلاعات در كشورهاي اسلامي اميدواركننده نيست پيشبيني خوشبينانه اين است كه اين وضعيت در آينده تغيير خواهد نمود.
يك علت اين است كه حتي حكومتهاي غيرمردم سالار نيز در حال درك فوائد بالقوه اينترنت براي كشورشان هستند و حتي امروزه ميبينيم كه شروع به بازگشايي درهاي كشور در استقبال از پديده اينترنت كردهاند.علت دوم سودي است كه مسلمانان از دنياي[مجازي]واقعي ميتوانند ببرند و اكنون هم ميبرند مانند آموزش دين اسلام به غيرمسلمانان، ايجاد جوامع[مجازي]واقعي و دسترسي به اطلاعات ذيقيمت اسلامي.من معتقدم هرچه پيش رويم قدرت بازار، شرايط فعلي را تغيير خواهد داد و ما كاربران بيشتري را در كشورهاي اسلامي با مطالب اسلامي بر روي شبكه خواهيم ديد.
منابع:
• Wanu.gss.org/articles/sufism/toc.html
• www.Islam.org
• Www. Students Uiuc.edu/wasfy/Islamlink.htm
• www.au.malaysia.net/muslimdia
• Www. Iisalgeria.org